kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۲۷۶۶
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۷

اخبار ویژه

 
 
چرا سایت حق‌العمل‌کار علیه کیهان عقده‌گشایی می‌کند؟!
شاید برای شما عجیب باشد که با یک جست‌وجوی ساده در کانال و سایت 
«خبر آنلاین» (وابسته به برخی مدیران دولت سابق) متوجه شوید طی چند ماه، بالغ بر ۳۱ بار تیتر زده شده: «کیهان، باز هم عصبانی شد»! یا اینکه چرا این به اصطلاح خبرگزاری روزانه چند مطلب کیهان را توام با تقطیع و تحریف منتشر و سپس از طریق کامنت‌ها عقده‌گشایی می‌کند؟!
جالب اینکه پس از تقطیع و تحریف مطالب «کیهان توسط خبر آنلاین، چند سایت و کانال اجاره‌ای مثل اعتماد، انتخاب، عصر ایران، فرارو، جماران و... هم همان مطالب باسمه‌ای را کپی و عینا بازنشر می‌کنند! مطالب و تیتر‌های تقطیع شده و تحریف‌آمیزی مثل:
- مخالفت کیهان با افزایش حقوق کارمندان
- کیهان: قرار نیست دولت، سود مردم را در بورس تضمین کند.
- اعتراض کیهان به تجمعات صنفی معلمان و بازنشستگان و کارگران و کشاورزان: به جای تجمع بی‌در و پیکر خیابانی، رفتار مدنی داشته باشید
- تلاش کیهان برای مطرح کردن خود به عنوان «منتقد کارشناس دولت رئیسی»: به غیرکارشناس‌ها میدان ندهید، آنها شارلاتان هستند
- توصیه کیهان به دولت رئیسی برای مقابله با رسانه‌های منتقد
- کیهان عصبانی شد؛ این بار از عباس عبدی
-کیهان باز هم عصبانی شد؛ این بار از کسانی که پیوستن به پیمان شانگهای را مهم نمی‌دانند
- کیهان: فعلا منتظر کاهش تورم در دولت رئیسی نباشید
- کیهان: هم پیمان شانگهای، هم واردات واکسن و هم حل مشکلات اقتصادی، سریع و ناگهانی توسط دولت سیزدهم حل شد [!]
- فرمان کیهان به دولت و قوه قضائیه: با رسانه‌ها بی‌امان مبارزه کنید؛ اینها اخلالگرند و ضد امنیت
- دفاع مطلق کیهان از جناحی بودن کابینه رئیسی
- انتقاد تند کیهان از دولت روحانی برای افزایش حقوق بازنشستگان
- و... 
اما چرا برای برخی گردانندگان خبرآنلاین مهم است که دائما ضمن تحریف و تقطیع مطالب کیهان، علیه این روزنامه فضا‌سازی کنند و مخاطب را از کیهان پرهیز دهند؟ یک علت را باید در کنار گذاشته شدن برخی گردانندگان این سایت از مشاغل نان و آبدار دولتی جست و جو کرد و اینکه کیهان – و نه سوء مدیریت فاحش دولت متبوع خود- را علت تغییر دولت می‌دانند. ضمنا کیهان بارها مستندا مچ این جماعت را هنگام خیانت و جفا در حق مردم گرفته است.
کیهان بود که نوشته وقیحانه خبرآنلاین در تاریخ 19 بهمن 1392 را مورد اعتراض قرار داد و نشان داد که حجم خیانت برخی دولتمردان سابق در قبال مردم، حد یقفی ندارد. این خبرگزاری چند روز پس از ماجرای شرم‌آور توزیع سبد کالا، در تحلیلی وقیحانه، با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای حسن روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشته بود: 
«توزیع سبدکالا به مردم با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا- را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت[!!] به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌های سیاسی خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته است «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه‌اش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها، تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است». به هر حال این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا در میان مردم داشته است، اینکه تحریم‌ها بر روی مردم ایران تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم ایران نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند... درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!!
