kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۴۹۴۶
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۲۲:۱۸

اخبار ویژه

 

رادیو فرانسه: اروپای کلافه نیازمند نفت و گاز ایران است
«دولت بلژیک در تلاش است تا طرحی را به تصویب برساند که بر اساس آن، آزادی دادن اسدالله اسدی، دیپلمات زندانی جمهوری اسلامی به تهران ممکن خواهد شد. این معامله احیاناً در ازای آزادی یک یا چند گروگان دوتابعیتی یا فرانسوی صورت خواهد گرفت. فراتر از این معامله، اروپائیان در تلاشند تا بهره‌گیری از منابع نفت و گاز ایران را تسهیل کنند».
وبسایت رادیو فرانسه ضمن انتشار مطلب فوق نوشت: چه کسی می‌تواند وابستگی عاجزانه اروپائیان به انرژی روسیه را کاهش دهد؟ در حالی که افزایش بهای بنزین و گاز و برق شهروندان اروپایی را کلافه کرده، برخی دولت‌های غربی به فکر ذخایر عظیم ایران یا ونزوئلا افتاده‌اند. مشکل این‌جاست که حکومت‌های این کشورها از نظر غربی‌ها چندان قابل معاشرت نیستند. اما وقتی پای منافع حیاتی در میان باشد، اروپایی‌ها در کنار گذاشتن معیارهای اخلاقی و حقوقی و رجوع به «سیاست واقع‌بینانه» بسیار تردست و ورزیده‌اند.
کمتر از یک هفته قبل، دولت فرانسه خواستار بازگشت نفت ایران و ونزوئلا به بازار جهانی شد. یکی از مقامات ارشد کاخ الیزه با اشاره به تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران و ونزوئلا، تأکید کرد که بازگشت نفت این دو کشور به بازارهای جهانی، بخشی از مشکلات عرضه انرژی را که پس از حمله روسیه به اوکراین تشدید شده جبران خواهد کرد.
اما مشکل با ایران یکی و دوتا نیست. پرونده‌ها متعددند و گاه بسیار قدیمی. از اختلافات بر سر «حمایت از تروریسم» گرفته تا گروگانگیری... در این وضعیت، بلژیکی‌ها طرحی را به مجلس برده‌اند که بر اساس آن «انتقال» محکومان به ایران ممکن خواهد شد. در صورتی که پارلمان این طرح را بپذیرد، راه «انتقال»
(یا بازگرداندن) اسدالله اسدی، دیپلمات جمهوری اسلامی از زندان‌های بلژیک به تهران باز خواهد شد. اسدی، دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی ایران در وین، به ۲۰ سال زندان محکوم شده است. اما اگر اسدی به تهران بازگردد، چه کسی یا کسانی به ازای او آزاد خواهند شد؟ آیا مبادله با فریبا عادلخواه پژوهشگر دوتابعیتی یا بنژامن بریر توریست فرانسوی ممکن خواهد بود؟ و یا شاید حتی دو فعال سندیکایی فرانسوی که کمتر از دو ماه قبل در ایران گرفتار شدند، مبلغ معامله باشند؟
ولی روزنامه لوموند به نقل از مسئولان دیپلماسی بلژیک یادآوری می‌کند که «هر اقدامی که بتواند زمینه آزادی دکتر احمدرضا جلالی را فراهم کند، در اولویت قرار خواهد داشت»... دکتر جلالی اگرچه تابعیت سوئد را دارد اما قبلاً در دانشگاه‌های بروکسل تدریس می‌کرده است. جمهوری اسلامی تاکنون چند بار تهدید به اعدام قریب‌الو‌قوع وی کرده است.
