kayhan.ir

کد خبر: ۴۷۹۴۷
تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۹
برگی دیگر از اتهامات اصحاب فتنه 88؛

اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و ایجاد ترس و وحشت در جامعه(پاورقی)

دفاعیات وکیل مدافع متهم
بسم‌الله الرحمن الرحیم
در خصوص اتهام موکل آقای محسن جعفری، فرزند محمدحسن، 40 ساله، کاسب. در مورد کیفرخواستی که علیه متهم قرائت شد، متهم فاقد پیشینه کیفری است فقط براساسی که گفته یک زمانی مثلا من سابقه اعتیاد داشتم، نوشتند حداقل دو فقره سابقه ولی سابقه کیفری ندارد، بازداشت نشده و سابقه‌دار نیست. مواردی که در کیفرخواست قید شده اقدام علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، اخلال در نظم عمومی، مشارکت در تخریب و  تحریق اموال دولتی و خصوصی، نگهداری  تجهیزات ماهواره و تمرد نسبت به مأمورین ] به اطلاع می‌رساند[ تنها اتهام موکل که آن را قبول دارد، و از آن عکس یا فیلمی تهیه شده، فقط حضور در یک راهپیمایی بوده و گفته که من یک یا دو تکه سنگ هم به طرف مأمورین، بی‌هدف پرتاب  کردم. به گفته موکل بازارچه پارک لاله محل کارش بوده، که کانون درگیری و بحران بوده، در چند روز و مجبور بوده به خاطر رفتن به خانه‌اش از این محل‌ها رد بشود و در میان جوش و خروش کاذب جمعی گرفتار و تحریک شده است. موکل به نفع هیچ یک از گروه‌ها و سازمان‌های مخالف نظام فعالیتی نکرده. جرائمی ضد امنیت داخلی و یا خارج از کشور مرتکب نشده، موجب اخلال در نظم و آسایش عمومی نشده، اشیای منقول و یا غیر منقول را آتش نزده، کیفرخواست اولیه طوری قرائت شد که بیانگر این بود که موکل من مسجد آتش زده، بمب آتش‌زا همراه داشته، ماشین‌‌ها را آتش زده، موتورسیکلت‌ها را آتش زده، در صورتی که هیچ‌کدام از این اتهامات، متوجه موکل بنده نیست و عمل ارتکابی موکل من یعنی پرتاب سنگ، مصرح در مواد 500، 610، 618، 677، 687 و 689 قانون مجازات‌های اسلامی نیست و فقط از مصادیق ماده 607 است که ناظر به وصول قانون برخی از درآمدهای دولت است و دادگاه محترم مخیر است موکل من را به جزای نقدی هم حتی محکوم بکند.
 با توجه به وضعیت خاص موکل و اینکه حدود دو ماه است که در بازداشت است و دلایلی که نشان‌دهنده این باشد که این اقدام علیه امنیت کشور کرده و یا قصد براندازی نظام را داشته و یا تخریب اموال عمومی کرده، در پرونده وجود ندارد. با توجه به طول مدت بازداشت و با توجه به دفاعیه خود موکل، تقاضای ارفاق قانونی و اسلامی در مورد موکل را دارم، متشکرم.
قاضی: آقای جعفری، با توجه به قرائت اتهامات شما، آخرین دفاعیات خود را بیان کنید!
متهم: حاج آقا همان‌طور که عرض کردم خدمت شما، من محل کارم مرکز درگیری بوده، پشیمان هستم از آن دو قطعه سنگی که زدم و راهپیمایی که شرکت کردم. ممکن است در یک خانواده هم یک پسری یک اشتباهی بکند، همراه با یک گوشمالی و یک محبت، هم به اشتباه خویش پی ببرد و هم دیگر آن کار را تکرار نکند. من از محضر دادگاه، اول رهبر معظم انقلاب که حکم پدر معنوی ما را دارند درخواست عفو می‌کنم، بعد از شما درخواست بخشش دارم. متشکرم.
