چالش بایدن در وقت اضافی وین!
دکتر محمدحسین محترم
۱- گفته میشود در وین پیشنویس سند ۲۰ صفحهای مذاکرات برای لغو تحریمها بهعنوان «چارچوب توافق فراگیر سیاسی» تدوین شده که از نظر فنی به جمعبندی رسیده و نیاز به تصمیمات سیاسی دارد! با توجه به اینکه وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرده «اکنون نوبت ابتکار و انعطاف طرف غربی است و در صورت واقعبینی آنها، نه چند هفته و چند روز بلکه کمتر از چند ساعت میشود به توافق رسید»، میتوان گفت که بازی مذاکرات به وقت اضافی کشیده شده است؛ اما با وجود اختلافات داخلی در آمریکا بر سر مواجهه با ایران، آمریکاییها تلاش دارند در وقت اضافی با لفاظیها و تهدیدات خود با توسل به دو کلید واژه «زمان رو به پایان است» و «توافق در دسترس است»، همچنان خلل و فرجی برای ادامه بدعهدیها و نقض توافقات ایجاد کنند. آمریکا و سه کشور غربی هرچند ادعا کردند پیشنهادها و سناریوهای جادویی ندارند ولی رو کردن آنچه تاکنون در چنته داشتهاند، از تبلیغات رسانهای درخصوص ادعاهای «گزینههای نظامی»، «توافق موقت»، «مذاکره مستقیم»، «اعمال معافیتهای تحریمی» و...تا حمله به «توافقات راهبردی ایران با روسیه و چین» و «ضربالاجل سازی کاذب»...اولاً نشان میدهد همچنان به دنبال خباثت و جادو سازی در مذاکرات وین برای فرار از عمل به تعهداتشان و برگشت فریبکارانه مجدد به برجام هستند تا فشار حداکثری شکستخورده را احیا کنند. ثانیاً سکوت بایدن نشان میدهد، آمریکاییها محدودیتهایشان را در این مذاکرات کاملاً درک کردهاند. ثالثاً اینکه وزیر خارجه ایران در مونیخ جلسه برجامی مشترکی با وزرای خارجه 4+1 برگزار نکرد و درخواست مجدد آمریکا برای مذاکره مستقیم را رد کرد و در روزهای آینده هم برنامهای برای سفر به وین ندارد و اینکه رئیسجمهور در قطر قاطعانه اعلام کرد «ما از احقاق حق ملت ایران عقبنشینی نخواهیم کرد»، نشان میدهد «مسائل باقیمانده» از جمله موضوع «تضمینها» همچنان چالش بایدن در وقت اضافی است. ثالثاً تیم ایران بر اساس قانون مصوب مجلس مذاکره میکند و این قانون بدون هیچ ابهامی برای همگان از جمله غربیها روشن و شفاف و بر اساس آن تضمینها خط قرمز تیم ایران است، چون تاریخ برای مؤمن دو بار تکرار نمیشود که از یکسوراخ دو بار گزیده شود! لذا طبیعی است تیم ایران بر سر میز مذاکره برای شکستن رژِیم تحریمها سختگیر باشد تا به فرمایش رهبری مجدداً «مشکلات بعدی به وجود نیاید».
۲-هرچند همگان وجود تضمینها را در آمریکا جستوجو میکنند و به دنبال دادن تضمین از سوی دولت بایدن و تأیید کنگره هستند که مثل لغو تحریمها دست ایران نیست، اما چند مکانیسم دیگر برای اطمینان از اینکه آمریکا دوباره زیر تعهداتش نزند، در ایران وجود دارد که مثل همان «مکانیسم ماشه» عمل خواهد کرد و همانند سیاست خنثیسازی تحریمها، در توان خودمان است. لذا جمهوری اسلامی به موازات طلب تضمینها از سوی آمریکا، باید «مکانیسمهای ماشه» خود را روی میز وین بگذارد تا آمریکا و اروپاییها اگر نتوانستند و یا نخواستند، تضمین بدهند، اما احساس واقعی نمایند که اگر بخواهند برجام را مجدد نقض کنند، باید بهای سنگینی بپردازند. یک- رسیدن به غنیسازی ۹۰ درصد و سپس توقف آن برای حصول توافق. آمریکا و اروپاییها بپذیرند در صورت هرگونه نقض مجدد برجام، غنیسازی ۹۰ درصد بهطور خودکار بهعنوان یک «مکانیسم ماشه» فعال خواهد شد. دو- آمریکا و اروپاییها بپذیرند در صورت هرگونه نقض برجام و اعمال تحریمهای جدید تمام محدودیتهای برجامی ایران نه تدریجی بلکه بهطور خودکار بهعنوان «مکانیسم ماشه» دیگری متوقف خواهند شد. سه- تضمین دیگر باید حذف بند بازگشت خودکار تحریمها تحت عنوان «مکانیسم ماشه» از سوی آمریکا باشد. چهار- راستی آزمایی نیز خود به نوعی تضمین برجام خواهد بود. از سال ۲۰۱۵ با برجام متأسفانه ایران هدف راستی آزمایی بیسابقه آژانس قرار گرفت اما آمریکا و اروپا آنچه برای ایران خواسته بودند، برای خود نخواستند! لذا اکنون برای ایجاد توازن باید لغو تحریمها نیز مشمول راستی آزمایی قرار گیرد.
