وظایف علما در عصر حاضر(زلال بصیرت)
امروز در برههاي از تاريخ قرار گرفتهايم که از زمان خلقت تاکنون بينظير است. چرا که امروز، مجموع ميراث ائمه(ع) و پيامبران، به همراه تجارب علماء و اولياي الهي به صورت يک جا، به ما رسيده است و براي ما قابل دسترسي است. البته متأسفانه ما اين نعمت عظيم الهي را ساده و امري طبيعي قلمداد کرده و توجهي به عظمت آن نداريم.
اين ميراث گرانبها که همان روايات و سيره اهل بيت(ع) و سيره پيامبران معصوم است و امروز به سهولت در اختيار ماست و گاه در يک نرم افزار و به سادگي، مطالب مورد نظر، در دسترس ما قرار ميگيرد، براي گذشتگان وجود نداشته است و حتي آن دسته از کتابهايي که در گذشته نيز وجود داشته، در دسترس بسياري از علماء نبوده است و لذا بايد قدر آنها را بدانيم.
البته از سوي ديگر، ابزار و عوامل فسادي که فراهم شده و در دسترس همگان قرار دارد نيز در گذشته بينظير بوده است. لذا اگر گفته شود در حساسترين عصر تاريخي از لحاظ فراواني عوامل خير و شر قرار داريم، سخني بيجا نيست.
سنت تکويني خلقت خداوند نيز همين امر را اقتضاء ميکند،حکمت آفرينش بشريت، امتحان است و البته امتحان هم مراتبي دارد که در هر مرتبه، دشوارتر و البته در درجه بالاتري از مرتبه قبل قرار دارد. رواياتي که درباره سختي دينداري در آخرالزمان وارد شده نيز، همين امر را تأئيد ميکند.
روز به روز امتحانات الهي سختتر و لذا امکانات ترقي بشر نيز بسيار وسيعتر و عميقتر و امکان سقوطش نيز بيشتر ميشود،از يک سو ميبينيم در هيچ عصري به غير از عصر حاضر، سابقه نداشته که در ماه رجب، صدها هزار نفر به مراسم معنوي اعتکاف بروند و حتي برخي به خاطر توفيق نيافتن گريه کرده اشک بريزند و از طرف ديگر، عوامل انحراف و ابزار دسترسي به فساد نيز به وفور در دسترس همگان باشد.
مسئولیتهای سنگین علما
در عصر حساس کنوني
علما با مجموعهاي از عوامل خير و شر مواجهند؛ نه ميتوان همه عوامل شر را از بين برد و نه ميتوان همه خيرات موجود و علوم مختلف - حتي فقط علوم ديني - را به صورت کامل، فرا گرفت. لذا از طرفي، جمع بين همه علوم عادتا ممکن نيست و از طرف ديگر، ترک همه آنها نيز براي عالم جايز نيست؛ لذا بايد اولويتبندي کرد و بين علوم خير، آن را انتخاب کرد که نياز به آن در جامعه بيشتر و تأثير آن فزونتر است.
قبل از انقلاب اگر يک روحاني، فعاليت خاصي نداشت، تا حدي معذور بود؛ چرا که فعاليت او نهايتا در منبر و اقامه جماعت منحصر ميشد و دستش براي انجام کارهاي ديگر، بسته بود؛ اما بعد از انقلاب، چنين نيست و زمينه براي فعاليتها آماده است و در صورت کم کاري، هيچ عذري نخواهيم داشت.
البته شايد افراد کوتهبيني نيز باشند که با مثال آوردن از برخي نقصها و گناهاني که در جامعه انجام ميشود، منکر آثار انقلاب شوند، اما واقعا اين بيانصافي است و وضع کاملا فرق کرده است. بايد در نظر داشت در زمان حضرت علي(ع) که امام معصوم بود نيز همه احکام اسلام اجرا نميشد و در جامعه نيز گناه انجام ميشد؛ حتي فرد منصوب از سوي اميرالمؤمنين(ع) خطا کرده و زکاتهاي مسلمانان را به معاويه تحويل ميدهد؛ لذا چگونه ميتوان توقع داشت که با انقلاب اسلامي همه مسائل و مشکلات حل شود.
علما بايد اموري را که در اولويت نيازهاي جامعه است، عهدهدار شوند و همانها را معيار خود در تحصيل، تدريس، سخنراني، نوشتهها و تحقيقات خود قرار دهند.
وظيفه علما در تعيين اولويتهای علمی و پرداختن به آنها منحصر نميشود، بسيارند کساني که تکليف خود را ميدانند، اما به آن عمل نميکنند؛ لذا وظيفه بعدي عمل به دانستهها و دعوت مردم به عمل است، همان گونه که انبياء علاوه بر «يعلّمهم» وظيفه ديگري نيز بر عهده دارند و آن «يزکّيهم» است، علما نيز علاوه بر علم آموزي، وظيفه تزکيه خود و ديگران و دعوت آنان به عمل را بر عهده دارند.
وظيفه بعدی علما آشنايي با مسائل سياسي و امور اجتماعي است. در گذشته، وظيفه علما تنها به ابواب فقهي چون نماز، روزه، حج، طهارت و خمس و نظاير آن محدود ميشد و رسيدگي به امور جامعه و روابط داخلي و بين المللي نه تنها اموري بيارتباط به دين تلقي ميشد، بلکه حتي پرداختن به آنها شأن يک روحاني نيز نبود و کسي که به امور سياسي ميپرداخت، گويا از عدالت ساقط ميشد.
بزرگترین خدمت امام خمینی
قبل از نهضت اسلامي، ورود به عالم سياست، بالاترين گناه کبيره براي روحانيت تلقي ميشد، لذا افرادي که علم و فقاهتشان در حد دیگر مراجع، بلکه بالاتر بود، تنها به خاطر اينکه در عالم سياست وارد شده و دخالت ميکردند، وجهه و جايگاه اجتماعي نداشتند؛ نمونه بارز آن آیتالله کاشاني بود که در ملي شدن صنعت نفت نقش بسزايي داشتند.
در آن زمان، در عرف متدينين، امور سياسي جزئي از دين تلقي نميشد، اما بالاخره يک نفر مرد پيدا شد و اين سد باطل را شکست و آن مرد، کسي نبود جز امام خميني(ره). بزرگترين کاري که امام خميني(ره) انجام داد، نه بيرون کردن شاه، بلکه احياي نيمي از دين بود که به فراموشي سپرده شده بود. امر به معروف، مبارزه با ظالم و رفع بدعتها از جمله اموري بود که به فراموشي سپرده شده بود و امام (ره)، آن را احياء کرد؛ البته امام (ره) ياراني هم داشت؛ ليکن پرچمدار، امام (ره) بود.
امور اجتماعي داراي عرصههاي گوناگوني است که ورود و تخصص در همه آنها، عادتا ممکن نيست، لذا در اينجا نيز بايد اولويتبندي کرد؛ اما علما حداقل بايد بقدري اطلاع داشته باشند که فريب نخورند و طعمه دشمن نشوند.
سابقه داشته که فقيه عادلي که واقعا متقي بوده و بسيار زاهدانه نيز زندگي ميکرده است، اما به خاطر سادگي و ناآشنايي با مصالح اسلام و امور اجتماعي، عامل دست آمريکا شده است و ضربهاي را به اسلام زده است که هيچ کافري نميتوانست بزند. لذا کسب بصيرت سياسي در حدي که در توطئه دشمن گرفتار نشود، وظيفه دیگرعالم دين است.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي(دام ظله) در جمع
تعدادي از اساتيد حوزه علميه رشد؛ قم ؛ 11/2/95
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.