kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۹۷۶
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۰

یک بام و دو هوای آمریکا و انگلیس (نگاه)


علی اکبری
فتنه 88، ایران اسلامی را با چالشی مواجه ساخت و فتنه‌گران مستظهر به حمایت اجانب، بیگانگان و دشمنان این مرز و بوم نقشه ناکام براندازی نظام مقدس اسلامی را با رمز تقلب انجام دادند. در طول دوران مقابله با این فتنه، شاهد تخریب اموال عمومی، آتش زدن بانک‌ها، غارت اموال عمومی و فروشگاه‌های مردم، آسیب‌های جانی، روحی و روانی به مردم و... بودیم و جالب این که تمام این اقدامات خرابکارانه با حمایت نظام سلطه انجام می‌پذیرفت. سران فتنه، اغتشاشگران را مردم خداجو و بیگانگان آنها را «بزرگترین سرمایه خویش در ایران» می‌نامیدند. اسامی کشته‌های دروغین در رسانه‌ها و شبکه‌ها  و سخنرانی فتنه‌گران، معرفی و برای ایشان مجلس ختم و ترحیم گرفته می‌شد و قربانیان واقعی این فتنه که مردم عادی و رهگذران و شهدای مظلوم بسیج بودند، محلی از اعراب نداشتند.
خیانت بزرگ به حضور حداکثری مردم در صحنه انتخابات و تلاش جهت ایجاد دودستگی و یا آفرینش آنچه بهار ایران مشابه آنچه بهار عربی نامیده می‌شد از دیگر اقدامات فتنه‌گران بود. بازگویی برخی اظهارات سران کشورهای سلطه‌گر در حمایت از فتنه‌گران در آن مقطع خالی از لطف نیست:
بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در تیرماه 88 طی سخنانی می‌گوید: «ما موسوی و جریان سبز را تحسین می‌کنیم و برخورد حکومت ایران با آنان را محکوم می‌نماییم. آنها مورد احترام ما هستند.»
اوباما در 5 تیرماه 1388 در حاشیه اجلاس جی8 اظهار داشته بود: «موسوی به منشأ الهام‌بخش آن دسته از هم‌وطنان خود تبدیل شده است که خواهان گشایش به سوی غرب هستند.» وی شجاعت تظاهرکنندگان در ایران را مورد ستایش قرار داد و گفت: «حق آزادی بیان و تجمع که مردم ایران خواهان آن هستند آرزوها و آرمان‌های جهان‌شمول هستند.» اوباما در جایی دیگر اظهار داشته بود: «وقتی خشونت علیه تظاهرکنندگان آرام را می‌بینیم، وقتی اختلاف‌نظرهای توام با آرامش سرکوب می‌شود در هر جایی که اتفاق بیفتد برای من نگران‌کننده است.»
وزارت خارجه آمریکا در 25 بهمن 1392 طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «سه سال پیش در چنین روزی حکومت ایران مهدی کروبی و میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، همسر آقای موسوی را در بازداشت خانگی قرار داد. ما [دولت آمریکا] همگام با جامعه جهانی این اقدام را محکوم می‌کنیم و خواستار آزادی این افراد هستیم.»
آنجلا مرکل (صدراعظم آلمان) نیز در اظهاراتی ضد ایرانی گفته بود: «واشنگتن و برلین همصدا تلاش دولت ایران را برای برخورد با مخالفان و معترضان محکوم می‌کنند.»
خاویر سولانا (هماهنگ‌کننده وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) اظهار داشته بود: «ما اتفاقات (ایران) را بسیار دقیق پیگیری می‌کنیم و برای کسانی که شجاعانه به خیابان رفته و تظاهرات می‌کنند احترام زیادی قائلیم.»
اکنون اجازه دهید به نحوه مواجهه این مدعیان آزادی با معترضین به رفتارهای وحشیانه پلیس این کشورها در برخورد با مردم اشاره داشته باشیم. پس از تبرئه پلیس قاتل یک سیاهپوست در آمریکا، مردم در اعتراض به این اقدام دستگاه قضایی به خیابان آمده و اعتراض خود را اعلام کردند. جالب است رفتار مسئولین ارشد آمریکا در این خصوص مورد توجه قرار گیرد:
«آتش زدن ساختمان‌ها و خودروها، از بین بردن اموال و در خطر قرار دادن مردم روش‌هایی ویرانگر است که هیچ بهانه‌ای برای آن وجود ندارد. اینها اقداماتی مجرمانه است و افرادی که مرتکب این اعمال مجرمانه شده‌اند باید پیگرد قانونی شوند» آنچه اشاره شد بخشی از صحبت‌های رئیس‌جمهور آمریکا در خصوص اعتراضات به تبرئه پلیس قاتل است. پلیسی که متهم به قتل یک سیاهپوست است. در این که دستگاه قضایی آمریکا در این پرونده حکم صحیحی داده یا خیر و آیا اقدام آن پلیس اقدامی ضروری بوده است و... بحثی نیست؛ آنچه مهم است این مسئله است که آقای اوباما به پشتیبانی از دستگاه قضایی این کشور، افرادی را که به بهانه اعتراض به این حکم به خیابان آمده و به قول او، دست به آتش‌سوزی و تخریب اموال عمومی زده‌اند، مجرم می‌داند. اوباما می‌گوید تصمیم هیئت منصفه در تبرئه «دارن ویلسون» ‌افسر قاتل نوجوان سیاهپوست آمریکایی که نهم اوت سال جاری میلادی به ضرب گلوله این پلیس کشته شد، باید مورد احترام قرار گیرد.