این وقاحت درباره ابتدای دولت مدعی تدبیر و امید بود؛ ماه‌های پایانی آن دولت هم با بی‌کفایتی مشکوک در تنظیم بازار و راه‌اندازی صف‌های موهن مرغ و تخم مرغ و گوشت و روغن و واکسن و دارو و... سپری شد، که بحمد الله با تدابیر دولت جدید، آن التهاب تا حدود زیادی فروکش کرد.
 تلخ اما واقعی اینکه خبرآنلاین همین دیروز بی‌آنکه به عامل سقوط ارزش پول ملی اشاره کند، نوشته است: «ارزش روز یارانه‌های نقدی بعد از ۱۱ سال، به ۱۸۰۰ تومان رسید. در نتیجه تورم شدیدی که در این ده سال بر اقتصاد کشور حاکم بوده ارزش این ۴۵ هزار تومان به ۱.۵ دلار رسیده است. این ارقام به این معنی است که با یارانه نقدی در سال ۱۴۰۰ فقط به‌اندازه ۱۸۰۰ تومان در سال ۹۰ توانایی خرید داریم».
معنای دیگر این خبر سربسته این است که از صدقه سر سوء مدیریت دولت سابق، ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم، یک بیست و پنجم شده است! کیهان با اشاره به این واقعیت،‌گریبان آن مدیریت را گرفته که چرا به جای تقویت اقتصاد و تولید و پول ملی، به تورم بالای
50 درصد بر سر سفره مردم دامن زدید و با وعده مثلا 10-20 درصد افزایش حقوق‌ها که آن را هم گردن دولت بعدی گذاشتید، هم مردم را فریب دادید و هم تورم تازه (برآمده از تولید نقدینگی بی‌پشتوانه) را به جامعه تحمیل کردید؟ کیهان می‌پرسد که آیا به جای تولید 730 درصد تورم در 8 سال (اعتراف خبرآنلاین از قول یک کارشناس) بهتر نبود به تورم دامن نزنید و با شندرغاز افزایش حقوق -که چند برابر آن را مجددا با ایجاد تورم‌های جدید از مردم باز پس گرفتید- سر مردم منت نگذارید؟ یا اینکه چرا 450 هزار میلیارد تومان کسری بودجه و 1500 هزار میلیارد تومان بدهکاری برای دولت جدید به ارث گذاشتید که نتواند به قدر لازم، به معیشت مردم یا حمایت از تولید بپردازد؟
خب! طبعا گفتن این حقایق، کینه و عصبانیت نانخور‌های نجومی دولت سابق را موجب می‌شود. حالا همین جماعت وقیح با وجود به ارث گذاری تورم 50 درصد و کسری بودجه و بدهی سنگین، می‌گویند دولت جدید چرا در سه ماه بورس را سامان نداد و تورم را کم نکرد یا حقوق‌ها را افزایش نمی‌دهد و...!
«یک بیست و پنجم» شدن ارزش پول یارانه در دوره مدیریت مدعیان تدبیر، در حالی است که ولی‌نعمت همین‌ها، خرداد 92 در شبکه دوم سیما و در تبلیغات انتخاباتی وعده داده بود «دولت تدبیر و امید دنبال این است که مردم آن‌ قدر درآمد سرشار داشته باشند که نیازی به یارانه 45 هزار تومانی نداشته باشند. من کاری می‌کنم دولت، دستش را به سوی مردم دراز خواهد کرد». و البته این وعده طور دیگر 
(بی ارزش کردن یارانه 45 هزار تومانی) عملی شد!
این نکته هم گفتنی است که یکی از سوژه چاق‌کن‌ها علیه کیهان، اخراجی روزنامه کیهان محسوب می‌شود. کسی که از روزنامه سیاست روز و جام جم تا جام جم و سپس همشهری را با وجود گرایش‌های متفاوت گردانندگان آنها چرخید و سرانجام از خبرآنلاین سر درآورد، اما به این هم بسنده نکرد و حالا برای روزنامه اجاره‌ای اعتماد خرده‌کاری انجام می‌دهد. با این وحود و با علم به اینکه مدعیان اصلاح‌طلبی اعتبار و آبرو نزد مردم ندارد، او خود را «ما اصولگرا‌ها»(!) جا می‌زند و از طریق این عنوان دزدی، برای همه محافلی که اعتقادی به هیچ اصل و ارزشی ندارند، خوش‌خدمتی می‌کند.
