kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۷۴۷۷
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۷
کیهان بررسی کرد

سهم رسانه‌های مدعی اصلاحات در خون‌های ریخته‌شده

در حالی ‌که مدیران نشریات طیف مدعی اصلاحات باید پاسخگوی عملکرد خود در همصدایی با جریان معاند و ضدانقلاب در جریان اغتشاشات اخیر و تلاش برای حمایت و تطهیر اغتشاشگران باشند، در جای طلبکار نشسته و به بازداشت خبرنگاران خود که همکاری برخی از آنها با سرویس‌های جاسوسی آشکار شده معترض شده‌اند.
 
 
 
سرویس سیاسی- 
 
در روزهای گذشته اعلام خبر بازداشت دوتن از خبرنگاران روزنامه‌های زنجیره‌ای اعتماد و شرق موجب شده تا طبق معمول مدیران این نشریات با ژستی طلبکارانه به فضا‌‌سازی علیه قوه قضائیه و نهادهای امنیتی بپردازند و با استدلالات و ادعاهای مضحکی همچون جای «روزنامه‌نگار در زندان نیست»، «خبرنگاران ما صدای بی‌صداها بودند»، «به بند کشاندن دلسوزان نه منطقی است و نه اخلاقی» و... خبرنگاران بازداشت شده خود را تبرئه یا تطهیر کنند. 
در همین رابطه «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «چرا بازداشت؟» نوشت: «تردیدی وجود ندارد که هیچ‌کس به اندازه متولیان رسانه‌های فرامرزی از این اتفاق خوشحال نمی‌شوند، چون بیشترین و شاید تنها‌ترین سودبرنده آنان هستند.»
ادعای عجیب مدیرمسئول اعتماد 
همچنین مدیر مسئول اعتماد نیز در واکنش به بازداشت خبرنگار سیاسی این روزنامه در مطلبی وی را یکی از شریف‌‌ترین روزنامه‌نگاران که تلاش کرده صدای محرومان را به مسئولان برساند خواند و مدعی شد: «در همه ۲۰ سال، رويكرد «اعتماد» بر سه استراتژي مشخص استوار بوده است: رويكرد اصلاحي به امور و مرزبندي جدي با جريان برانداز، نقد دولت‌ها و نهادهاي مسئول در كشور و حفظ تماميت ارضي كشور و مرزبندي جدي با تجزيه‌طلبان.»
پیش از این نیز مدیرمسئول روزنامه شرق از دیگر نشریات زنجیره‌ای طیف مدعی اصلاحات در واکنش به بازداشت خبرنگار خود مدعی شده بود که اینها خبرنگار هستند و کار خبری خود را کرده‌اند و خبرنگار بازداشت شده همه امور را با هماهنگی او انجام می‌داده است که البته کمی بعد تصاویر خبرنگار مذکور در دوره آموزشی عملیات روانی سازمان جاسوسی آمریکا منتشر شد. 
نکته قابل تامل اینکه ادعای مدیرمسئول روزنامه اعتماد در‌باره مرزبندی جدی با جریان برانداز و تجزیه‌طلبان در حالی است که در پی بازداشت خبرنگار این روزنامه‌های رسانه‌های معاند‌، ضدانقلاب و تجزیه‌طلب به‌صورت هماهنگ به این اقدام دستگاه‌های امنیتی واکنش نشان داده و ضمن اعتراض به بازداشت خبرنگاران اصلاح‌طلب مدعی شدند: «با وجود همه محدودیت‌ها و تهدیدها روزنامه‌نگاران مستقل در ایران همچنان برای انجام وظیفه اصلی‌شان که اطلاع‌رسانی بدون سانسور است تلاش می‌کنند.»
چرایی اعتراض رسانه‌های معاند
به بازداشت خبرنگاران اصلاح‌طلب
نوع واکنش رسانه‌هایی از جمله بی‌بی‌سی فارسی و اینترنشنال، این سؤال را در افکارعمومی ایجاد کرد که چرا این رسانه‌ها که در دشمنی با مردم ایران از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کنند، از بازداشت این افراد عصبانی و ناراحت هستند؟! پاسخ را باید در عملکرد این به اصطلاح خبرنگاران و رسانه‌های اصلاح‌طلب جست‌وجو کرد.
