نگاهی به هزینه های عربستان در جنگ یمن
یک سال جنگ در یمن برایآل سعود 725 میلیارد دلار آب خورد
اشاره
«اسماعیل ولد الشیخ» نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن جمعه گذشته (13 فروردین) اعلام کرد که دور بعدی گفتوگوهای صلح یمن در 18 آوریل (30فروردین) و در کویت برگزار میشود. به گفته وی این گفتوگوها بر 5 محور: عقبنشینی، خلع سلاح، برنامهریزی امنیتی، راهکار سیاسی و ایجاد کمیته آزادی زندانیان و اسرا تمرکز خواهد داشت. به گفته ولد الشیخ مورد چهارم که راهکار سیاسی است شامل سپرده شدن همه نهادهای دولتی به دولت یمن و از سرگیری گفتوگوهای سیاسی در یمن است. براساس گزارشها عربستان از ابتدای جنگ یمن بیش از 725 میلیارد دلار هزینه کرده و در صورت ادامه جنگ این رقم احتمالا به 1000 میلیارد نیز خواهد رسید. سؤال اینجاست که چرا آل سعود که سال گذشته و هنگام شروع تجاوز نظامی به یمن اعلام کرده بود که یکی از اهداف این جنگ نابودی انصارالله است حال نه تنها مجبور شده از این خواسته خود عقب بنشیند بلکه به مذاکره با جنبش انصارالله نیز تن داده است؟
بامداد پنجشنبه (6 فروردین 94) بود که سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات «توفان قاطع» برای تجاوز نظامی به یمن خبر داد.10کشور در این تجاوز نظامی مشارکت داشتند که شامل اعضای شورای همکاری خلیجفارس به جز کشور عمان، به علاوه ترکیه، اردن، مصر، الجزایر و سودان بود. زمزمههایی نیز از پیوستن پاکستان و حتی افغانستان به این ائتلاف به گوش میرسید. عربستان اهداف خود را از این لشکرکشی و تجاوز آشکار نظامی به خاک یک کشور مستقل اینگونه اعلام کرد که بنا به درخواست «منصور هادی» رئیسجمهور مستعفی و متواری یمن تصمیم به مقابله با حوثیها گرفته و اینکه هدف از این حمله نظامی نجات مردم یمن از دست حوثیها است! و چون یمن به اشغال نظامی ایران!! درآمده ائتلاف تحت رهبری عربستان مجبور به این مداخله نظامی شده است. سخنگوی نیروهای متجاوز به یمن موسوم به عملیات «توفان قاطع» نیز هدف از این حملات به یمن را نابودی انصارالله و بازگرداندن حکومت «منصور هادی» در این کشور ذکر کرد. این لشکرکشی ویژگی دیگری نیز داشت و آن اجماع معنادار و اتحاد طبیعی آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی ،کشورهای مرتجع عرب و حتی گروههای تروریستی وابسته به القاعده در کنار سعودیها بود.
حمله به یمن با چراغ سبز جناح غربی شورای امنیت و 2 روز بعد از پایان سفر «فیلیپ هامون» وزیر امور خارجه انگلیس به ریاض آغاز شد. وی آخرین مقام غربی بود که با مسئولان سعودی پیش از حمله به یمن دیدار کرده بود. مقامات آمریکایی نیز اعلام کردند که واشنگتن در جریان این حمله بوده و با عربستان همکاری اطلاعاتی و لجستیکی داشته است. باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا نیز در یک تماس تلفنی با پادشاه عربستان، از تجاوز هوایی این کشور به یمن حمایت کرد. در کنار اروپا، آمریکا، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس گروههای تروریستی متحد القاعده و داعش نیز از حامیان حمله سعودیها به یمن بودند. گروه تروریستی تکفیری موسوم به «جیش الاسلام» در صفحه اختصاصی خود در پایگاه اجتماعی توییتر اعلام کرد که «در حمله به یمن در کنار عربستان قرار دارد». «زهران علوش» سرکرده این گروه تروریستی نیز که طی ماههای گذشته در سوریه به هلاکت رسید در همان زمان آغاز حمله اعلام کرده بود «5 هزار جنگجو به یمن برای جنگ با حوثیها اعزام کرده است.» این گروه تروریستی تصریح کرد که «اعزام این تعداد تروریست به یمن به درخواست رسمی عربستان صورت گرفته است.»
