kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۵۸۷۸
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۰

اخبار ویژه

 
 
اعتماد به کدخدا جایی برای اقتصاد مقاومتی باقی نگذاشت
پشت پا زدن به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، باعث پسرفت اقتصاد ایران شد.
در این زمینه روزنامه فرهیختگان در گزارشی دولت روحانی را مقصر اصلی افول اقتصاد معرفی کرد و نوشت: بررسی برخی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی شامل تورم، رشد اقتصادی، سرمایه‌گذاری، فقر و مسکن به‌خوبی وضعیت نامطلوب اقتصادی در دهه 90 را تشریح می‌کند.
رشد اقتصادی درحالی در دهه 90 حدود پنج سال درصدی منفی را تجربه کرد که در دهه 80 میانگین مثبت 5درصدی را به ثبت رسانده و فقط در سال‌های 87 و 88 به صفر نزدیک شد. اگر نرخ تورم 49درصدی سال 74 در زمان دولت سازندگی را استثنا درنظر بگیریم، سال گذشته با نرخ تورم سالانه 47درصدی و نرخ تورم نقطه‌ای 65درصدی در
63 سال گذشته یعنی از سال 1338 تاکنون رکورددار بوده است. افزایش شدت تحریم‌ها به‌عنوان یکی از عوامل موثر در وضعیت فعلی است؛ اما سوءمدیریت دولتی حاکم در ایجاد این وضعیت به‌مراتب موثرتر بوده است.  
یکی از راه‌هایی که برای کاهش نابرابری در جامعه مطرح می‌شود، اصلاح ساختار مالیاتی است که مطابق آن باید اشراف اطلاعاتی سازمان‌های مالیاتی به درآمدها افزایش یافته و شیوه دریافت مالیات نیز به‌نحوی طرح‌ریزی شود که میزان مالیات دریافتی از افراد با افزایش ثروت تصاعدی افزایش یابد. در چنین شرایطی بازتوزیع مالیات اخذ شده به مستمندان می‌تواند شکاف درآمدی بین فقرا و ثروتمندان را متعادل‌تر کند. اما در زمان روحانی به‌رغم تکالیف قانونی محول‌شده به دولت او نه یارانه نقدی ثروتمندان حذف شد و نه طرح‌هایی مثل مالیات بر عایدی سرمایه اجرایی شد. درچنین شرایطی افزایش نقدینگی به‌عنوان راه جایگزین مالیات برای تامین منابع استفاده شد و درنتیجه تورم ناشی از این افزایش نقدینگی بیش از همه قشر ضعیف را تحت‌فشار اقتصادی قرار داد.
یکی دیگر از جدی‌ترین ظرفیت‌هایی که در دهه 90 و به‌خصوص دوران هشت‌ساله مدیریت دولت‌های یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی آن‌طور که باید مورد توجه قرار نگرفت، ایجاد رابطه متوازن با کشورهای دنیا با هدف بهبود وضعیت اقتصادی کشور و کم کردن اثر تحریم‌های غرب بود. 
فرهیختگان با تاکید بر این مطلب که در خود این سال‌ها خبری از اقتصاد مقاومتی نبود، می‌افزاید: تنها با بررسی آمارهای سال 99 و سه‌ماه ابتدایی سال 1400، شاهد واردات کالاهایی عجیب و بی‌اولویت برای کشور، با حجمی بیش از 623 میلیون دلار یا به‌عبارتی 15 هزار 
و 587 میلیاردتومان هستیم. کالاهایی که اکثرشان برای تولید، نیازمند فناوری خاصی که ایران از داشتن آن محروم باشد، نیستند و نمونه مشابه داخلی آنان نیز از کیفیت قابل‌قبولی برخوردار است. دولت روحانی با اعتماد بیش از اندازه به برجام امید به افزایش درآمدها بسته بود و بودجه‌های انبساطی را مبنای اداره کشور قرار می‌داد.
 به‌طور مثال بودجه سال 95 با 25درصد افزایش هزینه نسبت به سال قبل رقمی معادل 335 هزار میلیارد تومان درنظر گرفته شده بود و بودجه سال 96 نیز با افزایشی 19درصدی معادل 398 هزار میلیارد تومان بود، در چنین شرایطی دولت روحانی در جهت جبران کسری بودجه‌ای که با نگاهی آرمانی به تامین منابع اقدام به بستن آن می‌کرد، راهی جز افزایش میزان پایه پولی نداشت.
 درچنین شرایطی بدون اینکه دولت عزمی برای اصلاح ساختارهای درآمدی و هزینه‌‌ای خود داشته باشد، بار تورم ناشی از افزایش هزینه‌های دولت به مردم تحمیل شد.
 
