سوراخ کردن قایق دشمن(نگاه)
چند گردشگر به دام قبیلهای آدمخوار افتاده بودند. آدمخوارها چند نفر از گردشگران را کشته و پوست آنها را جدا کردند. گردشگری که زنده بود علت را پرسید، گفتند گوشتشان را میخوریم و از پوستشان قایق درست میکنیم. گردشگر با چاقو به شکم خود ضرباتی وارد کرد و خطاب به آدمخوران گفت: قایقتان را سوراخ کردم!
علی اکبری
اگر آن گردشگر به جای خودزنی، آدمخوارها را میزد ممکن بود زنده مانده و موفق به فرار شود و نیازی به خودکشی نداشت. این حکایت برخی از خودیها است. آمریکا به عنوان شیطان بزرگ و رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم حرامزاده در منطقه مشغول آدمکشی هستند و برخی داخلیها به جای اینکه با سلاحی که در دست دارند با این آدمخوارهای شیکپوش و اتوکشیده بجنگند، به خود و خودیها ضربه و لطمه میزنند.
آمریکای جنایتکار که با طرح تحریمهای فلجکننده، حتی از رسیدن داروهای بیماران سرطانی جمهوری اسلامی ممانعت به عمل آورده و به آدمکشی پنهان میپردازد، ناتوان از برچیدن تاسیسات هستهای کشورمان، به یاوهگویی روی آورده است و دلیل عمده ناتوانی دشمن، توانایی دفاعی کشورمان است. توانایی موشکی که به لطف همت دانشمند برجسته و پارسای بیادعا، شهید حسن طهرانیمقدم باعث اقتدار ایران اسلامی شده است. در این میان برخی در داخل کشور به کنایه بر این توانمندی نیروهای مسلح، اظهار میدارند اقتدار را به جای برد موشک در کشاورزی باید جستوجو کرد.
در اینکه اگر ملتی برای تهیه مایحتاج و قوت خود دست به دامن بیگانه شود باید فکری به حال خود کند شکی نیست، بلکه سخن اینجا است که آیا کمکاری در بخش کشاورزی، دلیلی برای زیر سوال بردن صنایع دفاعی و موشکی کشورمان میباشد؟ آمریکا به عنوان کعبه مقصود برخی داخلیها، از بزرگترین تولیدکنندههای غلات در جهان است؛ لیکن در بخش نظامی نیز از اولینها در جهان است. آیا این کشور نیز با همین راهبرد داخلیها و تنها با تکیه بر کشاورزی خود توانسته به این مرتبه از به اصطلاح ابرقدرتی در جهان دست یابد؟ آیا میزان تولید گندم ایران باعث ممانعت از حمله رژیم صهیونیستی و یا دشمنان ایران اسلامی به این مرز و بوم گردیده و یا توان دفاعی و نظامی کشور؟ آیا اگر توان دفاعی کشورمان در این حد از آمادگی نبود، امنیتی وجود داشت که بتوان در سایه آن امنیت، به کشاورزی و تولید پرداخت؟
حرف خوب را باید خوب زد. این حد از میزان واردات در بخشهای کشاورزی و محصولات مختلف در کشورمان قطعا زیبنده کشوری که در مکتب آن عرق کارگر همتراز با خون شهید ارزش دارد، نیست اما سوال این است که اقدامات حمایتی از این توان داخلی چیست و چگونه است؟ حمایت از تولید داخل در زمان واردات محصولات بعضا بیکیفیت خارجی در تولیداتی که کشورمان توان صادرات آن را دارد، چگونه قابل توجیه است؟ واردات خودروهای لوکس و تشریفاتی که تنها روحیه اشرافیگری را گسترش و تفاخر نوکیسهها را به دنبال دارد در کجای اقتصاد مقاومتی تعریف میشود؟ آیا کشور توان خودکفایی در تولید گندم، برنج و شکر را ندارد؟ یکی از بیشترین حجم تبلیغات صدا و سیما برای مصرف برنج خارجی است. برنجی که بیش از نیاز کشور وارد شده و اکنون به ضربوزور برنده شدن خودرو و جایزه و... به چند برابر قیمت تمام شده و جهانی به مصرفکننده بیچاره داخلی فروخته میشود و در مقابل شالیکار مازندرانی به واسطه عدم حمایت مناسب از سوی دولت ترجیح میدهد زمین خود را به دلالان و ویلاسازان بفروشد تا به جای اینکه در پایان یک سال تلاش بر سر شالیزار و دست و پنجه نرم کردن با سرما و گرما و دلال و... و نهایتا عدم تحصیل سود مناسب و منطقی، مواجه با انبوه مشکل و قرض و... گردد؛ با یک بار معامله زمین خود بدون هیچگونه زحمتی به نان و نوایی برسد در حالی که میداند حتی در فروش زمین برای ساخت ویلا نیز، باز سود بیشتر به واسطه و دلالی میرسد که این معامله را جوش داده است.
طرح خودکفایی کشور در تولید نیشکر به کجا انجامیده است؟ تولیدی که علاوه بر اشتغالزایی در بخشهای محروم کشور - که زمانی درگیر جنگ و تجاوز دشمن بوه است - نه تنها ما را از واردات شکر بینیاز میکند بلکه محصولات جانبی حاصل از نیشکر از جمله کاغذ تولیدی در کارخانهها میتواند باعث بینیازی کشور از واردات کاغذ و حمایت از ناشران و مطبوعاتیها گردد، چرا به سرانجام نمیرسد؟ مشکل در کجا است؟ آیا حاشیه سود دلالانی که در واردات شکر نقشآفرینی میکنند مانع اصلی برای خودکفایی در تولید این محصول در کشور نیست؟
در تولید چای دعوای هر ساله چایکاران درخصوص عدم خرید مناسب محصول و یا فرآوری نامناسب این محصول را شاهد هستیم. فاسد شدن بخشی از این محصول در انبارهای نگهداری که نهایتا به خوراک دام و یا کود تبدیل میشود و همزمان محصول هند و کشورهای جنوب شرق آسیا را با تبلیغ صددرصد خارجه به مصرفکننده داخلی میفروشیم. محصولی که بعضا با افزودن مواد شیمیایی و یا رنگهای صنعتی، سلامت ایرانی جماعت را به خطر میاندازد و جالب اینکه در این محصول نیز قیمت فروش در داخل با قیمت خارجی تفاوت فاحش دارد و باز هم مصرفکننده ایرانی است که هم پول بیشتر میدهد و هم سلامت خود را.
اینها را گفتیم که بگوییم قطعا کشور باید در محصولات کشاورزی خودکفا باشد و در درستی این سخن هیچ شک و شبههای نیست اما برای ایجاد امنیت برای کشاورزان کشورمان؛ قطعا به موشکهای بازدارنده نیز نیاز است. نباید فراموش کرد در جنگ تحمیلی، زمانی صدام مجبور به بازنگری در سیاست جنگ شهرها شد که موشکهای اسکاد شلیک شده از ایران به بغداد رسید و اکنون اتفاقا برد موشکهایی که میتواند تلآویو و حیفا را با خاک یکسان نماید، باعث ممانعت از جنگافروزی سگ هار آمریکا در منطقه و ایجاد امنیت برای تولیدگران کشورمان شده است.