«حسن زید» دبیرکل حزب «الحق» یمن نیز گفت که نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی در این تجاوز نظامی به یمن شرکت دارد. حسن زید در صفحه فیسبوک خود نوشت: «این اولین بار است که یهودیهای صهیونیست در ائتلافی مشترک با اعراب، عملیاتی مشترک اجرا میکنند.» از طرف دیگر تجاوز نظامی عربستان به یمن چند هفته پس از آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی در مراسم معرفی «گادی آیزنکوت» به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم از اینکه حوثیها بر باب المندب تسلط پیدا کنند ابراز نگرانی کرده و در واقع یکی از ماموریتهای وی را مقابله با آن اعلام کرده بود. روزنامه عبری زبان «یلی» نیز به نقل از «امیر ایشیل» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی فاش کرد که «یک اسکادران از جنگندههای اسرائیلی به کشورهای عربی برای سیطره بر یمن کمک کرده و به اهدافی در این کشور عربی حمله میکنند». براساس برخی گزارشهای درز کرده از منابع اطلاعاتی منطقه نیز پيش از حمله نظامی به یمن، كارشناسان نظامي و اطلاعاتي رژيم صهيونيستي مدلي جامع از چگونگي حمله و حواشي آن را به عربستان منتقل كرده بودند. در مدل رژيم صهيونيستي، به ضعف مفرط ارتش آل سعود اشاره و مروري بر رويارويي ارتش سعودي با حوثيها در سال 2009 شده است كه در آن، شكست سنگيني را عربستان متحمل شد. بر همين اساس پيشنهاد شد از ارتشهاي منطقه كه با عربستان سعودي نزديك هستند از جمله مصر، پاكستان و اردن در این حمله استفاده شود.
آمارهای تکاندهنده
اما بعد از یک سال از تجاوز نظامی سعودیها به یمن که با حمایت همهجانبه آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی از آل سعود انجام شد؛ این سؤال همچنان از سوی سعودیها بیپاسخ مانده است که دستاوردهای آنها از این لشکرکشی نظامی چه بوده است؟ اگر چه آلسعود در بیان دستاوردهای این جنگ بیحاصل سکوت کرده ولی کافی است مروری اندک به میزان خرابی و کشتارهای غیرنظامیان در این جنگ انداخته شود تا روشن شود که آل سعود برای دستیابی به اهداف نامشروع خود در یمن از انجام هیچ جنایتی دریغ نکرده و با وجود این حجم عظیم از جنایتها باز به هیچ یک از اهداف خود نرسیده و در نهایت مجبور شده پشت میزمذاکره با جنبش مردمی انصارالله بنشیند.
شبکه خبری المنار در گزارشی درباره جنایتهای آل سعود در جنگ یمن با استناد به گزارشهای سازمانهای جهانی حقوق بشر مینویسد: «اوضاع بهداشتی یمن پس از گذشت یکسال از بمباران هوایی و محاصره شدید، بسیار فاجعهبار است. نه از تجهیزات پزشکی خبری است و نه داروها جوابگوی نیازهاست. جنگندهها بسیاری از بیمارستانها را ویران کردهاند و محاصره باعث شده آنها از امکانات اولیه درمانی مانند پانسمان و دارو محروم شوند. محاصره همچنین باعث شده فرودگاهها و بنادر از کار بیفتند و حتی آن دسته از یمنیهایی که توانایی مالی درمان در خارج را دارند نیز نتوانند برای درمان به خارج بروند. تجاوز و محاصره حتی باعث شده یکچهارم از مراکز پزشکی یمن تعطیل شود. جنگندههای متجاوزان طی یکسال بمباران مداوم بیش از 500 بیمارستان را ویران و بیش از 300 پزشک، پرستار و امدادگر را کشته یا زخمی کردهاند. بمبهای متجاوزان، دهها آمبولانس را هم به آتش کشیده است و گزارشهای اولیه «یونیسف» صندوق کودکان ملل متحد هم نشان میدهد بیش از 10 هزار کودک در سال اول تجاوز به علت ابتلا به بیماریهای شایع (که اگر کمبود دارویی نبود امکان درمانشان وجود داشت) جان خود را از دست دادهاند. یونیسف در گزارشی دیگر فاش کرد که 10 میلیون کودک با خطر مواجهند و به کمکهای پزشکی نیاز فوری دارند و واکسنها پایان یافته و یمن با مشکل شدید دارو روبروست و اوضاع معیشتی در یمن وخیم شده و میزان بیماریهای واگیردار نیز رو به افزایش است.» طبق گزارش اداره هماهنگي امور انساني سازمان ملل، نزديك به نيمي از جمعيت 26ميليون نفري يمن در شرايط نبود امنيت غذايي بهسر ميبرند و به سختي آب و غذاي مورد نياز خود را تأمين ميكنند كه حدود 2ميليون نفر از آنها كودك هستند.
