kayhan.ir

کد خبر: ۵۴۲۶۳
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۳
با دستگیری الاسیر، چشم فتنه در لبنان کور شد

سلفی جنجالی منتظر دار مجازات


فریده شریفی
اشاره
دستگیری «احمد الاسیر» سرکرده سلفی‌های لبنان به دست نیروهای امنیتی این کشور، قبل از هر چیز، ضربه مهلکی به طرح منطقه‌ای آمریکا و دو همدست منطقه‌ای این کشور، یعنی عربستان و اسرائیل وارد کرده است.
اقدامات الاسیر در لبنان با آنچه که در سوریه، عراق، یمن و دیگر کشورها می‌گذرد، ارتباط تنگاتنگ داشته است.
اگر بهره‌گیری از جریان تکفیری در منطقه، برای مهار محور مقاومت بوده است، بی‌توجهی به لبنان، نقص بزرگی بود.
به همین خاطر، الاسیر این حلقه مفقوده را پر می‌کرد و حتی از لحاظ اهمیت، لبنان مهم‌ترین حلقه توطئه برای مثلث آمریکا، اسرائیل و عربستان بود، چون جنبش انقلابی حزب‌الله به عنوان موتور محرک محور مقاومت، در این کشور مستقر است.
اعترافات الاسیر هم به تنهایی ثابت می‌کند که راهبرد اصلی جریان سلفی «الاسیر» در لبنان، ضربه زدن به جنبش حزب‌الله و حتی ترور شخص «سیدحسن نصرالله» بوده است.
احمد الاسیر تاکنون جسته و گریخته در ارتباط با این توطئه گروه خود، اعترافاتی انجام داده است. اما اعترافات اصلی و تکان‌دهنده وی، حمایت تنگاتنگ مالی و لجستیکی عربستان از گروه الاسیر است. تاکنون این جنایتکار سلفی، که البته حکم اعدامش هم پیشاپیش صادر شده است، در مورد چند و چون حمایت‌های عربستان حرف‌هایی زده است و باید منتظر ماند و دید که او در روزهای آتی در مورد دلارهای نفتی ریاض چه خواهد گفت.
سرویس خارجی
پیشینه جریان سلفی در لبنان
یکی از عوامل مهم فتنه‌گری در منطقه جریان سلفی تکفیری است که به بهانه دفاع از سنت عملا در مسیر منافع غربیان گام برمی‌دارد. قرائت خشن و متحجرانه از سنت نبوی و برداشت‌های ظاهری از آیات قرآن موجب شده که سلفی‌ها برای مخالفان فکری و سیاسی خود نیز تعیین تکلیف کنند و رسالتی فراتر از قد و اندازه خود در نظر بگیرند.
سلفی‌ها با قرائت خود به اشاعه تعالیم اسلام می‌پردازند و ضمن اختلاف با سایر گروه‌های سنی سرسختانه نسبت به شیعیان کینه می‌ورزند.
جریان سلفی با اعلام تشکیل جبهه جهانی اسلام برای جهاد با یهودیان و صلیبی‌ها به رهبری «بن لادن» و «ایمن الظواهری» عملا راه مقابله با شیعیان را در پیش گرفته و سیاست خشنی در قبال آنان به کار می‌برند.
فعالیت سلفی‌ها در لبنان از طرابلس شروع شد. از سال 1977 سلفیه به نحو چشمگیری توسط افرادی که محورشان شیخ «سالم الشمال» بود فعال شد. در سال 1981 به صورت تشکیلات منظم و سازمان‌یافته فعالیت خود را شروع و جمعیت «نواه الجیش اسلامی» را بنیان‌گذاری کردند.
این تشکیلات در کنار سایر تشکیلات و نیروهای اسلامی سنی که عرصه را تحت سیطره خود داشتند از جمله جنبش توحید اسلامی یا جماعت اسلامی حضور کمرنگی داشتند.
با فروپاشی جنبش توحید اسلامی بعد از حوادث طرابلس در سال 1985 سلفی‌ها امکان توسعه و گسترش بیشتری یافتند و توانستند ویژگی‌های عقیدتی خود را به عنوان یک جماعت مستقل ابراز کنند. حضور آنان به طور متمرکز و قوی در طرابلس و برخی مناطق شمال از جمله «عکار» و «الضنیه» به چشم می‌خورد.
