به بهانه وقایع تروریستی در فرانسه
مراکز ساماندهی ترور تصویری علیه ایران
آرش فهیم
این روزها کشورهای اروپایی و در رأس آنها فرانسه دامن گیر شعلههای آتشی هستند که خود برافروختهاند، اما این کشورها، قبل از ترور نظامی و امنیتی، مرکز سازمان دهی ترور فرهنگی کشورها و فرهنگهای مستقل جهان بودند. بیش از یک دهه است که دولتهایی چون فرانسه، انگلیس و آلمان، به تأسی از آمریکا، سیاست تخریب تصویری ایرانیان و مسلمانان را در پیش گرفتهاند. علاوه بر تولید و انتشار کاریکاتور و کتاب و مقاله و استفاده از فضای مجازی برای ترور فرهنگی، در عرصه هنرهای نمایشی و تصویری نیز نوع جدیدی از فعالیت تروریستی که میتوان آن را «ترور تصویری» نامید گسترش یافت.
توانایی و تسلط غربیها بر قابلیتهای حیرتانگیز تصویر و درک این واقعیت که یک تصویر، تأثیرگذارتر از هزاران کلمه است، آنها را به این سمت سوق داد که میتوان به جای اسلحه از رسانهها و هنرهای تصویری هم استفاده کرد. این موضوع بیش ازهر جای دیگری در مراسم نخستین سالگرد واقعه 11 سپتامبر سال 2001 بروز یافت. نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در آن مراسم به صراحت اعلام کرد که دولتهای غربی باید جمهوری اسلامی ایران را با تلویزیون شکست دهند. دقیقا بعد از این اظهارات و نظراتی مشابه آن بود که شاهد سیل گسترده راه اندازی شبکههای تلویزیونی مختص مخاطب ایرانی و همچنین گسترش یک رویکرد خاص در سینمای غرب بودیم. در 15 سال اخیر، تعداد انبوهی از فیلمها و سریالهای غربی، فرمول ثابت و کلیشهای معرفی و نمایش مسلمانان به عنوان خرابکار و تروریست و مقابله ماموران امنیتی غربی برای نجات مردم از ماجراجوییهای آنها را به کار ميبرند.
این تصویری است که در سریالهای هالیوودی نیز به کرات نمایش داده شده است. از جمله سریال «24» که در آن مقابلهسیستم امنیتی آمریکا با فعالیتهای تروریستی منسوب به مسلمانان به نمایش درآمده است. سریال «لاست» (گمشدگان) روایتگر گردهمایی افرادی از تمدنهای گوناگون در یک جزیره ناشناخته و مرموز است. اما نماینده تمدن اسلامی در این سریال، یک شکنجهگر ارتش بعث عراق است که حتی پس از فرار از عراق نیز در آمریکا به فعالیتهای تروریستی و تبهکارانه ميپردازد! سریال «میهن»(هوملند) نیز نمونه اخیر چنین آثاری است.
اما در این میان، «ترور تصویری» به یکی از محورهای عمده دیپلماسی عمومی دولتهای غربی تبدیل شده است.نکته قابل تأمل، شباهت فرایند ترور تصویری دولتهای غربی با ترور نظامی است. یعنی همان طور که از نیروهای کشورهای مقصد برای ترور تسلیحاتی استفاده میکنند، برای ترور تصویری نیز هنرمندانی از درون کشورهای هدف را شکار کرده و به کار میگیرند. غربیها خودشان بهطور مستقیم کمتر دست به اقدامات تروریستی در ایران زدهاند، اما این مأموریت را به عهده گروههایی چون سازمان منافقین که ملیت ایرانی دارند واگذار کردهاند. دولتهای غربی بیشتر از آنکه خودشان برنامه نسل کشی مسلمانان خاورمیانه را برای تضمین امنیت اسرائیل انجام دهند، این کار را به عهده گروههای به ظاهر مسلمان مانند داعش گذاشتند. در عرصه سینما نیز چنین برنامهای اجرا شد.