وکیل: بسم‌الله الرحمن الرحیم، با کسب اجازه از محضر مبارک ریاست محترم دادگاه، اول عرض می‌کنم که من وکیل تسخیری موکلم می‌باشم. دیروز دیر وقت به من اطلاع داده شد. خیلی تلاش کردم تا اینکه بتوانم وکالت‌نامه را تنظیم کنم. تمبر بزنم و تقدیم کنم و آخرین کسی بودم که وکالت من تمبر خورد و در آن قسمتی که تمبر می‌فروشد بسته شد. و در همان کمی وقت خیلی تلاش کردم. دوم، پرونده‌ای را که مربوط به دو متهم بود مطالعه کنم و خیلی هم اصرار داشتم که حتما در زندان اینها را ملاقات بکنم. چون اعتقاد دارم اگر کاری قرار است انجام شود باید کار اصولی شود. کار سبکی نیست. جوان‌هایی از این مملکت که سرمایه‌های زیادی را ما صرف تربیت آنها کردیم  و همین‌طور که ملاحظه فرمودید یکی از جوان‌های ارزشمند مملکت است؛ خرجش کردیم تحصیل کرده شده است؛ ضریب هوشی بالایی دارد؛ بسیار صادق است؛ سازنده است، اشتباه من وکیل در دادگاه و سهل‌‌انگاری من اگر سبب شود که خدای ناکرده ایشان بی‌جهت متهم بشود؛ زندگی ایشان تباه بشود، تنها به خودش برنمی‌گردد، جامعه ایرانی متضرر می‌شود. لذا تصمیم گرفتم که از محضر مبارک استدعا بکنم که به من وقت بدهید تا اینکه من بتوانم یک لایحه جامع و موثری در دفاع از موکلم تنظیم کنم تا ان‌شاءالله در راستای  آن اهداف که کار وکالت دارد که همانا: 1- صیانت از حقوق موکل هر چند که مجرم واقعی باشد و 2- همیاری با قاضی محترم دادگاه در تشخیص حقیقت و  اجرای صحیح قانون در مملکت باشد، این را من استدعا دارم. امیدوارم که با این استدعای من موافقت بفرمائید. من همه صحبت‌هایم را موکول می‌کنم به اینکه ان‌شاءالله اگر اجازه بفرمائید در لایحه‌ای خدمتتان تقدیم کنم. اگر که موافقت نمی‌فرمائید من مختصرا حالا دفاعیاتی می‌کنم.
قاضی: به جهت رعایت حقوق متهم به شما یک هفته مهلت داده می‌شود پرونده را دقیق مطالعه کنید و تدارک آخرین دفاع را ببینید.
وکیل: از این محبتی که فرمودید خیلی خیلی ممنونم. ان‌شاءالله موکل من مورد رأفت اسلامی حضرت‌عالی قرار بگیرد و ما این جوان‌های خوبمان را با دست‌های خودمان خدای ناکرده به آنها آسیب نرسانیم و اگر اشتباهی کرده‌اند آن قدرش را را که قدر مسلم به وسیله ارشاداتی که از جنبه‌های مختلف هستند، رفع شود.
متهم حسین اعظامی
قاضی: از معاونت محترم دادستان خواسته می‌شود که کیفر خواست انفرادی متهم حسین اعظامی را قرائت کنند! متهم در جایگاه قرار بگیرد!
الف: هویت متهم: آقای حسین اعظامی مشهور به مهران دست‌طلا فرزند مهدی، اهل تهران، ساکن تهران، متولد 1367، بازداشت با قرار تأمین بازداشت موقت، دارای سابقه محکومیت کیفری، شغل راننده مسافرکش، با سواد، مجرد.
ب: اتهام متهم: 1- اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی. 2- فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی و ایراد شعارهایی علیه مسئولین نظام و نظام جمهوری اسلامی ایران، ایجاد شبهه جعل و تقلب در نتیجه انتخابات و سلب اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت و مراجع رسمی کشور. 3- اخلال در نظم عمومی از طریق بلوا و آشوب و حرکت‌های غیر متعارف و ایجاد ترس و وحشت در جامعه. 4- مشارکت در تخریب و احراق اموال دولتی، عمومی و خصوصی.
ج: زمان و مکان دستگیری متهم: زمان 24/خرداد/88 مکان: فلکه اول تهرانپارس تهران.
د: دلایل و مستندات اتهام: 1- گزارش مأمورین و ضابطین انتظامی و امنیتی. 2- شناسایی و دستگیری متهم به عنوان یکی از عوامل اصلی اغتشاش در ضمن ارتکاب جرم توسط مأمورین. 3- اقرار صریح متهم به اخذ دستور جهت ایجاد بلوا و آشوب در تهران به طور هدایت شده از سوی احدی از کاندیداهای ریاست جمهوری. 4- اقرار صریح متهم به ایجاد هماهنگی در ایجاد تجمعات غیر قانونی و انتقال شعارها به آنان و جمع نمودن مردم در فلکه اول تهرانپارس. 5- اقرار متهم به اخذ دستور از فردی به نام مهران، جهت بر هم زدن نظم عمومی و هر کاری که ایجاد جو کند. 6- سایر قراین و امارات مضبوط در پرونده.
