اخبار ویژه
نشنالاینترست: تصویرسازی منفی از ایران مأموریت رسانهها در غرب است
یک رسانه مهم آمریکایی در گزارشی تاکید کرد با توجه به اهمیت و موقعیت ایران، ترویج اطلاعات غلط درباره این کشور به امری رایج در رسانههای غربی تبدیل شده است
نشنالاینترست نوشت: ایران بیش از هر کشور دیگری در منطقه خاورمیانه، در کانون توجهات وسیع بینالمللی قرار دارد. جریانهای رسانهای، حجم قابل توجهی از اخبار و گزارشهای خود را در موضوعات مختلف به ایران اختصاص میدهند. سالهاست که برخی مسائل و موضوعات در مورد ایران در رسانههای غربی گفته شده و تکرار میشود. این رویه، تصویر مناسب و دوستانهای را از این کشور به جهان مخابره نمیکند. عمده موضوعاتی که با آوردن نام ایران به ذهن متبادر میشوند، تا حد زیادی برساختههای رسانهای هستند.
سال 2013 در جریان مطالعهای که از سوی «ایلاد سگِو» استاد ارتباطات بینالمللی دانشگاه تلآویو انجام شد، این نکته مورد اشاره قرار گرفت که مرکزیتِ مسائل مرتبط با ایران در سازمانهای رسانهای بینالمللی، بسیار زیاد است. در وب سایتهای خبری جهانی، ایران پس از آمریکا، چین، فلسطین، انگلیس و فرانسه به عنوان ششمین کشوری که بیش از دیگر کشورها و ملتهای جهان در مورد آن سخن گفته میشود، مورد اشاره قرار گرفته است. در وب سایتهای آمریکایی، ایران پس از چین و بریتانیا، سومین کشوری است که هدفِ توجهات عمده رسانههای آمریکایی است.
حضورِ گسترده و عمیق ایران در رسانههای جهانی صرفا به واسطه اهمیت آن به مثابه کشوری با موقعیت راهبردی، نیست، بلکه دلیل و محرک اصلی، نوعِ پوشش خبری و رسانهای از مسائل مهم مرتبط با ایران است که طی آن، ترویج اطلاعات غلط و نادرست از ایران و یا پوشش رسانهای منفی از مسائل این کشور، نقش اصلی را بازی میکند.
کسانی که مسائل ایران را به صورت مستقل دنبال میکنند میتوانند شهادت دهند که در روایتهای رسانهای از مسائل مرتبط با ایران، عیوب و کاستیهای جدی وجود دارد. اطلاعات و مسائل نادرستی علیه ایران ترویج و تبلیغ میشوند که نقطه تاکید همه آنها، طرح عامدانه گزارههای غلط در رابطه با این کشور است. این روایتها به قدری معیوب و مغرضانه هستند که نگرش جهانی به ایرانیها را منفی میکنند، خودآگاهی مردم ایران را از بین میبرند، عملا به تصمیم سازیها در مورد مسائل مرتبط با ایران تاثیرگذاری میکنند و در نهایت، موجب میشوند تا سیاستهای غلطی در مورد ایران اتخاذ شوند.
بخش زیادی از شبکههای فارسیزبانِ مخالف با ایران که عمدتا در کشورهای غربی فعالیت دارند، رویههای غلطی را در مواجهه با مسائل مرتبط با تهران اتخاذ میکنند. این قبیل رسانهها در پوشش تحولات مرتبط با ایران هموار سعی دارند تا این کشور را به مثابه موجودیتی تصویرسازی کنند که در آستانه فروپاشی است، مدام در آستانه وقوع شورش است، و مردم حتی از ابتداییترین اشکال سرگرمی و خوشحالی نیز بیبهره هستند.
