kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۳۴۱۰
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۱
تلاش غربگراها برای تزریق ناامیدی

سانسور پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها مأموریت رسانه‌های مدعی اصلاحات

مشکلات پیش آمده برای آب شرب یک شهر آن هم با بزرگنمایی در رسانه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب به گزارش تبدیل می‌شود، دولت پای کار می‌آید و پروژه 3 ماهه را برای آبرسانی در عرض 3-4 روز به اتمام می‌رساند اما این بخش دیگر بازتابی در این رسانه‌ها ندارد؛ اگر این رسانه‌ها امید و امنیت روانی جامعه را هدف نگرفته‌اند پس این روش آنها به چه معناست؟!
 
سرویس سیاسی-
اگر پیشرفت و حرکت رو به جلوی یک جامعه را به قطاری تشبیه کنیم به‌طور قطع امید موتور محرکه این قطار است که بدون آن امکان حرکت رو به جلو و پیشرفت نیست. به همین اندازه هم می‌توان به نقش بسیار با اهمیت امید پی برد. رهبر انقلاب نیز در دیدار با جمعی از اساتید و نخبگان در 8 خرداد 1398 فرمودند: «یک شرط اساسی برای پیشرفت عبارت است از امید...» امید برای یک فرد و یا یک جامعه هدف نیست اما ما را به اهدافمان رهنمون می‌سازد. در مقابل امید؛ ناامیدی قرار دارد. به همان اندازه که امید نقش اساسی در حرکت روبه جلوی جامعه دارد ناامیدی نیز نقشی بسیار مخرب و بی‌بدیل در بازداشتن جامعه از رسیدن به اهداف و پیشرفت‌ها دارد.
با این اوصاف می‌توان به راحتی حدس زد که با توان مخربی که ناامیدی دارد از آن در شگردهای جنگ نرم و نبرد رسانه‌ای سوءاستفاده کنند. از دیر باز حتی از تزریق ناامیدی و پمپاژ آن در یک جامعه به منظور شکستن مقاومت آنها پیش از آغاز نبرد استفاده می‌کردند. امروز اما با پیشرفت رسانه‌ها و شگردهای پیچیده آنها پمپاژ ناامیدی در جوامع هدف نیز با برنامه‌ریزی و دقت انجام می‌شود. 
ناامیدی ذره­‌بینی برای بزرگ­نمایی از مشکلات
تزریق ناامیدی در یک جامعه باعث می‌شود تا آن جامعه نتواند جایگاه اکنون خویش را به درستی نشناسد و به توانایی‌ها و دستاوردهای خود پی نبرد. به نوعی ناامیدی مشکلات و مسائل کاذب برای جامعه می‌سازد، به مشکلات واقعی ضریب می‌دهد و آنها را بزرگ‌تر از آنچه هستند نمایان می‌کند و مسیرهای حل مشکلات را می‌پوشاند. 
در این‌باره رهبر انقلاب با نکته‌بینی و دقت و مرزبندی میان امید برخاسته از واقعیت‌ها و حقایق و امید کاذب در «بیانیه گام دوم انقلاب» متذکر شده‌اند: « نخستین توصیه من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه می‌گویم یک امید صادق و متکی به واقعیت‌های عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، اما خود و همه را از نومیدی بی‌جا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر می‌دارم. در طول این چهل سال- و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعال‌‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌‌سازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیت‌ها، پنهان‌کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌ همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است؛ و البته دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند.»
ناامیدی مرغ دیگران را غاز می‌نماید و مشکلات آنها را نمی‌نماید. بر همین اساس نیز از شگرد ناامیدی برای شکستن مقاومت یک ملت یا جامعه استفاده می‌شد. رهبر انقلاب در 23 اسفندماه 1397 در دیدار اعضای مجلس خبرگان فرمودند: «گاهی انسان با یک حادثه‌ای که مواجه می‌شود، توجه به توانایی‌های دشمن یا حرکت دشمن موجب می‌شود که انسان مأیوس بشود؛ حالا ممکن است وارد میدان هم بشود اما مأیوسانه وارد می‌شود؛ این یک جور مواجهه است. یک‌جور مواجهه این است که نه، انسان امیدوارانه وارد میدان بشود...» 