اندیشکده آمریکایی: بحران اوکراین روسیه را به ایران نزدیک‌تر می‌کند  
پایگاه تحلیلی ریسپانسیبل استیت کرفت که تحت نظر اندیشکده کوئینسی اداره می‌شود، نوشت: ایران می‌تواند برنده تشدید بحران اوکراین باشد.
تحمیل تحریم‌های سخت‌گیرانه آمریکا و اروپا در پاسخ به هرگونه تهاجم روسیه به اوکراین احتمالاً می‌تواند تمایل بیشتر روسیه را به نادیده گرفتن پیامد‌های نقض تحریم‌های آمریکا در معاملاتش با ایران به دنبال داشته باشد.
به همین ترتیب، شکست مذاکرات ایران و آمریکا، روسیه، چین، اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان و انگلیس برای احیای توافق هسته‌ای، ایران را به روسیه و چین در تلاش برای جبران تحریم‌های فلج کننده آمریکا نزدیک‌تر خواهد کرد..
بدون شک، زمانی که رهبران روسیه و ایران در جریان سفر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران به مسکو با یکدیگر دیدار کردند، این موضوع در پس ذهن آن‌ها بود. باید توجه داشت این اولین دیدار سران روسیه و ایران در پنج سال گذشته به شمار می‌رود.
مطمئناً، راه افزایش تجارت میان تهران و مسکو، همکاری در زمینه انرژی و فروش تجهیزات نظامی روسیه به ایران با اعمال تحریم‌های شدید تازه آمریکا علیه روسیه باز خواهد شد، حتی اگر محدودیت‌ها بر ایران همچنان پابرجا بماند.
ابهام ایالات متحده در مورد عمل به تعهداتش در قبال امنیت خلیج فارس، کشور‌های این حوزه مانند عربستان سعودی و امارات را متقاعد کرده است که ماهیت روابط خود را با قدرت‌های خارجی بزرگ متنوع کنند. با این حال، روسیه و به صورت بالقوه چین که دیگر نگران پیامد‌های نقض تحریم‌های آمریکا علیه ایران نیستند، ممکن است به ریاض و ابوظبی بفهمانند که به عنوان دو رقیب آمریکا، قابل اعتمادتر از واشنگتن نیستند و به تضمین امنیت در خلیج فارس تعهدی ندارند مهم اینکه، تاکنون، روسیه و چین علاقه‌ای به انجام وظایف آمریکا در منطقه نشان نداده‌اند. گمان می‌رود روسیه خواهان موفقیت مذاکرات وین است، اما در عین حال از خواسته‌های ایران برای تضمین عدم خروج ایالات متحده از یک توافق احیا شده مانند آنچه در سال ۲۰۱۸ انجام داد، حمایت کرده است. با توجه به اظهارات در مورد توافقنامه همکاری ۲۰ ساله پیشنهادی بین دو کشور، به نظر می‌رسد روسیه می‌خواهد در مورد توافقنامه تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مذاکره کند. اتحادیه‌ای که ارمنستان، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان و روسیه را شامل می‌شود. ایران توافقنامه همکاری ۲۵ ساله مشابهی را با چین امضا کرده است. این توافقنامه هم‌اکنون در حال اجراست. مانند مورد چین، به نظر می‌رسد پیش‌نویس توافق با روسیه، ابتکار عمل ایران بوده است. این نشان می‌دهد که ایران منزوی نیست و می‌تواند تاثیر تحریم‌های آمریکا را کاهش دهد.
ابراهیم رئیسی در مذاکراتش با پوتین گفت: ما سند همکاری راهبردی دوجانبه‌ای داریم که می‌تواند چارچوب روابط ما را برای
۲۰ سال آینده تعیین کند.  مقامات ایرانی، از جمله وزیران اقتصاد و نفت، از توافق‌نامه‌هایی خبر دادند که در سفر  مسکو به امضا رسید؛ از جمله خط اعتباری ۵ میلیارد دلاری روسیه که سال‌ها مطرح بوده است. 
پویایی بحران اوکراین و چشم‌انداز شکست مذاکرات وین ممکن است به این معنا باشد که یک توافق بلندمدت همکاری روسیه با ایران می‌تواند سریع‌تر از توافق مشابه تهران با پکن به نتیجه برسد. مذاکره با روسیه‌ای که به شدت توسط ایالات متحده و اروپا بر اثر بحران تشدید شده‌ اوکراین تحریم شده است، می‌تواند شرایط برابری را برای مسکو و تهران در مذاکرات ایجاد کند.
 
