kayhan.ir

کد خبر: ۴۴۵۹۴
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳
کشف ریشه‌های فساد، از کارهای معطل مانده است

نقش پررنگ «مدیریت» در ورزش!

ورزش ما امروز هر وضعی که دارد و در آینده هر وضعی که خواهد داشت کاملاً متأثر از نحوه و اعمال مدیریت حاکم بر آن است. سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و بالاخره اجرا، کادر مدیریت ورزش چه در شکل ارشد و کلان آن (وزیر و وزارتخانه) و چه در بدنه و جزئیات آن (فدراسیون‌ها و...) نقش اول را بازی می‌کند و جهت‌گیری و رویکرد آن را مشخص می‌سازد.

سرویس ورزشی-

در بررسی و تحلیل مسائل مختلف و موضوعات گوناگون اجتماعی از «اصل مدیریت» نمی‌توان غافل شد و آن را نادیده گرفت. غفلت و نادیده گرفتن این موضوع به معنی غافل شدن از ریشه مسائل و علت‌العلل مشکلات است. با گذشت زمان و بویژه در جوامع پیچیده امروزی اهمیت اصل مدیریت آشکارتر شده و در تحلیل و کنکاش مسائل مختلف اجتماعی، بیش از پیش خود را به رخ می‌کشاند. از همین روست که با پیدایش و رشد علوم جدید- که از دوران پس از انقلاب صنعتی آغاز شد و رو به افزایش گذاشت- علومی که بیشتر توجه خود را روی مسائل انسانی و اجتماعی متمرکز کرده بودند و علومی مثل جامعه‌شناسی، روانشناسی و تعلیم و تربیت و اقتصاد و... از جمله آن است، علم مدیریت نیز برای خود به عنوان یک شاخه مستقل علمی مطرح شد و دانشمندان نامی و نظریه‌های مختلفی در این‌باره پیدا شدند که بعضی از این نظریه‌ها حتی درحد یک مکتب گستره جهانی، مورد توجه مخاطبان قرار گرفتند و...
 مدیران عافیت‌طلب
 و در سایه نشسته
غرض آنکه امروز بحث «مدیریت»، اگر نگوئیم مهم‌ترین اما یکی از بهترین اجزاء در تحلیل علمی و ریشه ای مسائل است. برای اینکه بحث خود را آغاز کنیم و هرچه سریعتر به حوزه ورزش برگردیم، عرض می‌کنیم که وضعیت ورزش ما، چه مثبت و چه منفی، بازتابی است از نوع و نحوه مدیریتی که بر آن حاکم بوده است. سایر موضوعات و اجزاء تقریباً فرع بر این قضیه و معلول آن هستند. پنجشنبه هفته گذشته که به تحلیل بعضی برنامه‌های تلویزیونی پرداختیم، نوشتیم که اگر چنین برنامه‌هایی با این سمت‌گیری و رویکرد و این نتایج مخربی که بر ورزش، اخلاق ورزش، فن و فرهنگ ورزش گذاشته است، از تلویزیون مملکت پخش می‌شود، و اگر در بعضی برنامه‌های ورزشی «ادبیاتی» به کار گرفته می‌شود که وقیحانه و با بی‌ادبی تمام، حرمت و اخلاق، لیاقت، کسوت، اصالت و... ورزش را به ریشخند و تمسخر می‌گیرد و اگر در این برنامه‌ها بعضی آدم‌هایی دعوت می‌شوند که مجری و تهیه‌کننده را ارباب فکری خود می‌دانند و به مصداق «هرچه ارباب پسندد هنر است»، آنچه را می‌گویند که ارباب خوشش بیاید و مورد تأیید پدر خوانده‌های ورزش است و... علت را در این برنامه‌ها و برنامه‌سازان و مجریان و افراد دعوت شده به اسم کارشناس! و... نباید پیدا کرد، اینها معلول مدیریتی است که بر ورزش و برنامه‌های ورزشی تلویزیون اعمال می‌شود. باید این مدیران در سایه نشسته را پشت میکروفون یا تریبون پاسخگویی کشاند که چرا در برابر این برنامه‌ها و برنامه‌سازان این همه واداده، مرعوب و منفعل عمل می‌کنند و اجازه می‌دهند، آنان برای منافع خود، به هم زدن نام و کسب نانی و...، هر بلایی که دلشان می‌خواهد سر ورزش بیاورند...؟
