آثار و برکات سفر معنوی راهیان نور در مناطق عملیاتی دفاع مقدس- بخش پایانی
تداوم راه شهدا در زیارت با بصیرت
گالیا توانگر
اشتباه میکنند کسانی که خیال میکنند یا باید اسم جنگ را نیاورد، یا اگر اسمش را آورد، بر ضدش حرف زد؛ جلسه تشکیل میدهند برای آثار و ادبیات جنگ، آنوقت شعر ضد جنگ در آن جلسه میخوانند؛ اینها خطا و اشتباه میکنند. اینها مثل کسانی هستند که کتابهای خطّیِ نفیس بازمانده یک ملّت را - نُسخ منحصر به فرد را- آتش بزنند و از بین ببرند؛ مثل کسانی هستند که نفت یک کشور را استخراج کنند و بریزند داخل دریا و از بین ببرند؛ ثروت ملی را- که میتواند تاریخ را بسازد، آینده را بسازد و ذکر آنها مثل ذکر «وَ ذَکِّرهُم بِایّامِ الله» مایه ساختن حال و آینده کشور بشود- دارند از بین میبرند. فیلم میسازند، فیلم ضد جنگ میسازند؛ کتاب مینویسند؛ باید مراقب بود. دو مقوله را با هم اشتباه میکنند؛ یک مقوله این است که آیا جنگ فینفسه چیز خوبی است یا چیز بدی است؟ خب معلوم است جنگ چیز خشنی است؛ جنگ، کشتن دارد، نابود شدن دارد، مجروح شدن دارد، معلوم است؛ این یک مقوله است. یک مقوله دیگر این است که یک ملتی که مورد تهاجم قرار میگیرد از جهات مختلف، اگر چنانچه قوت خود را، نیروی خود را به میدان نیاورد و در مقابل دشمن نَایستد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این مقوله را با آن مقوله مخلوط میکنند. دفاع مقدس یک حرکت حیاتی بود، یک نفس کشیدن بود برای این ملت؛ نفس نمیکشیدیم، میمردیم؛ این را باید زنده نگه داشت.
(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دستاندرکاران راهیان نور16/12/95)
ای شهید! آمدهام، زندگی را دوباره بیاموزم؛ از واژه آب تا لبان تشنه تو،از سردی خاک تا گرمی خون تو، از نیستی انسان تا ابدیت شهید. آمدهام دوباره شروع کنم بودن را؛ اما این بار با شما بودن را. آمدهام نبودن بودن را به بودن بودنتان بپیوندم تا باشم ،پرازمعنا. پر از معنا با عشق شما، پر از وجود به عشق شما، آمدهام عشق آرمانیام را آسمانی کنم؛ همچون شما. آمدهام دلم را بدهم تا عشق بگیرم. آمدهام بیدلِ عاشق باشم. آمدهام در پی معشوق گم شوم. گم شوم در ازل تا همانند تو ابدی شوم، همچون تو گمنام. میخواهم خون سرخت را به صفحه ایمان بنشانم. ایمان را به آیینه زنگار گرفته دل نشان دهم تا آوای عشق سر دهد تا سرشار شود از رنگ تو، تا بشکند تا قیمتی شود، قیمتی شود تا خریدنی شود. میخواهم خریدارش خدا باشد. میخواهم همانند تو همه هستیام را خدایی با خدا حساب کنم، به قیمت دو بال. فقط دو بال برای پرواز، پرواز در آسمان عشق او، تا زمانی که همانند تو به آن آبیِ بیکران بپیوندم. تا تو بودن،فاصلهها چه بسیار و راه چه دشوار! اما من آمدهام،آمده ام پرازامید، میروم پر از عشق و منتظر خواهم ماند تا دیدار،دیدارِ من و یار.
قطعهای از افلاکیان میان ما
مسلم یار بیگینژاد یک زائر مناطق جنگی برایمان ضمن توصیف احوالات نورانی این سفر معنوی، میگوید: «نمیدانم چگونه وصف حال خویش کنم، از کجا بگویم؟ از راهیانی که مرا راهیان کردند، از فرشتگانی که بال گشودند و مرا رهسپار نمودند. از شبی که اجازه رفتن به من داده شد یا از صبحی که به سوی نور حرکت کردم. نمیدانم که بود؟ چه بود؟چگونه رخ داد؟ چه کسی پدر را راضی به دوری فرزندش کرد؟ همین قدر میدانم وقتی شنیدم، اشکهایم جاری شد. از کجا بگویم؟ از دوکوهه یا یادمان شرهانی؟ یا فتح المبین که شهدای گمنامش من را صدا میزدند؟ یا اروند که با هرموج صدای یاحسین(ع) بر فضا طنینانداز میشد.»
