kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۰۱۵۰
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۸

جنگ امروز ما کجاست؟ (نگاه)

 

دکتر محمدحسین محترم
۱- حجم انبوه خبرهای جعلیِ و گستره تحریف واقعیت‌ها در چند هفته اخیر در فضای رسانه‌ای و مجازی اولاً نشان داد و بیش از پیش آشکارتر کرد که بیانات رهبر معظم انقلاب درخصوص «جهاد تبیین»، چه قدر برای جامعه ما «ضروری، فوری، عینی و واجب» است. ثانیاً نشان داد در دهه پنجم انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی با راهبرد مقابله با «جنگ ترکیبی، شناختی، رسانه‌ای»، بیش از پیش به قدرتمند شدن در زمینه رسانه‌ای نیاز دارد، چراکه به قول رهبری «امروز انبوهی از رسانه‌ها با هزاران متخصصِ هنر، رسانه، علوم ارتباطات و با پشتیبانی مالی و امنیتی انبوه، در کارند برای این که در نظام جمهوری اسلامی افکار را برگردانند و ایمان‌ها و باورها را تضعیف و تخریب کنند. امروز سیاست قطعی رسانه‌های معاند تحریف واقعیت‌ها و دروغ‌پردازی است!». ثالثاً نشان داد از اوایل دهه هفتاد که برای اولین‌بار رهبری درخصوص جنگ رسانه‌ای هشدار دادند، تاکنون با غفلت و برخی هم متأسفانه هدفمند به وظیفه خود در حوزه رسانه‌ای، نه در شناخت آن و نه در مقابله با تهاجم آن عمل نشده و نکرده‌اند.
۲- هر جهادی در مقابل یک تهاجم و جنگی معنا و مفهوم پیدا می‌کند، از جمله «دفاع مقدس» در طول هشت سال جنگ تحمیلی و «جهاد و مبارزه طولانی بصیرت‌افزایی» در مقابله با «تهاجم، شبیخون و ناتوی فرهنگی» که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد و تصریح داشتند برخی مطبوعات «پایگاه دشمن» هستند؛ اما «امروز جنگ ما کجاست؟». به فرمایش رهبری «گفته می‌شود جنگ اقتصادی، لکن یک جنگ دیگری هم است که از آن خیلی از اوقات غفلت داریم که زمینه‌ساز تأثیر جنگ اقتصادی است و آن جنگ رسانه‌ای، فضاسازی عمومی و تبلیغاتی است... اکنون خط‌مقدم جبهه استکبار در تهاجم به ملّت انقلابی ایران و نظام جمهوری اسلامی عملاً بوق‌های فریب و نیرنگ است» و آنچه در میدان و صحنه مقابله با این «بوق‌های فریب و نیرنگ» میزان موفقیت را تضمین و مشخص می‌کند، احساسِ «ضروری بودن»، «فوری بودن»، «عینی بودن» و «فریضه بودن» «جهاد تبیین» از سوی همه آحاد مردم به‌ویژه نخبگان و سیاسیون و قلم به دستان و تریبون‌داران فرهنگی، سیاسی و رسانه‌ای کشور است. در دوران جوانی، در اوایل دهه هفتاد که فضای کشور متأثر از فقط چند روزنامه داخلی و چند شبکه خارجی بود و خبری از این حجم و گستره ارتباطات جمعی امروزی و رسانه‌های رنگارنگ مکتوب و صوتی – تصویری و مجازی و ماهواره‌ای بر پایه پلتفرم‌های مختلف نبود، خدمت مقام معظم رهبری که رسیده بودیم، ایشان با آن نگاه عمیق معطوف به آینده، با تأکید بر بعید بودن جنگ نظامی در آینده، برای اولین‌بار «جنگ رسانه‌ای» را مطرح کردند که در فضای آن روز حتی برای اصحاب معدود رسانه‌ای کشور هم بسیار ثقیل و نامفهوم بود. ایشان با توصیه به نیروهای جوان مؤمن و انقلابی برای شناخت فضای رسانه‌ای و فعال شدن در این فضا، مکرر تصریح داشتند «دشمن با جنگ رسانه‌ای می‌خواهند ملت ایران را از رسیدن به اهدافش بازدارد». در مقطع کنونی نیز رهبر معظم انقلاب به‌عنوان دیدبانی تیزبین «جهاد تبیین» را در مقابله با تلاش چندوجهی دشمنان مطرح کرده‌اند که با تکامل و مختصات امروزی، از آن به «جنگ ترکیبی، شناختی، رسانه‌ای» یاد می‌شود و میزان ضرورت این جهاد نیز معطوف به «شدت و حجم تبلیغات» دشمنان است. با این هشدار رهبری، امروز درک سخنان چند سال قبل ایشان راحت‌تر و توجه به آن بیشتر احساس می‌شود که با اشاره به نقش عمار