اراده و عزم مدیریت
ما آنجا هم گفتیم مثل خیلی از برنامه‌های تلویزیونی که یا روی ناآگاهی یا از سر عمد، «علت»ها را نادیده می‌گیرند و معلول‌ها را درشت‌نمایی می‌کنند، مسائل اصلی را از دید بینندگان عزیز و ارجمند! پنهان می‌دارند و با شلوغ کردن شهر و صحنه‌سازی، مسائل فرعی و دم‌دستی را مطرح می‌کنند، و... ما دچار این تحلیل غلط و اسیر این روش غیرعلمی نمی‌شویم، بلکه یکراست می‌رویم سراغ علت‌ها. علت‌ها را، هم در چرایی و چگونگی راه و رسم تلویزیون درباره ورزش، هم در آن شماره و هم در این شماره صریحاً مطرح کرده‌ایم. بر همین اساس و با تکیه بر این تحلیل و روش است که عرض کردیم ورزش ما امروز هر وضعی که دارد و در آینده هر وضعی که خواهد داشت کاملاً متأثر از نحوه و اعمال مدیریت حاکم بر آن است. سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و بالاخره اجرا، کادر مدیریت ورزش چه در شکل ارشد و کلان آن (وزیر و وزارتخانه) و چه در بدنه و جزئیات آن (فدراسیون‌ها و...) نقش اول را بازی می‌کند و جهت‌گیری و رویکرد آن را مشخص می‌سازد. در برابر مشکلات و موانع و همچنین مشکل‌سازان و مانع‌تراشان و خلاصه کسانی که در ورزش و حرکت رو به جلوی آن اخلال می‌کنند و بدتر از آن خواسته و ناخواسته موجب فساد می‌شوند، باز این مدیریت ورزش است که باید حلال مشکلات باشد و علم مبارزه را علیه جریانات مخل و مفسد در ورزش بردارد. اگر می‌بینیم این جریانات و باندها در ورزش جولان و خط می‌دهند و تعیین تکلیف می‌کنند، قبل از آنکه آنها را محکوم کنیم- که باید محکوم کنیم- باید علت اینکه آنها اجازه مداخله، نفوذ، تعیین کردن خط و ربط ورزش و... را پیدا ‌کنند، در مدیریت حاکم بر ورزش و حوزه‌های مختلف ورزش جست‌وجو کنیم. به طریق اولی اگر می‌خواهیم سرعت پیشرفت ورزش بیشتر شود، موانع و مشکلات از سر راه آن برداشته شود، فضای آن به فضای سالم و کاری تبدیل شود، آدم‌های سازنده و کاربلد و لایق جایگزین عوضی‌آمده‌ها و انگل‌ها و مزاحم‌ها بشوند، و... راهی جز اراده و عزم مدیریت نیست.
کارهای معطل مانده ورزش
 این مدیریت ورزش است که علی‌رغم همه مشکلات و سنگ‌اندازی‌ها و هو و جنجالی که به‌طور طبیعی مدافعان وضع موجود برای حفظ منافع و جایگاه نامشروع خود به راه می‌اندازند، باید در مسیر سلامت فضا و پیشرفت ورزش حرکت کند. خوشبختانه مدیریت فعلی ورزش از ابتدای کار- حداقل در حرف- بارها بر مسائل اصولی تأکید و تکیه داشته است و البته در برخی جاها هم اقدامات و اعمالی برای اینکه به آن حرف‌های اصولی مؤمن است و اعتقاد دارد، انجام داده است، منتها همان‌طور که بارها گفته‌ایم در این ورزش کارهای انجام نشده و معطل مانده زیاد است، کارهایی که یا به علت سختی و دردسر آفرین بودن آن، مدیران قبلی از انجام آن طفره رفته‌اند یا این که جریانات و افرادی که همه، آنها را می‌شناسیم، چون انجام آن کارها را نافی منافع خود می‌دانسته‌اند، به لطائف الحیل مانع از انجام آن شده و ذهن و فکر مدیران را درباره انجام این کارها منحرف نموده و با راه‌‌ انداختن بحث‌های انحرافی  و بزرگ‌کردن موضوعات فرعی، عزم و اراده ایشان را برای انجام این‌طور کارهای اساسی و معطل مانده، سست کرده‌اند.
کشف ریشه‌های فساد
 و سوء‌استفاده در ورزش
