دلایل کاهش رشد علمی کشور و توجه به دغدغههای مقام معظم رهبری - بخش نخست
تولید علم در گرو توجه به نخبگان جوان(گروه گزارش)
مقام معظم رهبري در ديدار چندساعتهاي كه با اساتيد دانشگاهها و فعالان آموزشي در تير ماه سال جاري داشتند، به طور شفاف و صريح يكي از معضلات و چالش هاي اخير فضاي علمي كشور را كاهش شتاب رشد علمي كشور عنوان كردند.
اين دغدغه رهبری بهخوبی نشان میدهد که اگر این کاهش شتاب در رشد علمی کشور کنترل نگردد، جامعه علمی پویایی خود را از دست خواهد داد و این عدم پویایی آثار سنگین فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی خاص خود را خواهد داشت.
بر اساس آمارهاي معتبر جهاني در سال 2015 ميلادي رتبه ايران به لحاظ سرعت توليد علم يك رتبه تنزل پيدا كرده است. موضوعي كه از يك سو نگرانيها و دغدغه هاي زيادي را ايجاد كرده و از سوي ديگر يك علامت سوال بزرگ اينكه چطور در سال هايي كه نه تنها ظرفيتها و متقاضيان تحصيلات عاليه چند برابر شده اند، بلكه بسترهاي توليد، صنعتي و تكنولوژيك نيز افزايش يافته است، بايد شاهد اين تنزل رتبه باشيم؟
دراين سلسله گزارشها نگاهي انداختيم به تاكيدات مقام معظم رهبري دراين خصوص و همچنين نظر دانشجویان، فعالان تشكلات مختلف صنفي دانشجويي، اعضاي هيئت علمي و اساتيد حوزه هاي مختلف درباره دلايل اين كاهش شتاب رشد علمي را جويا شديم.
توجه به دغدغههای رهبری
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با اساتید دانشگاه هاو همچنین دیدار با هیئتدولت، به یکی از چالشهای امروز فضای علمی کشور، یعنی کاهش شتاب رشد علمی کشور اشاره و تاکید کردند: «چند نکته در اینجا وجود دارد: نکته اول این است که رسیدن ما به رتبه بالای علمی، ناشی از شتاب فوقالعاده کار بود. طبق آمارهای جهانی، شتاب پیشرفت علمی در کشور، سیزده برابرِ متوسط جهان بود. این را مراکز آماری علمی دنیا اعلام کردند که ما هم مکرر قبلاً اعلام کردیم. این شتاب، امروز کم شده. اینکه بعضی میگویند از لحاظ پیشرفت علمی عقب ماندیم، بعضی میگویند نه، عقب نماندیم و هر دو هم آمار ارائه میکنند، نکتهاش اینجاست: بله، علیالظاهر از رتبه شانزدهم یا پانزدهم تنزل نکردیم (این درست است)، اما بایستی ترقی میکردیم؛ یعنی آن شتاب بایستی ادامه پیدا میکرد. این شتاب امروز کم شده. برادران و مسئولان عزیز وزارتخانهها به این [نکته] توجه کنند؛ آن شتاب، امروز نیست. کاری کنید که شتاب رشد علمی فروکش نکند. باز به تعبیر نظامیهای جنگ سخت، این حرکت از دُور نیفتد. البته میدانیم که هرچه جلوتر برویم، طبعاً این شتاب کمتر خواهد شد؛ یعنی وقتی خیلی عقبیم، ظرفیتهای استفادهنشده بیشتری وجود دارد که هرچه جلوتر بیاییم، این ظرفیتها طبعاً کمتر میشود، چون استفاده میشود (این را میدانیم)، اما آن شتاب لازم و متناسب، در پیشرفت علمی نباید کم بشود.» (دیدار با اساتید دانشگاهها، 13 تیر 1394)
توليد علم خودي بدون نياز به غرب
کارشناسان معتقدند ارتقاي سطح علمي كشور بدون توجه و نياز سنجي نخبگان و تحصيلكردگان داخلي چندان موفقيت آميز نخواهد بود.در شرايطي كه به گفته برخي دانشجويان، هنوز هم توليد علم داخلي مشروط به وام گيري از غرب است و اين موضوع دقيقا با سياست اقتصاد مقاومتي مورد نظر مقام معظم رهبري فاصله دارد.بلكه بايد سیاستهای اقتصاد مقاومتی با سیاستهای مقاومسازی علمی هم در کشور با رصد دقیق آسیبهای حرکت علمی کشور طراحی و تنظیم شود.
نبايد فراموش كرد که کندشدن حرکت علمی در بلندمدت عقبماندگی اقتصادی کشور را به دنبال خواهد داشت. چرا كه تضعیف حرکت علمی، اقتصاد دانشبنیان را بهعنوان بالاترین منبع ایجاد درآمد اقتصادی پایدار و بومي در کشور تضعیف ميكند.
