اخبار ویژه
کارچاقکنی دوباره خبرگزاری بدسابقه برای آمریکا
خبرگزاری وابسته به مدیران دولت سابق ادعا کرد بهخاطر تاخیر در توافق بر سر برجام، روزانه 150 میلیون دلار از کف کشور میرود.
خبرآنلاین از قول حجتالله صیدی که در دوره روحانی مدیرعامل بانک صادرات شد، مینویسد: با ضعفها و عدم تعادلهای اقتصاد طبیعی است هر قدر مذاکرات به تعویق بیفتد، خسارت ما بیشتر میشود چرا که فرصتها را از دست میدهیم. مذاکرات بسیار طولانی شده و فرصت ما برای تعیین تکلیف بیانتها نیست. مطمئن باشید اگر این میوه به موقع چیده نشود، که تاکنون نشده؛ کشور دچار هزینه میشود.
صیدی ادامه داد: اگر مجموعه مسئولان محترم فکر میکنند منافع این تعلیق و تعویق، بیشتر از هزینههاست، فبها، ولی اگر کمتر است، ما خسارت میبینیم که تصور من هم همین است.
او گفت: میزان عدمالنفع ما طبق برآوردی که روی آن اجماع است، حداقل روزی ۱۵۰ میلیون دلار یا ۴.۵ میلیارد دلار در ماه است. این رقم صادرات نفت ضربدر قیمت آن است. شخصا معتقدم این حداقل عدمالنفع ماست چون مشکل ما فقط صادرات نفت نیست. صادرات بقیه محصولات از جمله مس، سنگآهن و پتروشیمی و... را نیز داریم که به هفت تا هشت میلیارد دلار در ماه میرسد.
وی تاکید کرد: عدمالنفع بعدی این است که شاید درآمد محقق شود ولی تا وقتی وجه آن به دستمان برسد، بسیار هزینهزاست. اگر بتوانیم توافق کنیم و به پولهایمان برسیم، کارخانجاتمان به مواد اولیه و فناوری دسترسی پیدا میکنند و همین اتفاق باعث افزایش تولید ناخالص داخلی و سود بنگاهها میشود.
این اظهارات در حالی است که در فرآیند وارونه برجام اولا قیمت نفت به زیر چهل دلار رسید و ثانیا آمریکاییها در اثر دیپلماسی التماسی دولت روحانی توانستند صادرات نفت ایران را به زیر صد هزار بشکه برسانند و آن جمله معروف از نوبخت که نمیتوانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم، صادر شود.
ثالثا ادعا میشد ایران با برجام به 150 میلیارد دلار درآمد بلوکه شده دست خواهد یافت که جز 7-8 میلیارد دلار، بقیه دروغ بود.
اما از همه مهمتر درباره فاکتورسازیهای خیالی درباره عواید احیای برجام، اظهارات صریح آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی در دولت روحانی نیست که دستاورد اقتصادی برجام را «تقریبا هیچ» توصیف کرد.
در عین حال باید توجه داشت که احیای برجام، معطل لغو موثر و پایدار تحریمها و ارائه تضمین معتبر از سوی آمریکاست و با این وجود، عجیب و شکبرانگیز است که چرا یک خبرگزاری یا مدیر سابق بانکی باید با خبرسازی دروغ، به نفع طرف عهدشکن آمریکایی فضاسازی کند.
یادآور میشود «خبرآنلاین»، همان خبرگزاری بدسابقهای است که ۱۹ بهمن۱۳۹۲، در تمجید و تملق از روحانی، یادداشت موهنی را با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» منتشر کرد و ضمن آن نوشت: «توزیع سبد کالا باشیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد. او دقیقا همین- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت... روحانی به یک نمایش برای ارائه در جشنوارههای خارجی نیازمند بود؛ اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج باهم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند، میارزید».
ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی که با عبارت «تقریبا هیچ» توصیف دقیقی از دستاوردهای برجام داشت.
دولت سکولار آلمان فهمید روزنامه مدعی اسلام، نه!
روزنامه جمهوری اسلامی که بر خلاف عنواناش، به غربگرایان سرویس میدهد، ادعا کرد اینترنت ملی، حصر یک ملت است.
