kayhan.ir

کد خبر: ۸۹۱۵۸
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۷
نسل بی‌وطن، زاده حقوق بشر دروغین غربی (بخش نخست)

کودکان بی‌کشور و مدعیان حقوق بشر







گروه گزارش
اینجا قرن 21، نسل نوین بی‌کشورها زاده می‌شوند و چهره جدیدی از تبعات پیشرفت سلاح‌های جنگی و ابرقدرتی استکبار را به نمایش می‌گذارند، همچنین این نسل آواره فرصتی را فراهم کرده تا آقای دبیرکل سازمان ملل صبح به صبح که به دفتر کار خود می‌رود بی‌کار نباشد و با یک بیانیه «محکومیت» و یا «اظهار نگرانی» روز خود را آغاز کند!
نسل بی‌کشور در توضیح ساده یعنی هیچ!
انسان‌هایی که حداقل با به دوش کشیدن داغ یک یا چند عزیز خود در جنگ، آواره سرزمین‌های دیگر شده تا فقط بتوانند زنده بمانند!
 فاجعه آنجایی عمیق‌تر می‌شود که از این نسل بی‌کشور کودکانی هم متولد می‌شوند که اگر تا دو یا سه سالگی زنده بمانند می‌توان آنها را خوش شانس نامید تا شاید در زیر یوغ برده‌داری رشد کنند و در اوج بی‌امکاناتی با هزار و یک کمبود ریز و درشت دست و پنجه نرم کنند.
کودکان بی‌کشور و مدعیان حقوق بشر
در سال 2015 میلادی آژانس مهاجرت سازمان ملل طی گزارش تکان دهنده‌ای اعلام کرد؛ افزایش ناامنی و بروز چالش‌های متعدد در گوشه و کنار جهان به ویژه در کشور سوریه، موجب آوارگی میلیون‌ها نفر شده است و آمارها نشان می‌دهد در هر 10 دقیقه یک کودک فاقد کشور متولد می‌شود!
بدون سرزمین بودن نسل جدید کودکان پناهجو مشکلات متعددی را با خود به همراه می‌آورد، این کودکان از خدمات سلامت و بهداشت، آموزش، فرصت‌های شغلی و دیگر امکانات رفاهی در حال و آینده محروم خواهند بود.
این موضوع در سال‌های نه‌چندان دور به یک بحران جدید تبدیل می‌شود و می‌توان آن را بحران هویتی نامید. که دامنگیر نسل کنونی سوری‌های آواره از شهر و دیار خود را خواهد گرفت و سؤالی که در اذهان عمومی شکل می‌گیرد این است که به راستی گناه این بی‌هویتی کودکان معصوم به گردن کیست؟ و مدعیان حقوق بشر و دموکراسی کجایند؟ و در برابر این فجایع چه پاسخی برای امروز و فردای تاریخ بشریت دارند؟
در ادامه گزارش آژانس مهاجرت سازمان ملل چنین آمده است:
 کودکان در سوریه از شانس کمتری برای استفاده از حقوق شهروندی در سال‌های بعد برخوردار هستند.
آنهایی که مجبور به مهاجرت می‌شوند فقط از طریق پدرانشان ملیت سوری را یدک می‌کشند؛ اما 25 درصد از جمعیت 4 میلیون نفری پناهجویان سوریه پدران خود را در درگیری‌های داخلی این کشور از دست داده‌اند!
 این کودکان که پدرانشان کشته شده‌اند، حلقه ارتباطی خود با سوریه را از دست می‌دهند. زنانی که از سوریه آواره شده‌اند، به امید بازگشت دوباره به کشورشان صاحب فرزندان جدیدی می‌شوند؛ اما این کودکان تازه متولد شده فاقد شناسنامه و هویت ملی هستند.
 همچنین 20 کشور اروپایی میزبان بیشترین تعداد پناهجویان فاقد سرزمین هستند. دست‌کم 70 هزار کودک سوری هم سالانه بدون سرزمین متولد می‌شوند تا به خیل بی‌سرپرستان بپیوندند.
سیدجلال فیاضی کارشناس مسائل غرب آسیا در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «سیاست‌های نظام سلطه و استکبار جهانی به ویژه در یک دهه اخیر و پس از جریان 11 سپتامبر آثار تخریبی بیشتری داشته است، فجایعی که در سوریه، یمن و حتی بحرین در حال رخ دادن است موجب شده تا میزان قربانیان اینگونه حملات افزایش پیدا کند و آثار روانی اجتماعی این جنگ‌ها بیشتر از جنگ‌های گذشته شود.»
وی در ادامه تصریح می‌کند: « امروزه طی اقدامات تروریستی به خوبی شاهد هستیم که محفل خانواده‌ها و مردم بی‌پناه مورد حمله تروریستی قرار می‌گیرند، درحالی که در گذشته چنین چیزی در جنگ‌ها اتفاق نمی‌افتاد.»
فیاضی تاکید می‌کند: « یکی از عواقب این گونه اقدامات تروریستی بحث مهاجرت و پناهجویان است که در میان آنها کودکان بسیاری هستند که توجهی به وضعیتشان نمی‌شود، مجامع بین‌المللی و مدعیان دروغین حقوق بشر هم از آنها فقط استفاده تبلیغاتی می‌کنند و عملا کمکی به آنها نمی‌شود.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به اینکه آمارهای ارائه شده درباره کودکان آواره و بی‌خانمان و فاقد وطن قابل اعتماد نیستند، می‌افزاید: «این کودکان ممکن است از کشورهای سوریه، افغانستان، عراق و یا یمن باشند، به همین جهت کشورهای مستقل باید از نهادهای بین‌المللی این مطالبه را داشته باشند که اطلاعات دقیق و شفاف منتشر کنند و به وضعیت آنها رسیدگی کامل و همه جانبه شود، چراکه اگر این روند ادامه پیدا کند شاهد فاجعه‌های بیشتر و فراتر از کودکان بی‌خانمان و بی‌وطن و آواره خواهیم بود.»