ه: دلایل قانونی درخواست مجازات و کیفر: اتهامات نامبرده با توجه به مجموع محتویات پرونده و دلایل و مستندات موجود منطبق است با مواد 687، 677، 618، 610، 500 و 689 قانون مجازات اسلامی، مصوب 1370 و با رعایت مواد 46، 42 و 47 قانون صدرالذکر، بناء علی هدا با توجه به مطالب صدرالذکر و مجموع محتویات به لحاظ اهمیت موضوع و میزان خسارت وارده به کشور و اعتماد عمومی جامعه و هم‌سویی با رسانه‌های معاند و گروه‌های مخالف نظام و اخلال شدید در نظم و امنیت جامعه،‌محاکمه و اشد مجازات را برای متهم مذکور درخواست دارم.
رئیس: آقای اعظامی، ابتدا خودتان را معرفی کنید!
دفاعیات متهم
متهم: به نام خدا، حسین اعظامی هستم، فرزند مهدی متولد سال 1367، 15‌ام مرداد
رئیس: براساس کیفرخواست صادره از سوی دادسرا اتهام شما دایر بر ]متن کیفرخواست قرائت[، دفاعیات خود را بیان کنید!
بسم‌الله الرحمن الرحیم
همین طور که شما فرمودید این اتهام‌ها را برای من نوشتند و یا می‌شود گفت گفتند. این احراق و تخریب اموال عمومی و... که من دربازجویی‌هایم هم اعلام کرده‌ام، اصلاً نبوده است. تبلیغات علیه نظام گفتید فعالیت تبلیغی من فقط برای قبل از انتخابات است، سه‌شنبه و چهارشنبه هفته قبل از انتخابات، قبل از این که رسانه‌ها اعلام کنند که تبلیغات ممنوع باشد، یعنی تبلیغ که ممنوع شد، من حتی پارچه سبزی که به دستم بسته بودم، آن را باز کردم. من هیچ تبلیغی علیه نظام نکردم، تخریب و تشویش اذهان عمومی و.... که گفتید. ترساندن مردم و... من اصلاً در بازجویی‌هایم هم گفتم من هم چنین کارهایی انجام ندادم نوشته است در پرونده‌ام هم اعلام کردم که در ستاد آقای موسوی بودم. روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه پوستر و عکس و پارچه‌های سبز، بین مردم پخش می‌کردم. شنبه شب بود، رفتم به ستاد بچه‌های ستاد را ببینم.دیدم ستاد بسته است. 5 دقیقه 10 دقیقه ایستادم وبعد رفتم خانه. برگشتم صبح شد، فردا سر کار رفتم، از سر کار برگشتم استراحت، آمدم بیرون، روز مادر بود، می‌خواستم برای مادرم هدیه روز مادر بگیرم که در فلکه اول تهرانپارس آگاهی مرکز مستقر بود، نیروی ویژه بود، تقریباً حدود 200، 250 نفر مأمور در فلکه اول ایستاده بود. کسی هم آن جا نبود، من نشسته بودم در فلکه اول تا از کسی که قرار بود برام پولی برسد بگیرم که داشتم با تلفن حرف می‌زدم، تلفن را قطع کردم، دو نفر آمدند با کت و شلوار، آنها را نمی‌شناختم. دستگیرم کردند، با ماشین بردند.
در خصوص آن که گفتید مهران دست طلا،‌من در پرونده‌ام طی دومین بازجویی گفتم، این مهران دست طلا گفتم که کذب است نوشته‌ام حتی، گفتم حتی از روی ترس بوده. یک آقایی بود، حقیقت، مسافر من بود به ما گفت بیا این کار را بکن، آن کار را بکن، قضیه اصلاً چیز دیگری بود. من یک جوری از ذهن خودم ساختم و این را گفتم. اصلاً مهران دست‌طلا من نیستم، هیچ سابقه کیفری ندارم. هیچ شهرتی هم ندارم. اسم و فامیل خودم است، این اتهاماتی که به من زدند می‌شود گفت. من یک اشتباهی کردم که در ستاد اقای موسوی، یک‌شنبه هم در فلکه اول نشسته بودم، این را قبول دارم ولی اتهاماتی که به من وارد شد من قبول ندارم چون من واقعاً انجام ندادم.
