گزارش مستند کیهان
ردّ پای خط نفاق از کینهتوزی تا لاف ارادت به امام(ره)
یک عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت میگوید مجلس خبرگان باید رنگ و بوی امام بگیرد.
مصطفی درایتی مشاور رئیسجمهور در دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ این سوال که «یادگار امام سرانجام برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان اعلام آمادگی کردند. در این رابطه چه نظری دارید؟ گفت: «به نظرم حضور حاجسیدحسن آقا در این عرصه خیرات و برکات فراوانی دارد. در واقع حضور ایشان در خبرگان به این مجلس وزانت میدهد. حضور ایشان همچنین باعث ایجاد شور میان آحاد مردم برای مشارکت بیشتر در انتخابات میشود و با انتخاب ایشان که نواده امام(ره) و شخصیتی معنوی هستند، مجلس خبرگان رنگ و بوی امام را پیدا خواهد کرد.»
طی هفتههای اخیر برخی وابستگان حزب مشارکت، سازمان مجاهدین (انقلاب) و کارگزاران خط مشابهی را پیگیری کردهاند، همین موضوع سوال مهمی را پیش میکشد مبنی بر اینکه افراطیون مدعی اصلاحطلبی در دوره تجدیدنظرطلبی چه نسبتی با امام داشتهاند؟
اعلام ختم انقلاب!
شاید نهایت رسوایی مدعیان اصلاحطلبی در سخنان گنجی در حاشیه کنفرانس برلین (فروردین 75 در مصاحبه با تاگس اشپیگل) سایتونگ پدیدار شد که مدعی شد «خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت». گنجی در مصاحبه با روزنامه آلمانی گفته بود: ما تلاش میکنیم خمینی را به گونهای تفسیر کنیم که مخالف با دموکراسی نباشد. خمینی دیگر وجود ندارد، آنچه وجود دارد، فقط برداشتهای ما از سخنان اوست. اما، او به هر حال یک روزی به موزه تاریخ خواهد رفت و هیچ کس نمیتواند جلوگیری کند!! وی همچنین گفته بود: «در یک جامعه مدنی جدایی دین از سیاست، یک امر بدیهی است، وقتی شما جامعه را مدرنیزه کنید، این جدایی بالاخره پیش خواهد آمد»! در این هنگام، خبرنگار آلمانی که از اظهارات گنجی ذوقزده شده بود، میگوید «سخنان خوشحالکنندهای است»!... گنجی پس از فرار از کشور هتاکی را بالا برد و منکر وجود امام زمان(عج) شد. اما پیش و پس از اظهارات گنجی، علائم ارتداد افراطیون نسبت به حضرت امام خمینی(ره) بارها هویدا شده است؛ از آشوبگریهای زنجیرهای در سالهای 78 و 88 تا شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و آتش زدن تصویر حضرت امام و خط کشیدن بر عنوان جمهوری اسلامی.
پیش از گنجی علیرضا علویتبار سردبیر روزنامه سعید حجاریان بود که به عنوان استراتژیست جبهه اصلاحات تصریح کرد که «جبهه مشارکت متشکل از سه طیف خط امامی، چپ جدید و تکنوکرات است و خط امامیهایی که از جمله به خاطر ارادت به امام مقابل منتظری ایستادند در این حزب به حاشیه رانده خواهند شد.» این اظهارات هنگامی تایید شد که رسانههای زنجیرهای «ختم انقلاب» را کلید زدند و به ولایت فقیه حمله کردند و در ماجرای فتنه و آشوب 88 میان امام و منتظری، منتظری را برگزیدند در حالی که دفتر وی خانه تیمی باند تروریست مهدی هاشمی، نهضت آزادی و طیفهای دیگر نفاق شده بود. پیشبینی علویتبار درباره سرنوشت حزب مشارکت و جدایی آن از خط امام درست و دقیق بود.