حسين زينعلي، رئيس انجمن اسلامي دانشجويان است .او با اشاره به اينكه بخشي از اين اقدامات اهداف بلند مدت كشورهاي غربي براي ضربه زدن به توان علمي دانشجويان داخلي است، به گزارشگر كيهان مي گويد: «در چند وقت اخير متاسفانه خط و موجي در داخل كشور به راه افتاده كه حقارت علمي رادنبال می کند حتي در زماني كه به بهترين فناوريها از جمله هسته اي و دانش فضايي دست يافته ایم ،با بلوكه شدن يا توقف مطلق يا بخشي از اين علوم در زمينه هاي مختلف مواجه هستيم.»
وی تصریح میکند: «از ديد تشكل هاي دانشجويي با توجه به خروج برخی نخبگان از كشور كه به دنبال چراغ سبز دولت هاي غربي مخصوصا ايالات متحده به وجود آمده، بايد به دنبال يك راه حل اساسي بود. چرا كه اين نوع برنامه ريزي زمينه نفوذ علمي در كشور را بيشاز هر زمان ديگري ايجاد كرده است.به طوري كه در سالهاي اخير اين كشورها تعداد زيادي از نخبگان جوان را شناسايي و در كشور خود بورسيه ميكنند. همان اتفاقي كه در 30 سال گذشته مدام رخ داده است.»
اين فعال صنفي دانشجويي در ادامه ميافزايد: «در شرايط كنوني كه مقام معظم رهبري بر مسئله اقتصاد مقاومتي و استفاده هرچه بيشتر از پتانسيل جوانان در توليد علم تاكيد دارند، متاسفانه شاهد يك روند نزولي در شتاب توليد علمي كشور هستيم كه اين موضوع خيلي نگرانكننده است. از طرف ديگر معضل بي توجهي به نيروها و نخبگان داخلي هم وجود دارد. به جاي توجه به تحصيل كرده هاي داخلي عدهاي چشم به راه تكنولوژي و تحصيل كرده هاي غربي نشسته اند.ضمن اينكه بايد اين انسجام و وحدت داخل دانشگاهها به شيوه اي حفظ شود كه منجر به تندروي هاي سياسي توسط برخي اساتيد و دانشجويان نشود.»
زینعلی ادامه میدهد: «با توجه به اينكه در اسفند ماه سال جاري ما دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز را پيش رو داريم،اول از همه بايد به يك اتحاد و آرامش ملي دست پيدا كنيم و بعد از آن هم مي توانيم به رسيدن به رشد علمي كمك كنيم.»
سیاسی کاری آفت دانشگاهها
رئیس انجمن اسلامی دانشگاهها میگوید: «به نظر من در حال حاضر يكي از مشكلات اصلي دانشگاهها سياسي بازيها و حزبي عمل كردن هاست كه ضربه هاي غير قابل جبراني به محيط علمي كشور وارد كرده است. عده اي از مسئولان دانشگاهي هم متاسفانه فضاي علمي را با تريبونهاي سياسي اشتباه گرفتهاند و بيش از آنكه نگران ارتقا و پيشرفت علمي باشند، دغدغههاو اهداف سياسي خود را دنبال مي كنند.شايد علت اصلي كه نه تنها رشد علمي در اين 6 ماه محقق نشده است همين موضوع باشد.به راستي تا زماني كه بسياري از اين معضلات دانشگاهي حل نشود نه تنها رشد علمي محقق نمي شود بلكه بسياري از ظرفيتها و پتانسيل هاي رشد علمي نيز كاهش چشمگيري پيدا خواهد كرد.»
جريان فكري يا جو زدگي؟!
واقعیت این است زمانی که محیط علمی دانشجویی کشور تبدیل به یک محیط پرتنش و جولانگاه احزاب و جنگ جناحی و سیاسی برخی احزاب میشود، بستر امنیت و آرامش علمی بهعنوان یکی از اصلیترین نیازهای رشد علمی از میان میرود و بهنوعی اولویت و انرژی فضای علمی کشور مسائل حاشیهساز و غیرمهم میشود و فضای عمومی دانشجویی کشور از حرکت علمی و تولید علم و پویایی بازمیماند.اين موضوعي است كه خود دانشجويان و فعالان حزبي و صنفي هم به آن اذعان دارند.
زهرا نبيرني ،دبير علمي صنفي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه الزهرا با تاييد اين موضوع به گزارشگر كيهان مي گويد: «من فكر مي كنم يكي از دلايل اصلي اينكه بسياري از دانشجويان به جاي اينكه خودشان به دنبال علوم جديد بروند و منابع جديد را بشناسند و از آنها استفاده كنند،به خاطر نمره به اساتيد وابسته شدند.ضمن اينكه يكي ديگر از دلايل اصلي اين ركود علمي حاشيه هاي بي موردي است كه در سطح دانشگاهها ايجاد شده است كه اين موضوع در ميان تشكلات دانشجويي هم جريان وسيعي دارد. مهم اين است كه بسياري از اين جريانات، اصلا جريانات فكري نيست و بيشتر نوعي سياستزدگي و جو زدگي است كه در نتيجه منجر به اين شده است كه علم حصولي دانشجويان بسيار كم شده است و بيشتر دانشجويان از طريق علوم سمعي و وارداتي به برخي دانستهها دست پيدا مي كنند.»
