ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
همکاری نزدیک نهضت آزادی و آمریکا در زمینه حقوق بشر (پاورقی)
Research@kayhan.ir
تالیف: کامران غضنفری
طبق تصریح مهندس بازرگان، پیدایش جمعیت حقوق بشر در ایران، در مسیر استراتژی مشترک آمریکا با بازرگان و دوستانش صورت گرفته بود. لازم به توضیح است که در ادوار مختلف یک حکومت دیکتاتوری و وابسته، فاصلههایی در نظر گرفته میشود که طی آن از شدت استبداد و خشونت کاسته شده و با ایجاد فضایی ظاهراً آزاد ولی کاملاً کنترل شده و محدود، زمینههای انفجار و انقلاب عمومی از بین رفته و یا حداقل کاهش مییابد. این حرکتهای «اغفالی و ضد انگیزه ای» در کشورهای وابسته به آمریکا، غالباً سعی میشود که هم زمان با تغییر رؤسای جمهور از حزب جمهوری خواه به حزب دموکرات انجام گیرد. این تغییرات با توجه به زمینه ها و ضرورتهای اجتماعی سیاسی آن کشور خاص، اوضاع بینالمللی و موقعیت داخلی آمریکا، به اجرا در میآید. این سیاست که غالباً با فریبکاریهای زیرکانه و شیوههای پیچیده اعمال میشود، مؤثرترین راه برای حفظ منافع نامشروع آمریکا و جلوگیری از انقلابهای اجتماعی، شناخته شده است .1
آمریکا برای حفظ منافع استعماری خود در ایران، سعی نمود از طریق حکومت دست نشانده خویش با دادن آزادیهایی نسبی و مختصر و بهره برداری از ملی گراها و روشنفکران غربزده و وعدههای اصلاحات، از سطح خشم مردم کاسته، با ایجاد کانالهای انحرافی توجه مردم را از عوامل اصلی بدبختی ها و نابسامانیهای اجتماع خود منحرف سازد و بدین طریق از نضج گرفتن یک حرکت اسلامی انقلابی برای تغییر بنیادی نظام جلوگیری کند و حداکثر مردم را به تغییرات روبنایی در هیئت حاکمه و مجریان درجه 2 و 3 حکومت دلخوش و راضی نماید تا در پرتو آن، ژاندارم مطمئن خویش در خاورمیانه و منبع قدرت نفتی و اقتصادی بسیار مهمی را از دست ندهد. 2
در تاریخ 31 فروردین 1357، هیئت مؤسس جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر ، اعضای کمیته اجرایی خود را بدین شرح انتخاب کرد: مهندس مهدی بازرگان رئیس، دکتر علی اصغر حاج سید جوادی نایب رئیس، دکتر ناصر میناچی [مرتبط با سفارت آمریکا ] خزانه دار .
نفرات کمیته نیز عبارت بودند از: احمد صدر حاج سید جوادی، دکتر کریم سنجابی، دکتر عبدالکریم لاهیجی، و حسن نزیه [منبع اطلاعاتی سیا] .3
این تشکیلات از همان اوایل کار خود با یکی از عناصر اطلاعاتی آمریکا به نام ویلیام باتلر، ارتباط برقرار میکند. دکتر کریم سنجابی ماجرا را چنین نقل میکند :
« از طرف سازمان حقوقدانان بین المللی، شخصی به نام ویلیام باتلر وارد ایران شد و در منزل احمد صدر حاج سید جوادی که از رفقای بازرگان است، دعوتی از کمیته جمعیت طرفداران حقوق بشر به عمل آمد که در آنجا جمع شدیم. وقتی که بنده وارد آنجا شدم، دختر آقای مهندس بازرگان مترجم جلسه بود و انگلیسی را با روانی صحبت میکرد. متوجه شدم که این آقای باتلر در جمع رفقای مهندس بازرگان بیگانه نیست و با آنها از سوابق کارها و فعالیت مشترک شان صحبت میکند. از آنجا دریافتم که تشکیل این جمعیت ما مرتبط با سوابقی است و با دستگاههای خارج هم ارتباط دارد. از آن تاریخ به بعد، بنده در این جمعیت طرفداران حقوق بشر ایران شرکت نکردم. بخصوص در همان ایام، آقای مهندس مقدم مراغهای که یکی از اعضای کمیته این جمعیت بود، به منزل من آمد و چون نارضایتی مرا در باره عمل مهندس بازرگان تشخیص داد، صراحتاً به من گفت در ایامی که قبل از آغاز این مبارزات اخیر در آمریکا بوده، هر جا میرفته و با هر مقام آمریکایی که صحبت میکرده، آنها فقط اسم از آقای مهندس بازرگان میبردند». 4
