درباره شهید مطهری و حسینیه ارشاد
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«نامبرده بالا (شیخ مرتضى مطهرى) تعریف کرده است که بعد از دستگیرى عدهاى از دانشجویان در جلوى حسینیه ارشاد، مأمورین ساواک او را نیز بازداشت کرده و در زندان لباسهایش را درآورده و به او ناسزا گفته و فوقالعاده بدرفتارى کردهاند و به مدت 40 ساعت نور پروژکتور به چشمهایش انداخته و او را بىطاقت ساخته و سرانجام سؤال کردهاند: شما چرا اجازه مىدهید در حسینیه ارشاد چنین برنامههایى اجرا شود؟ مطهرى در پاسخ گفته است من مدت سه سال است که هیچگونه مداخلهاى در امور حسینیه ارشاد ندارم...
نظریه یکشنبه: همان طور که قبلاً به استحضار رسیده است، شیخ مرتضى مطهرى مدتى است به حسینیه ارشاد نمىرود و تاکنون چندین جلسه با شرکت او و دکتر محمد جواد باهنر، سید محمدحسینى بهشتى و شیخ علىاکبرهاشمى رفسنجانى و بعضا سید ابوالفضل موسوى زنجانى با عدهاى از گردانندگان حسینیه انجام شده، لیکن طرفین براى بازگرداندن مطهرى و سایر روحانیون مزبور به توافق نرسیدهاند...»
این بخشی از سند ساواک درباره دستگیری استاد مطهری به تاریخ 26 آبان 1351 و به بهانه تظاهرات دانشجویان در مقابل حسینیه ارشاد و تعطیلی آن بود. در حالی که بنا به اذعان کارشناس ساواک، استاد مطهری علی رغم وساطت برخی از یاران و دوستانش به حسینیه ارشاد نمیرفته است. برای دریافتن اینکه علیرغم این واقعیت، چرا ساواک شاه برای تظاهرات حسینیه ارشاد و به بهانه تعطیلی آن، به جای افرادی که در همان زمان در آنجا فعال بودند، استاد مطهری را دستگیر نمود، بایستی به ارتباط آیتالله مرتضی مطهری و حسینیه ارشاد نگاهی اجمالی بیندازیم.
حسینیه ارشاد با سابقه موثر در تجمع و تربیت و پرورش نسل انقلابی و مبارز در روزگاری تاسیس شد که کاخهای جوانان از جمله در حدود صد متری جنوب شرقی همین حسینیه و همچنین کابارهها و دانسینگها و مراکزی از این دست، نسل جوان را به فساد و فحشا و بیخبری فرا میخواند. اما سخنرانان و خطیبان دینی آنچنان نسل جوان اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 را جذب کردند که جلسات سخنرانی و میزهای کتابخانه و نمازهای جماعت حسینیه ارشاد مملو از جوانان و دانشجویان شد و در تعطیلیاش توسط ساواک به تاریخ 26 آبان 1351 همین جوانان تظاهرات برپا ساختند و به حبس و زندان رفتند.
اگرچه نام حسینیه ارشاد همواره با نام مرحوم دکتر علی شریعتی همراه بوده اما به شهادت اسناد و شواهد مستند و معتبر کسی که این محل را به مکان درس و سخنرانی و کانون انقلاب و مبارزه تبدیل ساخت، استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری بود.