بدین‌ترتیب به نظر می‌رسد که چانه‌زنی میان تهران از یک‌سو و پاریس و بروکسل و شاید استکهلم در سوی دیگر، به شدت ادامه دارد. شاید بلژیکی‌ها و فرانسوی‌ها قصد دارند فقط یک دیپلمات جمهوری اسلامی را (اسدی) با چند زندانی اروپایی و دوتابعیتی معاوضه کنند؟
اینک شرایط نسبت به چند ماه قبل تغییر کرده و جنگ اوکراین برای کشورهای اروپای غربی به دردسر بزرگی تبدیل شده است. یک «منبع دیپلماتیک» که نامش فاش نشده به لوموند می‌گوید: «آنچه تغییر کرده، وضعیت بین‌المللی است. حالا اراده‌ای جدی برای بهبود روابط با یک فروشندۀ بالقوۀ نفت و گاز شکل گرفته»... همین منبع حدس می‌زند که شاید گفت‌وگوهایی در جهت آزاد شدن بنژامن بریر در جریان باشد. لوموند نتیجه می‌گیرد که پس احتمالاً بلژیک در این اقدامات تنها نیست (فرانسه هم هست).
لوموند در پایان یادآوری می‌کند تهران بارها از زندانیانش در معامله با غربی‌ها استفاده کرده است. چنان‌که کمتر از چهار ماه قبل، لندن با پرداخت یک بدهی قدیمی به تهران، آزادی نازنین زاغری و انوشه انصاری را کسب کرد.

نیوزویک: بایدن هیچ پیشنهاد روشنی برای لغو تحریم‌های ایران ندارد
مجله نیوزویک تاکید کرد دولت بایدن بسیار به عرضه نفت ایران به بازار نیاز دارد اما هیچ راهکار روشنی برای لغو تحریم‌های ایران ارائه نکرده است. این نشریه آمریکایی نوشت: ایران و ونزوئلا می‌توانند نیاز ایالات متحده در حوزه انرژی را تامین کنند‌، مشروط بر این که بایدن تحریم‌های اعمال شده دوره ترامپ را لغو کند. به این ترتیب‌، انتظار می‌رود که به طور بالقوه 2 تا 2.5 میلیون بشکه در روز نفت بیشتری به بازار جهانی عرضه شود. اکنون هر گالن بنزین در آمریکا در قیمت بی‌سابقه پنج دلار نوسان می‌کند. دولت بایدن آماده رقابت برای فصل انتخابات میان دوره‌ای می‌شود و این قیمت بنزین‌، خبر خوبی نیست.
اسفندیار باتمانقلیچ در این باره می‌گوید: اگر بایدن قدمی برای عرضه بنزین به بازار جهانی برندارد‌، در نهایت هزینه‌های سیاسیش را پرداخت خواهد کرد. بنابراین هرگونه تلاش برای برداشتن تحریم‌های ایران و ونزوئلا‌، ارزشمند خواهد بود. به ویژه که عربستان نیز اعلام کرده که قادر است عرضه نفت را فقط ‌اندکی افزایش دهد.
اگر تحریم‌های ایران برداشته شوند ایران قادر خواهد بود کمی بیش از
یک میلیون بشکه نفت و میعانات به بازار صادر کند که جریان آزاد انرژی به پالایشگاه‌ها در کشورهای فرانسه‌، اسپانیا و ایتالیا را امکان‌پذیر می‌کند. ونزوئلا ظرفیت کمتری دارد و شاید تنها تا 400 هزار بشکه اضافی به جریان عرضه بیفزاید.
هر چند این میزان افزایش عرضه پاسخگوی 4.7 میلیون بشکه‌ای که روسیه صادر می‌کرد نیست اما شکاف عرضه تا تقاضا را ‌اندکی کاهش می‌دهد. به ویژه که با پیش‌بینی رکود جهانی انتظار می‌رود تقاضای انرژی کاهش یابد.
برآوردها از اینکه برداشتن تحریم‌ها چه مقدار می‌تواند به عرضه جهانی نفت بیفزاید متفاوت است و به تاثیراتی که فشار خارجی و سیاست داخلی بر بازار انرژی دو کشور داشته‌، بستگی دارد. آنسون از موسسه کپلر نیز برآوردی مشابه با برآورد باتمانقلیچ از افزایش عرضه ایران و ونزوئلا در نتیجه برداشتن تحریم‌ها ارائه می‌کند.
آنسون می‌گوید: مسائل در ایالات متحده پیچیده‌تر است به ویژه به دلیل جدایی بین قیمت نفت خام و محصولات. او این پدیده را تا حد زیادی به مسائل حمل‌ونقل و لجستیک مرتبط با نابرابری در موجودی انبارهای مناطق مختلف ایالات متحده و محدودیت‌هاي خط لوله و نیازهای انرژی پاک که حرکت بنزین و گازوئیل را در داخل کشور محدود می‌کند‌، نسبت می‌دهد.