خود مهندس بازرگان اعتراف میکند که ارتباط با ویلیام باتلر، زیر نظر دربار شاه بوده است :
« یک شب آقای باتلر از فرودگاه تهران به آقای دکتر لاهیجی تلفن کرده و میگوید در رابطه با کمیسیون حقوق بشر آمده و از شاه ایران اجازه و امکانات گرفته، میخواهد افرادی از مخالفین را ملاقات کند و حالا از شما میخواهم ترتیب ملاقات من با کسانی که اسم هایشان را میگویم ـ که غالباً یا تماماً در کمیته حقوق بشر بودند ـ بدهید. دربار [شاه] هم برای این کار یک ماشین در اختیارم گذاشته است. آقای دکتر لاهیجی بلافاصله یا فردای آن روز به بنده تلفن کردند و ترتیب این کار را دادیم» .5
از دیگر تلاشهای این جمعیت برای گسترش ارتباط با مقامات آمریکایی، میتوان به نامه آنان به «اشنایدر» معاون وزارت امور خارجه آمریکا در امور حقوق بشر، اشاره کرد که طی آن ضمن توضیح کشتار 17 شهریور، از اشنایدر درخواست شده در برقراری آزادی و حکومت قانون، ملت ایران را یاری دهد ! 6
بازرگان و همفکرانش در حالی از معاون وزیر خارجه آمریکا درخواست کمک در برقراری آزادی و حکومت قانون میکنند که اعلام حکومت نظامی و کشتار 17شهریور، با تحریک و حمایت خود دولت آمریکا صورت گرفته بود و این نهایت خامی و فقدان بینش سیاسی بازرگان و یارانش را نشان میدهد.
از سوی دیگر، طبق یک سند سرّی ساواک به تاریخ 30 شهریور 1357، ناصر میناچی خزانه دار جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر، در تماس با خبرنگار بی بی سی اظهار میدارد که با فرمانده حکومت نظامی به توافق رسیدهاند و به آنها [جمعیت دفاع از آزادی و حقوق بشر ] اجازه فعالیت داده شده است ! 7
ملاحظه میکنید که این به اصطلاح مدافعین آزادی و حقوق بشر، با فرمانده حکومت نظامی که دستانش به خون هزاران نفر از مردم مسلمان این کشور در شهریور 57 آلوده شده، برای فعالیت خویش به توافق میرسند ! در واقع به نظر میرسد که مأموریت بازرگان و دوستانش آن است که اذهان عمومی مردم را از جنایات و خیانتهای سران اصلی رژیم پهلوی منحرف نموده و آنان را به مسائل فرعی مشغول کنند.
یکی دیگر از اقدامات این جمعیت، برقراری تماس با ریچارد کاتم مأمور سازمان سیا، در سال 57 بود. عباس امیر انتظام در این مورد چنین میگوید:
«تاریخ صحیح آمدن آقای ریچارد کاتم به ایران را به خاطر ندارم ؛ ولی فکر میکنم اواخر آذر یا دی 1357 بود و من از طریق سازمان دفاع از حقوق بشر مطلع شدم. در جلسهای که ریچارد کاتم با اعضای این سازمان داشت، مرا هم دعوت کرده بودند. افرادی که در این جلسه حضور داشتند، عبارت بودند از آقای دکتر میناچی، آقای علی اصغر حاج سید جوادی، آقای مهندس نباتی، ریچارد کاتم و آقای استمپل [عنصر اطلاعاتی اداره سیاسی سفارت آمریکا ] ».8
با توجه به موارد فوق، میتوان به راحتی حدس زد که کلیه تحرکات جناب بازرگان و همفکرانش، زیر نظر سازمانهای اطلاعاتی آمریکا قرار داشته است.
منابع در دفتر روزنامه موجود است