در این چارچوب، شبکه «ایران اینترنشنال» شبکه تلویزیونی مستقر در لندن که وابسته به عربستان سعودی است، تا حد زیادی اقدام به ارائه اطلاعات غلط از ایران و به اصطلاح افشاگریهای بدون منبع و مستند، آمارسازیهای بیپشتوانه و روایتهای پرشور و البته دروغین میکند. بر اساس این گزارشها، گویا ایران یک منطقه جنگی و جایی است که در آن زندگی عادی و روزمرهای وجود ندارد و این کشور به یک اردوگاه کار اجباری تبدیل شده است. فقدان حرفهایگری در برنامههای ایران اینترنشنال را میتوان در حضور مکرر و متعدد افرادی که در مورد ایران و تمامیت ارضی این کشور، دیدگاههای تجزیهطلبانه دارند، به وضوح مشاهده کرد.
دیگر رسانهها نیز عمدتا درمورد ایران و مسائل مرتبط با آن دست به ترویج اطلاعات غلط و نادرست میزنند. در شرایط کنونی بسیاری از گزارشگران و کارشناسان آشنایی دقیقی با زبان و فرهنگ ایران ندارند و عمدتا در مورد مسائل مرتبط با ایران، مغرضانه فکر میکنند علیرغمِ پرداختِ گسترده جریانهای رسانهای غرب به مسائل ایران، آنها عمدتا به ترویج اطلاعات نادرست در مورد این کشور میپردازند و متاسفانه همین پرداختهای غلط رسانهای به افکار رهبران کشورهای غربی و تعریف سیاستهای آنها در مورد ایران شکل میدهند. مسئلهای که عملا موجب میشود تا حد زیادی رویهها و رویکردهای تعریف شده در رابطه با ایران، از هیچ پشتوانه محکمی برخوردار نباشند. نباید فراموش کرد که ترویج اطلاعات نادرست و مغرضانه در مورد ایران، جدای از اینکه بر تصمیمسازیهای غلط در مورد ایران تاثیرات جدی دارد، در عین حال، راه مذاکره و گفتوگو با ایران را نیز مسدود میسازد. طرح روزانه اخبار منفی و غلط علیه ایران، تا حد زیادی افکار مردم عادی به ایران و ایرانی را منفی میکند. در این رابطه، عملا نوعی احساس ترس و ناامنی نسبت به مردم ایران تحت تاثیر انتشار اخبار غلط القا میشود.
یک استاد دانشگاههاروارد میگوید: «یک «شبکه کنترل اجرایی» در مغز ما قرار دارد که عملکردی سطح بالا دارد و به طور خاص در حوزه تفکر انتقادی فعال است. ترس و وحشتی که در نتیجه تبلیغات دروغین در اذهان افراد جاگذاری میشود، عملا یکی از حربههایی است که در قالب آن، عملکرد تحلیلی در مغز افراد مخدوش میشود».
دولت خاتمی و روحانی اگر افتخار داشتند که وضع اصلاحطلبان این نبود
دبیرکل حزب اشرافی کارگزاران ادعا کرد: برخلاف دولت اصلاحات، دولت رئیسی در سالگرد پیروزی انتخاباتی خود چیزی برای افتخار ندارد.
به گزارش روزنامه سازندگی، حسین مرعشی در کلابهاوس گفت: وقتی آقای خاتمی در سال ۷۶ به پیروزی رسیدند بهاندازهای این پیروزی در کام ملت و نیروهای سیاسی میانهرو و اصلاحطلب و تحول خواه شیرین بود که بعضا دوم خرداد برای دورهای طولانی به «نام گروههای سیاسی حامی آقای خاتمی» تبدیل شد و تا سالها بخشی از اصلاحطلبان مشـهور به دوم خردادیها شدند و هر سال به سالگرد این پیروزی افتخـار میکردند. این روزها از هیچ یک از هواداران آقای رئیسی در سالگرد انتخاب ایشان هیچ عکسالعملی ندیدم که نشان از افتخار به انتخابات سال گذشته داشته باشد و عجیب بود که چرا جبهه پیروزی سال گذشته نمیتواند بـه این تاریخ افتخار کند.