حال که به دو مقوله امید و ناامیدی به قدر وسع این مقال پرداختیم باید به سراغ کانال‌های ترویج ناامیدی برویم تا ببینیم دشمنان یک جامعه (و به‌طور خاص دشمنان ملت ایران) رسانه را چگونه در خدمت این شگرد می‌گیرند و نیز نکته مهم‌تر چگونه سخنان دشمنان برای جامعه باورپذیر می‌شود. 
هماهنگی برخی رسانه‌های داخلی 
با رسانه‌های دشمن
در این باره باید به 2نوع رسانه اشاره کرد: نخست رسانه‌هایی که به‌طور آشکار در اختیار دشمنان است مانند شبکه‌های فارسی‌زبان معاندی که ریشه در کشورهایی نظیر انگلستان و آمریکا و... دارند. گروه دوم اما شامل رسانه‌هایی هستند که با مجوز قانونی و در داخل جامعه وجود دارند اما آنها به‌طور بسیار نامحسوس در همان طریق و مسیر رسانه‌های دشمنان در حال حرکت هستند. با این وصف هر چقدر هم که با خوش‌بینی به عملکرد این رسانه‌ها نگاه کنیم باز هم این موضوع برای کسانی که در کار رسانه و روش‌های آن غور می‌کنند نمی‌تواند چیزی اتفاقی بوده باشد. یعنی این حد از همراهی با رسانه‌های دشمنان و روش و منش آنها گویای نوعی همگرایی و هماهنگی در خفا میان آنها است.
برای درک بهتر و ملموس‌تر از روش و منش هر کدام از این دو گروه مصادیقی را در ادامه می‌آوریم. شاید برای درک دشمنی پنهان رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی مثالی بهتر از دوره ورود کرونا به ایران نباشد. کرونا پس از مدت کوتاهی از پیدایشش در چین شروع به حرکت در جهان کرد و کشورهای جهان را یکی یکی در می‌نوردید و در این مسیر وقتی به ایران رسید رسانه‌هایی از قبیل بی‌بی‌سی فارسی ناگهان شروع به پخش گزارش‌ها و تحلیل‌ها و تصاویری کردند که هدف نهایی آنها چیزی جز پمپاژ وحشت در جامعه ایرانی نبود. این در حالی بود که مدتی قبل از آن یک گروه از پزشکان ژاپنی تحقیقاتی را در مورد کرونا و جان‌باختگان آن انجام داده و نتایجش را نیز اعلام کرده بودند که براساس یافته‌های این گروه ژاپنی بیش و پیش از آنکه ویروس کرونا جان انسان‌ها را گرفته باشد وحشت ناشی از این بیماری باعث مرگ خیلی از افراد شده چرا که به گفته آنها وحشت و ترس از ویروس کرونا نتایج مخربی در مکانیزم دفاعی بدن به‌دنبال دارد و باعث می‌شود سیستم دفاعی به‌طور کامل تسلیم این ویروس شود. عجیب است اما ناامیدی حتی برای گلبول‌های سفید داخل بدن ما نیز نتایجی گاه غیرقابل جبران در پی دارد.
خلاصه کلام آنکه بی‌بی‌سی انگلیس بر همان سیاقی که در تاریخ معاصر این سرزمین با ایجاد قحطی بزرگ 8 تا 10 میلیون ایرانی را به کام مرگ فرستاد این بار هم در فقره کرونا آرزو داشت با کمکی که به ویروس کرونا می‌دهد (آن هم با ترویج وحشت و اضطراب) سیستم‌های دفاعی بدن ایرانیان مقیم این آب و خاک را پیش از رسیدن ویروس کرونا مغلوب ساخته و آنها را به کام مرگ بفرستد. تازه این رسانه روباه پیر داشت در این روش و سیاق (ترویج وحشت و اضطراب) خود را گرم می‌کرد که ناگاه کرونا به جزیره رسید و جامعه انگلیس نیز درگیر شد. در این دوره مقایسه نوع پوشش دادن خبرهای کرونای ایران و انگلستان و تفاوت در آن، موضوع مورد توجه برخی از کاربران خوش‌ذوق و نکته‌بین توئیتر بود.
آنچه تاکنون گفته شد در مورد رسانه‌های دشمنان بود. در این بین اما بررسی عملکرد روزنامه‌ها و سایت‌های یک طیف سیاسی در داخل کشور متاسفانه نشان دهنده این است که گویا برخی عامدانه در روندی حرکت می‌کنند که مکمل شگرد رسانه‌های دشمن در ترویج ناامیدی و سانسور خبرهای امیدبخش است. 