دفاع معین از گروهک
نهضت آزادی و اعتراض حمید انصاری
پیش از سخنان گنجی و علویتبار، هنگامی که بهزاد نبوی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین انقلاب (نایب رئیس و رئیس بعدی هیئت مدیره شرکت نفتی پتروپارس) گفت «برخی مواضع امام را نمیپسندیدم»، برخی ناظران تصور کردند او نظر شخصی خود را گفته است اما روزنامه شرق 25 فروردین 94 در تیتر اصلی خود از اظهارات مصطفی معین نامزد مشترک حزب مشارکت و نهضت آزادی رونمایی کرد که نامه امام در مورد نهضت آزادی را زیر سوال برده و گفته بود «در صورت فرض بر صحت این نامه باید گفت که حدود بیست سال از زمان صدور آن گذشته است و نباید با استناد به صدور یک نامه در دو دهه پیش، کشور را از توان مدیریتی و فکری این نیروها محروم ساخت.»!
پس از این ماجرا حمید انصاری قائممقام موسسه نشر آثار حضرت امام(ره) در نامهای به مصطفی معین ضمن ابراز تاسف از تلاش وی برای خدشه در اصالت نامه امام درباره نهضت آزادی اعلام کرد این کار او را از آرای میلیونی مردم مسلمان محروم خواهد کرد.
وی خطاب به نامزد حزب مشارکت تاکید کرد «درج این سخنان و استقبال روزنامه شرق با تیتر درشت و شرحی که بر آن زده و آن را «نقطه اوج دفاع طیف رادیکال جبهه اصلاحات از حضور اپوزیسیون قانونی در سیستم مدیریتی حکومت» تلقی کرده است، با توجه به خطمشی و راهی که این روزنامه مدتها در پیش گرفته است چندان دور از انتظار نمیباشد اما با شناختی که از تعهد و آگاهیهای شما نسبت به حقایق تاریخ انقلاب اسلامی دارم اظهار چنین سخنی بسیار بعید و غیرمنتظره مینماید... شما واقفید که پیش از این و در زمان شروع زمزمه تردیدافکنی نسبت به اصالت این نامه از سوی جریان سیاسی مذکور، مرجع قانونی و تعیین شده از سوی حضرت امام و مجلس شورای اسلامی رسما نظر خویش را درباره اصالت و خدشه ناپذیری این سند مهم از آثار امامخمینی به آگاهی عموم و نهادهای نظام رسانیده است. یادآور میشوم چنانکه قبلا در اطلاعیه موسسه یاد شده اعلام گردیده، آنچه که در نامه حضرت امام در بیان ماهیت جریان سیاسی موصوف آمده است مضمون و یا عین همان مواضعی است که در پیام منشور روحانیت، وصیتنامه و دهها سخنرانی و دیگر پیامهای امام منعکس میباشد؛ آیا در اصالت این اسناد و آثار نیز تردید وجود دارد؟!».
شکوریراد: به امام ارادت داریم
رضا خاتمی: باید امام را نقد کنیم!
پس از این ماجرای افتضاح، علی شکوری راد رئیس ستاد انتخاباتی معین، محمدعلی انصاری را متهم کرد که از سوی جریانی خاص به اظهارات معین پاسخ داده است و در پایبندی و ارادت معین و حزب مشارکت به اندیشههای امام تردیدی وجود ندارد. نامزد افراطیون در آن انتخابات پنجم شد و سخن کروبی درست درآمد که در واکنش به نظرسنجی حزب مشارکت مبنی بر رای 19 میلیونی معین گفته بود، شما سر کوچه خودتان نظرسنجی میکنید و آن را به مردم تعمیم میدهید.
اما فراتر از سرنوشت عبرتآموز معین، تکذیبیه شکوریراد و ادعای ارادت به امام خیلی دوام نیاورد چنان که محمدرضا خاتمی اولین دبیرکل حزب مشارکت که به واسطه همسر خود زهرا اشراقی با برخی اعصار بیتامام خویشاوندی دارد، خرداد 87 در مصاحبه با ماهنامه رویش مدعی شد «امام را باید نقد کنیم!». و در این مصاحبه گفته بود. «وقتی مطالب اما را بررسی میکنیم، چیزهایی به سود و چیزهایی هم به ضرر ما است متاسفانه ما امام را به یک شخصیت دست نیافتنی تبدیل کردیم که حتی بحث در مورد ایدهها و افکارشان، امروز مجاز شمرده نمیشود. ممکن است چند سال دیگر خیلی دیر شده باشد. بحث نقادی امام باید طرح شود تا دیدگاههای اصلی ایشان مشخص شود. ما که امام را معصوم نمیدانیم. امکان دارد که ایشان هم در دورهای کمی و کاستی داشته باشند.»
