ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
عزل امینی چگونه رقم خورد ؟
Research@kayhan.ir
تألیف: کامران غضنفری
طرح "انقلاب سفيد" معروف در مسافرت شاه به آمریکا و دیدار با کندی ريخته شد و شاه کوشيد تا آمريکائيها را راضي سازد تا اميني را کنار گذارند و با مهرههائي که خود او معرفي ميکند به ادامه اصلاحات بپردازد.
البته باید توجه داشت که "اصلاحات ارضي" و "انقلاب سفيد" طرح يکي از مشاورين امنيت ملي آمريکا به نام "والت ويتمن روستو" بود. وي يک يهودي عضو شوراي روابط خارجي آمريکا و رئيس " شوراي برنامهريزي وزارت امور خارجه آمريکا " بود. روستو در زمان رياست جمهوري کندي، يک سلسله اصلاحات اقتصادي و بهويژه برنامه "اصلاحات ارضي" را براي کشورهاي تحت سلطه آمريکا در خاورميانه و آسياي جنوبشرقي و آمريکاي لاتين طراحي کرد. 26
شاه که از اميني بهعنوان سپري براي منحرفکردن انتقادات از خودش استفاده کرده بود، زير پاي نخستوزير خود را خالي کرد تا راه را براي منصوبکردن يک جانشين سياسي که استقلال کمتري داشته و وفادارتر باشد، هموار سازد. (27)
اميني پس از چهارده ماه نخستوزيري، به علت اختلاف با شاه بر سر بودجه ارتش، در شانزدهم تيرماه 1341 مجبور به استعفاء گرديد و روز بعد "امير اسدالله علم" به نخستوزيري منصوب شد. (28) شاه براي علم دو هدف تعيين کرد: فرونشاندن مخالفتهاي روز افزون با اصلاحات ارضي، و اجراي برنامهاي که با تبليغات فراوان "انقلاب سفيد" يا "انقلاب شاه و مردم" ناميده شد. (29)
اشرف پهلوي در اين باره ميگويد:
" برادرم که سالها حامي و پشتيبان سرمايهداران و مالکين بود، ناگهان به راهنمائي آمريکا تصميم گرفت نقش يک رهبر اصلاحطلب را بازي کند و برنامه انقلاب سفيد و اصلاحات ارضي را به آن جهت پياده کرد تا خود را طرفدار زارع و کارگر و طبقه محروم اجتماع نشان بدهد." (30)
کندي براي حمايت از شاه و دولت جديد، در تاريخ سوم شهريور 1341، معاون خود (ليندون جانسون) را به ايران فرستاد. نخستوزير و جمعي از اعضاي کابينه از وي استقبال کردند و جانسون هم در فرودگاه مصاحبهاي کرده و از اصلاحاتي که دولت علم در دست اجرا داشت، حمايت کرد. (31)
جانسون در رأس يک هيئت بلندپايه و به همراه همسر و دخترش به ايران آمد و مدت سه روز در تهران اقامت نمود و طي اين مدت چند بار به ديدار شاه و اسدالله علم رفت و پيرامون برنامههاي مورد علاقه آمريکا و در دست اجراي رژيم پهلوي رهنمودهايي به آنان داد و کوشيد تا زمينه را براي اجراي نظرات آمريکا، بيش از پيش مهيا سازد. جانسون با دو پيام ويژه وارد تهران شد. نخست آن که دولت آمريکا قصد سرنگوني و تغيير رژيم سلطنتي را ندارد و شاه را براي اجراي سياستهاي مورد نظر خود مناسب ميداند و دوم اين که، شاه بايد اجراي سياستهاي اعلام شده را تسريع بخشد. (32)
اما اصلاحات ارضي برعکس ادعاهاي شاه، موجب فقيرتر شدن خانوادههاي کشاورز گرديد. بهطوريکه يک خانواده کشاورز بين هزار تا هزار و دويست ريال درآمد ماهيانه داشت. لذا کشاورزان به سرعت به شهرهاي بزرگ رو آوردند و جذب پروژههاي مختلف، بهويژه در بخش ساختماني دولتي و خصوصي و پروژههاي شهري شدند که به حد وفور به نيروي کار نياز داشت. در نتيجه، معضل شهرنشيني به يک معضل اساسي جامعه ايران بدل شد. (33)
اما به راستي اهداف واقعي سياست اصلاحات ارضي که آمريکا به دنبال پيادهکردن آن بود، چه بودند؟
اصلاحات ارضي ايران در دهه 1340، در واقع بخشي از سياست جهاني امپرياليسم به شمار ميرفت. جامعه روستايي ايران در سالهاي قبل از 1341، حدود هفتاد درصد کل جمعيت کشور را در بر داشت و بهصورت جامعه بسته خودکفايي بود که علاوه بر نيازهاي خويش، نيازهاي غذايي کل کشور را تامين ميکرد. آمريکا براي تحکيم سلطه خويش در ايران، نياز داشت تا به طريقي نفوذ خود را در اين بخش عظيم جمعيت کشور نيز گسترش دهد. در تعقيب اين سياست، آمريکا با هدف تخريب کشاورزي و در نتيجه ايجاد وابستگي غذايي و ايجاد بازار مصرف گستردهتر کالاهاي وارداتي، از همان سالهاي نخست پس از کودتا، به دنبال درهم ريختن پايههاي نظام کشاورزی خود اتکا در ایران بود. (34)
ارتشبد فردوست نيز در اين زمينه ميگويد:
"در نتيجه سياست اصلاحات ارضي، قنوات رو به خشکي رفت و دهات تقسيم شده رو به خرابي گذارد. رعيت سابق هم با امکانات کم و اراضي کوچک و قطعه قطعه نتوانست توليد کند و از حمايت مالي مالک هم برخوردار نبود. هم زمان با فقر روستاييان، انواع پروژههاي دولتي با دلارهاي نفتي شروع شد و روستاييان فقير را جذب شهرها و مناطق پروژهها کرد. اين دقيقاً يک طرح آمريکايي بود که ايران را محتاج واردات گندم از آمريکا نمايد که عملي هم شد ... ملاحظه ميشود که آمريکاييها راههاي متعددي براي ايجاد بازار فروش محصولات خود دارند و "اصلاحات ارضي" محمدرضا، يکي از اين راهها بود. "
مجله اکونوميست نیز طي گزارشي در سال 1978 نوشت:
"ايران که قبل از "انقلاب سفيد" قسمتي از محصولات کشاورزي خود را صادر ميکرد، در سال 1977 مبلغ 6/2 ميليارد دلار (معادل سيزده درصد درآمدهاي نفتي) را صرف واردات محصولات کشاورزي کرد." 35
اوضاع بر اين منوال پيش ميرفت تا اينکه در مهر ماه 1341، هيئت دولت در غياب مجلسين، لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي را به تصويب رساند و بحران ديگري در کشور ايجاد
کرد.
پاورقی