یکی از این کارهای انجام نشده و معطل مانده، کشف ریشه‌های فساد و سوءاستفاده در ورزش است که ورزش ما از این بابت کم ضرر نخورده است. در این‌باره بارها کارشناسان و اهالی دلسوز ورزش به مسئولان امر هشدار داده‌اند، درباره عملکرد و جریانات منحرف و سوءاستفاده‌چی، مطلب نوشته و حتی وقتی این جریانات نقاب‌زده و تحت لوای شعارهای اساسی و اصلاحی، به عملکرد تخریبی خود پرداخته‌اند، با گفتار و نوشتار مستدل این حربه موذیانه آنان را افشاء کرده‌اند و... حتی مهمتر از آن مسئولانی که خود را به خواب و غفلت نزده‌اند، به وجود این جریانات منفعت‌جو که از ورزش دکان کاسبی و شهرت و نام‌آوری ساخته‌اند، اعتراف کرده و به آنان هشدار داده‌اند، اما کماکان می‌بینیم این افراد و جریانات اینجا و آنجا- به ویژه رسانه‌ها- جولان می‌دهند و کار خود را پیش می‌برند و... و خلاصه ریشه این جریانات منحرف و بعضاً فاسد، در ورزش خشک نشده است. در این‌باره همان‌طور که گفته شد باید عزمی جدی میدانداری کند و مدیریت ورزش به مبارزه با این جریانات به عنوان کاری ضروری برای پیشرفت ورزش باور داشته باشد.
هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن فرمایشات مهم خود در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور، به این نکته اصرار و تأکید فرمودند. ایشان با انتقاد از حرف زدن‌های مکرر و بی‌عمل در مقابله با فساد تأکید کردند: «با «دزد، دزد» گفتن، دزد از سرقت دست برنمی‌دارد، باید جلوی آن را گرفت.».ایشان در ادامه مسئولان کشور را خطاب قرار داده و افزودند: «مسئولان کشور، روزنامه نیستند که مدام راجع به فساد حرف بزنند، آنها باید وارد عمل شوند و جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیرند.».
فکر نمی‌کنیم درباره مبارزه با فساد و نقش مسئولین در آن، کلامی به این روشنی و صراحت بیان شده باشد. بدون تردید مسئولان ورزش هم مثل سایر مدیران و مسئولان در جای‌جای این مملکت مخاطب فرمایش رهبر انقلاب هستند و باید در راه مبارزه با فساد و رخنه کرده در ورزش، تدبیر و غیرت و مدیریت خود را بروز دهند. راه‌حل این قضیه هم اعمال مدیریتی جهادی- به معنی واقعی کلمه- است، مدیریتی که بیش از هرچیز تکیه بر تدبیر و قانون و قاطعیت دارد. قانونی که جوهره آن و محور اصلی آن «عدالت» است، یعنی تا زمانی که گزینشی عمل نمی‌کند، بلکه درباره «همه» اجرا می‌شود. با این سخنان رهبر انقلاب حجت بر همه مسئولان کشور، تمام است. معنی ندارد، در کشوری که بر ضد طاغوت و ستم و بداخلاقی و قانون‌شکنی و دزدی و... قیام کرده و در این راه، خون بهترین فرزندان خود را اهداء کرده است و...، باز هم شاهد دزدی و قانون‌شکنی و فساد و... باشیم و مسئولانی که بعد از پیروزی انقلاب بیش از هر چیز به اسم انقلاب و به خاطر روحیات انقلابی صاحب پست و مسئولیت شده‌اند، در برابر رفتار طاغوتی مشتی عوضی آمده و منفعت‌جو که برای انقلاب و شهید و مردم و... پشیزی ارزش قائل نیستند - و این را در فرصت‌هایی که به دست آورده به ویژه در خارج از کشور بارها ثابت کرده‌اند!- کوتاه بیایند و منفعل و مرعوب عمل کنند. ما در این مطلب، سخن و همه حرفمان ورزش و مسئولان ورزش است. امیدواریم آنها به وظیفه‌ای که در این‌باره دارند با مسئولیت‌شناسی تمام، عمل کنند و مخاطب صادقی برای هشدار رهبر فرزانه انقلاب باشند. در این باره باز هم خواهیم نوشت.