نمونه دیگر برای مجرم دانستن کسانی که نظم عمومی را برهم می‌زنند در اعتراضات مردم لندن قابل مشاهده است.
در مرداد 1390 پلیس شهر تاتنهام انگلستان یک جوان 29 ساله به نام «مارک دوگان» را به ضرب گلوله کشت. این مسئله باعث بروز اعتراضات مردمی در برخی شهرهای انگلستان شد اما حکومت سلطنتی این اعتراض مردم را به عنوان اغتشاش معرفی و از برخورد شدید با اغتشاشگران! سخن گفت. رسانه‌های نظام سلطه نیز مردم معترض را سارق، اغتشاشگر و ... معرفی می‌نمودند. دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا روز سه‌شنبه 18 مرداد 1390 پس از شرکت در نشست اضطراری شورای ملی امنیت بریتانیا با محکوم کردن اغتشاشگران [مردم] اعلام کرد که بر شمار ماموران پلیس افزوده خواهد شد. او تصویب کرد که 16 هزار مامور پلیس تنها برای آرام کردن خیابان‌های لندن به خدمت گرفته شوند. کامرون در ادامه گفت همه اقدامات ضروری برای پایان یافتن اغتشاش انجام خواهد گرفت. بخشی از اقدامات ضروری مد نظر کامرون، کمک گرفتن از پلیس آمریکا بود و از آنجا که انگلستان توانایی مقابله با این ناآرامی را نداشت از تجربیات و نیروهای پلیس بوستون آمریکا کمک گرفت.
این در حالی است که میان اعتراض مردم در این کشورها با فتنه 88 در ایران تفاوت عمده وجود دارد. اعتراض در این کشورها اعتراض به نظام ظالم  لیبرال حاکم مبتنی بر تبعیض و بی‌عدالتی است. نظامی که برای رنگین‌پوستان ارزشی قائل نیست و ایشان را شهروند درجه دو می‌داند. نظامی که به قیمت از بین رفتن 99 درصد مردم، منافع یک درصد اقلیت سرمایه‌دار را ترجیح می‌دهد. نظامی که سران فاسد آن مجبور به اعتراف به پایه‌های متزلزل آن هستند و چونان تمام مستکبران و ظالمان در آستانه نابودی، سخن از دریافت پیام مردم می‌گویند. سخنی که از فرعون تا شاه مخلوع پهلوی و اوبامای مستاصل، همگی در هنگام غرق شدن؛ از این کلام برای نجات خویش بهره می‌برند که «مردم، من صدای شما را شنیدم و پیام شما را دریافت کردم» غافل از آن که این کلام سودی برای ایشان ندارد و در قهر مردم نابود خواهند شد؛ اما اعتراض فتنه‌گران در ایران، اعتراض به مردم‌سالاری و رای و نظر مردمی بود که با لبیک به رهبر انقلاب و اعتماد به نظام مقدس اسلامی با حضور حداکثری، مهر تاییدی بر حقانیت این نظام زده بودند.
فتنه‌گران که نه تنها دیندار و خداجو نبودند بلکه بویی از انسانیت و آزادگی و مردانگی نبرده بودند و حتی به بیرق حسینی نیز رحم نکردند. به فرمان سران استکبار نه معترض به شمارش آرا، که معترض به وجود  اصل ولایت فقیه در قانون اساسی ایران اسلامی بودند؛ اصلی که در تمام این سال‌ها خاری در چشم دشمنان و برهم زننده تمامی نقشه‌های ایشان بوده است. آشوبگران و اغتشاشگرانی که با ادعای طرفداری از ایران، شعار نه غزه نه لبنان سر می‌دادند و البته مدتی بعد ناگهان متحول شده و از بهار عربی حمایت کرده و درخواست راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس و... را مطرح می‌ساختند و به این بهانه تلاش می‌کردند فتنه‌ای که مردم در نهم دی آن را نابود ساختند، احیا کنند که البته به فضل الهی و هوشیاری نظام اسلامی و مردم در این حرکت نیز ناکام ماندند.
اگر اوباما و دیگر سران نظام سلطه اعتراض مردم در این کشورها به رفتار پلیس و تبعیض و بی‌عدالتی را عملی مجرمانه می‌دانند قطعا برای افرادی که بدون عذر موجه و قانونی به رفتارهای مجرمانه دست می‌یازند، جز نابودی و اعدام حکم دیگری صادر نخواهند کرد و با این وصف مشخص نیست چرا به جای اصرار به قوه قضائیه ایران برای صدور حکم اعدام این فتنه‌گران، برای آزادی این مجرمان، بیانیه و حمایت‌نامه صادر می‌کنند؟