توصیههای دو مدرس دانشگاه به معاون جدید سیما
اولویتهای استراتژی هوشمند در تلویزیون
محافظت از ذائقه مخاطب
دكتر علي اكبر رضايي، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي و دارنده عنوان مقاله برتر در کنفرانس جهانی مدیریت بحران (داووس سویس 2012) در گفت وگو با کیهان اظهار داشت: با توسعه و گسترش تکنولوژیهای تصویری انتقال اطلاعات، کار تلویزیون نسبت به گذشته بسیار سخت و پیچیده شده است. به همین دلیل هم تأثیرگذاری تلویزیون باید بطور مدام ارزیابی شود.
وی تصریح کرد: نیاز است در حوزه تلویزیون یک برنامه به مفهوم واقعی کلمه استراتژیک داشته باشیم. یعنی «سیما» باید این آمادگی را داشه باشد که در تحولات آتی در حوزه رسانه مدام خودش را با موقعیتهای جدید تطبیق دهد و در عرصه جنگ رسانه ای، پیروز میدان باشد.
نویسنده کتاب «آشنایی با اصول برنامهریزی و برنامهریزی فرهنگی» افزود: نکته دیگر بر میگردد به برنامههای عملیاتی. این برنامهها که رسانه به خصوص تلویزیون برای آینده خودش تصویب میکند، باید حالت شناور داشته باشد. یعنی علاوه بر برنامه مدون سالیانه، باید برنامهای هم تدوین شود که سیما را نسبت به تحولات و اتفاقات پیش رو تطبیق دهد.
رضایی گفت: از طرف دیگر ما در مواجهه و مقابله با توسعه روزافزون رسانههای فارسی زبان معاند هستیم که این شبکهها روی تغییر ذائقه مخاطب متمرکز هستند. این مسئلهای است که تلویزیون باید به شدت نسبت به آن مراقبت داشته باشد. یعنی «سیما» در عین حرکت بر مدار ارزشها و آرمانهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی باید از نبض جذابیت مخاطب نیز محافظت کند.
وی در پاسخ به این پرسش که سیما، چگونه میتواند در عین ایجاد جذابیت، از ابتذال در امان بماند، توضیح داد: ما با یک مثلث مواجهیم که سه ضلع آن عبارت است از: تکنولوژی، هنر و دانش. این سه ضلع است که چگونگی انتقال یک پیام توسط رسانه را تعیین میکند.
نویسنده کتاب «ارتباطات، افکار عمومی و جنگ روانی» افزود: همچنین در این زمینه با سه نظریه روبرو هستیم. یک نظریه که معتقد است رسانه باید به نیاز مخاطب خود معطوف باشد. رسانههای غربی عمدتا با این نظریه فعالیت میکنند. نظریه دیگر، شأن و مأموریت رسانه را فراتر از ذائقه مخاطب میداند و معتقد است، یک رسانه بدون توجه به ذائقه مخاطب، باید آنچه درست است را انجام دهد. یک نظریه بینابین هم وجود دارد که مبتنی بر هر دو نظریه است.
دارنده عنوان مقاله برتر در اولین کنفرانس ملی مهندسی فرهنگی همچنین گفت: هنر اصلی مدیریت سیما، همسانی و همپوشانی هر دو رویکرد است. چرا که اگر به نیاز مخاطب توجه نکند، او را از دست میدهد. از آن طرف، اگر صرفا متوجه جذب مخاطب باشد، از کارکرد اصلی صداوسیما در فرهنگسازی مطابق ارزشهای انقلابی و اسلامی دور میشود. آنچه سیما به آن نیاز دارد، استفاده از دانش و هنر است که هم فرایند جذب مخاطب را پیش ببرد و هم قدرت انتقال پیامهای ارزشی را در رسانه ملی حفظ میکند.
رضایی افزود: ما چنین تجربهای را در سینمای بعد از انقلاب اسلامی داشته ایم که بدون جذابیت کاذب، توجه و استقبال مخاطب انبوه را در پی داشته است. دلیل آن هم استفاده از دانش و هنر بود.
وی ادامه داد: کار رسانههای فارسی زبان این است که نیازهای غیرواقعی را تبدیل به نیاز واقعی کنند. کار صداوسیما باید برعکس این باشد. مدیریت رسانه با تدوین استراتژیهای هوشمند باید بتواند نیاز مخاطب را همراه خود کند.