فتنه و آشوب 88
نهایت نفاق و عناد افراطیون
یک سال بعد که سران مشارکت و مجاهدین و برخی اعضای مجمع روحانیون و کارگزاران آشوب 88 را کلید زدند معلوم شد این جماعت با اصل جمهوریت در رای مردم، ولایت فقیه و جمهوری اسلامی مسئله دارند و حتی نمیخواهند به قانون اساسی تمکین کنند. اوباش وابسته به حزب مشارکت روی نام اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند و شعار دادند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» اما چون این یاغیگری به سرشکستگی و هزیمت انجامید، حزب مشارکت 25 آذر 88 مدعی شد «ما بار دیگر بر هویت خط امامی خود تاکید کرده و اعلام میداریم که افتخار ما وفاداری به اندیشه و آرمانهای والای امام و انقلاب اسلامی و مقابله با انحرافاتی است که طی سالهای اخیر در این باره ایجاد شده است. امام بر میزان بودن رای ملت در اداره امور کشور و تحقق جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد تاکید فراوان داشت و ما نیز امروز خواستهای جز این نداریم» ادعای ارادت به «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» در حالی است که تحریک شدگان این حزب از جمله در حاشیه راهپیمایی عظیم و پرشکوه ملت ایران در روز قدس، «اسلام» را از جمهوری اسلامی حذف کرده و شعار «جمهوری ایرانی» سر داده بودند.
تلهگذاری برای سیدحسن
به بهانه عروسی پسر میردامادی
6 ماه پس از این واکنش منافقانه (خرداد 89)، برخی دست اندرکاران فتنه به بهانه عروسی پسر محسن میردامادی دبیرکل حزب مشارکت گرد هم آمدند و موسوی و خاتمی و کروبی و موسوی خوئینیها و بهزاد نبوی و رضا خاتمی و تاجزاده و شکوریراد و جلاییپور و شیرزاد و... را دور هم جمع کردند. متاسفانه بنابر تصاویر منتشره، سیدحسن خمینی و سید یاسر خمینی با سران فتنه دور هم و پشت میز فتنه بودند. این عکس با ذوقزدگی رسانههای ضدانقلاب مواجه شد هرچند که پس از حضور سیدحسن خمینی در دیدار عمومی با رهبر معظم انقلاب، همین رسانهها به وی اهانت کردند.
سحرخیز: اصلاحطلبان دیگر علاقهای
به آقای خمینی ندارند
4سال بعد - 2 آذر 1393 - مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دولت اصلاحات به عنوان یکی از گردانندگان و حامیان اصلی نشریات زنجیرهای، از یک راز رونمایی کرد. عیسی سحرخیز در مصاحبه با سایت جرس گفت: «خیلی از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند.»
وی در این مصاحبه با یادآوری نحوه آشناییاش با سیدمحمد خاتمی و همکاریهایش با وی، گریزی هم به ماجرای «خروج از حاکمیت» که توسط تعدادی از اصلاحطلبان در دوران دولت دوم خرداد مطرح شد، زده و یادآور شده است: بحثهایی مانند خروج از حاکمیت مباحث داخلی اصلاحطلبان بود. از لحاظ تئوریک هم روی آنها کار می شد.
سحرخیز همچنین «تغییر قانون اساسی»، «تغییر ساختاری قوه قضائیه» و «حذف نهاد ولایت فقیه» را جزیی از اصلاحات ساختاری (!) میداند و اضافه میکند: ما در اول انقلاب اشتباه کردیم که با خوشبینی بسیار و اولیه به آیتالله خمینی، به ولایت فقیه هم باور داشتیم.