وی درحالی که اشک معرفت در چشمانش حلقه زده ادامه میدهد: «از کجا بگویم؟ از شهدایی که در رودخانه دویرج غرق شدند یا از شهید گمنامی که به نجوای دلم گوش داد و حاجتم را خیلی سریع برآورده کرد. آی خدا چه بگویم،چه بگویم، از قلاویزان، قلاویزان، قلاویزان؟! نقطه ایثار زمین نیست، خاک نیست، آسمان است،قطعهای از افلاکیان در میان ما.فرشتگان درآن فرود میآیند؛ بوی بهشت میآید.از پشت فنسها صدای «خوش آمدید یاران ما» در گوشم میپیچید. نمیدانم خواب بودم یا بیدار؟ من بودم یا روحی ازمن؟ نمیدانم هرچه بود همانند رویایی شیرین بود که به ظاهر تمام شد؛ اما نیمی از وجودم در آنجا باقی مانده تا برای نیمی دیگر طلب عفو و بخشش کند.»
فرهنگ سازیِ عادات خوب در بطن راهیان نور
یک حرکت خوب در بطن راهیان نور این است که از این فرصت طلایی برای ترویج و تثبیت عادات خوب بهره بگیریم. برای مثال کاشت نهال در یادمان شهدای شلمچه توسط دانشجویان و معلمان بسیجی، همزمان با روز راهیان نور- 20 اسفند ماه 95-حرکت الهامبخش و الگوسازی شد. بسیج دانشجویی پردیس حضرت فاطمه الزهرا(س) اهواز به یاد راست قامتان هشت سال دفاع مقدس و به پاس قدردانی از هشت سال دفاع جانانه هزاران جوان غیرتمند در یادمان شهدای شلمچه نهال کاشت. بسیج دانشجویی پیشنهاد میکند کاروانهای راهیان نور که هرساله از مناطق جنگی بازدید میکنند، برای نجات خوزستان از خشکی و غبار هر شخص یک نهال بکارد.
حرکت دیگر، ترویج فرهنگ کتابخوانی بین زائرین سرزمین نور است. اردوهای راهیان نور به عنوان یکی از مهمترین فعالیتها درعرصه ترویج فرهنگ دفاع مقدس است و هدف از اجرای این طرح بالا بردن سطح فرهنگی اردوهای راهیان نور دانشجویی به وسیله ترویج «مطالعه مفید» است. برای مثال شرکت کنندگان در اردوهای راهیان نور با مطالعه کتابهایی که دراختیار آنان قرار میگیرد، میتوانند درمسابقه بزرگ کتابخوانی راهیان نور شرکت کنند. برای تحقق این مهم میتوان بین راهیان نور و اداره کتابخانههای عمومی کشور پل ارتباطی ایجاد کرد تا لااقل از قشر دانشجویی ترویج فرهنگ حسنه کتابخوانی را در قلب اردوهای راهیان نور آغازگر باشیم. این همکاری و فعالیتها باعث میشود عمق مطالعه دانشجویان بیشتر شود و شاهد رشد فرهنگی قشر تحصیل کرده و به طبع آن جامعه باشیم. به نظر میرسد کتابهایی با موضوعات دفاع مقدس، دین، سبک زندگی ایرانی اسلامی و خانواده برای برگزاری این قبیل مسابقات کتابخوانی در فرصت اردوهای راهیان نور مناسب باشند.
جلسه ویژه شورای سیاستگذاری راهیان نور پنجشنبه (19 اسفندماه) با حضور سردار سرلشکر پاسدار دکتر محمد باقری رئیسستاد کل نیروهای مسلح در ساختمان شهید کاظمی تهران برگزارشد. در این جلسه فرماندهان قرارگاه راهیان نور ارتش، قرارگاه فرهنگی راهیان نور کشور، نمایندگان تامالاختیار مجلس شورای اسلامی، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه آزاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، رئیسستاد راهیان نور حوزههای علمیه کشور و دیگر مسئولان لشکری و کشوری حضور داشتند. گفتنی است در حاشیه این جلسه، علاوه بر رونمایی از 20 جلد کتاب با عناوین دفاع مقدسی از شناسنامه یادمانهای مناطق عملیاتی دفاع مقدس، نرمافزار جامع راهیان نور و شعار سال راهیان نور نیز رونمایی به عمل آمد.