این آمارهای تکاندهنده غیراز 10هزار کشته و هزاران زخمی و همچنین حجم عظیم نابودی زیرساختهای یمن شامل پلها، کارخانهها، مدارس و مراکز تولیدی و خدماتی است. کمیساریای عالی حقوق بشر، نیز مسئولیت تعداد بالای کشتهشدگان غیرنظامی در یمن را متوجه آل سعود کرده و در گزارشی مینویسد :«ائتلاف تحت رهبری عربستان اخیرا، بازارها، بیمارستانها، مدارس، کارگاهها، سالنهای عروسی و صدها منزل مسکونی را در شهرها و روستاها هدف قرار داده است.» سازمان عفو بینالملل نیز در بیانیهای تأکید کرده: «آمریکا و انگلیس مهمترین فروشندگان سلاح به عربستان و دیگر کشورها هستند و اجازه میدهند تا سلاحها در جهت نقض گسترده و بیسابقه حقوق بشر، مورد استفاده قرار گیرد». «جیمز لینش» مدیر بخش آفریقا و خاورمیانهای سازمان عفو بینالملل در این باره به خبرگزاری فرانسه گفته: «پس از یک سال، واکنش جامعه بینالمللی به این جنگ واقعا خجالتآور است.»
شبکه تلویزیونی «اچ. بی.او» آمریکا نیز در فیلمی مستند با عنوان «بازگشت به یمن» برای اولین بار جزئیاتی از جنایتهای آل سعود در یمن را منتشر کرد. در بخشی از این مستند آمده: «آنچه احتمالا شما مردم آمریکا نمیدانید این است که ایالات متحده آمریکا کمک و حمایت نظامی مستقیمی از نیروهای ائتلاف عربستان علیه یمن کرده است. به همین دلیل یکی از طرفهای کشمکش در یمن به شمار میرود و تعهدهای حقوقی بینالمللی مهمی بر عهدهش قرار میگیرد. آنچیز دیگری که احتمالا نمیدانید، استفاده سلاحهای آمریکایی در حملات هوایی غیرقانونی در زمان کنونی و احتمالا در آینده در یمن است. طبق آمار کنگره، شرکتهای آمریکایی از ماه «مه» تا «سپتامبر» 2015 (اردیبهشت تا دی 1394)، 7/8 میلیارد دلار سلاح به عربستان فروختهاند و چه بسا بخشی از آن در یمن استفاده شده است....حملات جنگندههای ائتلاف سعودی به مناطق مسکونی و غیرنظامیان، هر روز و هر شب بدون وقفه ادامه دارد، به گونهای که اگر به مناطق حمله شده بروید تکهها و قطعات اعضای بدن مردم بیگناه را روی زمین و حتی روی درختها مشاهده میکنید. حملات سعودی تمام منازل مسکونی، زیرساختها و پلهای ارتباطی را مورد هدف قرار میدهد.»