این روزنامه به قلم فردی به نام سید ضیاء مرتضوی نوشت: چند سالی است که اینجا و آنجا سخن از شبکه اطلاعات ملی یا اینترنت ملی میرود و حالا نیز یکی از «حاشیهنشینان» سیاست و قدرت، «فتوا» داده که این کار «یک واجب شرعی است»! مشکل اصلی و مصیبت بزرگ این است که این دست مسئولان، به جای اصلاح افکار و روشها و رفتارهای خود، خاستگاه مشکلات ریشهدار موجود را در فراسوی مرزها میبینند یا این گونه وانمود میکنند. چگونه میشود این همه نابسامانی و گرفتاری را که سالهاست در زندگی بخش عمدهای از جامعه امری ملموس گشته و ریشه اصلی اعتراضات گذشته و حال به شمار میرود، نادیده گرفت و راه رهایی را در بستن و محدود ساختن ابزارهای ارتباطی و اینترنت و شبکههای مجازی، آن هم با عنوانهای فریبندهای مانند «اینترنت ملی» یا «شبکه اطلاعات ملی» دید؟ اینان حتی به این پرسش پاسخ نمیدهند که اگر چنین است، پس این همه مراکز و دستگاههای مختلف دولتی و غیر دولتی و به ویژه رسانهای که با بودجه ملت و دهها شبکه 24ساعته در چند دهه گذشته، در «فضای حقیقی» چه کرده و میکنند که حتی درباره نسلی که در همین سالها در دامن سیاستهای فرهنگی و تربیتی خود این آقایان بزرگ شدهاند، چنین نگرانی هست که فریب «فضای مجازی» را میخورند؟ راه بنیادی در رهایی از مشکلات موجود و خطرهای پیشرو، چنان که بارها وبارها از سوی خردمندان و دلسوزان کشور که بسیاری از آنان کنار گذاشته شده و مغضوب شما و سیاستها و تنگنظریهای شما شدهاند، اصلاح روشهای موجود است، روشهایی که نتیجه آن در سه دهه اخیر همین وضعی است که شاهد هستیم و متأسفانه سخنان و مواضع مسئولان به روشنی نشان میدهد که «در همچنان بر همان پاشنه میچرخد»! آنچه در فکر و سخن این دست مسئولان، «اینترنت ملی» یا «طرح صیانت» خوانده میشود، در واقع «حصر عمومی» یک ملت است و «بانیان» و «حامیان» باید بدانند که نمیتوان یک ملت را، آن هم به بزرگی و آزادیخواهی ملت شریف ایران، حتی با برچسب ناچسب «ملّی»، «محصور» ساخت.
اولا عجیب است روزنامهای که چند دهه سر بخششهای بی حد و مرز دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی نشسته، حمایت کرده و از مواهب آنها برخوردار شده، به این سادگی و وقاحت از موضع اپوزیسیون، درباره سی سال گذشته قضاوت کند و به جای قبول مسئولیت این دولتها، به راحتی درباره مشکلات فرافکنی کند.
ثانیا گویا غرضورزی جایی برای نویسندگان تحلیلهای وارونه از جنس متن فوق باقی نگذاشته و گرنه طبیعی است که حتی کشورهای همسو با غرب هم درباره مدیریت افکار عمومی خود از خارج مرزها نگران باشند و نظم و نسقی به فعالیتهای مجازی بدهند. چنان که مثلا آلمان همین دیروز، پیامرسان تلگرام را به دلیل نقض قوانین این کشور، بیش از ۵ میلیون دلار جریمه کرد. به گزارش اى بى سى نيوز ، دفتر دادگستری فدرال آلمان اعلام كرده «تلگرام از تدوین روشی قانونمدارانه برای گزارشدهی محتواهای غیرقانونی خودداری کرده، ضمن آنکه هنوز نهادی را در آلمان برای تعاملات رسمی معرفی نکرده است. آلمان میگوید اپراتور شبکه که مسئولیت رسیدگی به شکایات کاربران را درمورد جرایم در شبکههای اجتماعی به عهده دارد، گزارشهایی را از نفرت پراکنی و جرایم جنایی در فضای تلگرام در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ دریافت کرده است. در آلمان، پیام رسانهایی که بیش از دو میلیون مخاطب داشته باشند باید فرد یا نهادی را به عنوان نماینده خود برای پاسخگو بودن در قبال وقوع جرائم و نقض قوانین معرفی کنند. دفتر مرکزی تلگرام در دبی مستقر است و تاکنون به تذکرات مقامات آلمانی درباره نقض قوانین این کشور با وجود تحویل اسناد لازم به دفتر آن در دبی نتیجه بخش نبوده است.آلمان پیشتر هشدار داده بود تلگرام در حال تبدیل شدن به ابزاری برای حملات نژادپرستانه تبدیل
شده است».
ثالثا حق مردم هر کشوری به ویژه ملت مسلمان ماست که از فضای مجازی و ارتباطی قانونمند، سالم، شفاف، پاسخگو و امن برخوردار باشند و جای سوال است که یک فرد در کسوت روحانی چگونه میتواند ضرورت و بداهت این موضوع را به تمسخر بگیرد و خواستار برقراری شبکه ارتباطی غیر پاسخگو و ناامن و لجامگسیخته خارجی باشد؟! آیا مثلا دولت آلمان و بسیاری از دولت های دیگر که فعالیت پیام رسانهها را مشروط به شفافیت و ضابطهمندی و پاسخگو بودن کردهاند، دنبال حصر ملت خود بودهاند؟
آمریکا، اوکراین را قربانی کرد اما به ناتو راه نداد
آمریکا از کشورهایی مانند اوکراین بهعنوان سپر بلای خود استفاده میکند، وعده عضویت در ناتو میدهد اما فقط از آنها بهرهکشی میکند.