دولت بایدن تلاش‌های دیپلماتیک بسیاری با تهران و کاراکاس داشته است اما هیچ راهبرد روشنی برای لغو تحریم‌هایی که دونالد ترامپ وضع کرد‌، دیده نمی‌شود. اثربخشی تحریم‌ها در سال‌های اخیر با مشارکت‌های راهبردی فزاینده بین تهران و کاراکاس مورد چالش قرار گرفته است. به علاوه‌، در پی کاهش عرضه انرژی و افزایش قیمت آن‌، حمایت داخلی در آمریکا برای کمک به اوکراین نیز رفته رفته رنگ می‌بازد. کوین کشمن‌، دستیار ارشد مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاست‌، به نیوزویک گفت: کاهش تحریم‌ها علیه ونزوئلا و ایران یک پیروزی آسان برای دولت بایدن خواهد بود. او با نگاهی به مرز شش ماهه و طی یک سال تا دو سال آینده‌، برآورد کرد که ایران و ونزوئلا در نهایت می‌توانند مجموعا ظرفیت صادراتی خود را تا 2.6 میلیون بشکه
در روز افزایش دهند.
کشمن همچنین این موضوع را یادآور می‌شود که هرگونه توافق سیاسی با کشور در سایه سفر ماه آینده بایدن به ریاض خواهد بود که عربستان در ازای افزایش صادرات نفتش ممکن است چه درخواستی از بایدن داشته باشد.

غول تورم در آمریکا و اروپا بیدار شده است
نرخ تورم در کشورهای ثروتمند در حال افزایش است اما انتظارات تورمی مردم می‌گوید که قیمت‌ها بیش از وضعیت تورم فعلی گران خواهند شد.
به گزارش روزنامه سازندگی، «غول تورم از خواب برخاسته و در سرتاسر جهان ثروتمند قیمت‌های مصرف‌کننده با نرخ بیش از سالانه 9 درصد بالا می‌رود که بالاترین نرخ رشد از دهه 1980 است. همه اتفاقاتی که این روزها در فدرال رزرو و به دنبال آن در بازارهای مالی رخ می‌دهد به دلیل افزایش نرخ تورم است.
مردم انتظار دارند تورم همچنان بالا رود. انتظارات تطبیقی رویکردی گذشته‌نگر دارد و می‌گوید که مردم انتظارات خود را از آنچه در آینده رخ می‌دهد، بر اساس آنچه در گذشته رخ داده شکل می‌دهند. به این معنا که اگر برای مثال تورم سال گذشته از آنچه انتظار داشته‌اند بیشتر بوده، در نتیجه انتظار خود برای تورم در سال جاری را افزایش می‌دهند.
اقتصاددانان برای درک و تحلیل بهتر و دقیق‌تر اقتصاد و همراهی با واقعیت‌های جامعه مفهوم دیگری از انتظارات را تعریف و تشریح کردند، ایده‌ای که از آن به عنوان انقلاب هم یاد می‌شود. و آن مفهوم «انتظارات عقلانی» بود.
انتظارات عقلانی به نظر تحلیل دقیق‌تری از مفهوم انتظارات در بطن جامعه به دست می‌داد. فعالان اقتصادی و خانوار در پیش‌بینی آینده، همان اندازه که به گذشته توجه می‌کنند، رویکردهای کنونی سیاستگذار و شاخص‌های اقتصاد کلان را نیز در نظر می‌گیرند. برای عوامل اقتصادی صعودی بودن یا نزولی بودن شاخصی چون تورم بسیار حائز اهمیت است و رفتار سیاستگذار در اتخاذ سیاست پولی نیز مهم است؛ از این‌رو عوامل موثر ذهنی آنان در پیش‌بینی آینده تنها داده‌های گذشته و رخ‌داده نیست.
اقتصاددانان معتقدند انتظارات عقلانی در نهایت محقق می‌شود و به هر حال دیرتر یا زودتر به تورم می‌انجامد چون این انتظار بر پایه رفتار و عملکرد سیاستگذار و روند شاخص‌های کلان اقتصاد شکل گرفته است.