نقش آمریکا
از آغاز تجاوز نظامی آل سعود به یمن سعودیها تلاش داشتهاند این اقدام را یک تصمیم مستقل از آمریکا و رژیم صهیونیستی عنوان کنند که «تنها برای نجات مردم یمن از دست انصارالله»! انجام شده است. برخی رسانههای منطقهای و بینالمللی نیز مدعی بودند که آل سعود تصمیم حمله نظامی به یمن را بدون مشورت و هماهنگی با واشنگتن اتخاذ کرده و دولت آمریکا تا آخرین لحظه از این حمله خبر نداشته است، اما گذشت زمان و درز اخبار پشت پرده این تجاوزگری به خوبی ثابت کرد که سعودیها بر خلاف ادعاهای خود همچنان عروسک خیمه شببازی کاخسفید و تل آویو هستند.
در این رابطه، پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در گزارشی با عنوان «جنگ در یمن؛ آغاز جبههای جدید علیه ایران» به شرح نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ یمن پرداخته و مینویسد:
«اشتباه نکنید! جنگ علیه یمن، جنگ واشنگتن نیز هست. آمریکا نقش مهمی را در حاصل شدن اتفاق نظر میان اعضای شورای همکاریهای خلیج فارس علیه یمن ایفا کرده است. آمریکا و اسرائیل نقش بسیار مهمی را در جنگی که آل سعود علیه یمن آغاز کرده ایفا میکنند و شاید بتوان گفت بر خلاف تصور جامعه بینالمللی، واشنگتن سکان هدایت این نبرد را از راه دور در دست دارد. یکی از دغدغههای اصلی آمریکا این بود که مانع ایجاد جایگاهی استراتژیک برای ایران، روسیه، چین و به دنبال آن دیگر قدرتهای جهانی در یمن به منظور نظارت بر خلیج عدن و استقرار در تنگه بابالمندب شود. در این میان، اسرائیل نیز از جمله طرفهای نگران به حساب میآمد و به این دلیل که از دست دادن کنترل یمن میتوانست دسترسی اسرائیل را به اقیانوس هند از طریق دریای سرخ قطع کند، به شدت نگران بود چرا که اگر این اتفاق بیفتد و کنترل این منطقه از دست متحدان آمریکا خارج شود، دیگر اسرائیل قادر نخواهد بود به راحتی وارد خلیج فارس شود و ایران را از این طریق تهدید کند. تمام این مسائل از جمله دلایلی است که باعث شده تا نتانیاهو نیز در مذاکرات مربوط به یمن با کاخسفید وارد شود. در کنار اهمیت ژئوپلتیک یمن در حمل و نقل دریایی، زرادخانههای موشکی ارتش یمن نیز از اهمیت خاصی برخوردارند. موشکهای یمن این قابلیت را دارند که هر کشتی که قصد عبور از خلیج عدن یا تنگه بابالمندب را داشته باشند، هدف قرار دهد. از همین رو، حملات هوایی عربستان به انبارهای موشکی یمن در حقیقت در جهت تأمین منافع اسرائیل و آمریکا صورت گرفت. هدف اصلی از نشانه گرفتن این انبارهای نظامی یمن، این نبود که از حملات تلافیجویانه ارتش این کشور علیه نیروهای سعودی ممانعت به عمل آید، بلکه هدف اصلی ممانعت از دسترسی دولت یمنی همسو با ایران، روسیه و یا چین به این تجهیزات نظامی بود.»
«مجتهد» شاهزاده ناراضی سعودی نیز که به دلیل افشای اسرار پشت پرده آل سعود به شهرت زیادی رسیده، در مطلبی درباره «نقش آمریکا در جنگ یمن» مینویسد : «برخی گفتند که این حمله بدون اجازه آمریکا صورت گرفته است که این گفته نه تنها اشتباه است، بلکه کاملاً با واقعیت مغایرت دارد. واقعیت این است که آمادگی برای حمله به یمن از یک ماه قبل و پس از دسترسی سازمان اطلاعات آمریکا به اطلاعاتی مبنی بر اینکه حوثیها (جنبش انصارالله) به عدن خواهند رفت، آغاز شد.آمریکا از طریق فراهم کردن یک بانک اطلاعاتی از مواضع، برنامهریزی خطوط پروازها، تصاویر ماهوارههای ثابت و زنده، این عملیات را هدایت و پی گیری کرده است. تصمیم براین بود که حمله تنها درصورت تکمیل شدن آمادگیهای زمینی انجام شود اما رسیدن حوثیها به عدن دو طرف آمریکا و آل سعود را به اجرای عملیات قبل از تکمیل آمادگیهای زمینی واداشت.»
نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» نیز درباره مشارکت آمریکا در جنایتهای آل سعود در یمن اینگونه مینویسد که: «بخشی از انتقاد نهادهای حقوق بشری از عربستان باید متوجه واشنگتن باشد؛ چرا که بدون حضور هواپیماهای سوخترسان نیروی هوایی آمریکا و نیز بدون فروش سلاحهای آمریکایی به عربستان و متحدانش، اصولا حمله نظامی به یمن امکانپذیر نیست. بمبهای خوشهایِ عمل نکرده در زمینهای کشاورزی و روستاهای یمن، روزبهروز افزایش مییابند و به یادگارهایی از حملههای هوایی عربستان و نقش ایالات متحده در آنها تبدیل میشوند. آمریکا دو هفته پس از آغاز تجاوز هوایی به یمن از آن پشتیبانی کرد و از آن زمان تا 13 نوامبر (22 آبان94) 13 هواپیمای سوخت رسان ایالات متحده، 471 پرواز انجام داده و با انتقال 17 میلیون لیتر سوخت، جنگندههای ائتلاف را سوخترسانی کردهاند. جنگندههای اکثرا آمریکایی ائتلاف عربستان نیز بمبهای اکثرا آمریکایی را بر سر یمن ریختهاند. این روند، بتازگی با یک قرارداد یک میلیارد و 290 میلیون دلاری برای فروش سلاحهای جدیدی آمریکایی به عربستان، تمدید شد. محتوای قرارداد، شامل 22 هزار بمب است که هزار فروند از آنها، بمبهای لیزری هستند.»
روزنامه نيويورك تايمز هم در گزارشي اطلاعات جديدي درباره چگونگي دخالت آمريكا در جنگ يمن منتشر كرده: «حمايت بيسروصداي آمريكاييها از عربستان، آنها را در جنگي بيسرانجام گرفتار كرده است. عادل الجبير وزير امور خارجه كنوني عربستان، پيش از آغاز حمله اين كشور به يمن، به كاخ سفيد رفت و طي 2 روز مذاكره با مقامهاي آمريكايي تلاش كرد نظر مثبت آنها و بهخصوص شخص باراك اوباما، رئيسجمهور آمريكا را براي حمايت از حمله به يمن جلب كند. بهانه جبير قدرتگيري ايران در منطقه و افزايش نفوذ اين كشور در يمن بود. اوباما خيلي زود به وزير دفاعش دستور داد از عربستان در عمليات نظامياش عليه يمن حمايت كند.آمريكا طي اين مدت حمايتهاي اطلاعاتي خود از نيروهاي ائتلاف عربي را توسط گروهي 45 نفره از نيروهاي نظامياش در بحرين، عربستان و امارات، انجام داده است.»
دخالت آمریکا در جنگ یمن و کشتار مردم این کشور جنبه دیگری نیز داشت. بعد از گذشت چند هفته از جنگ یمن و مشخص شدن ناکارآمدی حملات هوایی رسانهها از حضور مزدوران شرکت بدنام امنیتی بلک واتر در یمن خبر دادند. بسیاری از مزدوران بلک واتر از جمله «نیکولاس بوتروس» فرمانده این نیروها در یمن توسط نیروهای مردمی انصارالله شکار شدند. رسوایی شکست بلک واتر در یمن کار را به جایی رساند که آمریکا مجبور شد بلک واتر را با شرکت امنیتی دیگری به نام «دین گروپ» عوض کند. روزنامه آلمانی «دویچهویرتشافتناخریشتن» در اینباره نوشت: «تعداد جدیدی از مزدوران آمریکایی وارد یمن شدهاند تا با یمنیها بجنگند. این افراد که از اعضای شرکت امنیتی (دین کورپ) هستند، جانشین نیروهای شرکت بلکواتر خواهند شد که بسیاری از آنها در جریان نبرد در این منطقه کشته شدهاند. نخستین گروه از این افراد وارد بندر «راس عمران» در جنوب غربی عدن شدهاند تا با نیروهای حوثی مقابله کنند.»