روزنامه گلوبالتایمز با اشاره به رفتار کلاهبردارانه آمریکا با اوکراین نوشت: آمریکا واکنش سردی به درخواست اخیر اوکراین برای عضویت در ناتو داشت. چرا که به اوکراین، بهعنوان کشوری نگاه میکند که باید به نیابت از واشنگتن با روسیه بجنگد و بنابراین، چیزی بیش از گوشتِ دم توپ برای آمریکا نیست. موج کمکهای مالی و تسلیحاتی آمریکا به اوکراین نیز صرفا جهت پیشبرد این دستورکار عملیاتی میشود. ولادیمیر زیلِنسکی به تازگی گفته که وی عضویت فوری و سریعِ کشورش در پیمان ناتو را دنبال میکند. با این وجود، این موضعگیری رئیسجمهور اوکراین، با استقبال سرد جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا روبهرو شد که گفت اکنون زمان مناسبی جهت عضویت اوکراین در ناتو نیست و طرح درخواست عضویت اوکراین در سازمان مذکور بایستی در زمان دیگری انجام شود. پیامِ سالیوان این بود که آمریکا به عضویت اوکراین در سازمان ناتو نیازی ندارد با این حال، شدیدا به این کشور نیاز دارد تا دست به اقدام علیه روسیه بزند و دستور کارهایش را علیه مسکو به پیش ببرد.
آمریکا روند اعطای کمکهای خود به اوکراین را متوقف نخواهد کرد. با این حال، اینکه اوکراین دیر یا زود جذب سازمان ناتو شود، مسئله دیگری است. آمریکا هنوز از تمامی ظرفیتهای اوکراین در راستای منافع خود بهرهبرداری نکرده است. آمریکاییها تا زمانی که روسیه در معادله جنگ اوکراین زمینگیر نشود، هیچ تمایلی جهت خاتمه یافتنِ این جنگ ندارند و از اوکراین همه نوع سواری را در راستای منافع خود میگیرند.
تنها چیزی که آمریکا به آن به شدت اهمیت میدهد، معماری امنیتی است که پس از فروپاشی شوروی در 30 سال قبل بنا کرد. در این چارچوب، اوکراین عملا تبدیل به کشوری شده که در نقش گوشت دمِ توپ برای آمریکا کنشگری میکند. اگر اکنون زمان درست و مناسبی جهت عضویتِ اوکراین در سازمان ناتو نیست، باید این سؤال را مطرح کرد که حقیقتا چه زمانی را میتوان زمانِ مناسب دانست؟
سادهلوحانه است باور کنیم که زمان مناسبِ مدنظر آمریکاییها، پس از پایان جنگ اوکراین است. تنها زمانی که اوکراین به مثابه یک کشور باثبات و شکوفا از حیث اقتصادی که دور از هرگونه منازعه و درگیری باشد ظاهر شود، از منظر آمریکا بهترین زمان جهت عضویت اوکراین
در ناتو است.
آمریکا تاکنون بارها و بارها نشان داده که به جای کمک جهت یافتن یک راهحل برای پایان یافتن جنگ اوکراین، صرفا به تنشآفرینیِ بیشتر در قالب جنگ مذکور تمایل دارد و عملا آتشبیارِ معرکه است. بایدن به تازگی گفته آمریکا کاملا آمادگی دارد تا در کنار متحدان خود در سازمان ناتو بایستد و از هر متر قلمرو کشورهای این سازمان دفاع کند. این سخن بسیار طنز به نظر میرسد.
مقامهای آمریکایی بارها چنین قولهایی را دادهاند و زیرِ حرفهای خود زدهاند، زمانی «جیمز بیکر» وزیر خارجه سابق آمریکا به «میخائیل گورباچف» رهبر سابق اتحاد جماهیر شوروی قول داد که ناتو حتی یک متر هم به سمت مرزهای شوروی پیشروی نخواهد کرد. مسئلهای که صرفا جلوهای عینی از دروغهای تکراری مقامهای آمریکایی را به نمایش میگذارد.
نباید فراموش کرد که هدف اصلی بایدن در چارچوب معادله جنگ اوکراین، فرسایشی کردنِ این جنگ تا حصول پیروزی برای آمریکاست. در این میان یک نگرانی عمده و محوری وجود دارد و آن این است که مبادا روند درگیریها در چارچوب جنگ اوکراین از کنترل خارج شود. مقامات اوکراین بر این باورند که راهحل محوری جهت خروج از بحران جنگ، عضویت در سازمان ناتو است. زیلنسکی به تازگی گفته ما متحدان حقیقی و غیررسمی ناتو و بهدنبال قطعی کردنِ عضویت در این سازمان هستیم. اما مسئله این است که آمریکا اینگونه فکر نمیکند بلکه اوکراینی را میخواهد که طعمهاش جهت به دام انداختنِ رقبایش
باشد.