مرعشی گفت: یک رویکرد در انتخابات این بود که اجازه دهیم خودشـان روی کار بیایند تا مسـائـل کشـور حل شود مثلا سختگیریها کم میشود، در فرهنگ مسامحه میشود و اقتصاد راه میافتد و مسائل حل میشـود، اما مردم دیدند در هیچ یک از حوزهها هیچ یک از این پیشبینیها محقق نشد. اقتصاد در همان وضـع بلکه بدتر قرار دارد، تورم ۶۰ درصدی را تجربه کردیم و تورم نقطه به نقطه خرداد
۵۲ درصد را رکورد زد، روابط خارجی هم که هیچ گشایشی ندارد، بنابراین، این تز باطل شـد که اگر دولت در اختیار خود دوستان باشد مسائل راحتتر حلوفصل میشوند.»
مرعشی وضعیت فعلی را آغازی بر روند سه رقمی شدن تورم خواند و تاکید کرد: دولت آقای رئیسی نه در تشخیص اولویتها و مسائل موفق بوده و نه در یافتن راهحلها. در جلسـه افطاری با ایشان در ۴ دقیقه زمان خودم توضیح دادم که وقتی آقای روحانی کشور را در دست گرفت تورم ۳۷ درصد بود و در سال قبل از خروج آمریکاییها از برجام تورم به ۸ تا ۹ درصد رسیده یعنی یک رقمی شـده بود و بعد از خروج آمریکا از برجام این رقم تورم به ۴۰ درصد رسید.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی گفت: «آقایان میگویند زندگی مردم را به برجام گره نمیزنیم، مگر شـما گره زدهاید که میگویید گره نمیزنیم، این گره خورده شده است، چرا چشممان را بر واقعیت میبندیم.»
اظهارات آقای مرعشی هم تجاهل و هم تحریف واقعیات است. چه اینکه؛ اولا اگر دولت اصلاحات دولت آبرومندی و محبوبیتداری بود، مردم در سال 1384 از معین و مهرعلیزاده و کروبی و هاشمی یکجا عبور نمیکردند. ثانیا دولت بعدی اصلاحطلبان (دولت مدعی اعتدال و تدبیر)، مدیریت را با 709 کشته کرونایی، تورم 60 درصد، کسری بودجه 480 هزار میلیاردی و بدهی هنگفت تحویل داد، اما یک سال بعد، دولت جدید توانسته هم بر قتلعام کرونا غلبه کند و هم بر بخشی از آن ترازهای منفی اقتصادی؛ ضمن اینکه خود آقای مرعشی پیش از این اذعان کرده که ماجرای ارز 4200 تومانی استخوان در گلوی دولت جدید است و طبیعتا افتخار(!) این جاسازی، با اصلاحطلبان و مدعیان اعتدال است.
ثالثا حوزه روابط خارجی و دیپلماسی اقتصادی احیاشده که از جمله آمار آن افزایش 40 درصدی صادرات و 20 درصدی تجارت خارجی است.
رابعا بین تورم 52 درصدی تا سهرقمی (بالای 100 درصد) حدود 48 درصد فاصله است. آیا آقای مرعشی این فاصله دو برابری را نمیفهمد که خبر از تورم سهرقمی میدهد. ایشان کجا تشریف داشتند در حالی که تورم ظرف دو سه سال، 40 درصد افزایش پیدا میکرد؟!
خامسا شرایط اقتصادی فعلی نتیجه گره زدن همه امور کشور و اقتصاد آن به برجام است و طبیعی است که اینگونه آویزان شدن از دشمن در جهان متکثر و تکقطبی، میتوانست اقتصاد را دچار شوکهای فراوان کند. بنابراین چه در تنظیم بیقواره و قابل نقض برجام و چه در موکول کردن همه مسئولیتها و تدابیر اقتصادی بر آن، قصور و تقصیر فراوانی صورت گرفته و امثال آقای مرعشی، شیپور را از سر گشاد آن مینوازند.
و بالاخره اگر عملکرد خاتمی و روحانی افتخارآمیز بود، اصلاحطلبان به آن روز نمیافتادند که یک سال قبل در انتخابات با بیاعتنایی مطلق مردم مواجه شوند.