اگر فیلمهای ضدایرانی ساخته شده در فرانسه را مرور کنیم، به این واقعیت بیشتر پی میبریم. دو فیلم ضدایرانی «پرسپولیس» و «مرغ با آلو» هر دو ساخته یک فیلمساز ایرانی مقیم خارج از کشور هستند که با حمایت دولت فرانسه ساخته شدهاند. این دو فیلم، مصداق بارز ترور تصویری یک کشور، توسط نیروهای خود آن کشور هستند. هر دو فیلم، به شکلی غلیظ و غیرمنطقی و مفرط، مردم و فرهنگ کشور ما را هدف تهمت و توهین قرار دادهاند. فیلم «شرایط» نیز از دیگر فیلمهایی است که توسط فرانسه و با کارگردانی یک ایرانی ساخته شده و به فرهنگ اسلامی مردم کشور ما حمله کرده است. فیلم «زنان بدون مردان» هم یک فیلم ضداسلامی دیگر درباره ایران است که باز هم توسط فیلمسازی از ایران است که با سرمایه گذاری مشترک فرانسه، آلمان و اتریش ساخته شده است. فیلم «رز سرخ» هم یک فیلم ضداسلامی و ضدایرانی دیگر با کارگردانی ایرانی است که دولت فرانسه در ساخت آن سرمایه گذاری کرده است. اتفاقا این فیلم هم، فرهنگ مذهبی و اعتقادات دینی مردم ایران را زده است. «نزدیکتر از آشنا» هم دیگر فیلم ضداسلامی ساخت فرانسه است که با تمرکز بر ازدواج موقت، هم دین اسلام را هدف توهین قرار داده و هم به سیاه نمایی علیه ایران پرداخته است.
حمایت چند باره جشنواره فیلم کن فرانسه از فیلمسازها و فیلمهای ضدایرانی را هم به این موارد اضافه کنید. حمایت از برخی فیلمسازهایی که جرائم امنیتی دارند یا تعیین صندلی خالی برای برخی از آنها(!) در جشنواره کن، مصداق بارز ترور تصویری ایران با توسل به نیروهای درون کشور است.
دولت انگلستان نیز در سالهای اخیر به صف سازندگان آثار ضداسلامی پیوسته است. این دولت ضمن راه اندازی شبکههای تلویزیونی بیبیسی فارسی و من و تو که به شکل نرم به ترور تصویری فرهنگ ایرانی مشغول هستند ساخت فیلم «تميز كننده پوست» را هم در کارنامه دارد. این فيلم به بازتوليد روايتي تكراري پرداخته است؛ ترورها و انفجارهايي زنجيرهاي در شهر لندن رخ ميدهد كه طبق كليشههاي رايج در فيلمهاي غربي، يك گروه اسلامي تندرو و برخوردار از پندارهاي ضد امپرياليستي و غرب ستيزانه عامل آنها هستند. دولت انگلیس همچنین یک فیلم ضدایرانی درباره انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی را در دست تولید دارد.
دولت آلمان نیز که چند شب پیش از ترس داعش مسابقه فوتبال تیمهای ملی آلمان و هلند را لغو کرد، با ساخت فیلم «طبیب» و با محوریت شخصیت ابوعلی سینا، دین خود را به اسلام هراسی ادا کرد! این فیلم که سال قبل در سینماهای جهان به نمایش درآمد، به بهانه پرداختن به زندگی ابن سینا، این دانشمند بزرگ ایرانی و مسلمان، ضمن تحریفهای آشکار تاریخ ایران، چهره دین اسلام را نیز ضدعلم و خرافی معرفی کرد!
از آخرین مصداق های ترور تصویری در غرب، میتوان به فیلم «دختری شب تنها به خانه میرود» اشاره کرد. این فیلم توسط یک کارگردان ایرانی الاصل اما آمریکایی ساخته شده است که در آن، یک زن مومن و محجبه مسلمان، در قالب یک خون آشام به تصویر در آمده است!