هزینههای جنگ
طی یک سالی که از جنگ یمن میگذرد، آلسعود هیچگاه حاضر نشده هزینههای این جنگ نابرابر را رسانهای کند، اما براساس گزارشهای موجود، هزینههای این جنگ بسیار «کمر شکن» بوده و در صورت ادامه آن در سال جاری چه بسا به رقم نجومی هزار میلیارد دلار نیز برسد. هزینههای جنگ یمن در کنار کاهش شدید قیمت نفت عرصه را چنان برای آل سعود تنگ کرده که این رژیم برای اولین بار مجبور به «استقراض خارجی» شد.
آنطور که خبرگزاری دویچهله در این باره نوشته: کسری بودجه عربستان در سال 2015 به 98 میلیارد دلار (بیش از 89 میلیارد یورو) رسید.وزارت دارایی عربستان پیشبینی کرده که کسری بودجه این کشور در سال 2016 به حدود 87 میلیارد دلار (نزدیک به 79 میلیارد یورو) خواهد رسید، که این رقم در 10 سال گذشته بیسابقه است. صندوق بینالمللی پول نیز به آلسعود هشدار داده بدون تدابیر ریاضتی و اصلاحات، ذخایر مالی این کشور ظرف 5 سال به اتمام خواهد رسید. عربستان درصدد است تا برای جبران کسری بودجه 87 میلیارد دلاری خود در سال مالی 2016 میلادی برای نخستین بار از بازارهای جهانی وام بگیرد.
پایگاه اینترنتی الوعی نیوز در گزارشی درباره هزینههای جنگ آل سعود در یمن مینویسد: « عربستان از ابتدای حمله به یمن بیش از 725 میلیارد دلار هزینه کرده است. هزینه دو ناو جنگی و ناوگان نظامی همراه آنها ظرف 6 ماه 54 میلیارد دلار برآورد شده است. اجاره هر ناو روزانه 150 میلیون دلار است، هریک از ناوها شامل 6 هزار سرباز به همراه تجهیزات نظامی مورد نیاز و 450 جنگنده به همراه خلبانان آنها هستند که بر روی هر یک از ناوهای نظامی توپخانه و موشکهای دوربرد نصب شده است.عربستان همچنین دو ماهواره نظامی آمریکایی و اسرائیلی کرایه کرده است که هزینه هر یک از این ماهوارهها به ازای هر ساعت یک میلیون دلار است، به این ترتیب هزینه دو ماهواره ظرف یک شبانه روز 48 میلیون دلار است و هزینه پرداخت شده برای کرایه این دو ماهواره ظرف یک ماه به یک میلیارد و 440 میلیون دلار میرسد که اگر این مبلغ را در 6 ماه ضرب کنیم حاصل ضرب 8 میلیارد و 640 میلیون دلار خواهد بود.همچنین هزینه حاصل از تحلیل و بررسی و نمایش و برآورد اطلاعات از تصاویر و معلومات ماهواره نظامی روزانه 5 میلیون دلار است و برای دو ماهواره روزانه 10 میلیون دلار و ماهانه 300 میلیون دلار و ظرف 6 ماه یک میلیارد و 800 میلیون دلار برای این منظور هزینه شده است.هزینه کرایه هر ساعت هواپیمای آواکس توسط عربستان 250 هزار دلار و روزانه 6 میلیون دلار است که اگر آن را در 30 روز ضرب کنیم حاصل ضرب ماهانه 180 میلیون دلار خواهد شد،به این ترتیب ظرف شش ماه هزینههای آواکس یک میلیارد و 80 میلیون دلار خواهد بود.حملات هوایی عربستان علیه یمن تاکنون توسط بیش از 150 جنگنده در تقریبا 35 هزار سورتی پرواز انجام گرفته است و طی حملات یاد شده 140 هزار موشک به سوی اهداف عمدتا غیرنظامی و مناطق مسکونی شلیک شده است. 40 هزار موشک با حجم کوچک که هزینه هر یک از آنها 150 هزار دلار است و در مجموع هزینه آنها بالغ بر 6 میلیارد دلار است.50هزار موشک با حجم متوسط که هزینه هر یک از آنها 300هزار دلار و در مجموع 15 میلیارد دلار است. 50هزار موشک با حجم بزرگ که هزینه هر یک از آنها 500هزار دلار و در مجموع 25 میلیارد دلار است.هزینه نگهداری و قطعات یدکی و نفت سفید هر جنگنده در هر حمله هوایی 150 هزار دلار است که اگر آن را در تعداد حملات هوایی انجام گرفته ضرب کنیم حاصل ضرب پنج میلیارد دلار خواهد شد.هزینه هواپیماهای سوخت رسان هوایی روزانه 2 میلیون دلار است.در مورد هزینه قراردادهای تسلیحاتی نیز، عربستان 150 میلیارد دلار تسلیحات ساخت آمریکا طی پنج سال گذشته خریداری کرده است که به این مبلغ هزینه آموزش و نگهداری و قطعات یدکی به مدت پنج سال را باید افزود.سعودیها از ابتدای حمله به یمن تاکنون 300 تانک و زرهپوش بسیار مدرن خود را در مرزهای عربستان با این کشور از دست دادهاند.»
