پرده جدیدی از وفاق ملی!
دکتر انتظاری از انقلاب دفاع کرد دیکتاتورها برکنارش کردند
برکناری دکتر انتظاری استاد برجسته و انقلابی از ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به دلیل یک سهو لسان و مصونیت برخی چهرههای دانشگاهی با مواضع و عملکردی همسو با ضد انقلاب، پرده دیگری از تناقضات با ادعای وفاق ملی را عیان کرده است.
سرویس اجتماعی-
چند روز قبل بود که برنامه تلویزیونی «شیوه» میزبان مناظره دو استاد جامعهشناسی کشور بود. در یکسو «تقی آزاد ارمکی» چهره اصلاحطلب و در سوی دیگر «علی انتظاری» جامعهشناس انقلابی به بیان نظرات خود پرداختند.
در این بین شاهد برخی اظهارنظرهای عجیب از سوی دکتر ارمکی؛ از توهین به روحانیت با بیان اینکه «شما نمیتوانید جایی در کشور پیدا کنید که در آن روحانی و آخوند نباشد؛ آخر چرا آنقدر روحانی تولید میکنید؟!»، متهم کردن حاکمیت به دست داشتن در ماجرای موسوم به مسمومیت دانشآموزان در مدارس و شلیک ساچمه به معترضان در حوادث سال 1401، مارکسیستی دانستن انقلاب و حاکمیت جمهوری اسلامی و برخی چهرههای انقلابی و موارد دیگری بودیم، آن هم با ادبیات و استدلالهایی که از سطح یک استاد جامعهشناسی فاصله داشت. از سوی دیگر دکتر انتظاری در این برنامه، ضمن بیان پاسخهای مستدل به اظهارات دیگر مهمان برنامه به طرح دیدگاههای روشنگرانه در پاسخ به شبهات و دفاع از حاکمیت و انقلاب اسلامی پرداخت.
اما یکی دو روز بعد از پخش این برنامه خبری منتشر شد مبنی بر برکناری یکی از این دو مهمان برنامه «شیوه». شاید در نگاه اول گمان شود که دکتر ارمکی به دلیل توهین به روحانیت و انقلاب و تهمت زدن به حاکمیت، از کار برکنار شده است اما ماجرا کاملا متفاوت بود. خبر منتشر شده این بود: «برکناری دکتر انتظاری از ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی»!
علت این امر سهو لسان دکتر انتظاری در بخشی از برنامه «شیوه» و بهکارگیری ناخواسته یک کلمه درخصوص فوت مهسا امینی عنوان شد.
انتظاری در برنامه «شیوه» گفته بود: «در اعتراضات سال ۱۴۰۱، پیشبینی دشمن این بود که وقتی این اتفاق رخ میدهد و جوانان برای به قتل رسیدن یا کشته شدن یا نفله شدن یک دخترخانم کُرد سُنّی وارد میدان میشوند، نظام مجبور است که به خشونت متوسل شود.»
پس از این هم دکتر انتظاری با انتشار پیام عذرخواهی نوشت: «بعد از انعکاس گفتوگویی که در برنامه شیوه داشتم بعضی از هموطنان کُرد از واژهای که در مورد فوت خانم مهسا امینی به کار بردم گلایه داشتند... ضمن پوزش از همه عزیزان، کردستان و همه مردم کُرد را پاره تن خود میدانم و هرگز ناراحتی و گلایه ایشان را برنمیتابم. اگرچه در گفتاری که داشتم تلاش داشتم تا مسئله فوت را از منظر معترضان معرفی کنم، لکن باید در انتخاب واژگان دقت بیشتری میکردم و به عرف محلی خود اکتفا نمیکردم...».
کسانی که دکتر انتظاری را میشناسند اذعان میکنند که این جامعهشناس انقلابی و با سابقه علمی درخشان، چهرهای متین و دانشگاهی و به دور از حاشیه بوده و در کنار بیان صریح و مستند مواضع انقلابی خود هرگز از دایره اخلاق و ادب خارج نمیشود. با وجود اینکه عبارت به کار رفته شده یک سهو بیان بوده، عذرخواهی فروتنانه ایشان را نیز در پی داشت. با این حال برکناری وی از ریاست دانشکده علوم اجتماعی به علت یک عبارت ناخواسته و سهوی و نادیده گرفتن سوابق درخشان و خدمات فراوان ایشان، عجیب و تا حدی ناشی از یک رفتار دیکتاتورگونه و شاید انتقام از مواضع انقلابی ایشان به نظر بیاید.