این روزها کشورهای اروپایی و در رأس آنها فرانسه دامن گیر شعلههای آتشی هستند که خود برافروختهاند، اما این کشورها، قبل از ترور نظامی و امنیتی، مرکز سازمان دهی ترور فرهنگی کشورها و فرهنگهای مستقل جهان بودند. بیش از یک دهه است که دولتهایی چون فرانسه، انگلیس و آلمان، به تأسی از آمریکا، سیاست تخریب تصویری ایرانیان و مسلمانان را در پیش گرفتهاند. علاوه بر تولید و انتشار کاریکاتور و کتاب و مقاله و استفاده از فضای مجازی برای ترور فرهنگی، در عرصه هنرهای نمایشی و تصویری نیز نوع جدیدی از فعالیت تروریستی که میتوان آن را «ترور تصویری» نامید گسترش یافت.
توانایی و تسلط غربیها بر قابلیتهای حیرتانگیز تصویر و درک این واقعیت که یک تصویر، تأثیرگذارتر از هزاران کلمه است، آنها را به این سمت سوق داد که میتوان به جای اسلحه از رسانهها و هنرهای تصویری هم استفاده کرد. این موضوع بیش ازهر جای دیگری در مراسم نخستین سالگرد واقعه 11 سپتامبر سال 2001 بروز یافت. نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در آن مراسم به صراحت اعلام کرد که دولتهای غربی باید جمهوری اسلامی ایران را با تلویزیون شکست دهند. دقیقا بعد از این اظهارات و نظراتی مشابه آن بود که شاهد سیل گسترده راه اندازی شبکههای تلویزیونی مختص مخاطب ایرانی و همچنین گسترش یک رویکرد خاص در سینمای غرب بودیم. در 15 سال اخیر، تعداد انبوهی از فیلمها و سریالهای غربی، فرمول ثابت و کلیشهای معرفی و نمایش مسلمانان به عنوان خرابکار و تروریست و مقابله ماموران امنیتی غربی برای نجات مردم از ماجراجوییهای آنها را به کار ميبرند.
این تصویری است که در سریالهای هالیوودی نیز به کرات نمایش داده شده است. از جمله سریال «24» که در آن مقابلهسیستم امنیتی آمریکا با فعالیتهای تروریستی منسوب به مسلمانان به نمایش درآمده است. سریال «لاست» (گمشدگان) روایتگر گردهمایی افرادی از تمدنهای گوناگون در یک جزیره ناشناخته و مرموز است. اما نماینده تمدن اسلامی در این سریال، یک شکنجهگر ارتش بعث عراق است که حتی پس از فرار از عراق نیز در آمریکا به فعالیتهای تروریستی و تبهکارانه ميپردازد! سریال «میهن»(هوملند) نیز نمونه اخیر چنین آثاری است.
اما در این میان، «ترور تصویری» به یکی از محورهای عمده دیپلماسی عمومی دولتهای غربی تبدیل شده است.نکته قابل تأمل، شباهت فرایند ترور تصویری دولتهای غربی با ترور نظامی است. یعنی همان طور که از نیروهای کشورهای مقصد برای ترور تسلیحاتی استفاده میکنند، برای ترور تصویری نیز هنرمندانی از درون کشورهای هدف را شکار کرده و به کار میگیرند. غربیها خودشان بهطور مستقیم کمتر دست به اقدامات تروریستی در ایران زدهاند، اما این مأموریت را به عهده گروههایی چون سازمان منافقین که ملیت ایرانی دارند واگذار کردهاند. دولتهای غربی بیشتر از آنکه خودشان برنامه نسل کشی مسلمانان خاورمیانه را برای تضمین امنیت اسرائیل انجام دهند، این کار را به عهده گروههای به ظاهر مسلمان مانند داعش گذاشتند. در عرصه سینما نیز چنین برنامهای اجرا شد.