مناطق شمال لبنان به علت استقرار اکثر شخصیت‌ها و موسسات سلفی لبنان برای سلفی‌ها اهمیت خاصی دارد. همچنین حوادث سال‌های اخیر که در این مناطق بین دولت و سلفی‌ها روی داده است مانند حوادث ظنیه، انفجار کلیساها و حمله به منافع غربی‌ها و غیره و به تبع آن تحولات و اقدامات امنیتی دستگاه‌های دولتی، شمال را به پایگاه و مرکز تجمع سلفی‌ها تبدیل کرده است.
جریان مشکوک «فتح‌الاسلام» در لبنان و تحریکات نظامی این گروه در اردوگاه نهرالبارد نیز ناشی از تلاش‌های جریان‌های افراطی اهل سنت برای تاثیرگذاری در تحولات منطقه به خصوص لبنان بود.
رهبری این جریان به عهده فردی به نام «ابوخالد العلمه» بود که سابقه تروریستی در عراق و همکاری با «ایمن الظواهری» و «زرقاوی» را داشت وی به واسطه برخی اقدامات خرابکارانه علیه شیعیان تحت  تعقیب قرار گرفت و مدتی نیز در سوریه زندانی شد.
وی بعد از آزادی از زندان با همکاری یک اردنی فلسطینی تبار به نام «شاکر العبیسی» اقدام به تاسیس گروه فتح‌الاسلام کرد.
این گروه در لبنان اقدامات تروریستی متعددی مانند انفجار مینی‌بوس حامل مسافران، بر هم زدن اعتصابات علیه سینیوره و اختلاف بین شیعه و سنی انجام داد.
پرونده گروه فتح‌الاسلام در نهایت با دخالت دولت سینیوره و خویشتن‌داری حزب‌الله لبنان بسته شد. براساس نظر تحلیلگران آنچه در لبنان روی داد بخشی از سناریوی ناتمام آمریکایی، اسرائیلی بود که در سیاست آزمون و خطا از زمان جنگ 33 روزه با قوت بیشتری در حال تجربه شدن بود.
با بسته شدن پرونده فتح‌الاسلام قرعه به نام شیخ وهابی تندرویی افتاد که گمنام بود و کسی او را نمی‌شناخت اما با حمایت‌های  عربستان و قطر و تامین مالی و تسلیحاتی از سوی این کشورها گروهی تروریستی به نام گروه الاسیر تشکیل شد.
گروهی که تنها بوی فتنه از آن به مشام می‌رسید و توطئه‌ای را تدارک دیده بود که به خیال خود منجر به نابودی حزب‌الله و کمرنگ شدن تاثیر شیعیان در این کشور شود.
احمد الاسیر تلاش داشت تا خود را به اردوگاه «عین‌الحلوه» نزدیک و از نقاط قوت موجود در این اردوگاه استفاده کند این در حالی است که در این مدت برخی از جوانان فلسطینی نیز تحت تاثیر وی قرار گرفته بودند و برای شنیدن خطبه‌های نمازش به مسجد بلال در شهر صیدا می‌رفتند.
گسترده شدن فعالیت‌های تشکیلاتی گروه موسوم به الاسیر و حمایت کشورهای غربی باعث شد غرور و خود بزرگ‌بینی الاسیر و حامیان وی را بگیرد.
به این ترتیب بود که بزرگ‌ترین اشتباه تشکیلاتی خود را مرتکب شدند. طرفداران احمد الاسیر نهایتا در ژوئن 2013 در یک اقدام غیرمنتظره به نیروهای ارتش لبنان حمله و 21 سرباز را کشتند بعد از این اقدام، ارتش مقر وی را محاصره و تعداد زیادی از یاران او را کشت یا دستگیر کرد. خود الاسیر نیز در این درگیری‌ها فراری شد. عملیات ارتش لبنان با همکاری حزب‌الله در صیدا موجب شد تا فتنه الاسیر خاموش شود و بار دیگر امنیت به این شهر بازگردد و شیخ الاسیر به همراه یارانش که مشخص شد اغلب آنها را بیگانگان تشکیل می‌دهند پا به فرار بگذارند.
شیخ «ماهر الحمود» امام جماعت مسجد القدس در این باره می‌گوید: عواملی که منجر به توسعه و گسترش گروه الاسیر شد فضای عمومی حاکم بر منطقه بود که تنها بوی فتنه از آن به مشام می‌رسید و توطئه‌ای برای منطقه تدارک دیده شده بود که در صورت اجرا خسارات مالی و جانی زیادی به بار می‌آمد.