گزارش اصلی هفته‌نامه اکونومیست به این پرسش پاسخ داده است. اکونومیست نوشته: «در سرتاسر جهان ثروتمند قیمت‌های مصرف‌کننده با نرخ بیش از سالانه 9 درصد بالا می‌روند که بالاترین نرخ رشد از دهه 1980 است. متأسفانه، شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد عموم مردم انتظار دارند تورم همچنان بالا برود.»
اکنون انتظارات تورمی برای اقتصاد آمریکا در سال آینده دیده می‌شود و مصرف‌کنندگان انتظار دارند افزایش تورم در سال آینده ادامه پیدا کند».
یادآور می‌شود برخی اقلام خوراکی و بنزین، شاهد افزایش قیمت‌های 40،
50 درصد و بیشتر در کشورهای اروپایی و آمریکا بوده‌اند و گفته می‌شود تورم فعلی در این کشورها، در 40 سال اخیر بی‌سابقه بوده است.

احیای کدام برجام؟ همان که تحریم‌ها را 2 برابر کرد؟!
روزنامه حامی برجام و توجیه کننده خسارت‌های آن می‌گوید برای احیای برجام، تیم مذاکره کننده تغییر کند(!)
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: نباید فرصت را از دست داد. ایران، در اوائل ریاست جمهوری «بایدن» و حاکمیت کنونی دموکرات‌ها بر آمریکا، فرصت مناسبی برای احیاء برجام به دست آورده بود و دولت قبلی اعلام کرده بود که می‌تواند کار را تمام کند ولی اجازه نیافت و ادامه کار به بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ موکول شد و به دست گروه جدید مذاکره‌کننده افتاد.
اکنون دو فرصت در اختیار است؛ یکی همان حاکمیت دموکرات‌ها بر آمریکا که لااقل در اصل بازگشت به برجام با جمهوریخواهان تفاوت نظر و ادعای بازگشت دارند. فرصت دیگر پادرمیانی بعضی کشورهای جنوب خلیج‌فارس ازجمله قطر است که درصدد هستند کاری کنند که مذاکرات به نتیجه برسد و توافق حاصل شود. از این فرصت‌ها فقط در صورتی می‌توان استفاده کرد که مذاکره‌کنندگان واقعاً به احیاء برجام اعتقاد داشته باشند و بخواهند بن‌بست‌ها را بردارند و کار را به نتیجه نهائی برسانند. انتظار مردم ایران این نیست که توافق به هر قیمتی حاصل شود ولی در این هم تردیدی نیست که اکثریت مردم طرفدار رسیدن به توافق و احیاء برجام هستند.
مردم این واقعیت را می‌دانند که بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی کشور نتیجه تحریم‌هاست و با احیاء برجام و لغو تحریم‌ها این مشکلات برطرف خواهند شد. بنابراین، مسئولان باید به نظر اکثریت مردم احترام بگذارند و برای به نتیجه رساندن مذاکرات تلاش جدی کنند. علاوه‌بر نظر مردم، اصولاً واقعیت هم همین است که تحریم‌ها ایجاد مشکل کرده‌اند و باید برداشته شوند. دولت‌ها نمی‌توانند به واقعیت‌هائی که مصالح مردم و جامعه را دربردارند، بی‌اعتنا باشند.