به این مبالغ هنگفت باید رشوههای کلانی را نیز که آل سعود برای جلب حمایت مصر، سودان، پاکستان و کشورهای فقیر آفریقایی برای جلب مشارکت آنها در این جنگ پرداخته باید اضافه شود. عربستان به آمریکا و اتحادیه اروپا به مدت سه ماه نفت با قیمت پایین فروخته و آمریکا روزانه نزدیک به 10 میلیون بشکه از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس خریداری میکند. در اینجا عربستان به دلیل تخفیف قائل شده روزانه 150 میلیون دلار در ازای نفت صادر شده خود از دست میدهد که مبلغ یاد شده ظرف سه ماه به 13 میلیارد دلار بالغ میگردد. میزان تخفیف ارائه شده از سوی عربستان به اتحادیه اروپا ظرف سه ماه در حدود 4 میلیارد دلار است. ریاض برای جلب حمایت سودان 2 میلیارد دلار، مغرب 5/1 میلیارد دلار و پاکستان 2 میلیارد دلار پرداخت کرده است.
اگر به این هزینههای هنگفت تلفات گسترده جانی مزدوران سعودی را نیز اضافه کنیم، عمق فاجعه معلوم میشود. هر چند مقامات سعودی هیچگاه حاضر نشدهاند میزان تلفات جانی نیروهای خود را در این جنگ اعلام کنند اما گزارشهای درز کرده نشان میدهد که کشتهها و زخمیهای سعودیها و همپیمانان آنها در این جنگ از مرز هزاران نفر گذشته است. «مجتهد» شاهزاده ناراضی سعودی درباره میزان تلفات انسانی سعودیها در صفحه خود در توییتر اینگونه مینویسد: «خسارتهای جانی عربستان در حمله به یمن به 3500 کشته، 6 هزار و 500 مجروح و 430 مفقود رسیده است و به احتمال زیاد، افزایش خسارتهای جانی دلیل اصلی تصمیم مقامهای سعودی برای مذاکره با اعضای جنبش انصارالله است.»
بازنده بزرگ
به جرات میتوان گفت که بنا به دلایل متعدد آل سعود در جنگ یکساله خود در یمن به سختی شکست خورده و هر چه این جنگ بیشتر ادامه داشته باشد، سعودیها بیشتر در باتلاق فرو خواهند رفت. در همین ارتباط روزنامه«واشنگتنپست» پس از شروع تهاجم نظامی عربستان به یمن در یادداشتی با نگاهی به تاریخچه مداخلات خارجی در یمن نوشت: «عملیات نظامی عربستان در یمن برای ایجاد ثبات در این کشور نیست بلکه عملیاتی است که بناست غرور فرسوده شده سعودیها دربرابر سلطه رو به رشد ایران در منطقه را به آنها بازگرداند. اما ماجراجویی خارجیها در تاریخ یمن، به ندرت آنطور که برنامهریزی شده بود، پیش رفته است.» پیشبینی نویسنده واشنگتنپست درست بود. این جنگ نه تنها غرور فرسوده سعودیها را بازنگرداند بلکه به دلایل زیادی به فهرست ناکامیهای سیاست خارجی منطقهای عربستان اضافه شد؛ چرا که:
1- تقریبا هیچ یک از اهداف اعلامی عربستان در این جنگ شامل بازگرداندن قدرت به منصور هادی و نابودی انصارالله محقق نشد.