چطور میشود مهمان دیگر برنامه شیوه با وجود آن حجم از توهین به روحانیت و انقلاب و تهمتهای ناروا به حاکمیت کاملا از مصونیت برخوردار بوده اما مهمان دیگر برنامه به علت یک خطای سهوی در کلام و با وجود عذرخواهی و توضیح از کار برکنار میشود؟!
جالب اینکه این روزها شاهد بازگشت به کار برخی اساتید زاویهدار و رخنه کرده در دانشگاه هستیم که در ماجرای اغتشاشات سال 1401 مشغول دمیدن در آتش فتنه و تهییج جوانان دانشگاهی بودند از جمله «شریفی زارچی» که مواضع و عملکرد او در آن ایام عیان و در دسترس است.
جالبتر اینکه همین فرد و طیف مدافع این افراد و رسانهها و چهرههای اصلاحطلب با سوءاستفاده از شعار وفاق ملی، خواستار بازگشت به کار یک استاد آزمایشی و پر حاشیه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران یعنی «محسن برهانی» هستند که علاوهبر طرح برخی مباحث به اصطلاح حقوقی در دفاع و تبرئه قاتلان جوانان بسیجی در اغتشاشات سال 1401 (که مورد نقد و اشکال و تعجب بسیاری از اساتید حقوقدان کشور شد)، سابقه توهین به یک شهید امر به معروف با به کار بردن همان لفظ «نفله» را نیز دارد.
برهانی که برای چند قاتل مانند قاتلان شهید عجمیان از عبارت رضوان الله علیهم استفاده کرده بود، درباره شهید غیرت، «حمیدرضا الداغی» جوان سبزواری که در دفاع از دخترانی که مورد تعرض قرار گرفته بودند، جان خود را به خطر انداخت و بر اثر ضربات چاقو به شهادت رسید، لفظ «نفله» را بهکار برده و در دفاع مشروع دانستن کار وی تردید وارد کرده بود. او نوشته بود: «دفاع در موقعیت خطر، دارای احکام پیچیده فقهی است که بخش مهمی از آن -برخلاف حقوق- ناظر به عنصر روانی مدافع است. اگر شخص این موازین را رعایت نمود و جان خود را از دست داد به مقام شهادت نائل میآید و الا خود را نفله کرده است و استحقاق هیچ مدحی را ندارد.»
تناقض عجیب مدعیان امروز وفاق ملی این است که یک استاد و محقق دانشگاهی را برای استفاده از واژهای مستحق برکناری میدانند اما استاد آزمایشی دیگری را با وجود به کار بردن همان واژه درخصوص یک شهید امر به معروف و با وجود دیگر مواضع دشمن شادکنش مستحق بازگشت به دانشگاه!
البته ماجرای کنار گذاشتن برهانی از دانشگاه تهران نیز علیرغم همه هجمه رسانهای و جوسازیهای خود او ربطی به این اظهارنظرها نداشت و بر اساس یک گردش کار اداری از آنجا که عضویت برهانی در هیئت علمی دانشگاه تهران آزمایشی بود و با درخواست وی برای رسمی شدن بهدلیل نیاوردن نصاب و امتیاز لازم موافقت نشده بود از دانشگاه کنار گذاشته شد که این ماجرا به سال 97 بازمیگشت و پس از چند سال اجرا شد.
همه این موارد نشان میدهد که گویا برخی به دنبال این هستند که هزینه دفاع از انقلاب را برای اساتید و چهرههای انقلابی بالا ببرند. در غیر این صورت چرا باید در یک اقدام متناقض با شخصیتی دانشگاهی مانند دکتر انتظاری به علت یک بیان سهوی و با وجود سالها خدمت و دفاع از انقلاب چنین برخوردی شود؟
انتظار یک پاسخ از رئیسجمهور
جالب اینکه دیروز دکتر پزشکیان رئیسجمهور محترم در نشست مشترک اعضای هیئت دولت و اعضای شورای عالی قضائی اظهار داشت: «موکدا از اعضای دولت خواستهام اگر به قصوری برخوردند، از آن عبور و اگر هم تقصیری مشاهده کردند، دنبال مچگیری نباشند بلکه همان زمان به مقصر تذکر دهند تا مسیر خود را اصلاح کند. اگر ما از قصور و تقصیری که قابل گذشت است، نگذریم، خود را در برابر خدا قرار دادهایم.»
حال باید این سؤال را از جناب رئیسجمهور پرسید که آیا این برخورد ناخوشایند با یک استاد با سابقه و انقلابی همچون دکتر انتظاری را در راستای همین اعتقاد خود به عبور از قصور میدانند؟!