برای غربگرایان همیشه مرغ همسایه غاز بوده
طیف موسوم به اصلاح‌طلب در رسانه‌هایشان بیانیه فلان جبهه سیاسی همسو، برای‌شان مهم است و تیتر می‌کنند. حرف‌های تکراری گروسی، انتخابات آمریکا، و هیاهوی قفقاز را هم؛ اما بهره‌برداری از راه‌آهن زاهدان- خاش به طول 155 کیلومتر که در زمینه پیشرفت شرق کشور و گسترش کریدور اقتصادی جنوب- شمال بسیار موثر است، هیچ جایی در میان انبوه تیتر و عکس‌های این رسانه‌ها ندارد!
یا مثلا خبر «رونمایی موشک بالستیک ‌هایپرسونیک»، و یا حتی کاهش قیمت ارز و سکه، که هنگام گران شدن، ضریب می‌دهند و تیتر یک می‌کنند؛ اما هنگام کاهش قیمت، ندید می‌گیرند!
منتقد بودن، محترم است. اصلا ارزشمند است، نیاز کشور است. اما منتقد تراز، کسی است که ضعف و قوت‌ها را کنار هم می‌بیند، و در بازتاب موفقیت‌های امیدوار‌کننده، بُخل نمی‌ورزد. سیاه‌نمایی مطلق برای مأیوس کردن مردم‌، کاری است که دشمن می‌پسندد.
موشک، بازدارندگی امنیتی و نظامی برای کشور می‌آورد، و راه‌اندازی خط آهن در مرز‌های جنوب شرقی، کمک به پیشرفت و رونق اقتصادی منطقه‌ای است که دشمنان، آنجا را ناامن و ویران می‌خواهند. چرا باید کسانی همیشه سمت دشمن غش کنند و خبرهای خوب و موفقیت‌ها را بپوشانند؟!
در این بین اما رسانه‌های مهم بین‌المللی (غیرفارسی‌زبان) به خوبی به ارزش بسیاری از چیزها واقف هستند. برای نمونه آزمایش موشک ماهواره بر قائم و یا ساخت موشک ‌هایپرسونیک توسط ایران بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشتند. موشک ‌هایپرسونیک به موشک‌هایی گفته می‌شود که با سرعتی بالاتر از سرعت صوت حرکت می‌کنند و به همین خاطر سیستم‌های دفاع موشکی قادر به دفع آنها نیستند و جالب است بدانید که تنها
4 کشور توانایی ساخت چنین موشک‌هایی را دارند. 
برای درک بهتر از این موضوع که روش و عملکرد رسانه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب چگونه عمل می‌کنند فقط کافی است که به ماجرایی که برای آب شرب شهرهای اراک، همدان و بخشی از استان خوزستان پیش‌ آمد بازگردیم. با شروع مشکل، رسانه‌های طیف اصلاح‌طلب با آب و تاب فراوان به ترسیم و حتی بزرگنمایی از آن پرداختند اما همین که دولت به میدان آمد و در مورد این شهرها کاری کرد کارستان و مشکل آب این شهرها را در کوتاه‌‌ترین زمان ممکن حل کرد دیگری در این رسانه‌ها خبری از حل آن مشکل و چگونگی حل آن دیده نمی‌شد. برای پی‌بردن به اهمیت کاری که صورت گرفت کافی است بدانیم که برخی کارشناسان برای اتمام پروژه آب اراک دست‌کم
3 ماه زمان لازم دانسته بودند اما دولت همه امکانات ممکن را پای کار آورد تا با کاری شبانه‌روزی و بدون وقفه در 3-4 روز این پروژه را به اتمام برساند.
برخی از مصادیق خبرهای امیدبخش که در این اواخر در رسانه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب سانسور شده است عبارتند از: مهار کامل کرونا، کاهش نرخ دلار، رشد شاخص بورس، آبرسانی به 260 روستا در 8 ماه، راه آهن استراتژیک خاش- زاهدان، رونمایی از موشک‌ هایپرسونیک، پروژه آبرسانی غدیر، افزایش خرید تضمینی گندم برای خودکفایی، تابستان بدون قطع برق، تولید پانسمان مخصوص بیماران پروانه‌ای، پیشرفت‌های رصدخانه ملی ایران، صادرات توربین‌های ایرانی، موفقیت‌های ورزشکاران ایرانی، پرداخت بدهی‌های کلان دولت قبل، افزایش فروش نفت و...