حضرت آیتالله خامنهای درباره نقش استاد مطهری در تاسیس و رشد حسینیه ارشاد گفتهاند:
«... اما مسئلة شرکت ایشان[استاد مطهری] در حسینیة ارشاد نباید گفت «شرکت»، باید گفت «مؤسس». ایشان مؤسس (حسینیه) ارشاد است. آن وقتی که در تهران جلسات مذهبی درست و حسابی و منظمی نبود، چند نفر به فکر افتادند که یک کار این جوری بکنند. عنصر اصلی هم آقای مطهری بود و آقای همایون که بانی مالی آنجا بود جزو پیشقدمان این کار بودند.... و این شد حسینیه ارشاد و از گویندگان دعوت کردند...»1
این واقعیت تنها مورد تاکید یاران و همراهان استاد شهید قرار نگرفته بلکه حتی آنان که باعث شدند، آیتالله مطهری با دلخوری و ناراحتی، موسسه و مرکزی را که سالها با خون دل به بار نشانده بود، ترک کند نیز به این حقیقت معترف شدند. از جمله ناصر میناچی که اینگونه به نقش استاد مطهری در شکلگیری حسینیه ارشاد اذعان داشته است:
«... در ابتدای تاسیس حسینیه ارشاد (سال 1344) که هنوز در این ساختمان جدید نبودیم و در سراپردهای در همین خیابان قبا جلسات مذهبی و سخنرانیها را برپا میکردیم، چندان کسی را نمیشناختیم که برای سخنرانی دعوت کنیم، مرحوم شاهچراغی که نمازهای جماعت را برپا میکرد، استاد مطهری را به ما معرفی کرد و استاد مطهری بود که در واقع برنامهها و جلسات سخنرانی حسینیه ارشاد را به راهانداخت. ایشان از افرادی مانند شهیدهاشمی نژاد، مرحوم محمد تقی شریعتی و برخی دیگر برای سخنرانی دعوت میکرد و آن افراد هم به حساب شناختی که از استاد داشتند به این مرکز میآمدند. خود استاد هم سلسله سخنرانیهایی را شروع کردند...»2
در اسناد ساواک گزارشهای بسیاری درباره سخنرانیهایی که استاد مطهری در حسینیه ارشاد ایراد کرد، وجود دارد و از جمله نشان میدهد در حالی که در تاریخ 28 فروردین 1346 برای درخواست مجوز موسسه خیریه تعلیماتی و تحقیقات علمی و دینی حسینیه ارشاد از ساواک استعلام شده، گزارش ساواک از اولین سخنرانی استاد مطهری به تاریخ 16 اردیبهشت 1346 حکایت دارد.
میناچی در ادامه اظهاراتش درباره نقش شهید مطهری در حسینیه ارشاد گفته است:
«... استاد مطهری در واقع یکی از اعضای هیئتمدیره حسینیه ارشاد بود و تمامی برنامههای فرهنگی اینجا زیر نظر ایشان قرار داشت. هم ایشان بود که در سال 1347 دکتر علی شریعتی را برای سخنرانی در مراسم گرامیداشت آغاز پانزدهمین قرن بعثت پیامبر اکرم (ص) که مبتکر و بانیاش خود استاد بود، دعوت کرد و بعد هم دو مقاله دکتر را در کتابی که به همین مناسبت از مجموعه مطالب دانشمندان و صاحبنظران جهان اسلام گردآوری کرده بود، به چاپ رسانید و مرحوم شریعتی را به علاقهمندان شناساند...»3
خود مرحوم دکتر شریعتی هم در بازجوییهای ساواک که در پروندهاش موجود است، نوشته است:
«... از طریق آقای مطهری که خراسانی هستند و با آثار و افکار من آشنا و در ضمن مسئول برنامههای دینی و علمی ارشاد، از من برای سخنرانی دعوت کردند و من برای اولین بار در برنامههای چهاردهمین قرن بعثت که ارشاد برگزار کرده بود، یک سخنرانی کردم...»
به جز دعوت از سخنرانان و اساتید آگاه و توانا، وجه دیگر فعالیتهای استاد مطهری در حسینیه ارشاد، راهاندازی بخش انتشارات آن بود که با چاپ و انتشار متن سخنرانیها و یا مطالب آموزشی و تحقیقی درباره اصول و عقاید اسلامی، سهم مهمی در آگاهی نسل جوان آن روز ایفا نمود. دکتر ناصر میناچی در این باره نیز گفته است:
«... استاد مطهری همچنین سازمان انتشاراتی در حسینیه ارشاد به وجود آورد که کتابهای بسیار مفیدی تماما به نظر و مدیریت خود ایشان منتشر کرد که منشاء اثر زیادی در بین جوانان بود. استاد مطهری به هیچ وجه حاضر نمیشدند که از نظر حفظ اعتبار حسینیه و حیثیت علمی آن، هر سخنرانی را از نوار استخراج کرده و به چاپ برسانند. حتی سخنرانیهای خودشان را هم دست چین کرده و چند تا از آنها را تشخیص دادند که برای چاپ و انتشار کتاب مناسب است مثل عدل الهی، جاذبه و دافعه علی، جهان بینی اسلامی، کتاب حجاب و امثالهم...»4
متاسفانه علی رغم تمامی این فعالیتها، استاد مطهری انحرافاتی در مدیریت حسینیه ارشاد عمدتا از سوی خود ناصر میناچی مشاهده کرده که طی نامههایی از 27 دیماه 1347 تا 6 مهرماه 1350 به آنها اشاره نمود. اما با عدم رفع انحرافات مذکور، بالاخره علیرغم میل باطنی خود ناچار از ترک آنجا شد. متاسفانه میناچی درباره آن اختلافات سکوت کرد ولی اسنادی که از خود استاد و دیگران حتی دکتر شریعتی باقی مانده، نشانگر آن است که مطهری تنها دغدغه عدم انحراف حسینیه ارشاد از اهداف اولیهاش را داشت.