در شرایطی که زمینه بحران‌‌‌سازی از مسائل و حوادث عادی با هدف ایجاد فشار روانی، اضطراب و خشم انباشته، سیاه‌نمایی از همه شئون حکومت و کشور و ایجاد نفرت نسبت به وطن‌، ناامید‌‌سازی از بهبود اوضاع، به‌خصوص اوضاع اقتصادی و معیشتی و بزک کردن دشمنان اصلی و واقعی کشور و جایگزین کردن دیگران به‌عنوان دشمن به‌عنوان سه محور اصلی عملیات روانی علیه ملت ایران در دستورکار رسانه‌ها معاند قرار گرفته‌، آنها مدت‌هاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکرده‌اند در این مسیر قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت که در ادبیات استراتژیک غربی‌ها به‌ویژه آمریکایی‌ها «شبکه همکار غرب در ایران» نامیده می‌شوند. 
در همین راستا نگاهی کلی به مواضع رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی نشان می‌دهد که این جریان رسانه‌ای چگونه در تلاش برای تکمیل پروژه عملیات روانی دشمن علیه ملت ایران به‌صورت روزانه با انتشار اخبار دروغ و سانسور اخبار مثبت در جامعه یأس‌آفرینی و با القای بن‌بست در آینده کشور شکاف میان مردم و حاکمیت را دنبال می‌کنند.
همچنین رسانه‌های اصلاح‌طلب که در روزهای پرفراز و نشیب کشور همیشه بر آتش ناامنی‌ها هیزم ریخته‌اند در جریان اغتشاشات اخیر نیز به یکی از منابع عملیات روانی علیه نظام و تهییج و تحریک مردم برای موضع‌گیری تبدیل شده و تمامی توان خود را به‌کار گرفتند تا با دروغ‌پردازی و شبهه‌افکنی همسو با معاندین‌، براندازان و تجزیه‌طلبان بر شعله این آشوب‌ها و اغتشاشات بیفزایند. 
فصول مشترک رسانه‌های اصلاح‌طلب
با معاندین، ضدانقلاب و تجزیه‌طلبان
در تشریح فصل مشترک رسانه‌ای جریان اصلاح‌طلب و جریان معاند، ضدانقلاب و تجزیه‌طلب، چند سرفصل بسیار مهم وجود دارد که عبارتند از: «اصرار بر به‌کارگیری کلیدواژه «اعتراض» و انکار «اغتشاش» و «آشوب»»، « کشته‌سازی»، «نفرت‌پراکنی علیه مدافعان امنیت»، «تردید‌افکنی در فعالیت گروهک‌های تروریستی از جمله داعش»، «ضریب دادن به تجمعات اعتراضی در دانشگاه‌ها با چاشنی مظلوم‌نمایی»، «سوءاستفاده از دانش‌آموزان و نوجوانان»، «تمرکز بر گسل‌های قومیتی»، «نفی تجزیه‌طلبی»، «تمرکز بر گسل جنسیتی و القای تحقیر سیستماتیک زنان در ایران»، «باور‌سازی گسترده بودن اغتشاشات در سطح کشور و القای مخالفت اکثریت مطلق مردم ایران با جمهوری اسلامی» و «سانسور حضور چشمگیر مردم در تشییع شهدا و راهپیمایی ۱۳ آبان». 
با این حال مدیران رسانه‌های طیف مدعی اصلاح‌طلبی با انکار این همصدایی و با سرپوش گذاشتن بر عملکرد دشمن شادکن خود، مدعی مرز‌بندی با جریان برانداز و تجزیه‌طلب هستند و خبرنگاران بازداشت شده خود را نیز دلسوز مردم و صدای بی‌صدایان می‌خوانند. 
جرم بزرگ‌تر زمینه‌‌سازی برای جنایت
در پوشش فعال رسانه‌ای
بریدن گلوی مأمور پلیس، آتش زدن مدافعان امنیت، شکنجه طلبه بسیجی‌، بستن خیابان‌، ایجاد ارعاب برای کسبه و بازاریان با هدف اعتصاب اجباری که همگی از مصادیق ارتکاب جرم و جنایت است تنها بخشی از خروجی و نتیجه تلاش سه‌ماهه رسانه‌های طیف مدعی اصلاحات برای ضریب دادن و اعتباربخشی به اغتشاشات بوده است. 
بنابراین جرم بزرگ‌تر و جنایت عظیم‌تر، را کسانی مرتکب شده‌اند که تحت عناوینی همچون فعال سیاسی، روزنامه‌نگار و... زمینه این جنایات را فراهم کرده و در ادامه نیز به تطهیر و تبرئه جانیان و آدم‌کُشان اغتشاشات اخیر پرداختند. 
از طرفی مردم امید دارند با قاطعیت دستگاه قضایی کسانی که در پوشش فعالیت رسانه‌ای با مواضع و دروغ‌پراکنی‌های خود بسترساز این همه آشوب و شرارت و خسارت و به زمین ریختن خون‌های پاک جوانان کشور توسط مشتی اغتشاشگر غافل یا جاهل و یا مزدور شدند احضار و بازخواست شوند چرا که اگر این بستر‌سازی‌ها نبود، هیچ‌گاه شاهد آنچه که بودیم‌، نبودیم!