نیاز سیما به پالایش
دکتر سید حسین علوی مدرس دانشگاه بینالمللی المصطفی و قائممقام خبرگزاری بسیج نیز در گفت وگو با کیهان، ضمن تأکید بر برخورداری سیما از نقاط قوت فراوان اظهار داشت: برای موفقیت مدیران جدید رسانه ملی و برای اینکه نقاط قوت صداوسیما بهتر به چشم بیاید، به نظرم باید برای رفع برخی از ضعفهااقدام اساسی شود.
وی اولویت اول برای ارتقای سیما را پالایش شبکههای درحال پخش معرفی کرد و توضیح داد: مدیریت سیما بیش از اینکه اولویت کمی داشته باشد اولویت کیفی دارد. سیما متأسفانه ظرفیتهایی را درست کرده که توانایی پر کردن محتوای متناسب با این ظرفیتها را ندارد. هم به لحاظ مادی و اقتصادی این کار به صرفه نبوده و هم به لحاظ معنوی منجر به خسران میشود. نمونه چنین وضعیتی را در برخی از شبکهها میبینیم. مثل شبکه نسیم. به همین دلیل هم برنامههای نامتناسب زیادی در آن پخش میشود. افزایش شبکهها، درصورت برخورداری از زیرساخت محتوایی لازم، اتفاق خوبی است، اما وقتی چنین زیرساختی فراهم نباشد، آفاتی را برای فرهنگ عمومی در پی خواهد داشت.
وی افزود: بسیاری از سریالهایی که در تلویزیون تولید میشوند یا فاقد ناظر کیفی با شناخت مبانی دینی است و یا اگر وجود دارد از سواد لازم برخوردار نیست و یا تقوای لازم را ندارد یا خطاهای زیادی دارد. تولید سریال با محتوایی فمنیستی، ساخت فیلم ضدایرانی «یک خانواده محترم» در یکی از مراکز سیما و سپردن تولید سریال مناسبتی به افرادی که سابقه حمایت از فتنه داشتهاند، نشانههایی از ضعف نظارت در سیما هستند.
علوی درباره بخشهای خبری سیما نیز گفت: ضمن تأکید بر اینکه مجموعه معاونت سیاسی و خبری صداوسیما یکی از سالمترین بخشهای رسانه ملی است اما باید گفت که بسیاری از اخباری که رسانههای دیگر مانور زیادی روی آنها میدهند، در صداوسیما مسکوت واقع میشوند. این درحالی است که سکوت رسانه ملی درباره برخی از اتفاقات،در جامعه سوءظن ایجاد میکند و موجب میشود، رسانههای ضدانقلاب وارد شده و مطابق میل خودشان آن اتفاقات را بازتاب دهند.
وی ادامه داد: امسال به نام سال فرهنگ نامگذاری شده است. باید صداوسیما در حوزه معضلات فرهنگی بهطور جدی تری وارد شود. معنای سکوت درباره برخی مسائل، تعامل با دولت نیست. صداوسیما باید از دولت در چارچوب منافع اسلام و انقلاب پشتیبانی کند.نتیجه سکوت رسانه ملی درباره برخی مسائل، بیخبری مردم درباره خیلی از اتفاقات است. به عنوان مثال بسیاری از مردم نمیدانند به چه دلیلی مجلس چهار بار وزاری پیشنهادی وزارت علوم را رد کرده است. چرا باید فیلم مربوط به یکی از این افراد در مجلس به نمایش در بیاید اما مردم ما این فیلم را از صداوسیما نبینند؟ باید صداوسیما روشنگری کند.علوی تأکید کرد: مشخص نیست که به چه دلیلی منتقدان توافق ژنو اجازه طرح نظرات خود در صداوسیما را نداشتند؟
این مدرس دانشگاه درباره پخش فیلمهای خارجی در سیما نیز گفت: من حرف اخیر نادر طالب زاده را تکرار می کنم که میگفت که شبکه المنار لبنان حتی یک فیلم یا انیمیشن هالیوودی پخش نمیکند. این یعنی برخورداری یک رسانه از استراتژی. ما شعار «مرگ بر آمریکا» میدهیم اما همزمان، فرهنگ آمریکایی را به خورد مردم کشورمان میدهیم.
وی همچنین با انتقاد از پخش پرحجم تبلیغات تجاری در سیما اظهار داشت: یکی از معضلات گسترش کمی شبکههای صداوسیما، این شده که برای اینکه هزینه این شبکهها تأمین شود به شرکتهای تجاری اتکا میشود و تبلیغاتی پخش میشود که با روح و روان مردم بازی میکنند و به فرهنگ مصرفی و سودگرایی در جامعه دامن میزنند.