او همچنين ياد آور مي شود: «متاسفانه اين سياست زدگيها باعث شده كه در حال حاضر سخنراني هاي خاصی در سطح دانشگاهها رواج پيدا كند كه سبب گردیده يك جو ناعادلانه و غير فكري و غير علمي در سطح دانشگاهها حاكم شود و همين طور باعث شده كه دانشگاه هاي ما خيلي از اصل خودشان دور شوند .همين طور به علومي كه در حال حاضر در حال تدريس است پرداخته نمي شود. به اعتقاد من دانشگاه صرفا محلي براي درس خواندن نيست و بايد به تبادل اطلاعات و استفاده از تجريبات ديگران هم پرداخته شود.»
موج جدید مدرک گرایی
شايد اگر كمي خوش بيني را كنار بگذاريم، بتوانيم اين واقعيت را بپذيریم كه در سالهاي اخير بنا به دلايل مختلف از جمله ايجاد موج جديدي از مدرك گرايي بي سابقه در كشور، بسياري از دانشجويان انگيزه علمي خود براي كمك به رشد علمي كلان را از دست دادهاند و صرفا به اخذ مدرك بسنده كرده اند!
اين نظر بسياري از دانشجويان حوزه هاي مختلف است .خصوصا رشته هايي كه بهطور مستقيم ميتوانند در توليد علم تاثير گذار باشند.به نظر مي رسد براي دستيابي به افق هاي روشن علمي بيش از هر اقدامي بايد موج رخوت انگيزي كه بر فضاي دانشجويان پويا و فعال و نخبه سايه افكنده است را برطرف كرد.
مرتضي بابائيان، دانشجوي دكتري رشته هوش مصنوعي است.او درباره دلايل اصلي كاهش تحرك و فعاليت دانشجويان نخبه در زمينه توليد علوم جديد، به گزارشگر كيهان مي گويد: «من فكر مي كنم هيچ دليلي به اندازه شيوع بيمار گونه مدرك گرايي در سالهاي اخير در كاهش توليدات علمي كشور تاثير گذار نبوده است. متاسفانه در همين سالها ما به سمتي رفتيم كه در كشور ما فقط صرفا خود مدرك گرايي به عنوان يك پرستيژ اجتماعي مطرح شد. يعني ديگر مثل گذشته نه نوع مدرك و نه كيفيت براي هيچ كس چندان مهم نيست .مخصوصا اين موضوع در دانشگاه آزاد و غير انتفاعي بيشتر مصداق دارد .چرا كه دانشجو اين امكان را دارد كه با پرداخت شهريه به مدركي كه علاقه دارد دست پيدا كند در نتيجه نه خيلي به انجام پروژهها و فعاليت هاي علمي علاقه دارد و نه حتي توانايي اين كار را دارد چون در فضاي علمي قرار نگرفته كه كسي اين انتظار را در او ايجاد كند.»
اين دانشجوي دكتري در ادامه مي افزايد: «اين تمام مشكل نيست .واقعا الان به جاي اينكه مسئولان دانشگاه و اعضاي هيات علمي دوشادوش دانشجو باشند، هميشه مقابل و سد راه او بوده اند. مثلا همين آزمون جامع كه به منطق هاي كاملا غير علمي هر سال پيچيدهتر از سال قبل مي شود.من دانشجويان دكتراي زيادی را مي شناسم كه فقط به دليل همين آزمون از ادامه تحصيل انصراف مي دهند.از يك طرف اين سختگيريهاي بي مورد و از طرف ديگر چون هيچ حمايت مالي در كار نيست، دانشجو ترجيح مي دهد به جاي اينكه به دنبال توليد علم برود، به دنبال يك كار بگردد تا بتواند خرج كتاب هاي درسي گران قيمت را در بياورد. اينها واقعيت زندگي خيلي از دانشجوهاي نخبه است. به دليل اينكه در كشور ما، صرف توليد علم پول ساز نيست و دغدغه اصلي دانشجويان در حوزه مالي است و ما هيچ بستري، براي حمايت از دانشجو نداريم.»
وی در ادامه تصریح میکند: «متاسفانه در كشور ما بين دانشجو و دانشمند تفاوت نيست در كشورهاي ديگر كسي در مقطع فوق ليسانس شركت مي كند كه قصد دارد، دانشمند شود ولي براي ما اين موضوع فرقي نمي كند .يعنی آينده مدرك گرفتن مهم نيست فقط همه به دنبال مدرك هستند. در حالي كه اگر همان افراد به جاي ورود به دانشگاه در حوزه تخصصي كه علاقه دارند كار كنند قطعا آينده درخشان تري در انتظار كشور خواهد بود.»