یاسر در تبیین حقیقت و برطرف کردن تردیدها در جنگ صفین فرمودند «من دارم می‌بینم صحنه را، تجهیز و صف‌آرایی‌ها را، می‌بینم دهان‌های با حقد و غصب و دندان‌های با غیظِ به هم فشرده‌شده را علیه انقلاب و امام و همه آرمان‌ها و علیه همه کسانی که به این حرکت دل بسته‌اند. چه کنم اگر کسی نمی‌بیند؟! در حوادث فتنه‌گون شناخت صحنه و شناخت مدافع و مهاجم و دشمن و دوست دشوار است. حالا شما باشید چه کار می‌کنید؟! بایستی گره‌های ذهنی را باز کرد و این تبیین لازم دارد. فرمود الا و لایحملُ هذا العَلم الا اهل البصر و الصبر. کجایند آن شخصیت‌های بزرگی که پیمان جانبازی بستند، این عمار؟!». حقیقتاً در این میدان شهید سلیمانی علاوه بر «مالک اشتر» علی بودن و داشتن بینش و درک فوق‌العاده مسائل نظامی و سیاسی و توان بالای تجزیه و تحلیل و به‌کارگیری آن‌ها، مصداق «عمار» رهبری هم بود و همین درک ضرورت جهاد تبیین با نفوذ کلامش بود که او را حقاً به «سرداری دل‌ها» رساند!
۳- جنگ ترکیبی (Hybrid warfare) شامل جنگ سخت، جنگ نیمه‌سخت (چالش‌های امنیتی) و جنگ نرم (فرهنگی و سایبری) و جنگ اقتصادی است و هدف جنگ شناختی (Cognitive warfare)  نیز کاهش تمایل یک ملت در استفاده از ظرفیت‌ها و توانایی‌هایش و آسیب رساندن به توانایی‌های شناختی با تغییر باور مردم نسبت به توانایی‌ها و ظرفیت‌های داشته آنهاست که با ماهیت مستمر و بر پایه تحول رسانه‌ای و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی مدرن صورت می‌گیرد.
۴- با توجه به فریضه دانستن جهاد تبیین از سوی مقام معظم رهبری، برای خروج از محاصره این جنگ و مقابله با جریان تحریف و «بوق‌های فریب و نیرنگ» نیاز به داشتن روایت اول، راهبرد بیان حقایق، شناخت آرایش جدید رسانه‌ای و تغییرات و تحولات آن داریم و تحقق جهاد تبیین جز با استفاده حداکثری از فناوری‌های جدید ارتباطی به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی و تولید محتوای متقن و مستند امکان‌پذیر نیست. چراکه با توجه به سابقه جنگ‌های مختلف در طول تاریخ، گسترش و پیشرفت فناوری‌های ارتباطی و تغییر رفتار کنشگران سیاسی و رسانه‌ای و همچنین میزان دسترسی مخاطبان به رسانه‌های مختلف، آرایش رسانه‌ای تغییر و تکامل پیدا کرده است. هدف از جهاد تبیین و روشنگری در این جنگ ایجاد و تقویت پدافندِ شناختی ملت است، چراکه میدان این جنگ که متأسفانه نخبگان توجه کافی به آن ندارند، اذهان مردم و ابزار آن فناوری‌های ارتباطی به‌ویژه نرم‌افزارهای تلفن همراه است که هر پیامی، در هر زمانی، در هر مکانی و با هر ابزاری می‌تواند تولید و منتشر شود. پدیده‌های «ارتباط جمعی شخصی»، «سواد مصنوعی و الگوی جدید نادانی»، «شیپل Sheeple» و «همه ما راجع به همه چیز می‌دانیم» موجب شده تا هر فردی از هر جای دنیا از جمله سلبریتی‌ها با هر سطحی از سواد ولو مختصر و یا سواد نداشته، در مورد حساس‌ترین موضوعات سیاسی و مذهبی و منافع، امنیت و راهبرد ملی و بین‌المللی کشور نسخه تجویز کنند. اتفاق غیرطبیعی در این جنگ و وجه تمایز آن با دیگر جنگ‌ها در این است که علی‌رغم دوری جستن از هرگونه جنگی و تنفر نسبت به آن از سوی مردم در هر نقطه‌ای از جهان، اما این جنگ در همه مناطق دنیا و از سوی همه کنشگران با استقبال روبه رو شده است! در جنگ ترکیبی - شناختی - رسانه‌ای که هم فرصت و هم تهدید است، عنصر زمان بسیار حائز اهمیت و در رقم زدن پیروزی یا شکست نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. هرگونه کُندی و تأخیر، هم در شناخت و هم در تنظیم و هم در تولید محتوا و هم در تطبیق با شرایط جدید برای کنشگران مختلف بسیار گران تمام می‌شود و غیرقابل جبران است.
