kayhan.ir

کد خبر: ۸۱۴۸
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۱:۲۵

خودی و غیرخودی در نگاه فرهنگی (نگاه)

طرفداران شعار «زنده‌باد مخالف من» کار را به جایی رساندند که در دانشگاه، دانشجویان را تهدید به بازداشت و برخورد کردند و این بار طرفداران شعار «اعتدال» روزی نیست که منتقدین را به بهانه‌های مختلف با لفظ و قلم و عمل نیازارند و زمانی که اینها باعث عقب‌نشینی منتقدین نشود، از ابزار قهریه استفاده ننمایند.

علی اکبری

 البته این مایه خوشبختی است که لااقل در این زمینه قانون اساسی بر اصل تفکیک قوا صحه گذاشته است وگرنه معلوم نبود چه بر سر منتقدین می‌آمد. به هر حال در جامعه آرمانی تکنوکرات، «بی‌سوادها» و «لمپن‌ها» نباید سخن بگویند و تنها این حقوقدانان و باسوادانی که چند کلاس انگلیسی رفته و چند کتاب به زبان لاتین خوانده باشند هستند که اجازه سخن گفتن دارند و زمانی که این افراد نیز اوضاع را مساعد و مناسب برای ورود ندانسته و اظهار می‌دارند که مطلب به گونه‌ای است که در واقع نمی‌توان سخن منتقدین را نفی کرد و آنها حرف ناحساب نمی‌زنند، به ناگهان با این تهدید و تشر مواجه می‌شوند که ای دوست‌نماها، چرا حاضر نیستید که به صحنه بیایید و از خودتان خرج کنید و از این توافق دفاع نمایید و به جای شما باسوادها، بی‌سوادها میدان را در اختیار گرفته‌اند!
وزیر محترم ارشاد در مصاحبه با رسانه‌ای بیگانه از قوه قضائیه می‌خواهد که پیام ملت در 24 خرداد را بشنود و رئیس محترم جمهور با انتقاد از قوه قضائیه در برخورد با روزنامه‌های هتاک و ساختارشکن، این برخورد را برخورد با حامیان دولت می‌خواند و مشخص نیست نسبت دولتی که باید حافظ و نگهبان مرزهای عقیدتی باشد با هتاکان به دین مبین اسلام چگونه است و زمانی که دولت برای محکوم کردن منتقدان خود، ادله قانونی محکمه‌پسند نداشته و طرح شکایت را باعث آبروریزی و یا برملا شدن برخی حقایق از سوی متهمین این پرونده‌ها که اتفاقا افراد نجیبی هستند می‌داند، به جای این که صراحتا بر خالی بودن دست خود اعتراف نماید، دست پیش گرفته و اعلام می‌دارد برخی‌ها در دژ پولادینی هستند که نمی‌توان به آن نفوذ کرد. البته این چندمین بار است که یک حقوقدان از ادبیات سرهنگ‌ها استفاده می‌نماید.
زمانی که در بالاترین سطوح نخبگی و سیاسی کشور به رفتارها و اقدامات فرهنگی این دولت اعتراض شده و اخطار داده می‌شود به گونه‌ای سخن می‌گویند که آدمی انگشت تحیر به دندان می‌گزد. برخی اظهار می‌دارند که این اخطارها نباید باعث تغییر رفتار فرهنگی دولت شود و یا این که مخاطب این انتقادات ما نیستیم و بخش‌های فرهنگی هستند که در اختیار دولت نیست و عدم همراهی آنها با رفتار فرهنگی دولت باعث بروز این نابهنجاری فرهنگی شده است و حتما توقع داشته‌اند که فرهنگیان کشور یکصدا با برخی دولتمردان فرهنگی از امثال فرمان‌آرا، ساعدی، هدایت، فردین و... تجلیل به عمل آورند و همگام با مرتدان جبهه ملی حکم قصاص را غیرانسانی بدانند! برخی دیگر از دولتمردان که این انتقادات را متوجه خود می‌دانند اظهار می‌دارند که ما صدای این اعتراض را شنیدیم و لبیک می‌گوییم و... کانه تاکنون دلسوزان نظام هیچ مطلبی در خصوص مسائل فرهنگی کشور نفرموده بودند. مشکل همان است که حضرت آقا فرمودند که آقایان مطالعه ندارند. (نقل به مضمون)
به هر حال این هم انتقادی اساسی به آقایان متولی فرهنگ است که می‌خواهند جامعه را دعوت به مطالعه نمایند و خودشان کوچک‌ترین توجهی به موضوعی با این اهمیت ندارند. مشخص نیست با این حساب راهبرد فرهنگی مد نظر این برادران از کجا اخذ شده است. اگر همان است که خودشان اظهار داشته‌اند و مهاجرت‌کنندگان به دامان دشمن و برخی ورشکستگان سیاسی خط‌دهندگان فرهنگی این دولت هستند که نیازی به تخصص و دانش آینده‌نگری و آینده‌پژوهی برای ترسیم آینده این حرکت وجود ندارد و کمی برگشت به گذشته، نتیجه را نمایان خواهد ساخت. ظاهرا این آقایان اصرار دارند که تاریخ را چندباره تکرار کنند...
شعار باید در مرحله عمل خود را نشان دهد و اگر تغییری در رفتار فرهنگی اتفاق افتاده است، آقایان بفرمایند. علی‌الحساب به نظر می‌رسد برخی از دولتمردان در بخش فرهنگ کشور بیش از آن که به دنبال تقویت جبهه خودی باشند، بر تکریم بیگانه اصرار دارند.
دستورات عجیب و غریبی که از طرف نهادهای خاص در خصوص عدم پیگیری و طرح برخی از موضوعات صادر می‌شود و در کنار آن اظهار نارضایتی از برخورد با افرادی که در کارنامه آنها ساختارشکنی نه به عنوان یک رفتار بلکه به عنوان یک عادت نهادینه شده است از نشانه‌های این تفکر است. دولت باید تکلیف و مرزبندی خود با غیرخودی را مشخص کند. مرزبندی انقلاب مشخص است:
«خودی آن است که دلش برای اسلام می‌تپد دلش برای انقلاب می‌تپد به امام ارادت دارد برای مردم به صورت حقیقی- نه ادعایی- احترام قائل است، غیرخودی کیست؟ غیرخودی کسی است که دستورش را از بیگانه می‌گیرد دلش برای بیگانه می‌تپد دلش برای برگشتن آمریکا می‌تپد، غیرخودی آن کسی است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه دوستانه با آمریکا بود به امام اهانت می‌کرد اما برای آمریکا اظهار علاقه می‌کرد کسی به امام اهانت می‌کرد ناراحت نمی‌شد اما اگر کسی به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آنها اهانت می‌کرد ناراحت می‌شد! این‌ها غریبه‌اند.» اگر دولت، خود را دولت ج.ا.ا می‌داند مبنای عمل همین است و اگر غیر از این است و آقایان تعریف دیگری از خودی و غیرخودی دارند، بفرمایند که حداقل ملت تکلیف خود را بداند.