شیخ فتنه
«احمد الاسیر» یا همان شیخ فتنه که به دلیل حوادث ژوئن 2013 و به اتهام دست داشتن در حوادث خونین علیه نیروهای ارتش لبنان حکم غیابی اعدام برای او صادر شده بود در ساعت 10 صبح شنبه 24 مرداد در فرودگاه بین‌المللی رفیق حریری در حالی که گذرنامه جعلی با نام «خالد عباسی» به همراه داشت و چندین بار عمل جراحی بر روی صورت خود انجام داده بود توسط نیروهای امنیتی لبنان دستگیر شد. این شیخ تکفیری قصد سفر به نیجریه و پیوستن به بوکوحرام را داشت و در اولین مراحل بازجویی خود به حقایقی اشاره کرد که پرده از بسیاری از توطئه‌های کشورهای منطقه از جمله عربستان و قطر برداشت. گروه تروریستی احمد الاسیر در سال 2013 درگیری‌های متعددی با ارتش لبنان داشت که به کشته و زخمی شدن ده‌ها افسر و سرباز ارتش منجر شد و در این درگیری‌ها تعداد زیادی از شهروندان عادی نیز قربانی شدند.
این درگیری‌ها در نهایت با فرار الاسیر و اختفای او از انظار عمومی پایان یافت.
این شیخ تندرو و وهابی نقش مهمی در انفجارهای تروریستی چند سال گذشته لبنان و جذب و به کارگیری عناصر انتحاری و رابطه با گروه‌های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره و بوکوحرام داشت و مهمترین هدف خود را ترور فرماندهان حزب‌الله و مقابله با این جنبش اعلام کرده بود.
الاسیر برای رسیدن به اهداف شوم خود از حمایت مالی و تسلیحاتی قطر و عربستان بهره‌مند بود و با وجود آنکه در بین اهل سنت حتی شرورترین افراد نیز به راحتی لعن نمی‌شوند وی به لعن سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله اقدام کرده و عنوان داشته که با حزب‌الله مستقیما وارد جنگ خواهد شد و رهبران و فرماندهان این گروه مقاومت را شخصا ترور خواهد کرد.
بازخوانی پرونده تروریست تکفیری
احمد الاسیر در سال 1968 از پدری سنی و مادری شیعه در شهر صیدا متولد شد، درس دینی خود را در دانشکده شریعت وابسته به دارالفنون اهل سنت لبنان گذراند و دارای مدرک لیسانس در علوم دینی است.
سه سال پیش در عرصه سیاسی لبنان به یکباره شخصی در رسانه‌ها مطرح شد که شیخ احمد الاسیر نام داشت و روحانی سلفی و گمنام مسجد «بلال‌بن رباح» بود.
اولین اقدامی که باعث شهرت الاسیر به عنوان توطئه غربی، عربی علیه مقاومت در صیدا شد را می‌توان دعوت برای اعتصاب در میدان شهدای بیروت پایتخت لبنان به منظور محکوم کردن اقدامات نظام سوریه دانست.
این دعوت که از اولین اعتصابات علیه سوریه در لبنان به شمار می‌رفت، جمعیتی خارج از حد تصور در میدان شهدای بیروت جمع کرد.
در این اجتماع الاسیر با ایراد سخنرانی تندی علیه نظام سوریه و حزب‌الله خود را در صدر اخبار قرار داد. وی پس از این حادثه به تدریج شروع به مصاحبه با رسانه‌های خبری و ایراد خطابه در اماکن دیگر کرد و به شدت علیه حزب‌الله موضع گرفت.
دومین اقدام احمد الاسیر اعتصاب در شهر صیدا، در مسیر اتوبان بیروت به سمت جنوب بود. این اتوبان محل گذر شیعیان از بیروت به مناطق شیعه‌نشین است و موقعیتی استراتژیک برای مقاومت محسوب می‌شود. احمد الاسیر با استفاده از دستوراتی که از اربابان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خود می‌گرفت اعلام کرد که تا وقتی حزب‌الله سلاح خود را تحویل ندهد این اعتصاب را ادامه می‌دهد.
این اقدام چند هفته طول کشید و با اینکه بسیاری از جریانات سیاسی، تجار و کسبه محل و مردم عادی که اکثرا اهل سنت بودند این اعتصاب را محکوم و خواستار برچیده شدن آن شدند اما این اعتصاب‌ها به درازا کشید و موجب درگیری با طرفداران احمد الاسیر شد. در نهایت این مسئله با اقدامات وزارت کشور پایان یافت.