۵- تبلیغات دروغین و شایعات بی‌اساس در طول تاریخ بوده و چیز جدیدی نیست و نمونه‌های عینی فراوان دارد، اما نکته مهم در جنگ ترکیبی - شناختی و رسانه‌ای در دوران ما این است که بر اساس راهبرد جوزف گوبلز «برای تبدیل دروغ به حقیقت و تداوم آن، دروغ را باید با حجم فراوان و هزاران بار تکرار کرد و هرچه دروغ بزرگ‌تر باشد، باورپذیر کردن آن آسان‌تر است» که امروزه در عصر توییتر، فیسبوک و تلگرام و اینستاگرام راحت‌تر شده است. این میزان تولید محتوای جعلی در شبکه‌های مختلف اجتماعی در طول تاریخ بی‌سابقه است، به‌طوری که روزانه فقط در تلگرام بیش از ۳ میلیون مطلب منتشر می‌شود. این امر منجر به پدیده‌ای بنام «همه ما راجع به همه چیز می‌دانیم»! و این پدیده به‌دلیل اینکه افراد به سرعت برق در معرض اخبار و تحلیل اخبار فریبنده و جهت‌دار قرار می‌گیرند و اطلاعات بیشتر موجب می‌شود که فرصت کمتری برای بررسی دقیق آنها وجود داشته باشد، خود نیز منجر به پدیده دیگری در شبکه اجتماعی تحت عنوان «سواد مصنوعی و الگوی جدید نادانی» با رفتار خطرناک «بازارسال و نسخه‌برداری جاهلانه» شده است. طبق تحقیقات انجمن بهداشت انگلیس پنج شبکه اجتماعی یوتیوب و توییتر و تلگرام و واتساپ و اینستاگرام بیشترین نقش را در پروپاگاندای رسانه‌ای و اثرگذاری بر اذهان مردم دارند و اینستاگرام مضرترین آنهاست. مالک یکی از معروف‌ترین لغت‌نامه‌های جهان به نام مریام وبستر واژه شیپل! (Sheeple) را به واژگان خود اضافه کرده که سروصدای زیادی هم به پا کرد و در معنایش نوشته: «افرادی مطیع و به‌شدت تأثیرپذیر؛ و در یک کلمه مثل گوسفند!». این واژه از ادغام دو کلمه انگلیسی Sheep به معنی گوسفند و People به معنی مردم تشکیل شده، یعنی انسان گوسفند! شیپل بودن هرجایی که جذابیت و ناآگاهی به هم گره می‌خورند، می‌تواند باشد و یکی از حوزه‌هایی که ممکن است ما را به شیپل بودن تنزل دهد، صنعت و پروپاگاندای رسانه‌ای است.