طعنه متهمان تورم 700 درصدی بخش مسکن به دولت رئیسی
ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران ادعا کرد دولت در بخش مسکن تورم درست میکند و بعد مانند سوپرمن وارد میشود تا قیمتها را دستوری
کاهش دهد.
روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان «بنگاه املاک دولت» نوشت: این روزها مستاجران روزهای سختی را بـرای اجاره کردن خانــه دارند. از یک طرف افزایش شدید تورم، قیمتها در بازار اجـاره را تحت تاثیر قــرار داده و از طرف دیگر انتظارات باعث شـده قیمت رهن و اجاره خانه نجومی شـود. این وضعیت باعث شـده دولت خود را به عنوان منجی وارد بازار کند و در نقش سـوپرمن ظاهر شـود. یعنی در حالی که خودش تورم را خلق کرده و این وضعیت فجیع را آفریده، خودش هم در قالب منجی ظاهر میشود و دستور میدهد که صاحبخانهها اجاره ملک را بالا نبرند.
فرقی ندارد بازار ارز دچـار التهاب شــده یا بازار سکه یا بازار مسکن. تنها گزینه روی میز دولت دستور و تعزیر آحاد اقتصادی است. این روزها هم دولت و مجلس همنوا شـدهاند که بازار اجاره را با ابزارهای تعزیراتی کنترل کنند. افزایش روزافزون تورم، همه بازارها و بیشتر از همه بـازار اجاره را تحت تأثیر قرار داده است. در حال حاضر بازار اجاره در تهران از بیثباتی رنج میبرد و اجاره املاک در پایتخت روز بـه روز افزایش پیدا میکند. اقتصاددانان میگویند ریشـه بیثباتی در این بازار، بیثباتی در اقتصاد کلان اسـت اما دولت و مجلس به جای برخورد با ریشه بیثباتی برای این بازار نرخ تعیین کردهاند.
دولتی که در زمینه کنترل تورم حرفهای عمل نمیکند، دنبال تدوین سازوکاری برای «اجارهداری حرفهای» است. در سالهای اخیر این موضوع بارها از سـوی وزارت راه و شهرسازی مطرح شده است. معاون وزیر راه و شهرسازی در خرداد ماه سال ۹۹ و در بحبوحه پاندمی کرونا اعلام کرد: طی سالهای ۸۵ تا ۹۵ تعداد خانوارهای مستأجر کشـور ۳۰ درصد افزایش یافته که در تهران این افزایش 4۲ درصد بوده است».
انتقادهای روزنامه حزب کارگزاران از رفتارهای سوپرمن در حالی است که همین روزنامه به هنگام تصویب فاجعهبار ارز 4200 تومانی در سال 97، از «بازگشت اسحاق» برای مدیریت بازار ارز خبر داده و او را در شکل و شمایل سوپرمنی که در حال پایین آوردن دلار است، نشان میداد.(!)
اما در موضوع قیمتهای سرسامآور مسکن و اجارهبها، روزنامه حزب اشرافی عمداً توضیح نمیدهد که ریشه این اتفاق کجاست؟ رویکرد تمسخر مسکن مهر و افتخار به نساختن مسکن از سوی وزیر اشرافی دولت روحانی، ضمن اینکه ترمز تولید و ایجاد اشتغال در بخش مسکن و صنایع جانبی آن را کشید، به انباشت بیش
از 6 میلیون تقاضا و تورم 700 درصدی در بخش مسکن انجامید. در عین حال بیاعتنایی به مأموریت قانونی راهاندازی سامانه املاک و اخذ مالیات از خانههای خالی موجب خالی ماندن (احتکار) حدود 2/5 میلیون خانه خالی شد. در کنار کاهش شدید تولید و عرضه مسکن، برجا گذاشتن رکورد تورم سالانه هم در دولت سابق، موجب سرریز گرانی به بخشهای مختلف از جمله بخش مسکن شد.
روشن است که برخورد ریشهای با معضل مزمن مسکن زمانبر است. اما در عین حال، دولت و دیگر دستگاهها موظف هستند از قیمتگذاری لجامگسیخته در این بخش و هر بخش دیگری جلوگیری کنند.