این را هم همه می‌دانند که بر دولت آمریکا نیز از درون و بیرون فشارهای زیادی وارد می‌شود تا به طرف احیاء برجام نرود و همان سیاست ضدبرجامی دولت ترامپ و جمهوریخواهان را ادامه بدهد. از درون، حزب جمهوریخواه و از بیرون، صهیونیست‌ها و رژیم صهیونیستی به دولت بایدن فشار می‌آورند تا مانع بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم‌ها شوند. خود بایدن و دولت او هم ضعیفند و اراده‌ای که بتواند با فشارها مقابله جدی کند ندارند. ما می‌توانیم با ابتکارهای دیپلماسی و با استفاده از فرصت‌های موجود، مذاکرات را به سوی احیاء برجام به پیش ببریم و حتی از ضعف دولت بایدن نیز به نفع خودمان استفاده کنیم. بکار بستن چنین تدبیر و ابتکاری فقط از کسانی برمی‌آید که به اصل برجام اعتقاد داشته باشند و به این نتیجه هم رسیده باشند که باید به نظر اکثریت مردم که خواهان رسیدن به توافق‌ برجامی هستند احترام گذاشت. کسانی که به اصل برجام اعتقاد ندارند و یا نمی‌خواهند به این واقعیت تن بدهند که احیاء برجام و رفع تحریم‌ها می‌تواند بسیاری از مشکلات مردم را حل کند، نمی‌توانند مذاکرات برجامی را به نتیجه برسانند.نتیجه کار آنها حداکثر این می‌شود که مطالبه درست ایران درمورد لغو تحریم‌های ظالمانه آمریکا توسط اروپا مطالبه‌ای غیرواقعی دانسته می‌شود و موضوع فعالیت‌های موشکی کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل کشانده می‌شود. راه درست اینست که مسئولیت مذاکرات برجامی برعهده کسانی باشد که به اصل برجام اعتقاد دارند، و این واقعیت را درک کرده باشند که با احیاء برجام و لغو تحریم‌ها بسیاری از مشکلات مردم حل خواهد شد.
نویسنده این متن اگر مغرض نباشد، قطعاً فاقد دانش لازم برای تحلیل موضوع برجام و تحریم‌هاست. چه این که تمام تحریم‌های پیشابرجامی و پسابرجامی، با اتفاق‌نظر دموکرات‌ها در کنگره و دولت به تصویب رسیده و به اجرا گذاشته شده است و تفکیک میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها نوعی از خودفریبی است که ریشه در نفوذ و تبلیغات خارجی دارد. همان‌گونه که تحریم‌های فلج کننده میراث دولت اوباماست، تحریم‌های پسابرجامی مانند ویزا، سیسادا، آیسا و کاتسا هم با تأیید و همراهی دموکرات‌های کنگره تصویب شده است. در همین حال دولت بایدن با وجود اعتراف به شکست فشار حداکثری، نه حاضر است تحریم‌های اصلی (پسابرجامی) را لغو کند و نه حاضر است تضمین بدهد که کلاهبرداری و عهدشکنی گذشته را تکرار نمی‌کند. با وجود این واقعیت، معلوم نیست امثال نویسنده این متن، از احیای کدام توافق و با کدام آورده و فایده مستندی حرف می‌زنند؟
نویسنده گویا تصور می‌کند برجام به خودی خودمقدس است و باید به هر قیمت احیا شود اما نمی‌گوید که تکلیف تحریم‌های دو برابر شده با برجام و همه نوع لگدمال شدگی آن توسط آمریکا چه می‌شود؟ اگر آمریکا امروز اجازه یافت به برجام برگردد و مجدداً عضو قطعی آن شود و فردا تحریم‌ها را احیا کند، تکلیف چیست؟ در آن صورت نابغه‌هایی مانند نویسنده سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی، چه پاسخی برای دسترسی آمریکا به مکانیسم ماشه یا کارشکنی‌های تحریمی جدید دارند؟ آیا به سیاق پادوهای غرب، در آن صورت پیشنهاد نمی‌دهند که ایران دیگر توانمندی‌های خود در زمینه اقتدار بازدارنده نظامی و نفوذ منطقه‌ای را هم واگذار کند تا برجام (به مفهوم آمریکایی آن!) برقرار بماند!! باید تأکید کرد که برجام به خودی خود هیچ موضوعیتی ندارد که کسی بخواهد به خود آن معتقد باشد یا نباشد. برجام قرار بود تحریم‌ها را بالمره و یکجا و غیرقابل بازگشت «لغو» کند و آمریکا هم نتواند زیر تعهداتش بزند، اما در عمل برعکس وعده‌های دولت «برجام و دیگر هیچ» اتفاق افتاد. این روند مایه شرمندگی بانیان آن است و نه افتخار. اما حتی درباره آنها هم دولت بایدن لغو تحریم‌ها و ارائه تضمین معتبر را نپذیرفت.