 
اصلاح‌طلبان با سوژه لاریجانی می‌خواهند افتضاحات اقتصادی را بپوشانند
انتشار نامه شورای نگهبان به لاریجانی درباره علل عدم احراز صلاحیت وی و پاسخ لاریجانی،‌برخی اصلاح‌طلبان را به طمع انداخته تا با حمله به شورای نگهبان، محکوم کرده و نقش خود در ایجاد وضعیت نامطلوب فعلی را پنهان سازند.
به گزارش روزنامه فرهیختگان، اصلاح‌طلبان که با حمایت از روحانی در دوره حضور وی به‌عنوان رئیس‌جمهور نقش مؤثر داشته و اکثر کرسی‌های اجرایی دولت را نیز در اختیار داشتند در دو سال پایانی دولت روحانی و در وضعیتی که کشور با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود برای فرار از پاسخگویی سعی داشتند مرزبندی خود را با او آغاز کنند تا به‌عنوان شریک در به وجود آمدن وضع موجود شناخته نشوند. عملکرد ضعیف اصلاح‌طلبان در دولت روحانی باعث شده این جریان سرمایه اجتماعی خود را در انتخابات از دست بدهد. ریزش سرمایه اجتماعی و شکست بسیار محتمل در انتخابات‌ها باعث شده این جریان در دو انتخابات اخیر به‌بهانه نظارت استصوابی حضوری منفعلانه داشته باشند، به همین دلیل حمله مکرر به شورای نگهبان در سال‌های اخیر دستورکار اصلی آنها برای فرار رو به جلو بوده است.
فرهیختگان با مرور برخی فجایع اقتصادی و سیاسی که در مدیریت مدعیان اصلاح‌طلبی پدید آمد، نوشت: زمانی که کشوری تحریم می‌شود، بیش از هر زمان دیگری تخصیص منابع ارزی اهمیت دارد، بااین‌حال سه‌سال پیش، دولت ضربه‌ای 18 میلیارد دلاری به منابع ارزی کشور وارد کرد. دونرخی کردن ارز یا به‌عبارتی ایجاد همان دلار جهانگیری، معاون اول روحانی ارز کشور را حیف‌ومیل کرد. به‌طوری‌که تزریق ارز 4200 تومانی به چرخه ارزی کشور، در زمره تصمیمات غلطی بود که علاوه‌بر تاثیرات گسترده در مسائل کلان اقتصادی و معیشت خانواده‌ها، تبعات جبران‌ناپذیری در صنایع مختلف کشور داشته است. هم‌اکنون نیز آثار آن زخم‌کاری بر معیشت مردم همچنان دیده می‌شود. 
بحران بعدی، سه برابر کردن قیمت بنزین بدون هیچ اطلاع قبلی به مردم بود. اما رئیس دولت گفت خود من هم صبح جمعه با خبر شدم(!)
این روزنامه با اشاره به پرادعایی و کم‌کاری دولت ائتلافی مدعیان اصلاحات و اعتدال در حوزه سیاست خارجی که موجب خسارت‌های فراوان شد، به موضوع ضربه کاری دولت سابق به اعتماد عمومی می‌پردازد و می‌نویسد: ناکارآمدی‌های متعدد دولت مورد حمایت اصلاح‌طلبان در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... در طول هشت سال مدیریت بر کشور، بیشترین ضربه را به اعتماد عمومی زد. ناکارآمدی‌هایی که علاوه‌بر کوچک شدن سفره مردم و تحمیل خسارت‌های عظیم بر ظرفیت‌های کشور، به دلیل عدم وجود صداقت کافی دولتمردان در مواجهه با جامعه، حاکمیت ناامیدی در میان جوانان و نخبگان را نیز درپی داشت.  این دولت همچنین رکورددار افزایش شکاف طبقاتی است. برای آنکه تبیین کنیم دولت روحانی تا چه میزان شکاف طبقاتی را افزایش داده، کافی است نگاهی به آمار افزایش هزینه‌های مردم در بخش درمان، خوراک، پوشاک، مسکن و حمل‌ونقل در دولت روحانی بیندازیم. در این بخش‌ها به ترتیب 238، 214، 123، 271 و 180 رشد کرده‌اند، این درحالی است که طی این سال‌ها درآمد خانوارهای ایرانی به‌طور میانگین تنها 150 درصد افزایش داشته است. به‌عبارت ساده‌تر رقم هزینه‌های اولیه مردم از نرخ درآمد خانوارهای ایرانی به‌طور میانگین بیشتر بوده است.