۳- نکته مهم در برتری تیم ایران این است که تمام نظام سیاسی و مدیریتی و حاکمیتی از رهبری و شورای عالی امنیت ملی تا دولت و مجلس و ملت ایران پشت تیم مذاکرهکننده ایران قرار دارند و این تیم نماینده واقعی ملت و حاکمیت ایران و منافع ملی برای آنها خط قرمز است. لذا حاضر نیستند دیگر هیچ عقبنشینی از مواضع خود نشان دهند؛ اما بایدن نه نماینده همه حاکمیت و نظام سیاسی آمریکاست و نه نماینده تمام مردم آمریکا. رئیسجمهور آمریکا علاوهبر اینکه از یکسو از پشتوانه رأی ضعیفی برخوردار است و هر روز از محبوبیت او کاسته میشود، از سوی دیگر تمام ارکان حاکمیت آمریکا از جمله کنگره و سنا و حتی بخش مهمی از همحزبیهای دموکراتش و بخش مهمی از دولتش پشت سیاست بایدن برای احیای برجام نیستند و این اختلافات شدید داخلی و تهدیدات دو حزبی در کنگره از جمله نامه ۳۳ تن از اعضای کنگره به بایدن مبنی بر اینکه «از اجرای توافق با ایران جلوگیری خواهیم کرد»! بهعنوان نقطه ضعف آمریکا روی میز وین بهطور چشمگیری خودنمایی میکند! که همین موضوع با توجه به ژن و سابقه فریبکاری آمریکاییها، موجب میشود موضوع تضمینها و راستی آزمایی لغو تحریمها برای تیم ایران خط قرمز باشد.
۴-در پاسخ به چرایی ادعای بایدن در بازگرداندن معافیتهای تحریمی که به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان «هیچ تأثیری بر وضعیت اقتصادی ایران ندارد»، اولاً باید مهمترین علت را شکست سیاست حداکثری آمریکا و آن را مصداق «روغن ریخته شده نذر امامزاده» دانست، چراکه بهقول رئیسسازمان انرژی اتمی کشورمان «امروز تولید سوخت با غناهای مختلف برای ما مانند آب خوردن است»! تاکنون در سه حوزه مهمی که آمریکا بعد از خنثیسازی تحریمها مجبور شده تحریمها را نادیده بگیرد، یکی حوزه سلامت و واکسن، دومی فروش نفت و اخیراً نیروگاه هستهای بوشهر است. در بحث واکسن با پیشرفتهای مهمی که در ساخت و واکسیناسیون بخش مهمی از جمعیت هدف صورت گرفت و تا مرز صادرات پیش رفتهایم، آمریکا قیافه حقوق بشری به خود گرفت و ادعا کرد صادرات واکسن به ایران مشمول تحریمهای این کشور نمیشود! همچنین آمریکا که با رویکرد و سیاست دولت قبل توانسته بود صادرات نفت ایران را تا ۲۰۰ هزار بشکه در روز کاهش دهد، اکنون شاهد افزایش تولید نفت ایران به بیش از یک و نیم میلیون بشکه است که با صادرات به لبنان و ونزوئلا در میان همه تهدیدات آمریکا آغاز و با موفقیت انجام شد و دو هفته پیش نیز یک نفتکش ایرانی با دو میلیون بشکه میعانات گازی در ونزوئلا پهلو گرفت و اکنون گفتوگو برای صادرات نفت جمهوری اسلامی به برزیل آغاز شده است. رویترز نیز گزارش داده بر اساس آمار رسمی میزان واردات نفت چین از ایران در دسامبر و ژانویه به ۴ میلیارد بشکه رسید، به طوری که واردات نفت ایران حدود ۶ درصد از خرید نفت خام خارجی چین را به خود اختصاص داده است. بهگفته جان بولتون ضدایرانیترین سیاستمدار آمریکایی «ایران و چین در دولت ترامپ فهمیدند که آمریکا نمیتواند خرید و فروش نفت آنها را کنترل و مجازات کند و اتحاد آنها قابل درک است، اما نمیدانیم که تا کجا پیش میرود»! سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم در واکنش به این سخنان بولتون تلویحاً به شکست سیاستهای بایدن اذعان و به این جمله بسنده میکند که «از خریدهای نفت ایران آگاه هستیم»! در