از پادویی در فتنه 78 و 88 تا تطهیر آمریکا در 1400!
بیانیه صادره به نام مجمع روحانیون و «مجمع محققین»، در حالی ژست انتقادی و طلبکارانه دارد که این طیف،‌دست‌اندرکار اداره 4 دولت از 5 دولت بوده‌اند. آنها ضمناً آمریکا را تبرئه کرده و کلمه‌ای در اعتراض به آمریکا ننوشته‌اند.
روزنامه رسالت با انتشار این ارزیابی نوشت:  ظاهراً نویسندگان بیانیه فراموش کردند از بنیانگذاران و حامیان ۴ دولت از ۵ دولت روی کارآمده در پس از پیروزی انقلاب هستند. اگر این سیئات که ادعا می‌کنند وجود دارد، چرا بایـد نـقـش و مأموریـت خـود را در پدیداری آن انکار کنند؟!
در همین بیانیه از ذکر مظالم و مصائب تحریم‌های آمریکا و لعن و نفرین استکبار جهانی در خصومت‌ورزی با ملت ایران خبری نیست. خدا رحمت کند امام خمینی(ره) را کافی است به صحیفه نور نگاه کنید ببینید در هر ملاقاتی و هر سخنرانی کلیدواژه اصلی او آمریکا و مصائب و توطئه‌های آمریکا علیه ملت بود. بیانیه‌نویسان محترم دقت کرده‌اند در ذکر بحران‌های خیالی مبادا یک بار کلمه جنایات آمریکا را ذکر کنند و بخشی از مشکلات کشور را گردن آنها بیندازند!
نویسنده می‌افزاید: کتاب «صعود چهل ساله» نظام به قله‌های افتخار و بالندگی را آن هم مستند به منابع خارجی را بیانیه‌نویس بخواند. چیزی که دشمن اعتراف می‌کند شما چرا انکار می‌کنید؟ بیانیه‌نویس به گونه‌ای قلم را روی صفحه چرخانده است که گویی  اصلا پیشرفتی در کشور به ویژه در حوزه‌های علمی و فناوری‌های نوین و ... به‌ویژه در هوافضا و هسته‌ای نبوده ما با چاقوی ضامن‌دار با آمریکا در افتاده‌ایم! در جای جای بیانیه روی «جمهوریت» نظام تکیه شده است از جمله بیان فرمودند: «اگر همگان جمهوریت نظام اسلامی را بپذیرند بسیاری از مشکلات حل می‌شود».  کارنامه پایبندی مجمع روحانیون و مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به جمهوریت نظام در انتخابات سال ۸۸ مشخص است. آنها ثابت کردند جمهوریت را به شرط «چاقو» قبول دارند. ۸ ماه مملکت را به آشوب کشاندند و در روزی که منافقین و سلطنت‌طلب‌ها در
۳۰ خرداد ۸۸ علیه رأی ملت اعلام راهپیمایی کردند، آنها هم بیانیه دادند با آنها همراهی کردند. آنها با آنکه مدام می‌گفتند میزان رأی ملت است این میزان را با ۸ ماه آشوب‌آفرینی و بحران‌زایی به آتش کشیدند و از آن طرف نمایندگان جنبش سبز را فرستادند به پارلمان اروپا و کنگره آمریکا التماس کردند تحریم‌ها علیه دولت و ملت را تشدید کنند ما زورمان به رأی ملت نمی‌رسد!! در اوج فتنه وقتی مخالفان جمهوریت نظام شعار می‌دادند؛ «انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است» مجمع روحانیون مبارز از جمهوریت نظام دفاع نکردند. وقتی منافقین و سلطنت‌طلب‌ها شعار می‌دادند؛ «مرگ براصل ولایت فقیه» هیچ دفاعی از اصل ولایت فقیه نکردند! این جمهوریت که مجمع از آن دم می‌زند چیست که در رای مردم تبلور ندارد، اما در فتنه‌گری جلوه می‌کند. ازجمله دغدغه‌های بیانیه‌نویس و فروکاهش سرمایه اجتماعی و ربط آن به آسیب جمهوریت نظام بود. اما از خودشان سؤال نکردند آن سرمایه اجتماعی آنها در دوم خرداد ۷۶ در انتخابات اخیر ۱۴۰۰ چه شد که به اندازه آرای باطله کاهش یافت! 
مگر می‌شود عده‌ای به مناسبت دهه فجر بیانیه بدهند و از امام یاد کنند اما در سرتاسر بیانیه آنها یک کلمه از «ولایت فقیه» به عنوان فلسفه سیاسی امام یاد نشود؟! آنها منادی گسست و تفرقه در جامعه بودند و حاضر نشدند در فرآیند همگرایی حاضر شوند و ایران را بسازند. در دو فتنه 78 و 88 آتش‌بیار معرکه نبرد نرم دشمن علیه انقلاب و نظام بودند.