ترویج فرهنگ شهید و شهادت
سیر معرفتی و تکاملی
حجتالاسلام محمد هاشمی مسئول کاروانهای راهیان نور شهید صیاد شیرازی و شهید حسن باقری درباره ترویج فرهنگ شهید و شهادت از طریق راهیان نور توضیح میدهد: «ترویج فرهنگ شهید و شهادت یک سیر معرفتی و تکاملی است که برای شروع این مهم قبل از آمدن به منطقه، در مدرسه و دانشگاه نقش معلم و استاد، و در خانواده نقش پدر و مادر جدی است. باید برای زائران شفاف سازی شود که به کجا و برای چه میرود، سفرش زیارتی است یا تفریحی؟ و بهترین حاجتی که میتواند در این سفر بگیرد چیست؟»
وی ادامه میدهد: «باید قبل از آمدن به این سفر، دل و روح و فکر این زائر آماده باشد و بداند عازم جایی است که در آن میتواند معرفت کسب کند و به همین دلیل به تفکر واداشته شود که رفتارش در این مناطق چگونه باید باشد و زمانی که بازگشت بداند برای حفظ این حال چه کند و چگونه این مسیر را ادامه دهد؟»
مسئول کاروانهای راهیان نور شهید صیاد شیرازی و شهید حسن باقری میافزاید: «هر مسئولی باید احساس مسئولیت کند و حتما قبل از راهیان نور در مدارس و دانشگاهها این توجیه صورت بگیرد. این وظیفه یک نهاد خاص نیست، بلکه یک وظیفه و تکلیف فردی است. مثلا من در مدرسهام احساس کنم که این توجیه لازم است، یا دانشآموز احساس کند که این کار لازم است و یا خانواده احساس کنند که این آشنایی قبل از اعزام برای فرزندشان ضروری است. حتی شما با عنوان یک خبرنگار میتوانید به مدیران و مسئولین مدارس تذکر دهید که ابتدا دانش آموزان را توجیه کرده و سپس به راهیان نور اعزام کنند.»
سرزمین نور و بارانی شدن آسمان دلها
سرزمین نور سرزمین معانی است. سرزمین درک و شهود است. در آنجا نادیدنیها به چشم میآیند و ناشنیدنیها شنیده میشوند و ناگفتنیها به زبان میآیند؛ بوی ایمان در مشام جان مینشیند و معنویت لمس میگردد.
یک دانشجوی زائر برایمان میگوید: «بگذار صادقانه همه چیز را بگویم؛ من از جبهه و جنگ و عشقبازی بین خدا و رزمندهها، جز حرف و کلام و خاطرات دیگران هیچ نمیدانم و خود در این باره نه چیزی دیدهام و نه لمس کردهام؛ اما خیلی دلم میخواهد این مفاهیم را بفهمم. میخواهم بیبها شدن جان را در بازار عشق و راه وصال، درک کنم. باید چیزی بالاتر از جان و زندگی باشد که بسیجیان، بیپروا دست و پا و حتی جان را فدایش کردهاند؛ دلم میخواهد بالاتر از جان و زندگی را خود تجربه کنم. میخواهم بفهمم هیچ شدن را برای همه چیز شدن و فنا شدن را برای هست شدن. سرزمین نور انگار از جهان دیگر و ترکیب دیگری است؛ اینها را از مرور خاطرات مسافران آن خطه هم میتوان فهمید. با نزدیک شدن به این سرزمین فضایی وصف ناشدنی به وجود میآید. همه ترجیح میدهند که با خود و خدایشان خلوت کنند و این نیاز را خودم احساس کردم. این دیار نیازی به توضیح ندارد و سکوت نیزهمهمهای شگرف است. نخلهای بیسر خود حدیثی مفصل دارند. سوسنگرد، هویزه، طلائیه، خرمشهر و شلمچه و... که رازهای نهان بسیار دارد که این همه را هرگوش ناشنوایی هم به گوش جان خواهد شنید. آری روح شهدا حاضر است سرزمین متبرکی است که همچون کربلا رازهایش را با زائرش نجوا میکند.»
وی ادامه میدهد: «اینجا هرچه هست عشق است، ایمان است، زمزمه است، اینجا تربت پاک شهیدان، دلهای عاشقان و با ایمان را به سوی نور هدایت میکند. ما به سوی سفری حرکت میکنیم که دلها برای آنها میتپد؛ چرا که همه آنهایی که در این سرزمین آرمیدند به نام و یاد سرور و سالارشان امام حسین(ع) قدم نهادهاند و چون نام آن بزرگوار در وجودشان است هرچه پیش آید خوش است.ما به جایی حرکت میکنیم که راه بهسوی کربلا دارد.»
این دانشجو در تکمیل صحبت هایش میگوید:« قدم به مناطق غرب یا جنوب که میگذاری آسمان دلت بارانی میشود، دیدگانت به اشک مینشیند و بغضی سنگین راه گلویت را میگیرد. وارد این سرزمینها که میشوی باید با وضو وارد شوی! چرا که قطعه قطعۀ این خاک بوی شهدا میدهد، کوچهای را نمیتوانی پیدا کنی که آغشته به خون شهیدی نباشد. چشم به امواج متلاطم کارون میدوزم، انگار زمزمههای عاشقانه بچهها را از دل کارون میشنوم. لحظات زیبا، غروب دلمان را با خود میبرد. گویا غروب هم دلش به اندازه آسمان دیدگان ما بارانی است.»