kayhan.ir

کد خبر: ۴۷۱۵۲
تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۳
معرفی رمان «درد»

شطرنج با CIA و ژنرال السامرایی(کتابستان)

 محمد صادق علیزاده

 «همان روز گزارش مرخصی رفتن نیروهای ایرانی روی میز ژنرال سامرایی بود. وقتی خبر را شنید باور نکرد! حیرت‌زده چشم گرد کرد و گفت: مرخصی؟! دیگر دارم به منابع خبری‌ات شک می‎کنم شرهان! شرهان گفت: قربان بنده هم مثل شما جا خوردم؛ متاسفانه خبر موثق است! سامرایی از پشت میز بیرون آمد و در اتاق قدم زد. گفت: یا خبر اول دروغ است یا خبر مرخصی یا هر دو! شرهان گفت: شاید هر دو راست باشد! سامرایی گفت: امکان ندارد! مگر اینکه... به طرف تلفن رفت و با منشی صحبت کرد: دفتر ژنرال بولاچ!... سریع!... گوشی را گذاشت و با لبخند گفت: الان فقط عکس‌های مستر بولاچ می‌تواند همه چیز را روشن کند! شرهان خلیف خودشیرینی کرد و گفت: قربان! خوب توانستید این ژنرال آمریکایی را در اختیار بگیرید...» اینها سطرهایی از رمان «درد» نوشته صادق کرمیار است. شاید کرمیار را بیشتر با کتاب «نامیرا» بشناسید. کتابی که بعد از نقل قول شفاهی از رهبر انقلاب خوب دارد فروش می‌رود. حضرت امام خامنه‌ای در مورد «نامیرا» گفته بود هر کس این کتاب را بخواند فتنه 88 را خوب درک می‌کند. همین جمله باعث شد تا «نامیرا» از غربت بیرون بیاید و بعد از چند سال دوباره مورد توجه رسانه‌ها و کتاب‌خوان‌‌ها قرار بگیرد. «درد» در آبان ماه 1392 منتشر شده است. روایت جانبازی که بعد از جنگ به خاطراتش رجوع کرده و دوباره آنها را زنده می‌کند.
متن کتاب، روان و یکدست است. تمرکز اصلی کتاب بر کشمکش اطلاعاتی بین نیروهای ایرانی و عراقی استوار شده است. به همین جهت هم زاویه روایت داستان گاه این طرف و میان نیروهای ایرانی است و گاه نیز جابه‌جا شده و به آن سوی خاکریزها و دفتر ژنرال وفیق السامرایی (مسئول دفتر اطلاعات ارتش بعث) سرک کشیده و به روایت آنها می‌پردازد. راوی گاه در میان جلسات سرّی اطلاعات و عملیات در میان فرماندهان ارشد سپاه داستان را روایت می‌کند و گاه نیز سر از جلسات محرمانه ژنرال السامرایی با نیروهای اطلاعاتی CIA در عراق در می‌آورد و جلسات خصوصی و سرّی آنها را برای مخاطب روایت می‌کند. هر چند نویسنده در بیان جزئیات و شاخ و برگ دادن به وجوه مختلف رمان آزاد بوده در عین حال اما سعی کرده به سازه و بستر اصلی تاریخی حادثه وفادار بماند. از همین جهت برخی مطالبی که از درون جلسات فرماندهان سپاه روایت می‌شود یا در نقطه مقابل، ارتباطات وسیعی که دستگاه اطلاعاتی ارتش عراق با نیروهای اطلاعاتی آمریکایی برقرار کرده‌اند، سندیت تاریخی دارند و صرفا ساخته و پرداخته ذهن نویسنده نیست. نکته جالب در این میان آنکه در کتاب به اقتضای موضوع روایت‌های جالبی از همکاری آمریکایی‌ها با ارتش بعث برای در اختیار قرار دادن اطلاعات جاسوسی و ماهواره‌ای از نیروهای ایرانی شده است. چیزی که در سطور ابتدایی این نوشتار نیز به آن اشاره شد. صادق کرمیار نویسنده این اثر خود نیز زمانی خبرنگار بوده است. او در خصوص «درد» این چنین می‌نویسد: «درد تلاشی است از دورانی که خبرنگار روزنامه اطلاعات بودم. سال‌ها از انباشت خاطره‌ها و خطرهای خوزستان دهه شصت، چنان گیج و مبهوت بودم که نمی‌دانستم نوشتن را از کجا آغاز کنم. وقتی حمید آخوندی و علیرضا جلالی پیشنهاد نوشتن درباره رمانی درباره اطلاعات عملیات را دادند به یاد صحنۀ آبگوشت خوردن آقا رشید با ژنرال عراقی افتادم  که در عملیات کربلای پنج اسیر شده بود. ژنرال مانده بود که این رفتار آقا رشید، حرکتی نمایشی برای تخلیۀ اطلاعاتی است یا واقعا منش و رفتار فرماندۀ اطلاعات قرارگاه با همۀ اسیران جنگی است.» «درد» را انتشارات عصر داستان در آبان 92 به قیمت 19 هزار و 500 تومان و در 416 صفحه راهی بازار نشر کرده است.