گام مهم دولت در برکناری مدیران ناکارآمد لزوم برخورد جدیتر با «بانیان وضع موجود»
سرویس سیاسی-
«۴۰1 مدیر از مدیران دستگاهها ارزیابی شدهاند و در نتیجه آن ۱۳۰ مدیر ناکارآمد شناسایی و از کار خود برکنار شدند»، این خبر مهمی بود که حجتالاسلام احمد صالحی رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری در نشست خبری اخیری که در ایرنا برگزار شد، بیان کرد.
اعلام برکناری مدیران ناکارآمد از جمله اخباری است که امیدآفرینی و نظارتافزایی را نوید میدهد؛ بهویژه در دورانی که مشکلات مردم زیاد و رویکرد اصلی دولت، رسیدگی واقعی به مطالبات مردم است و کیست که منکر نقش مهم «ناکارآمدی» برخی مدیران در پدیدار شدن مشکلات مردم باشد.
براساس گزارشی که از سخنان حجتالاسلام صالحی در رسانههای مختلف منتشر شده، وی عبارت «ناکارآمد» را برای مدیران برکنارشده به کار برده است اما در اخبار منعکس نشده که شاخصهای ناکارآمدی چیست؟ زیرا این عبارت طیف گستردهای از کارشکنی، تعلل در امور مردم، غیبت در محل کار و مسئولیت، فرار از پاسخگویی، نالایقی برای منصب مربوطه و... را شامل میشود.
هرچند قابل درک است که «احتمالا» رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاستجمهوری، ملاحظاتی را در نظر داشته و موارد ناکارآمدی را تشریح نکرده باشد اما چنانچه بهطور دقیق یا با بیان مثال، روشن میشد برکنارشدگان چه کرده بودند، ۲ پیامد مثبت داشت:
نخست آنکه مردم دقیقاً متوجه میشدند کدام رئیس، به چه دلیلی ناکارآمد بوده و برکنار شده است. دوم اینکه بقیه مدیران اجرایی کشور متوجه میشدند که در صورت «ناکارآمدی» با خطر عزل و برکناری مواجه خواهند بود و در نتیجه به حل مشکلات مردم و رسیدگی به مطالبات ارباب رجوع، توجه بیشتری میکنند.
مسئولیت سنگین دولت و انتظارات مردم
واقعیت این است که دولت سیزدهم در شرایطی زیر بار مسئولیت اداره کشور رفت که فجایع مدیریتی دولت قبل همچون طاعونی به جان اقتصاد کشور و معیشت مردم افتاده بود و تبعات سنگین تصمیمات غلط، غیرکارشناسی و همچنین سوءمدیریت دولت قبل را مردم با کاهش قدرت خرید و کوچک شدن سفرههای خود متحمل میشدند، از اینرو آمدن دولت جدید امید برای بهبود شرایط بد اقتصادی دولت قبلی را دو چندان کرد.
موضوعی که مسئولیت دولت سید ابراهیم رئیسی را سنگینتر کرده است. در واقع انتظاری که از دولت سیزدهم در میان افکار عمومی جامعه شکل گرفته، استراحت را بر دولتمردان فعلی ممنوع میکند.
به بیان دیگر موفقیت دولت در این آزمون و مسئولیت خطیر و سنگین مستلزم استفاده از ظرفیت مدیرانی با روحیه جهادی و انقلابی و قائل به کار تلاش شبانهروزی است و حتما مدیرانی که از سویی باور و ارادهای برای تغییر وضع موجود ندارند و از سویی خود عامل وضع موجود هستند، در عزم دولت برای تغییر ریل اقتصاد کشور به مردم مثمر ثمر نخواهند بود.
برکناری مدیران ناکارآمد، مطالبه رئیسجمهور
رئیسجمهور هم در جریان سفرهای استانی بارها درخصوص جابهجایی مدیران گفته است «هرکس کارآمدی دارد میتوان از او استفاده کرد اما نباید از بانیان وضع موجود استفاده شود.» وی همچنین با تأکید بر لزوم شایستهسالاری در هرگونه تغییر و نصب در دولت، خطاب به همه مسئولان و مدیران دستگاههای اجرایی عنوان کرده است: «اگر بنا بر ابقای مدیران زیر مجموعه خود دارید این کار را انجام دهید و اگر جابهجایی مدیری را ضروری میدانید، در این کار تسریع کنید؛ چرا که بدنه اجرایی کشور باید در اجرای برنامههای تحولی مورد نظر دولت منسجم و دارای انگیزه و دغدغه باشد.»