پس از این اظهارات، برخی اصلاحطلبان مدعی شدند سحرخیز ]با وجود مدیرکلی مطبوعات در دولت اصلاحات[ مورد حمایت اصلاحطلبان نبوده است اما نامه خاتمی به سحرخیز نشان از حمایت رئیس دولت اصلاحات از این محکوم فتنه داشت. در این نامه خاتمی به تمجید، دفاع و حمایت از سحرخیز که آن زمان به دلیل اقدامات ضدامنیتی و مشارکت در فتنه 88 محکوم به زندان شده بود، پرداخته و خطاب به سحرخیز نوشته بود: جناب آقای سحرخیز! بسیار متاسفم که با وجود بیماری و علیرغم مخالفت پزشکان، مجددا به زندان اعزام شدهاید و این کمتوجهی مسئولان به هیچوجه قابل قبول نیست. سحرخیز چند ماه پیش به عنوان یکی از عناصر نفوذی شبکهساز بازداشت شد.
امام مقدس است
پس دوباره نقاب بزنید!
دوباره نقاب امام مقدس است بزنید!
پس از لو رفتن هویت واقعی افراطیون در معارضه با امام خمینی(ره) که با نهضت مردم در حماسه الهی 9 دی مواجه شد (آرمانهای راهبردی آن حضرت، سران جریان نفاق جدید به عنوان دستور سازمانی خواستار بازگشت از موضع صریح مقابله و محاربه، به موضع استتار و نفاق شدهاند. آنها در این فاز اصرار دارند بر حل و موضع عناد با امام، با نام خمینی که به اعتراف خودشان در سایتهایی نظیر جرس، همچنان عنوان مقدس و سکه رایج است، بازی کنند و مقدمات فتنهگری جدید - غبارآلود کردن فضا و سلب قدرت تشخیص باطل از حق - را از مردم بگیرند. به همین دلیل نشریات کارگزارانی نظیر صدا که سابقه اعلام «ختم انقلاب» را دارند از تیترهایی نظیر «خمینی جوان، کلید خبرگان» (12 آبان 96) و عناوینی نظیر «آیتالله» و «علامه» برای سیدحسن بهره میگیرند. علاقمندی ویژه طیف افراطیون و کارگزاران در حالی است که پیش از این محمد هاشمی معاون سیاسی مستعفی کارگزاران، علت جدایی خود از این حزب را جذب برخی اعضای جدید (که محمد قوچانی سردبیر نشریات کارگزاران نیز از اصلیترین آنهاست) عنوان کرده و گفته بود: من نگرانم سرنوشت حزب مشارکت برای کارگزاران تکرار شود. من مقلد خط امام هستم و نمیتوانم بپذیرم که حزب را لیبرال یا دنبالهرو بازرگان معرفی کنند.
بیمبالاتیهای 84
عکس مصدق بود و امام نبود!
در حقیقت این لاف گزاف است که افراطیون ادعا کنند میخواهند خبرگان رنگ و بوی خمینی را بگیرد حال آن که اصل معارضه آنها با نهضت و نظام و جمهوریت و ولایت و جمهوری اسلامیای است که امام پایهگذاری کرد. دلیل رویکرد منافقانه اخیر افراطیون را باید در اعتراف 5 شهریور 1384 بهزاد نبوی و مصاحبه او با خبرگزاری ایسنا جستوجو کرد. آن زمان جبهه نفاق با وجود حمایت از معین، هاشمی و کروبی، شکست سهمگینی در انتخابات خورده بود. بهزاد نبوی متاثر از این فضا گفته بود «شخصا معتقدم ما غفلتهایی داشتهایم. در انتخابات اخیر در شهرستانی در ستاد انتخاباتی سخنرانی داشتم، هر چه نگاه کردم یک عکس از امام - در حالی که از دیگران عکس بود - ندیدم. خصوصی به برگزارکننده گفتم که مگر ما تغییر کردهایم که خجالت میکشیم عکس حضرت امام را بزنیم؟ من به مرحوم مصدق احترام میگذارم و او را به عنوان یک رهبر ملی و مبارز ضداستعماری و اصلاحطلب ایران میشناسم ولی اگر در جمع اصلاحطلبان عکس مصدق باشد ولی عکس حضرت امام نباشد، تعجبآور خواهد بود. این بیمبالاتیها وجود داشته و بعضا برخی سعی کردهاند صبغه ارتباط با خط امام را بپوشانند که این امر باید جبران شود».
این جریان 4 سال بعد به واسطه پنجه کشیدن به دستاوردها و میراثهای اصلی خط امام(ره) شکلی وارونه به خود گرفت!