حلقومهای دستساز (نگاه)
کسانی متحیر ماندهاند که چرا برخی مدعیان آزادی و حقوق بشر، در برابر نسلکشی بینظیر اسرائیل در غزه، و سرکوب دانشگاهیان معترض در آمریکا و اروپا سکوت کردهاند.
نه بر سلبریتیهای مزدور حرجی است، و نه بر دست پروردگان غرب. ژان پل سارتر، در مقدمه «مغضوبین روی زمین»
(اثر فرانتس فانون) درباره این دستپروردگان مینویسد:
«ما رؤسای قبائل، خانزادهها، پولدارها و گردنکلفتهای آفریقا و آسیا را میآوردیم چند روزی در آمستردام، لندن، نروژ و پاریس میچرخاندیم، لباسهایشان عوض میشود، روابط اجتماعی تازهای یاد میگرفتند...
آرزوی اروپایی شدن را در دلهایشان به وجود میآوردیم. بعد اینها را به کشورهای خودشان پس میفرستادیم. کشورهایی که درِ آنها برای همیشه به روی ما بسته بود، ما در آنها راه نداشتیم، ما دشمن بودیم.
روشنفکرانی را که درست کرده بودیم، فرستادیم به کشورهایشان. بعد فریاد میزدیم برادری، انسانیت. بعد میدیدیم پژواک صوت ما از دهان همین روشنفکرها - عین سوراخ آب حوض- پس میآید... انعکاس درست و وفادارانه صوت خودمان را از حلقومهایی که درست کرده بودیم، میشنیدیم.
مطمئن شده بودیم هرگز کوچکترین حرفی برای زدن، به جز آنچه در دهانشان میگذاشتیم، ندارند بلکه حتی حق حرف زدن را از مردم خودشان هم گرفتهاند».
محمد ایمانی