kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۲۴۵۲
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۶

وداع دانش‌آموزان ‌شیرازی با همکلاسی شهیدشان

مراسم وداع با پیکر دانش‌آموز شهید محمدرضا کشاورز از شهدای حادثه شاهچراغ با حضور وزیر آموزش و پرورش، استاندار فارس و جمعی از دانش‌آموزان در دبیرستان احمد خمینی(ره) شیراز برگزار شد.

به گزارش ایرنا، دبیرستان سید احمد خمینی در ناحیه سه آموزش و پرورش شیراز دیروز حال و هوای دیگری داشت؛ این بار «محمدرضا» با پای خود به مدرسه نمی‌رفت، بلکه در حالی که جامه شهادت بر تن داشت، بر بال فرشتگان همراهی شد و دوستان و هم‌کلاسی‌هایش با وی دیدار و خداحافظی کردند.
«محمدرضا کشاورز» یکی از سه دانش‌آموزی است که در حمله تروریستی شاهچراغ‌(ع) به شهادت رسید؛ و هم کلاسی‌هایش دیروز جای خالی او را در کلاس با شمع و گل پر کردند.
دیروز مدرسه بی‌وجود او حس و حال غریبی داشت؛ مدرسه‌ای که از ساعات ابتدایی صبح در انتظار حضوری نو از جنس شهادت بود؛ در انتظار آمدن کسی که قرار بود، هم‌شاگردی‌هایش برای همیشه با او وداع کنند تا در دامان پاک فرشتگان رهسپار منزلگه ابدی شود.
همین چهارشنبه هفته پیش بود که پس از نواخته شدن طنین زنگ‌مدرسه با دوستانش بی‌هیچ بدرقه‌ای برای مدتی که فکر می‌کردند کوتاه است، یکدیگر را تا درب مدرسه همراهی کردند و راهی خانه شدند؛ خداحافظی که ابدی شد.
رهسپار حرم
برای ادای نذر شخصی
محمدرضا کشاورز دانش‌آموز پایه دهم دبیرستانِ «سید احمد خمینی» غروب چهارشنبه ۴آبان‌ماه در حالی که برای ادای نذر هفتگی‌اش منزل را به قصد زیارت حرم شاهچراغ‌(ع) ترک کرده بود تا خود را به آغوش پاک حرم برساند و آرزوهایش را به دل بی‌تاب این بارگاه آسمانی بسپارد، در پی حادثه‌ای غم‌انگیز در این مکان مقدس به شهادت رسید و حالا یک مدرسه که نه، یک شهر عزادار او شده‌اند.
هم‌شاگردی‌هایش دیروز چفیه بر دوش و سربند سرخ یاحسین‌(ع) بر سر بسته بودند و با قرآن، اسپند و گل در انتظار آمدن محمدرضا و خوش‌آمدگویی به او بودند؛ محمدرضا اما با لباسی از جنس شهادت، مزین به پرچمی سه رنگ وارد مدرسه شد؛ چه شکوهمندانه مسیر ورودش به مدرسه را از میان هم‌کلاسی‌هایش طی کرد و چه موقرانه مقابل آنها به میهمانی آخرین وداع نشست.
با ورود پیکر پاک محمدرضا فضای مدرسه آکنده از حزن و‌اندوه همراه با نوحه‌سرایی شد و هم‌کلاسی‌هایش دور تا دور پیکر پاک او حلقه زدند؛ پیکرش را گلباران کردند،‌گریستند و به سوگ نشستند. هرچند که «هجر شهیدان خدا از جِنس غم نیست؛ آنها پُر از آرامشی از جنس
نابند».
با این حال دیروز مدرسه در ماتم هجران محمدرضا حزن‌انگیز بود؛ جای خالی‌اش در کلاس با شمع و گل پر شده بود و هم‌کلاسی‌هایش خاطراتش را با قاب عکسش مرور می‌کردند؛ آنها در هنگام ورود به کلاس به پیشواز جای خالی محمدرضا رفتند و صندلی او را گلباران کردند.
بغض و‌اندوه همکلاسی‌ها
کلاس درسِ دیروز رنگ و بوی دیگری داشت و با حضور وزیر آموزش و پرورش، استاندار فارس و مدیرکل آموزش و پرورش متفاوت‌تر از همیشه آغاز شد. در کلاس درس بی‌حضور محمدرضا گویا زمان ایستاده بود و غم، دلتنگی و رنج در قلب‌ همکلاسی‌هایش جاخوش کرده و بغضی سخت گلوی آنها را می‌فشرد. بعضی‌ها خیره و مبهوت به قاب عکس او شده‌ بودند و برخی هم سرشان را پایین‌انداخته و بغض فرو خورده خود را تاب می‌آوردند.
سکوت کلاس با درخواست وزیر آموزش و پرورش از هم کلاسی‌های محمدرضا برای مرور خاطراتشان با او و شمردن ویژگی‌های اخلاقی این شهید نوجوان شکست.
«محمدرضا» می‌گفت
دل همدیگر را نشکنید
یکی از همکلاسی‌های محمدرضا او را فردی متین و آرام معرفی کرد و گفت: محمدرضا پسری بسیار ساکت بود؛ هیچ‌گاه تاب و تحمل ناراحتی کسی را نداشت. اگر دو نفر از بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند و این شوخی باعث ناراحتی آنها می‌شد، محمدرضا به آنها می‌گفت دل همدیگر را نشکنید.
همکلاسی دیگر محمدرضا نیز او را فردی بسیار خوش‌رو و خنده‌رو معرفی کرد و گفت: محمدرضا با همه با چهره‌ای گشاده و باز برخورد می‌کرد. نسبت به دوستان و بزرگ‌ترها مودب بود و برای معلمانش احترام بسیاری قائل می‌شد.
درخواست نامگذاری مکانی
به نام همکلاسی شهید
سالار کاظمی دوست صمیمی محمدرضا کشاورز هم با بغضی در گلو گفت: محمدرضا پسری درس‌خوان بود و هر زمان که امتحان داشتیم نمرات خوبی می‌گرفت؛ نذر داشت که هر چهارشنبه به حرم شاهچراغ برود و اذان بگوید.
هم‌شاگردی‌های همچنین از مسئولان درخواست کردند که یک زمین چمن یا مدرسه با نام این شهید نوجوان به بهره‌برداری برسد.