قاضی: در ارتباط با آقای مهران و جلساتی که داشتید و پیشنهاد پولی که داشتید، یک توضیحی بدهید!
متهم: گفتم که آقای قاضی، کذب بوده است. خودم این را از روی ترس دروغ گفتم.
قاضی: «با فردی به نام مهران ارتباط داشتم، ایشان به عنوان هادی، مأموریت‌های جمع‌آوری مردم در فلکه اول تهرانپارس، ایجاد تجمع، ایجاد تشویق و تحریک مردم و سر دادن شعارهای مختلف را به من واگذار کرد و در قبال آن قرار بود مبلغ 700 تا 800 هزار تومان پول دریافت نمایم. نامبرده از چند روز قبل از انتخابات در ایجاد تجمعات و اختلال در نظم مطابق آن مسئولیت آن را به بنده واگذار کرده بود.»
متهم:‌ بله آقای قاضی، اینها را من در بازجویی‌های اولم گفتم که ساخته و پرداخته ذهن خودم بود که گفتم. گفتم شاید بتوانم یک جوری خودم را تبرئه کنم ولی دیدم هیچ چیز بهتر از راستگویی نیست.
قاضی: در ادامه اعترافاتت گفتی از جمله ماموریت‌هایی که از سوی افراد فوق به وی و سایر معترضین وارد شد این بود که ایجاد درگیری، اغتشاش، تخریب اموال عمومی، متشنج کردن جو در میدان‌های ولی‌عصر، فاطمی، دانشگاه شریف، خیابان آزادی، دانشگاه امیرکبیر واگذار شد و تا حدود 500 هزار تومان پیشنهاد پول به شما داده شد.
متهم: این را من الان هم دارم می‌گویم، قبول ندارم چون که این چنین چیزی به من پیشنهاد نشد. ما در ستاد آقای موسوی که بودیم گفتند که قطعا قرار است در این انتخابات تقلب شود. گفتم که چه طوری قرار است تقلب شود؟ گفتند: یا رای‌ها را جابه‌جا می‌کنند یا کم و کسری از آن درمی‌آورند. گفتم‌ که: حالا از ما چه می‌خواهید؟ من آنجا بودم براساس نیاز مالی و یا هر چیزی که اسمش را می‌شود گذاشت گفتم که: می‌خواهید چه کار کنید؟ چه می‌خواهید به ما بدهید؟ گفتند که: ‌اجباری نیست هر کسی یک کاری بکند اگر می‌تواند برود مردم را جمع کند، شعار بدهد، می‌تواند تخریب کند، می‌تواند هر کسی یک کاری بکند و هر کسی با یک چیزی، هر کس با یک کاری... .منتها در این خصوص که این اتهامات را به من زدند هیچ کاری انجام ندادم و اصلا موقعی که من دستگیر شدم هیچ اغتشاشی نبوده است. بیست و چهارم خرداد من از محدوده تهرانپارس بیرون نرفتم تا بیست و چهارم خرداد و هیچ اغتشاش و هیچ تجمعی دو روز بیست و سوم و بیست و چهارم در تهرانپارس نبوده است. همین طبق اظهاراتی که گفتم روز سه‌شنبه و چهارشنبه فقط پوستر و عکس و پخش کردن پارچه بین مردم بوده است و در بازجویی‌هایم نمی‌دانم آقای کارشناسم گفت که برایت نوشته‌اند که تو در حال سنگ‌پرانی و تشویش اذهان عمومی و... بودی. گفتم: نه، اینها زمانی که بودم هیچ کس نبود. حتی من داشتم با پلیس‌های گارد صحبت می‌کردم که تلفنم زنگ خورد، رفتم آن طرف‌تر صحبت کردم وقتی نشستم من را دستگیر کردند و هیچ اغتشاشی نبود، تحقیق هم کرده بودند، به همین نتیجه رسیده بودند. تحقیقات محلی و... که از من شده بود هیچ چیز را علیه من ثابت نکرده است و اتهاماتم را هم هیچ کدام قبول ندارم چون واقعا انجام ندادم و همین.
قاضی: شما براساس گزارش مامورین دستگیرکننده در صحنه اغتشاش دستگیر شدید و سی‌دی دستگیری شما موجود است.