امری که نشان میدهد ضرورت تغییر مدیران خسته، ناکارآمد و بیانگیزه دولت قبل چه پیش از انتخابات و چه پس از آن از دغدغههای مهم رئیسجمهور برای تحقق اهداف و سیاستهای دولت خود به نفع مردم بوده است.
بدون شک تغییر مدیران و مسئولان اجرایی لازمه پویایی و تحرک بیشتر جامعه را به همراه دارد. بهطوری که فلسفه انتخابات در کشور نیز در همین راستاست که مردم مدیر جدید را انتخاب کند و مدیریت کشور با یک روحیه و تفکر جدید ادامه پیدا کند.
قطعا تفکری که برای خدمت به مردم انتخاب شود و در این مسیر موفقیتی کسب نکند و در نتیجه مشکلاتی را برای مردم بهوجود بیاورد، انتظار جابهجایی آن مدیر یا آن تفکر در جامعه بالا میرود. در همین راستا در دولت قبل بهدلیل نگاه به بیرون و نفوذ برخی، باعث ایجاد مشکلات متعدد در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شده است.
تغییر بانیان وضع موجود، رو به جلو اما کند
مردم هم در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته از وضع موجود به دولت رئیسی که نماینده تغییر در وضع موجود بود، گریختند. رئیسی شعار اصلیاش تغییر در وضعیت کنونی بود: «با هر سلیقهای برای تغییر وضعیت موجود میآییم.»
بهرغم خبرهای مسرت بخش درباره برکناری مدیران ناکارآمد، بعد از گذشت نزدیک به 9 ماه از تشکیل دولت مردمی، تصور میشود برخی از مدیران ناکارآمد قبلی بر سر کار باشند که نه انگیزه خدمت و نه از روحیه خدمت برخوردارند، امری که نشان میدهد روند جابهجایی مدیران خسته و بیانگیزه به کندی صورت میگیرد.
بهعنوان مثلا همچنان برخی مدیران بیانگیزه و ناکارآمد دولت قبل در برخی معاونتهای سازمان برنامه و بودجه حضور دارند، مدیران عامل برخی بانکها که از جمله مدیران نجومی بگیر دولت قبل هم محسوب میشوند هنوز بر سر کارند و در برخی زیر مجموعههای صنعت نفت کشور نیز بانیان وضع موجود «مدیر» هستند.
در حال حاضر کارشناسان و صاحبنظران و فعالین رسانهای از دولتمردان انتظار دارند تا در اجرای این دستور رئیسجمهور اهتمام ویژه داشته باشند و از تعلل در اجرای این دستور اجتناب کنند.
ارتقای روحیه خدمت با تغییر مدیران وضع موجود
در واقع اگرچه دولت برای تغییر اوضاع و حل مشکلات مردم عزمی جدی دارد اما این افراد با توجه به سابقه و نوع عملکردشان نمیتوانند مجری خوبی در این حوزه باشند. از اینرو بهنظر میرسد دولت بایستی در حوزه مدیریتی تغییراتی جدی ایجاد کند تا بتواند در حوزه عملیاتی نتایج مثبتی کسب کند.
آنچه دولت سیزدهم امروز با آن مواجه است به قول کارشناسان یک زمین مینگذاری شده است که با بازگشایی هر گرهای، گره کور دیگر رخ مینماید و ممکن است به بحرانی جدیدی در فضای سیاسی اجتماعی کشور ختم شود. بر این اساس دولت سیزدهم تا به امروز با همه این مشکلات توانسته بسیاری از امور را بهخوبی رتقوفتق کند اما آنچه نیاز فضای سیاسی اقتصادی کشور است، حضور نیروهای باانگیزه، کاردان و با اراده خصوصاًً در سطح مدیریت کشور است.