kayhan.ir

کد خبر: ۹۶۹۷۴
تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۱

خدای خیرالماکرین(پرسش و پاسخ)



پرسش:
مکر الهی به چه معنا است و تفاوت آن با مکر بندگان چیست، و چرا خدا خیرالماکرین است؟
پاسخ:
قرآن کریم در زمینه مکر الهی می‌فرماید: «ومکرو‌ا و مکرالله و الله خیرالماکرین» (یهود و دشمنان حضرت مسیح(ع) برای نابودی او و آیینش) نقشه کشیدند، و خداوند (برای حفظ او و آیینش) چاره‌جویی کرد، و خداوند بهترین چاره‌جویان است. (آل‌عمران- 54)
مکر در مورد خداوند چه معنی دارد؟ مکر خدا آن وقتی است که کار خدا، یعنی سنت الهی، آن شکل پوشیده (پنهان) خود را پیدا می‌کند. اینکه مکر گفته می‌شود به اعتبار این است که وقتی ما این افعال را به خدا نسبت می‌دهیم، از نظر شکل کار است، نه از نظر روح کار. یک انسان که با انسان دیگر مکر می کند، معنایش این است که طوری با او رفتار می‌کند که او راز و رمز کار این را نمی‌فهمد و نمی‌داند. البته همه مکرها در مورد انسان‌ها بد نیست، مکر یک انسان نسبت به انسان دیگر ممکن است براساس سوءنیت باشد و ممکن است براساس حسن نیت باشد، در جایی که انسان با یک مکار مکر می‌کند، لازمه ایمان این نیست که انسان سیاست و روشی را که در مقابل دیگران پیش می‌گیرد، صددرصد آشکار کند و به اصطلاح امروز دست خودش را رو کند تا طرف بخواند و بعد بر ضدش رفتار کند، اینکه حماقت است.
منتها فرق میان مکر خوب و مکر بد- که مکر خوب را تدبیر می‌گوییم- در نیت نهایی (افراد) است، آدمی که مکرش بد است، براساس یک سوءنیت یک کار پوشیده‌ای را انجام می‌دهد، ولی آن کسی که نیت خیر دارد، براساس یک حسن نیت کار (پنهانی) پوشیده‌ای را انجام می‌دهد. مقصود از کار (پنهانی) و پوشیده این است که کاری که انجام می‌دهد، راز و سر این کار برای طرف روشن نیست، طرف نمی‌تواند دست او را بخواند که کار او برای چیست، و چه بسا هست که درمورد او اشتباه می‌کند.
حال، رفتار خداوند با بندگان دو جور است: گاهی راز مطلب خیلی آشکار است؛ یعنی یک رابطه علت و معلولی واضح و آشکاری هست که انسان زود می‌تواند راز آن مطلب را بفهمد. گاهی قضیه برعکس می‌شود؛ یعنی جریان کار عالم با انسان طوری رفتار و عمل می‌کند که راز مطلب بر انسان پوشیده است و انسان ضد آنچه که هست، خیال می‌کند.
مثلاً اگر فرض کنیم که انسان معصیتی را انجام بدهد و بلافاصله یا با فاصله کمی نتیجه بد آن معصیت را ببیند، این یک کار آشکار است؛ یعنی عکس‌العمل دارد، ولی عکس‌العمل آشکار، یا کار خیری انجام بدهد و اثر کار خیر خودش را خیلی واضح در عمل مشاهده کند، این یک کار آشکار است. اینکه انسان کار بد بکند و خود اثر کار بد خود را احساس کند، خودش نعمتی است برای انسان.
ولی یک وقت انسان می‌رسد به آنجا که استحقاق این مقدار لطف را هم ندارد که خداوند با چشاندن اثرگناه او، او را بیدار کند و به او بفهماند. این (چشاندن) خودش یک نعمت و لطفی است از (سوی) پروردگار. گاهی این لطف از او گرفته می‌شود. کار بد می‌کند، می‌بیند برعکس به جای این که یک اثر بد ببیند، اثرهای خوب می‌بیند؛ یعنی نعمت‌ها بیشتر بر او می‌بارد، باب نعمت بیشتر به روی او باز می‌شود، هیچ اثر ظاهری نمی‌بیند. آیا این از باب این است که کار بد اثر بد ندارد؟ نه، اثر بد دارد، ولی به دلیل اینکه او چنین شایستگی نداشته است؛ کار بد می‌کند، باب نعمت بیشتر به روی او باز می‌شود، بدتر می‌کند و باز باب نعمت بیشتر به رویش باز می‌شود. می‌رسد به آنجا که دیگر پیمانه‌اش پر می‌شود؛ یک وقتی به سراغ او می‌آیند که دیگر هیچ فایده‌ای ندارد.
این است که در یک تعبیر به آن گفته می‌شود «استدراج»، یعنی درجه به درجه گرفتن، کم‌کم گرفتن، و در یک تعبیر دیگر به آن گفته می‌شود مکر. مکر الهی، یعنی خدا با انسان طوری رفتار می‌کند که راز کار بر انسان مخفی است، و انسان ضد آنچه که هست خیال می‌کند(1) بنابراین خدای متعال بهترین تدبیرها را برای انسان متناسب با افکار و اعمالش انجام می‌دهد. و انسان‌های غافل و یا ناآگاه فکر می‌کنند که تدبیر و یا مکر آنان بهترین است و می‌تواند آنها را به اهداف خود در این دنیا برساند.
___________________
1- آشنایی با قرآن، شهید مطهری(ره)، ج8، ص331 تا 333