اگر فیلمهای ضدایرانی ساخته شده در فرانسه را مرور کنیم، به این واقعیت بیشتر پی میبریم. دو فیلم ضدایرانی «پرسپولیس» و «مرغ با آلو» هر دو ساخته یک فیلمساز ایرانی مقیم خارج از کشور هستند که با حمایت دولت فرانسه ساخته شدهاند. این دو فیلم، مصداق بارز ترور تصویری یک کشور، توسط نیروهای خود آن کشور هستند. هر دو فیلم، به شکلی غلیظ و غیرمنطقی و مفرط، مردم و فرهنگ کشور ما را هدف تهمت و توهین قرار دادهاند. فیلم «شرایط» نیز از دیگر فیلمهایی است که توسط فرانسه و با کارگردانی یک ایرانی ساخته شده و به فرهنگ اسلامی مردم کشور ما حمله کرده است. فیلم «زنان بدون مردان» هم یک فیلم ضداسلامی دیگر درباره ایران است که باز هم توسط فیلمسازی از ایران است که با سرمایه گذاری مشترک فرانسه، آلمان و اتریش ساخته شده است. فیلم «رز سرخ» هم یک فیلم ضداسلامی و ضدایرانی دیگر با کارگردانی ایرانی است که دولت فرانسه در ساخت آن سرمایه گذاری کرده است. اتفاقا این فیلم هم، فرهنگ مذهبی و اعتقادات دینی مردم ایران را زده است. «نزدیکتر از آشنا» هم دیگر فیلم ضداسلامی ساخت فرانسه است که با تمرکز بر ازدواج موقت، هم دین اسلام را هدف توهین قرار داده و هم به سیاه نمایی علیه ایران پرداخته است.
حمایت چند باره جشنواره فیلم کن فرانسه از فیلمسازها و فیلمهای ضدایرانی را هم به این موارد اضافه کنید. حمایت از برخی فیلمسازهایی که جرائم امنیتی دارند یا تعیین صندلی خالی برای برخی از آنها(!) در جشنواره کن، مصداق بارز ترور تصویری ایران با توسل به نیروهای درون کشور است.
دولت انگلستان نیز در سالهای اخیر به صف سازندگان آثار ضداسلامی پیوسته است. این دولت ضمن راه اندازی شبکههای تلویزیونی بیبیسی فارسی و من و تو که به شکل نرم به ترور تصویری فرهنگ ایرانی مشغول هستند ساخت فیلم «تميز كننده پوست» را هم در کارنامه دارد. این فيلم به بازتوليد روايتي تكراري پرداخته است؛ ترورها و انفجارهايي زنجيرهاي در شهر لندن رخ ميدهد كه طبق كليشههاي رايج در فيلمهاي غربي، يك گروه اسلامي تندرو و برخوردار از پندارهاي ضد امپرياليستي و غرب ستيزانه عامل آنها هستند. دولت انگلیس همچنین یک فیلم ضدایرانی درباره انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی را در دست تولید دارد.
دولت آلمان نیز که چند شب پیش از ترس داعش مسابقه فوتبال تیمهای ملی آلمان و هلند را لغو کرد، با ساخت فیلم «طبیب» و با محوریت شخصیت ابوعلی سینا، دین خود را به اسلام هراسی ادا کرد! این فیلم که سال قبل در سینماهای جهان به نمایش درآمد، به بهانه پرداختن به زندگی ابن سینا، این دانشمند بزرگ ایرانی و مسلمان، ضمن تحریفهای آشکار تاریخ ایران، چهره دین اسلام را نیز ضدعلم و خرافی معرفی کرد!
از آخرین مصداق های ترور تصویری در غرب، میتوان به فیلم «دختری شب تنها به خانه میرود» اشاره کرد. این فیلم توسط یک کارگردان ایرانی الاصل اما آمریکایی ساخته شده است که در آن، یک زن مومن و محجبه مسلمان، در قالب یک خون آشام به تصویر در آمده است!