kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۵۵۴
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۸
به مناسبت فرارسیدن عید سعید مبعث

عطر حضور و عصر ظهور

سرانجام وعده‌ کتاب‌های آسمانی تحقق یافت؛ اسلام این آیین حیات بخش، جامه ظهور پوشید و رسول مهربانی برانگیخته شد. اما جاهلیتِ فرورفته در لجنزار فساد و خرافه، دین نوپدید اسلام را برنمی‌تافت و این سرآغاز رنج‌های پیامبر بود...

راوی گوید رسول خدا(ص) را دیدم که به مردم می‌فرمود: «بگویید لااله‌الاالله تا رستگار شوید.» اما آنان آب دهان به سوی او پرتاب می‌کردند و خاک بر رویش می‌ریختند و گروهی نیز دشنامش می‌دادند تا بدین سان روز به نیمه رسید! (تاریخ دمشق ۵۷/ ۱۸۸)
مشرکان سنگدل از همان ابتدا عَلم مبارزه با توحید را برافراشتند و با همه توان خود برای مبارزه با اسلام به میدان آمدند. آنان انواع حیلت‌ها را به کار می‌بستند تا رسول خدا(ص) را از مسیری که در پیش گرفته بود بازدارند. گاه وعده ثروت و قدرت می‌دادند و گاه تهدید می‌کردند. اما رسول گرامی اسلام با پاسخ قاطع خود، بذر نومیدی در دل‌هایشان پاشید: «به خدا قسم اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم قرار دهند تا از تبلیغ آیین خود کناره بجویم هرگز چنین نخواهم کرد تا به هدف خود برسم یا در این راه جان دهم.»
در طول سیزده سال، قریش از هیچ ظلم و جنایتی درباره اسلام و مسلمین فروگذار نکرد تا آنکه پس از وفات جناب ابوطالب و حضرت خدیجه، زمانی که سختی‌ها  اوج گرفته و آزار و خشونت مشرکان به نهایت رسیده بود، سوره هود نازل شد و خداوند فرمان استقامت به پیامبر و یارانش داد: «فَاسْتَقِمْ کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَکَ ؛ همان‌گونه که مأموريت يافته‌ای استقامت کن و نیز آنان که همراه تو به خدا روی آورده‌اند ایستادگی کنند.» (هود/ ۱۱۲)
از ابن‌عباس روایت شده است که هیچ آیه‌ای شدیدتر و مشکل‌تر از این آیه بر رسول خدا(ص) نازل نشد. آن حضرت پس از نزول این آیه به یاران خود فرمود شَمِّروا، شَمّروا یعنی دامن‌ها را به کمر بزنید.(که زمان کار و جدیت فرا رسیده است) و پس از آن دیگر کسی پیامبر(ص) را خندان ندید.(تفسیر نمونه، ج۹ ذیل آیه شریفه)
با فرمان هجرت، مسلمانان به مدینه کوچ کردند. اما این هجرت هرگز به معنای پایان محنت‌ها و سختی‌ها نبود، بلکه مشرکان در پیوند نامیمون خود با یهود، لشکر آراستند و جنگ‌های متعددی را بر پیامبر و یارانش تحمیل نمودند. آری اسلام هیچ‌گاه از فتنه‌های دشمنان نیاسود. اما سرانجام با پایمردی اعجاب‌انگیز رسول خدا(ص) و مسلمانان راستین، مشرکان و گردنکشان خوار و منکوب شدند و گروهی دیگر با شمشیر عقوبت به هلاکت رسیدند، مکه فتح شد، بت‌ها سرنگون گردید و تمام جزیرهًْ‌العرب به منظومه اسلام پیوست.
 *** 
استقامت، گذرگاهی دُرشتناک و طاقت‌سوز است که همگان را توان عبور از آن نیست. با این حال تنها ابزار مقابله با دشواری‌ها همانا استقامت است. امروز کشور عزیز ما ایران اسلامی این فرمان آسمانی را با تمام وجود خود لمس می‌کند و در همه سال‌های پس از انقلاب، مقاومت را در توطئه‌های مختلف دشمنان، اعم از جنگ سخت، جنگ نرم، تحریم و دشواری‌های دیگر تجربه نموده و پیوسته روسپید و سربلند خارج شده است. امام خمینی که پیوندی قلبی و درونی با ملت داشت و مردم را بهتر از هر کس دیگر می‌شناخت، در وصیت‌نامه الهی سیاسی خود در این باره فرمود: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله(ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنين و حسين بن علی(ع) می‌باشند.» 
اگرچه این سخن در سال‌های آغازین انقلاب ابراز گردیده، اما همچنان پس از گذشت بیش از سه دهه از آن، طراوت خود را حفظ کرده و بارها به اثبات رسیده است. زیرا هرگاه فتنه‌ای قد علم کرده یا رویدادی ناگوار موجودیت انقلاب را تهدید نموده ملت، خودجوش پا در صحنه نهاده و نقشه دشمنان را نقش بر آب کرده است. فتنه ۸۸ با تمام قدرت تخریبی خود با حضور پرشور ملت خنثی شد و داغ ناکامی را بر دل دشمنان نهاد. نیز در تشییع پیکر پاک سردار عظیم‌الشأن شهید سلیمانی عزیز، حضور اعجاب‌انگیز و میلیونی ملت و خشم مقدسش، تصویری ماندگار و بی‌مثال در تاریخ پرافتخار ایران اسلامی ثبت نمود و در دیگر فرازهای سرنوشت ساز کشور، واکنش ملت بیدار دل ما به همین شیوه بوده است.