متهم:‌ آن سی‌دی، رئيس دادگاه، می‌توانم توضیح بدهم آن سی‌دی چیست. آن سی‌دی برای روز سه‌شنبه بود ساعت 7:30 الی 8، که مردم آمده بودند وسط خیابان نمی‌گذاشتند ماشین‌ها بروند و چون ما در ستاد بودیم نمی‌گذاشتیم به هر صورت اغتشاش بشود راه‌ بند بیاید من همان‌طور که ایستاده بودم از من داشت فیلمبرداری می‌شد با دست علامت می‌دادم که بروید عقب، وسط خیابان نایستید! همین یک قسمت را از من فیلمبرداری کردند که مردم سوت می‌زدند و...
رئيس:‌ سی‌دی نشانگر تحریک مردم از طرف شماست.
متهم: ‌نه.
رئيس: چرا صادقانه برخورد نمی‌کنید؟!
متهم: صادقانه می‌گویم، آقای رئیس دادگاه! من هیچ تحریکی نکردم مردم را. من فقط چون در ستاد بودیم می‌خواستم جلوگیری کنم از این که خیابان بند بیاید و اغتشاشی بشود. من هیچ اغتشاشی را به پا نکردم و هیچ کس یا تجمعی غیرقانونی را هم به راه نینداختم.
قاضی: آقای وکیل مدافع ایشان در جایگاه قرار بگیرند!
دفاعیات وکیل مدافع متهم
وکیل: با تشکر از ریاست محترم دادگاه، در خصوص کیفرخواست صادره توسط دادستان محترم تهران علیه موکل اینجانب چند نکته را خدمت ریاست محترم و حضار عزیز عرض می‌کنم. اولا که با توجه به ضیق وقت فرصت دقیق مطالعه کیفرخواست را نداشتم و تنها به آن چند لحظه‌ای که خدمت موکل در زندان اوین بودم و مطالعه خیلی سطحی امروز صبح مطالبی را عرض می‌کنم، استدعای بذل توجه دارم.
با توجه به وضعیت خانوادگی موکل و سن کم او و بی‌تجربگی او و محتویات پرونده، همان طور که مستحضرید موکل در هیچ جای پرونده، اقراری مبنی بر قبول اتهامات ندارد. تنها ایرادی که به موکل وارد است، تنها اتهامی که به موکل وارد است همان سی‌دی‌ای که شما به آن اشاره می‌کنید که آن هم قابل بحث است و موکل به خوبی نحوه فیلم و تهیه سی‌دی را خدمت شما عرض کرد. زمان دستگیری موکل زمانی که موکل در آرامش کامل روی صندلی کنار یک میدان نشسته و هیچ دلیل و مدرکی که از طرف نماینده محترم دادستان ارائه شده باشد ما در پرونده نمی‌بینیم ]که نشان بدهد[ موکل را هنگام اغتشاش، درگیری و تخریب اموال دولتی.
من از مقام محترم خواستارم که یک لطفی کنند و چند روزی را فرصت به بنده بدهند. جهت دفاعیات تکمیلی، چون فرصت نداشتم. متاسفانه همان طور که می‌دانید زمانی که تجمعی صورت می‌گیرد افراد- به خصوص با توجه به سن موکل- از حس کنجکاوی شاید هم جمع شوند و صرف‌نظر از این که این اجتماعات قانونی هست یا نیست، قابل بحث است. موکل فقط به خاطر حس کنجکاوی که داشته است که بعضا در این تجمعات شرکت داشته و آن چیزی که به اصطلاح در این پرونده موجود است و فکر کنم متاسفانه بازجوها روی این زیاد تاکید کرده‌اند که ایشان چند روز قبل از انتخابات در ستاد آقای موسوی شرکت داشته و آن هم قابل توجیه است همان طور که خودشان در پرونده اظهار کرده بودند به خاطر بحث مادی فرموده بودند که: بله، من دو روز تبلیغ می‌کردم و مبلغ 100 هزار تومان هم دریافت کردم و فکر کنم ایراد اساسی و آن چیزی که بیشتر بازجوها را تحریک می‌کرده است و یا به اصطلاح دوست داشتند اتهامی را منتسب به موکل کنند، بیشتر این بحث است.
علی هذا این چیزی که من احساس می‌کنم که جامعه ما شدیداً به آن نیاز دارد من تقاضای عفو و بخشودگی و تقاضای اعمال تخفیف مجازات و تقدیم لایحه تکمیلی ]را[ دارم، خیلی متشکرم.
قاضی: الان آخرین دفاع را اعلام می‌کنید یا...؟
وکیل: نه قربان، اگر اجازه بدهید ظرف یک هفته تقدیم می‌کنیم. خیلی متشکرم.
قاضی: جهت رعایت حق متهم به مدت یک هفته به شما مهلت داده می‌شود که تدارک آخرین دفاع را ببینند.