بحث توسعه فعالیتهای هستهای نیز که تحریمها بیاثر شدهاند، با توافقات انجام شده در سفر رئیسجمهور به روسیه تأمین مالی فاز ۱ و ۳ نیروگاه بوشهر انجام و ساخت آنها بهزودی آغاز میشود. ساخت رآکتور آب سنگین اراک نیز علیرغم مشارکت فعال غربیها در بتن ریزی در آن از یکسو و از سوی دیگر عدم تعهدات برجامی آنها برای طراحی و بازسازی آن، با توان متخصصان داخلی تا پایان سال آینده بدون حضور خارجیها تکمیل میشود. بیستم فروردین ۱۴۰۱ هم تصویر متفاوتی از صنعت هستهای کشورمان به دنیا نشان داده خواهد شد و دستاوردهای جدیدی در نمایشگاه کاملی از همه زنجیرهها و فرآیندهای بالادستی و پاییندستی هستهای به نمایش درمیآید. لذا در کنار سیاست خنثیسازی تحریمها و گشایشهای اقتصادی رو به تزاید، اعلام معافیتهای تحریمی هستهای آمریکا برای همکاری با ایران شبیه به یک شوخی تلخ است که نتوانستند اذعان نکنند با هدف اطلاع از روند فعالیتهای هستهای ایران و حضور برای خرابکاری و محدود کردن ایران و همچنین جلوگیری از تقویت همکاریهای تهران – پکن و عقب نماندن از روسیه و چین طراحی شده است!
۵- اما مشکل آمریکا این است که بهخوبی میداند حتی اگر برجام دوباره احیا شود، ایران از بسیاری از موانع فنی عبور کرده و بهانه بازه زمانیگریز هستهای، یک ادعای سیاسی و نه فنی است. مشکل دوم آمریکا بهقول سید حسن نصرالله این است که «جمهوری اسلامی الگوی استقلال در سطح جهان اسلام و سراسر جهان و قدرت برتر منطقه است که کسی نمیتواند به آسانی با آن بجنگد و از جنگ با ایران وحشت دارند». لذا خنثیسازی تحریمها، ناتوانی آمریکا در توقف برنامه هستهای ایران، واکنش بسیار سخت ایران به هر حماقتی و فعال شدن قدرت و سامانه دفاع هوایی مقاومت در منطقه از جمله چالشهای آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی است که مجبور شده فقط بر گزینه برگشت به برجام تأکید کند! مشکل دیگر آمریکا اینکه بولتون جنگطلب و طراح خروج از برجام هم به شکست فشار حداکثری اذعان کرد که «تأثیر تحریمها کاهش پیدا کرده و متأسفانه گزینه نظامی هم یک تهدید توخالی است، چون بر ارزیابی ایرانیها تأثیرگذار نیست و آنها را نمیترساند»! مقامات ارشد وزارت امور خارجه آمریکا هم در گفتوگو با نیوزویک اذعان دارند استراتژی آمریکا «ترمزها را حذف و ایران را به جلو راند و حتی از سال ۲۰۱۸ نیروهای آمریکایی در منطقه نیز زیر آتش قرار گرفتند و ترور سردار سلیمانی موجب تسریع طرح ایران برای خروج آمریکا از منطقه شد»! بولتون که همچنان خواب براندازی جمهوری اسلامی را میبیند، اما در اعتراف دردناک دیگری اذعان میکند «ادعای ساخت بمب هستهای توسط ایران شبیه حرف جورج تنت به جورج بوش در مورد عراق است که همه دنیا فهمید که دروغ گفتند»!
۶- نتیجه مذاکرات وین هرچه باشد، تعبیر خبرنگار شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ در تهران بسیار مهم و جالب توجه است که نشان میدهد مردم ایران از شرطی شدن عبور کردهاند. خبرنگار این شبکه در ارتباط زنده از تهران اذعان کرد «صادقانه بگویم به خاطر اظهار خوشبینیها در وین، در پایتخت ایران جشنی برقرار نیست و مردم ایران با بیاعتمادی به غرب و ناامیدتر از گذشته همچنان به مذاکرات وین بدبین هستند و به دولت خود امیدوارترند تا به چند سیاستمدار اروپایی که تصمیمی بگیرند که به سود آنها باشد»!