۶- امروز «جنگ ترکیبی، شناختی، رسانه» در حقیقت جنگ جهانی سوم است که طولانی‌ترین جنگ تاریخ خواهد بود و مقابله با ایران به بهانه بحث هسته‌ای و جنگ در سوریه و عراق و یمن و بحران اوکراین فقط بخشی و پازل‌هایی از این جنگ هستند. در شرایط کنونی با یک سناریو و پروپاگاندای رسانه‌ای چند لایه روبه‌رو هستیم و دشمن در این جنگ «پروژه مرگ خاموش»
مایک مایر معروف به آیه ‌الله مایر را در دستور کار خود قرار داده است. در این سناریو تلاش برای تکرار خبرهای منفی جعلی با هدف قرار دادن امید مردم است. ادعای خطرناک و البته دروغ تمام شدن ذخایر استراتژیک کشور از سوی عضو کمیسیون کشاورزی مجلس و شایعه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای تأمین کالاهای اساسی و دارو و پیش‌بینی‌های جعلی از احتمال گرانی‌های وحشتناک در آینده! تا فضاسازی‌های کاذب در خصوص مذاکرات وین و هجمه چندلایه به تیم هسته‌ای، در کنار تخریب روابط ایران با کشورهای همسایه و دوست به‌خصوص افغانستان و عراق و ترکیه و روسیه و چین و... با توسل به شایعات و خبرهای جعلی و همچنین حمله به دو طلبه سنی در گرگان و سه روحانی شیعه در مشهد و... همه یک هدف مشترک دارند که خلاصه آن این است که دولت را زمین‌گیر کنند تا نتواند با همسایه‌ها و کشورهای دوست روابط تجارتی برقرار و تحریم‌ها را خنثی و تورم را کنترل کند و مجبور شود در مذاکرات کوتاه بیاید! بعد از روی کار آمدن دولت رئیسی و برکناری دولت روحانی دشمنان با جریان غربگرای اشرافی و نفوذی داخلی یک اشتراک منافع جدیدی پیدا کردند و مشترکاً تلاش دارند نتیجه بگیرند که نظام جمهوری اسلامی نمی‌تواند و باید تسلیم آمریکا شود! لذا به‌دنبال همسو شدن اهداف آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها با یک جریان داخلی؛ فضای رسانه‌ای و مجازی پر شده از کلیپ‌ها و خبرهای جعلی و توییت‌های اختلاف‌برانگیز و ناامیدکننده و التهاب‌آفرین!
۷- اما علی‌رغم پروپاگاندای رسانه‌ای دشمنان، خوش بود سر دلبران در حدیث دیگران! فقط همین یک خبر برای آگاهی از عمق فریبکارانه پروپاگاندای رسانه‌ای اخیر و تحریف و جعل خبر علیه دولت و نظام کافی است. بانک جهانی پیش‌بینی رشد اقتصادی ایران را افزایش و نرخ تورم را کاهش داد. بانک جهانی که سال گذشته رشد اقتصادی 2/4 درصدی برای ایران در سال ۲۰۲۲ پیش‌بینی کرده بود، در گزارش جدید خود رشد 3/7 درصدی را پیش‌بینی کرده است. بانک جهانی همچنین نرخ تورم ایران در سال گذشته را 40/1 درصد تخمین زد و اعلام کرده این نرخ در سال جاری به 37/6 درصد کاهش می‌یابد و در سال آینده کمتر نیز خواهد شد. این که آقای رئیسی خبر داده که تورم ۶۰ درصدی در شهریور سال گذشته را کنترل کردیم و کاهش دادیم دقیقاً با پیش‌بینی‌های جهانی نیز همخوانی دارد که متأسفانه این خبرها در رسانه‌های غربی و برخی رسانه‌های داخلی مطلقاً بازتابی ندارد و تلاش می‌کنند آنها را سانسور کنند!
۸- باید پذیرفت که آگاهی در جنگ رسانه‌ای مثل هر جنگ دیگری هزینه دارد. انسان عاقل نباید بابت گرفتن اطلاعات صحیح از منابع معتبر، از پرداخت هزینه نگران باشد. باید جست‌وجو کرد، انرژی و زمان گذاشت و آگاهی را جدی گرفت تا فریب نخوریم! امروزه حتی داشتن عناوین دانشگاهی دکتر، وکیل، محقق، استاد دانشگاه و آیت‌الله هم نمی‌تواند منابع قابل اعتماد صددرصد باشند چرا که برای بعضی‌ها حفظ منافع جناحی و برای برخی‌ها عمل به وظیفه مزدوری در مقابل دریافت دلارهای هنگفت، از هر درجه و شأن علمی مهم‌تر است. لذا اولاً اگر از درک پیچیدگی‌های جهان ناتوانیم، دلیلی هم برای پذیرش بی‌چون و چرای خبرهای جعلی و نشر ناآگاهانه آنها وجود ندارد. ثانیاً باید هوشیار باشیم و این فراز از سخنان رهبری همیشه در گوش ما باشد که «مهم این است که در هر دوره‌ای ما بفهمیم دشمنی دشمن چگونه است و چه کار دارد می‌کند با ما، نقشه دشمن را بفهمیم!... اگر روایت نکنیم، دشمن روایت می‌کند»!