سومین اقدام الاسیر دعوت از اهل سنت لبنان برای برگزاری تجمعی به منظور محکوم کردن اهانت به حضرت رسول(ص) بود که برخلاف نظر دارالفتوای اهل سنت لبنان شکل گرفت.
لازم به ذکر است در پی انتشار فیلم اهانت به رسول اکرم(ص) به دعوت سیدحسن نصرالله تجمع باشکوهی در لبنان برگزار شد که در نوع خود بی‌سابقه بود. احمد الاسیر نیز برای تحت‌الشعاع قرار دادن این حرکت حزب‌الله اقدام به این کار کرد.
در این تظاهرات احمد الاسیر به جای حمله به آمریکا و توهین‌کنندگان به نظام سوریه، حزب‌الله و جمهوری اسلامی ایران حمله نمود و محور مقاومت را به از بین بردن اهل سنت و همکاری با اسرائیل و آمریکا متهم کرد.
اعترافات الاسیر
دولت لبنان با احتمال اینکه عده‌ای ممکن است به دنبال بهره‌برداری سیاسی از پرونده الاسیر باشند از انتشار متن کامل اعترافات وی در طی مراحل بازجویی خودداری کرد و اطلاعات به دست آمده از وی به طور کامل منتشر نشد. با این حال برخی رسانه‌های لبنانی از محتوای اعترافات وی باخبر شده و بخشی از آنها را در اختیار عموم قرار دادند.
الاسیر در بازجویی‌های خود اعتراف کرده که پس از فرار به کمک «فضل شاکر» (خواننده سابق لبنان) یکی از اعضای گروه تروریستی خود به منزل «محمد شریف» که خانه «بهیه حریری»  (خواهر رفیق حریری نخست‌وزیر اسبق لبنان و نماینده پارلمان) را خریده رفته و از آنجا به منزل شیخ «سالم الرافعی» در طرابلس در شمال لبنان  انتقال پیدا کرده است.
الاسیر مدتی را نیز در اردوگاه «عین‌الحلوه» صیدا که متعلق به آوارگان فلسطینی است به سر برده است.
وی همچنین اعتراف کرد که برای ترور شیخ «ماهر حمود» امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ «زید ظاهر» مسئول حزب‌الله در صیدا برنامه‌ریزی کرده است.
الاسیر شیخ حمود را به تهمت طرفداری از حزب‌الله و شیخ ظاهر را به اتهام دست داشتن در کشته شدن مسلمین مهدورالدم می‌دانست.
وی همچنین اعتراف کرد که اقدام به انتقال خودرو از شمال لبنان به صیدا برای استفاده از عملیات انتحاری کرده بود.
نیروهای امنیتی لبنان با استناد به اعترافات الاسیر اقدام به دستگیری افرادی در شهر صیدا و حومه آن کردند. این افراد متهم به همدستی با الاسیر و پناه دادن به وی و پشتیبانی تدارکاتی از الاسیر هستند. در جریان این دستگیری‌ها مقادیر زیادی مواد منفجره نیز کشف و ضبط شد.
هرچند که طراحی و برنامه‌ریزی برای عملیات انتحاری و ترور مسئولان حزب‌الله و همچنین ارتش لبنان از جمله مهمترین اهداف احمد الاسیر عنوان شده، لیکن مهم‌ترین هدف او ایجاد فتنه، اختلاف و دشمنی میان اهل سنت و شیعه بوده است.
وی با حمایت عربستان و قطر تلاش می‌کرد که جنگ طایفه‌ای و نزاع مذهبی گسترده‌ای در لبنان بین اهل سنت و شیعه به راه بیندازد و از این طریق با حزب‌الله مقابله و شیعیان را به حاشیه سوق دهد.
در واقع نقش الاسیر در لبنان مانند همان نقشی بود که «یوسف قرضاوی» در قطر، «عرعور» شیخ وهابی در عربستان و «العریفی» در کویت ایفا می‌کردند.
حوادث لبنان و درگیری میان اهل سنت و شیعه در این کشور به ویژه در طرابلس نشان می‌دهد که تروریسم تکفیری لبنان بخشی از پروژه مشترک عربستان و قطر با نظارت آمریکا و رژیم صهیونیستی بود که جهت اعمال فشار بر حزب‌الله و به صورت عام محور مقاومت برای براندازی نظام سوریه استفاده می‌شد.