2- عربستان در جنگ زمینی نیز ناکام بود و مزدوران این رژیم در جنگ زمینی جدای از تلفات گستردهای که متحمل شدند نتوانستند تسلط کامل خود برای هیچ یک از مناطق مورد ادعا تکمیل کنند.
3- عربستان نه تنها نتوانست انصارالله را در یمن شکست دهد بلکه امنیت استانهای مرزی خود یعنی «نجران، جیزان و عسیر» را نیز با یمن از دست داد و این استانها بارها هدف موشکهای دقیق ارتش یمن قرار گرفتند تا جایی که آل سعود مجبور شد نیروهای گارد ملی خود را برای بازگرداندن امنیت به این مناطق اعزام کند.
4- ائتلاف ساختگی عربستان در جنگ یمن خیلی زود و به دنبال عیان شدن نشانههای شکست فروپاشید و آل سعود مجبور شد برای به خدمت گرفتن مزدوران جدید و نگه داشتن کشورهای قبلی در ائتلاف رشوههای کلانی را بپردازد.
5- عربستان که طی سالهای گذشته با ژست خادمین حریمن شریفین و خیرخواه امت اسلامی سعی میکرد وجههای را برای خود دست و پا کند با کشتار هزاران زن و کودک یمنی نه تنها این وجهه تصنعی را از بین برد بلکه کار به جایی رسید که حتی سازمانهای مدافع حقوق بشر غربی نیز سعودیها را به جنایات جنگی در یمن متهم و از آمریکا ،انگلیس و فرانسه به دلیل فروش سلاح به این رژیم انتقاد کردند.
با توجه به آنچه گفته شد، حال به سادگی میتوان به این پرسش پاسخ داد که «چرا سعودیها به مذاکره با انصارالله تن دادهاند؟» در حالی که سعودیها در آغاز هر گونه مذاکره با حوثیها را رد میکردند و هدف از شروع جنگ را نیز نابودی این گروه عنوان کرده بودند اما در نهایت و پس از یکسال جنگ بیحاصل و ناکامی در این زورآزمایی بیحاصل مجبور شدند برای خروج از باتلاق یمن پشت میز مذاکره با انصارالله بنشینند. تلاش سعودیها برای دمیدن دوباره به مذاکرات صلح و پذیرش گروه انصارالله به عنوان اصلیترین گروه مقابل در این مذاکرات نشانه اصلی پذیرش شکست جنگ یمن میباشد.
سعودیها یک سال پیش و همزمان با آغاز جنگ مدعی بودند که هدف از عملیات «طوفان قاطع» حذف حوثیها و بازگرداندن منصور هادی به قدرت است اما در یک سالگی این جنگ نه تنها آنها در بازگرداندن منصور هادی به قدرت شکست خوردند بلکه حتی نتوانستند کوچکترین خللی در اقتدار انصارالله ایجاد کنند و این گروه همچنان تعیینکننده اصلی معادلات در یمن است.
روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی درباره وضعیت بغرنج حیثیتی سعودیها در باتلاق یمن اینگونه نوشت: «عربستان سعودی به دنبال راهی برای فرار از این جنگ میگردد، اما اینکه آیا بر سر راه حل سیاسی توافق شود یا خیر هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.» باید منتظر بود و دید آیا سعودیها از شکستهای فضاحتبار خود طی یک سال اخیر از جبهه مقاومت در یمن، سوریه ،لبنان و عراق سر عقل آمدهاند یا خیر؟ پاسخ به این سؤال نیز ساده به نظر میرسد.
آلسعود تبدیل به یک رژیم «خود نابودساز شده» و تمامی کنشهای سیاست داخلی و خارجی این رژیم به صورت کاملا هدفمند در جهت نابودی کامل این رژیم پیش میرود.