او در نامهاش به رئیسهیئتمدیره حسینیه ارشاد، محمد همایون به تاریخ 27 دی ماه 1347 نوشت:
«... برای این بنده تردیدی باقی نمانده که روش خودسرانه و تصمیمات فردی آقای میناچی این موسسه را به سقوط قطعی خواهد کشاند و امیدهایی را که در نسل جوان به وسیله این موسسه به وجود آمده، تبدیل به نوعی سرخوردگی و بلکه بدبینی به هر موسسه دینی خواهد کرد... مخالفتها و کارشکنیهای معزیالیه با هرگونه تقسیم مسئولیت و نظم داخلی و با هر اقدام مفید و عمیق در سطح احتیاجات طبقات تحصیلکرده و تمایل شدید او به اینکه موسسه را بهصورت یک موسسه جنجالی و توخالی درآورد، دلیل روشنی براین مدعاست....»
استاد مطهری همچنین در تاریخ 17 اسفند 1349 نامهای به دکتر شریعتی نوشت و در آن اظهار داشت:
«... من در هیچ یک از پیشنهادات خودم برای خود هیچگونه امتیازی نخواستهام و همه برای مصلحت موسسه است که از صورت یک بنگاه خصوصی و فردی درآید و جنبه عمومی و مفید پیدا کند...»
شاید از همین رو بود که وقتی استاد مطهری از حسینیه ارشاد رفت، دکتر شریعتی گفت:
«با رفتن آقای مطهری، حسینیه از روح واقعا خالی شد... وقتی آقای مطهری گفت من نمیآیم من دیدم که همه آرزوهای من تمام شد...»5
استاد مطهری از حسینیه ارشاد رفت ولی همه آثارش در آن باقی ماند، آثاری که هنوز هم حکایت تلاشها و رنجهای استاد را برخود دارند. شاید از همین رو بود که وقتی ساواک در 26 آبان 1351 حسینیه ارشاد را تعطیل و تظاهرات مقابلش را سرکوب کرد، برای انتقام به سراغ استاد مطهری رفت که 3 سال بود دیگر در حسینیه مسئولیت و سخنرانی نداشت و او را از منزلش به بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری کشانید و زیر شکنجه قرار داد ولی به مدیران حسینیه و البته دکتر شریعتی کاری نداشت.
و دریغ که وقتی پس از پیروزی انقلاب در اسفند 1357 پس از 6 سال حسینیه ارشاد بازگشایی شد، در مراسم گشایش مجدد آن، کوچکترین نامی از استاد مطهری و خدماتش به آن موسسه به میان نیامد!
استاد مطهری بعد از حسینیه ارشاد مانند آنچه پیش از آن نیز انجام میداد، کلاسها و سخنرانیها و مجالس خود را در مساجد و دانشگاهها و انجمنهای مهندسین و پزشکان و بسیاری از محافل مردمی و روشنفکری برگزار کرد و کتابهایش را به چاپ رساند که از این بابت صدها هزار تن از جوانان و علاقه مندان نسل ما در جریان نهضت فرهنگی انقلاب قرار گرفتند. سخنرانیهای او که از سال 1334 در دانشگاه تهران تدریس کرد و سالها رئیسدپارتمان فلسفه این دانشگاه بود در نسل جوان و دانشگاهی تاثیر بسزایی داشت، چنانکه وقتی در سال 1354 توسط ساواک از تدریس در دانشگاه محروم شد، بازهم کتابها و جزوات و مجالس و کلاسهای خصوصیاش در آن سالهای سکوت و خفقان، مورد درخواست هزاران نفر بود.
____________________________
1- استاد مطهری، دکتر شریعتی و حسینیه ارشاد از زبان رهبر معظم انقلاب- ماهنامه آموزشی، اطلاعرسانی معارف- موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی 2- مجموعه مستند «محراب انقلاب» – قسمت پنجم – شبکه قرآن – 16 بهمن 1384 3- همان 4- همان 5- استاد مطهری، دکتر شریعتی و حسینیه ارشاد از زبان رهبر معظم انقلاب- پیشین