 براساس این آمارها دولت روحانی با ثبت نرخ ضریب‌جینی 0.4093 در سال 97 بدترین عملکرد را در کاهش اختلاف‌طبقاتی در میان تمامی دولت‌های پس از انقلاب داشته است. افزایش نابرابری‌های اقتصادی در هشت سال گذشته ریشه‌های مهمی مانند تورم دارد؛ تورمی که در دولت روحانی به دلیل سیاست‌های غلط اقتصادی در فروردین ماه امسال نرخ آن از 50 درصد نیز عبور کرد تا رکورد 75 ساله تورم شکسته شود. این نرخ بالا حاصل یک فرآیند غلط چند ساله در سیاستگذاری اقتصادی کشور بوده است که از همان سال 92 با اتخاذ سیاست‌های سرکوبی و بحران‌زا آغاز شد و بعد از سال‌های 97 به اوج خود رسید. علاوه‌بر این دولت روحانی رکورددار افزایش حجم پایه پولی در کشور نیز است، به نحوی که فقط در سال گذشته حدود ۱۰۰ هزارمیلیارد تومان بر حجم پایه پولی کشور افزوده شده است. این دو مورد درکنار التهابات بازار ارز از دلایل رشد نرخ تورم بوده که بیشترین ضربه را بر معیشت دهک‌های آسیب‌پذیر و پایین جامعه وارد کرد.
در بخش مسکن نیز تورم بی‌سابقه‌ای به مردم تحمیل شد.
 
ایندیپندنت: ایران انقلابی در حال گرفتن مطالبات خود از آمریکاست
حکومت ایران از اینکه در آستانه دستیابی به مطالبات ژئوپلتیک خود از آمریکا در منطقه است، مطمئن است و به این نتیجه رسیده که باید در مقابل آمریکا قدرتمند به نظر برسد و نه ضعیف. «ایندیپندنت عربی» این تحلیل را درباره چالش میان ایران و آمریکا منتشر کرده و نوشت: جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به توافق هسته‌ای از واشنگتن چه می‌خواهد؟ بدون شک نخستین خواسته تهران، لغو همه تحریم‌هایی است که علیه ایران تحمیل شده است. با لغو تحریم‌ها، نظام ایران به درآمد کافی دست خواهد یافت. خواسته دوم تهران نیز آزاد شدن دارایی‌های مسدود شده و دسترسی به آن است. اما ایران برای بازگشت به برجام، شروط راهبردی دیگری هم دارد که به کشورهای منطقه مربوط می‌شود.  نظام ایران می‌داند که در آستانه دستیابی به خواسته‌های ژئوپلتیک خود از آمریکا در منطقه است. ایرانی‌های انقلابی دریافته‌اند که باید قدرتمند به‌نظر برسند نه ضعیف، از این‌رو می‌خواهند اطمینان یابند که دست برتر را در معادله منطقه‌ای دارند و زیردست نیستند. تهران همچنین درباره ادامه حضور تیم بایدن در کنگره و کاخ سفید مطمئن نیست از این رو ممکن است تلاش کند تا انتخابات کنگره در نوامبر 2022 در منطقه خاکستری بماند. باید دید آیا تهران به آنچه کسب کرده، رضایت خواهد داد یا برای خرید زمان، شروط بیشتری مطرح خواهد کرد.