اما چرا طی این سال‌ها دشمنان موفق نشده‌اند کمترین خدشه‌ای در اراده مردم ما وارد کنند بلکه هر روز شاهد ظهور حماسه‌های بیشتری از این ملت باصلابت بوده‌ایم؟ به راستی رمز شکوه نهفته در حضور پرشور ملت ایران چیست و راز خرمی بی‌خزان این بوستان کدام است؟ برای پاسخ به چنین پرسشی باید از خاستگاه و آبشخور انقلاب اسلامی یعنی نهضت عاشورا مدد جُست. شاید بتوان با نگاهی به واقعه کربلا به راز این امت بی‌بدیل راه یافت.
امام سجاد علیه‌السلام از حالات سیدالشهدا و یاران باوفایش تعبیری اینچنین دارد: «در روز عاشورا هر چقدر کار سخت‌تر می‌شد، چهره مقدس سیدالشهدا علیه‌السلام و بعضی از یارانش، زیباتر و برافروخته‌تر می‌گردید و آرامششان افزون می‌گردید.»(بحارالانوار ۴۴/ ۲۹۷) 
بی‌تردید این حال سیدالشهدا و یارانش بدان جهت بود که هر چه زمان می‌گذشت به لحظه وصال و لقای الهی که غایت آمال عارفان است نزدیکتر می‌شدند. شوق دیدار، آنان را چنان از خود رهانیده بود که زخم شمشیر را نمی‌فهمیدند و برای نوشیدن از جام شهادت از یکدیگر پیشی می‌گرفتند.
سخن از انقلاب اسلامی است. وقوع این انقلاب، با حاکمیت ارزش‌های انسانی همراه بود و در آن مفاهیمی چون ایثار، شهادت، ایمان، لقاءالله، مبارزه، نوع‌دوستی، دشمن‌شناسی، بصیرت، معرفت، سیاست دینی و... به شکل گسترده‌ای مطرح گردید. این مفاهیم هر کدام در فرهنگ مهدویت جایگاه خاصی دارند و به این جهت می‌توان گفت جمهوری اسلامی با فراهم کردن بستر ارزش‌ها، در مهیا شدن اسباب ظهور، نقش بسزایی داشته است و به تعبیر دیگر از عوامل تعجیل در ظهور امام عصر ارواحنا فداه محسوب می‌گردد. ملتی که به تأسی از سیدالشهدا علیه‌السلام قیام نموده و همواره منادی عدالت و صلح و آزادی بوده و برای حاکمیت کرامت انسانی بهترین جوانان خود را تقدیم اسلام کرده، یقینا تمهیدگر ظهور منجی عالم بشریت است.
با توجه به این امر می‌توان ادعا نمود که حضور معنادار ملت ایران و ایستادگی خستگی‌ناپذیر او به دلیل آن است که هرچه زمان رو به جلو می‌رود، موانع ظهور، یکی پس از دیگری برطرف شده و به طلوع خورشید ولایت از پس سحاب غیبت و قیام جهانی حضرت مهدی ارواحنا فداه و تشکیل دولت آل‌محمد(ص) نزدیک‌تر می‌شویم. جهان‌بینی سبز و امید روزافزون و پرطراوت تشیع، انگیزه‌ای است که نه تنها تسلیم هیچ فشار و تحریمی نشود که با مقاومت خود بر همه مشکلات فایق آید.
ایران امروز تنها یک کشور در محدوده‌ای جغرافیایی نیست بلکه انقلابی شکوهمند و الگویی فراگیر است که مجموعه‌ای عظیم از نیروهای مقاومت ملت‌های آزاده را با خود همراه نموده است. آری به‌رغم دشمنان، وعده الهی محقق می‌شود و خاتم اوصیا ظهور خواهد کرد و عرصه زمین را از لوث وجود کفر و شرک پاک خواهد کرد. 
امام خمینی آن فقیه عارف، فرو ریختن ۱۴ کنگره از طاق کسری در ولادت رسول خدا(ص) را تعبیر به ظهور مجدد اسلام در قرن چهاردهم کرد. امام در سخنانی فرمود اینکه چهارده کنگره از کنگره‌های قصر ظلم خراب شد... محتمل هست که بنای ظلم شاهنشاهی بعد از چهارده قرن از بین می‌رود و بحمدالله رفت از بین. بت‌ها همه به رو افتادند. این بت‌ها هم خواهند از بین رفت... اینها هم رفتنی هست.
بسیار شگفت است آنها که می‌خواستند جمهوری اسلامی را به بن بست بکشند، اینک خود مفتضح شده و اعتراف به خواری و شکست می‌کنند. اگر روزگاری مناسبات جهانی در پنتاگون رقم می‌خورد و حتی نقشه کشورها در آنجا تعیین می‌شد، امروز به اذعان دشمن، مناسبات جهانی از قلب تپنده عالم اسلام و از حسینیه امام خمینی(ره) ترسیم می‌گردد. زمانی که رهبر هوشیار و حکیم ما لب به سخن می‌گشاید نور امیدی در دل‌های ملت‌های آزاده تابیده می‌شود و از سوی دیگر دلهره جهان استکبار افزون می‌گردد.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی