خطر حرکتهای رادیکالی اردوغان برای ثبات ترکیه و منطقه
اشاره
در عرصه داخلی سیاست قومیتی و در عرصه خارجی سیاست تجاوزکارانه، «رجب طیب اردوغان» در عرصه داخلی بر آتش جدال قومیتی کردی-ترکی میدمد و در عرصه خارجی هم، هیزم بیار جنگ شعیه و سنی شده است. آخرین نمونه از این رفتار را میتوان در یورش شبانه و دستگیری رهبران «حزب دموکراتیک خلق»، سومین حزب بزرگ پارلمان ترکیه دید. اقدامی که واکنشهای تندی را هم در داخل و هم در خارج این کشور به همراه داشته است.
«حزب جمهوریخواه خلق» ترکیه اقدام دولت را یک کودتای سیاسی نامیده است و اتحادیه اروپا نیز خواستار نشست فوری سفرای این اتحادیه شده است. تحلیل رفتار اخیر حزب حاکم ترکیه و گمانهزنی تبعات احتمالی آن دو موضوعی است که یادداشت پیشرو به آن میپردازد.
تغییرات پرتنش
تحلیل رفتار اخیر حاکمان ترکیه در دو سطح امکانپذیر است؛ در سطح داخلی، اردوغان از یک سو تلاش میکند تا شرایط را برای تغییر نظام سیاسی ترکیه از یک نظام پارلمانی به نظام ریاستی آماده کند. برای چنین منظوری تغییر قانون اساسی و همراهی پارلمان ضروری است. اردوغان تلاش میکند تا با از میدان خارج کردن رقبای سیاسی خود روند تغییر نظام را آسان و بدون هزینه سازد. از همین رو دولت، رهبران حزب کردی دموکراتیک خلق که سومین حزب بزرگ پارلمان ترکیه است و تا پیش از این نیز موی دماغ جاهطلبیهای اردوغان شده بود را روانه زندان میسازد. پارلمان ترکیه بعد از کودتای نظامی ناکام اخیر، قانونی را تصویب کرد که طی آن مصونیت قضایی نمایندگان پارلمان از بین رفته و امکان بازجویی و بازداشت نمایندگان پارلمان را فراهم میساخت.
مخالفان اردوغان به ویژه کردها از همان اول میدانستند که هدف از چنین قانونی تصفیه آنها از نظام سیاسی است. لذا تلاش کردند تا با تقویت ارتباطات خارجی خود، این اقدام را برای آنکارا پرهزینه سازند. از سوی دیگر اردوغان با حرکت بر روی شکاف قومیتی ترکی - کردی تلاش میکند تا محبوبیت خود در میان احزاب ناسیونالیست و ملیگرا را افزایش دهد. اردوغان که پس از مواجهه آشکار با جریان «فتحالله گولن» و جنبش «خدمت در ترکیه، بخشی از سبد رای حزب عدالت و توسعه را از دست داده است تلاش میکند تا این هواداران را با ملیگراهای» ترک جایگزین کند شاهد این مدعا تلاش برای نزدیک شدن به حزب سکولار و به شدت ملیگرای «وطن» میباشد، که بر اساس گزارشهای منتشر شده، رهبران این حزب بعد از کودتای نافرجام، نقش بسیار پررنگی در بالای هرم قدرت ساختار امنیتی و نظامی ترکیه یافتهاند.
شکست در منطقه
در سطح خارجی رفتارهای اخیر دولتمردان ترکیه با همسایگان جنوبی و نسبت به آمریکا را میتوان واکنش عصبی آنکارا به ناکامیهای پیدرپی در سه پرونده مهم موصل، رقه و بروکسل دانست در سالهای گذشته اردوغان در راستای سیاست خارجی «عثمانی گرایانه» خود تلاش کرد با بهرهگیری از خلأ قدرت ایجاد شده و بحران در کشورهای عراق و سوریه، به این کشورها دستاندازی کند.
اردوغان میکوشید بخشهایی از موصل را به اشغال خود درآورد. او برای تحقق این بلند پروازیها،نیاز داشت که در نبرد فتح موصل نقش ویژهای برای خود دست و پا کند. با این حال موضع مقتدرانه بغداد و هشدارهای جدی «حیدر عبادی» باعث شد لفاظیهای اردوغان مثل همیشه پوچ از آب درآمده و تمام تلاشهای او برای ورود به جنگ موصل ناکام بماند اما ماجرای موصل نه اولین ناکامی سیاست خارجی اردوغان بود و نه آخرین آنها، ترکیه که تلاش جدی داشت تا شکست دیپلماتیک موصل را با شرکت در عملیات آزادسازی شهر رقه سوریه جبران کند، باز هم با بنبست مواجه شد. واشنگتن در این عملیات به شدت بر روی کردهای سوریه حساب میکند از سوی دیگر اعتمادی هم به نیروهای زمینی ترکیه ندارد از همین رو آمریکا رسما اعلام کرد که با همکاری کردها این شهر را از داعش پس میگیرد، در نتیجه آنکارا که کردها را دشمن شماره یک خود در سوریه معرفی کرده است، اعلام کرد در این عملیات هم شرکت نخواهد داشت. آخرین شکست آنکارا در بروکسل و یک روز قبل از دستگیریهای اخیر رخ داد. دستگاه قضایی بلژیک در یک رای جنجالی اعلام کرد که درگیریهای ترکیه با «پکک» (حزب کارگران کردستان ترکیه) در چارچوب «مبارزه مسلحانه» است و نباید در چارچوب قانون تروریسم، با آن برخورد کرد.
سال 2010 دادگاه قضایی فدرال بلژیک به اتهام همکاری و حمایت از تروریسم، در مورد تعدادی از نهادها و شخصیتهای سیاسی کرد تحقیقاتی را آغاز کرد. با این حال این دادگاه پس از بررسی پرونده متهمین اعلام کرد که نیازی به محاکمه آنها نمیبیند.
در حکم دادگاه آمده بود، ترکیه در جنگ مسلحانه داخلی به سر میبرد و اتهامات وارده به این افراد و سازمانها رابطهای با مسئله تروریسم ندارد. معنای رای فوق به باد رفتن تلاش 30 ساله ترکیه در مورد تروریست خواندن پ.ک.ک بود.
در حال حاضر مقامات آنکارا میخواهند بگویند که برای توصیههای کشورهای اروپایی ارزش قائل نیستند و سیاست خود در مورد تروریسم را در درون مرزهای ترکیه به اجرا در میآورند.
تبعات بحران برای آنکارا
اما تبعات چنین اقداماتی چه خواهد بود؟ چه گمانههایی برای روزهای آینده ترکیه قابل طرح است؟ در پاسخ به این سوال دو سناریو قابل طرح است. سناریوی اول که نشانههای آن هم روز گذشته دیده شد، حرکت ترکیه به سمت یک جنگ داخلی خونین خواهد بود. تنها ساعاتی بعد از دستگیری رهبران حزب دموکراتیک خلق شهر دیاربکر ترکیه شاهد یک انفجار تروریستی خونین بود. با توجه به جمعیت بالای هواداران این حزب به ویژه در شهرهایی چون استانبول و ترکیه میشود گفت عدم مدیریت صحیح این بحران میتواند آنکارا را به پرتگاه جنگی خانمانسوز بکشاند. یعنی همان سناریویی که در مرزهای ترکیه در عراق و سوریه در حال وقوع است. سناریوی دوم دارای رویکردی کاملا متفاوت است. در این سناریو آنکارا تلاش خواهد کرد تا با بهانه قراردادن انفجارهای تروریستی پکک از یک سو و پیام تهدیدآمیز «ابوبکر بغدادی»، خلیفه خود خوانده داعش که خواستار حمله به منافع آنکارا شده، سیاست مداخلهجویانه خود را در کشورهای همسایه تشدید کند. در این سناریو ترکیه تلاش خواهد کرد با وجود مخالفتهای بینالمللی از خلأ ایجاد شده در دوره انتقال ریاست جمهوری در آمریکا استفاده کرده و اعزام گسترده نیرو در خاک سوریه و یا عراق را در دستور کار قرار دهد. این که آنکارا در کدام یک از این دو مسیر قرار خواهد گرفت، سوالی است که پاسخ آن را گذر زمان مشخص خواهد کرد.
منبع: خبرگزاری فارس