با وجود تلاش برای مخفی ماندن بازجویی‌ها از احمد الاسیر، برخی اطلاعات منتشرشده نشان می‌دهد که اعترافات وی از ارزش بالایی برخوردار است به ویژه آنکه نام برخی از رجال سیاسی و صاحب‌نام لبنان از جمله میشل سلیمان رئیس‌جمهور سابق لبنان و برخی از جریانات سیاسی در این بازجویی‌ها و اعترافات به میان آمده است.
با طولانی‌تر شدن مدت بازداشت و بازجویی او قطعا نام اشخاص، جریان‌ها و کشورهایی که از شیخ فتنه حمایت کرده‌اند روشن و توطئه‌هایی که با اتکا به جریان‌های تروریستی برای منطقه درنظر گرفته‌اند برملا خواهد شد.
کشورهای حامی الاسیر
هر کسی که کمترین اطلاعاتی درباره صحنه سیاسی لبنان دارد می‌داند که هیچ گروه یا فردی بدون حمایت یکی از قدرت‌های منطقه‌ای یا بین‌المللی نمی‌تواند عرض اندام کند، اما سوال اساسی اینجاست که احمد الاسیر از سوی چه کشوری حمایت می‌شود. در این مورد سه فرضیه وجود دارد.
قوی‌ترین فرضیه در این‌باره بیانگر آن است که احمد الاسیر وابسته به قطر است چرا که ماجراجویی‌های هیئت حاکمه قطر و ثروت سرشار این کشور کوچک باعث شده است که حاکمان قطر در پی این باشند تا جای پایی در لبنان برای خود باز کنند تا از رقبای منطقه‌ای خود یعنی عربستان و ایران عقب نمانند.
یکی از عواملی که باعث شده است احمد الاسیر بر سر زبان‌ها بیفتد حمایت رسانه‌ها و مراکز خبری وابسته به قطر از جمله شبکه خبری الجزیره است.
فرضیه دیگر حاکی از آن است که عربستان سعودی از احمد الاسیر حمایت می‌کند. این کشور بعد از جنگ داخلی لبنان در قالب «صلح طائف» بخش قابل توجهی از قدرت در صحنه سیاسی را در اختیار گرفت به ویژه حمایت‌های بی‌دریغی که نسبت به خانواده حریری داشت در همین جهت ارزیابی می‌شود. اما با قدرت یافتن تدریجی حزب‌الله و ایران هر روز نقش این کشور در منطقه کاسته شد تا اینکه در نهایت صحنه سیاسی را به رقیب منطقه‌ای خود تحویل داد.
با توجه به این مسئله این احتمال وجود دارد که عربستان به منظور بازیابی قدرت خود، گروهی مسلح را در مقابل حزب‌الله به وجود آورد این کار از عهده گروه وابسته به عربستان یعنی المستقبل خارج بود چرا که آنها شعارهایی مبنی بر خلع سلاح حزب‌الله سر می‌دهند و بر همین اساس توانسته‌اند برخی گروه‌های مسیحی و طرفدار غرب را به خود جلب کنند و اگر به عملیات مسلحانه دست بزنند نقش کنونی خود را از دست خواهند داد.
 البته برخی تحلیلگران بر این عقیده‌اند که اقدامات الاسیر موجب دودستگی اهل سنت شده است و رهبری سیاسی المستقبل بر ایشان را که به طور نسبی وجود دارد تضعیف کرده است و بنابراین این فرضیه که دولت عربستان از او حمایت می‌کند مردود است.
بر اساس فرضیه سوم الاسیر وابسته به القاعده است که این فرضیه خیلی ضعیف به نظر می‌رسد چرا که مبارزات احمد الاسیر به لحاظ ماهوی با گروه‌های القاعده تفاوت دارد زیرا گروه‌های القاعده اقدام به عملیات نظامی زیرزمینی می‌کنند و کمتر وارد عرصه سیاسی و تبلیغاتی می‌شوند اما احمد الاسیر کاملا به دنبال اقدامات تبلیغاتی و سیاسی است.
در هر صورت گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد وابستگی احمد الاسیر به کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان سعودی و قطر و همچنین رژیم صهیونیستی و آمریکا وجود دارد اما بازداشت این تروریست منطقه‌ای می‌تواند نقطه روشنی برای رو شدن دست بسیاری از عوامل منطقه‌ای حمایت از تروریسم باشد.
البته نیروهای امنیتی لبنان باید هوشیار باشند که سناریوی «ماجد الماجد» تروریست سعودی بازداشت شده در لبنان و مرگ مشکوک وی پس از انجام بازجویی‌های لازم بار دیگر تکرار نشود.