تامین نیروی کار به قیمت جنایت!
امروز شهروندان سوری هدف اصلی گلوله‌های شلیک شده در این جنگ نابرابر و نیابتی هستند، گلوله‌هایی که ساخت کشورهای غربی و خصوصا آمریکا با پول‌های نفت عربستان سعودی است و زندگی در چنین شرایط تاسف باری غیرقابل تصور است و خسارات جبران‌ناپذیری را بر مردم بی‌دفاع سوریه بجا می‌گذارد.
کارشناسان و تحلیل‌گران مسایل سیاسی بر این عقیده‌اند که بسیاری از حوزه‌های درگیری خارج از کنترل شهروندان سوری است و حملات گروه‌هایی همچون داعش و جبهه النصره و ده‌ها گروه تروریستی دیگر ثمره‌ای جز ویرانی و خرابی برای مردم سوریه نداشته است.
از سوی دیگر برخی مردم نیز به دلیل حفظ جان خود ناچار به مهاجرت و دوری از مناطق تحت کنترل داعش و دیگر تروریست‌ها شده‌اند و اغلب راه اروپا و سایر کشورها را در پیش گرفته‌اند و اغلب پشت درهای بسته مرزهای کشورهای اروپایی بی‌سرپناه و درمانده گرفتار شده‌اند و نه راه پس دارند و نه راه پیش.
سوری‌های خارج شده از سرزمینشان به ناچار باید به جایی بروند و سرانجام بسیاری از آنها در اردوگاه‌های آوارگان و پناهندگان سکنی گزیده‌اند.
گفته می‌شود اردوگاه آوارگان داخلی (IDP) و اردوگاه‌های پناهندگان در کشورهای همسایه مانند لبنان و ترکیه و اردن مقصد بعدی این آوارگان است. در کل حدود نیمی از کل جمعیت سوریه به دلیل جنگ ترک وطن کرده‌اند. برای بسیاری از آنها دیگر خانه‌ای وجود ندارد تا بازگردند.
دکتر محمدحسن قدیری ابیانه کارشناس ارشد مسائل استراتژیک و سفیر سابق ایران در ایتالیا و مکزیک در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «اروپایی‌ها به همراه ایالات متحده آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و ارتجاع عرب تمام تلاش خود را کردند تا سوریه را تبدیل به یک ویرانه کنند و محور مقاومت را در هم بشکنند و در این راه هر جنایتی که از دستشان بر می‌آمد انجام دادند و با میلیون‌ها دلار پول بادآورده کشوری همچون عربستان سعودی، بمب‌های چند تنی ساخت مدعیان حقوق بشر غربی را بر سر مردم بی‌دفاع سوریه و عراق و یمن ریختند و با کمال وقاحت و بی‌شرمی، در دنیا ژست حامی حقوق بشر هم می‌گیرند، این در حالی است که طشت رسوایی این مدعیان دروغین مدت هاست که از بام افتاده و همه بابصیرتان عالم می‌دانند که دیگر برای سران جنایت کار دنیای غرب آبرویی نمانده است.»
وی در ادامه همین بحث تصریح می‌کنند: «هنگامی که خانواده‌ها و کودکان برای رهایی از این وضعیت مسیر مهاجرت را در پیش گرفتند با موانع بسیاری مواجه شدند و صحنه‌هایی از این مهاجرت و پناهندگی به نمایش درآمد که کشتی‌های جنگی به جای اینکه سرنشینان قایق‌های بادی را از آب بگیرند سعی کردند این قایق‌ها را سوراخ کنند تا سرنشینان آن غرق شوند، تصاویر منتشر شده از کودکان سوری که جسدشان به ساحل رسیده بود احساسات مردم را برانگیخت و باعث شد در اثر فشار مردم در نهایت دولت‌ها مهاجرین را بپذیرند و خود همین موضوع نیز رسوایی بزرگ دیگری را برای دنیای استکباری غرب رقم زد و خوی ددمنشی آنان برای جهانیان بیشتر جلوه کرد.»
این کارشناس ارشد مسائل استراتژیک می‌افزاید: «دولت‌های اروپایی هر چند در مقابل این قضیه مقاومت کردند اما در نهایت با رفتاری به ظاهر انسان دوستانه تعدادی از آنها را قبول کردند و در یک اقدام نمایشی جایگاهی برای بعضی از آنها فراهم کردند تا آن چهره خدشه‌دار شده خود را جبران کنند اما خوی ددمنشی آنان با چنین اقدامات نمایشی تطهیر نخواهد شد.»
دکتر قدیری ابیانه در  ادامه تصریح می‌کند: «واقعیت این است که اروپایی‌ها با مهاجرین مظلوم سوری، فلسطینی و دیگران به مانند برده رفتار می‌کنند و این اتفاق در اردن و ترکیه هم رخ داده است، به نحوی که کودکان سوری در ترکیه و اردن بارها مورد تعرض و توهین نظامیان این دو کشور قرار گرفته‌اند، با این حال باید اذعان داشت که اروپایی‌ها نمی‌توانند ژست حقوق بشری بگیرند و خود را پناه دهنده آوارگان نشان دهند در حالی که خود مسبب آوارگی و ویرانی کشور این پناهجویان هستند.»