kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۲۲۰۵
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۴
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

قذافی با همین نسخه اصلاح‌طلبان لیبی را به چاه جنگ و اسارت ‌انداخت

روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود نوشته: «روسیه و چین، دو عضو دیگر ۱+۵، برخلاف سیاست اعلامی و توصیه به ایران برای پذیرفتن مفاد توافقات شش دور مذاکرات قبلی، ظاهرا چندان هم از طولانی‌شدن مذاکرات ناخشنود نیستند.»

 

سرویس سیاسی-

اصلاح‌طلبان اصرار ویژه‌ای دارند که روسیه و چین را در موارد مختلف مقصر جلوه دهند. در‌باره چرایی آن باید گفت این طیف که در نگاه و اتکا به غرب آن‌قدر دچار افراط هستند که در مواردی مانند برجام که اروپا و آمریکا بدعهدی کرده و باعث شکست برجام شدند اقرار به این موضوع برایشان سخت است. چنانکه این جماعت در سال‌های گذشته حتی پا را از این فراتر نهاده و در خوش خدمتی به غرب تا آنجا پیش رفتند که طیف‌هایی از داخل کشور را مسبب بر هم خوردن برجام عنوان کردند. در مورد ادعای سطرهای فوق هم باید گفت این آمریکا و اروپا هستند که نمی‌خواهند بدعهدی خود را جبران کنند. پس توپ در زمین غربی‌هاست و آنها هستند که باید تصمیم بگیرند که می‌خواهند پای توافق نامه‌ای را امضا کنند که طرف‌های آن متعهد به انجام تعهداتشان باشند و برای آن تضمین دهند یا نه؟!
در ادامه این نوشتار آمده: «[اینکه روزنامه منتقد برجام در دولت قبل] امروز «آمریکا باید متعهد به اجرای برجام باشد» را توصیه می‌کند، باید به فال نیک گرفت. چراکه توافق هسته‌ای موضوعی است ملی که با سرنوشت کشور پیوند خورده و فارغ از اینکه چه کسی بر صندلی پاستور نشسته است، باید از آن حمایت کرد و از هر تحولی که آن را ممکن کند، استقبال کرد.»
در این باره لازم به ذکر است که گویا اصلاح‌طلبان شیوه فریب دادن مردم را در فقره برجام همچنان به شدت ادامه می‌دهند چرا که در این مورد همین روزنامه شرق در روزهای گذشته مطالبی را منتشر کرده که در آن به تیم جدید دیپلماسی ایرادهایی گرفته که یکی از آنها «جرح و تعدیل پیش‌نویس برجام توسط تیم جدید» بود. این یعنی اینکه دلیل تغییر رویکرد منتقدان در دولت قبل کاملا برای اصلاح‌طلبان و نویسندگان‌شان مشخص است اما آنها برای فریب دادن مردم به بیان چنین چیزهایی مبادرت می‌ورزند. خلاصه کلام اینکه منتقدان در دولت قبل به شیوه و منش مذاکره کنندگان ایرانی و دیدگاه آنها نقد داشتند.
دغدغه مشترک اسرائیل و اصلاح‌طلبان
نکته قابل تامل آنکه یکی از مواردی که تفاوت دو تیم دیپلماسی ایران در دولت قبل و دولت فعلی را نشان می‌دهد در این سرمقاله نیز ذکر شده که خود گویای آن است که چرا بسیاری از نوع مذاکرات دولت قبل نگران بودند. در این سطرها آمده: «اگر بنای کشور بر حفظ دستاوردهای هسته‌ای پس از خروج ترامپ که خارج از توافق ۲۰۱۵ بود، باشد، احتمالا باید شکست قطعی مذاکرات را در آینده‌ای نزدیک شاهد باشیم. بعید است حتی چین و روسیه نیز از چنین رویکردی حمایت کنند. در مورد «تضمین» که بعد از لغو تحریم‌ها مهم‌ترین مطالبه ایران است، موضع آمریکا روشن است. آنها به دلایلی نظیر قوانین داخلی و همچنین ماهیت توافق حاضر به دادن تضمین نخواهند بود. تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که هیچ تضمین حقوقی نیز برای آن متصور نیست. مهم‌ترین سازوکار بین‌المللی برای رعایت تعهدات دولت تصور سازمان ملل متحد، شورای امنیت این سازمان و قطعنامه‌های آن است؛ ولی تا جایی‌ که تاریخ چند دهه این سازمان نشان داده، سازوکاری که بتواند عامل اجرائی شورای امنیت برای ممانعت از اقدامات یک‌جانبه دولت‌های قدرتمند شود، در این شورا وجود ندارد.»
خلاصه آنچه در سطرهای بالا آمده این است که تیم جدید مذاکره‌کننده ایرانی که سابقه بدعهدی اروپا و آمریکا را در دو توافق هسته‌ای قبل (در دولت اصلاحات و در دولت تدبیر و امید) دیده‌اند از آنها تضمین می‌خواهند تا باردیگر شاهد بدعهدی آنها نباشیم. سپس این نوشتار گفته آمریکا نه تضمین می‌دهد و نه به تعهداتش پایبند می‌ماند و نه ساز و کار نهادهای بین‌المللی طوری است که این کشور را به تعهداتش ملزم کند.
با این حال اصلاح‌طلبان چرا این همه برای توافقی عجله دارند که قرار است دوباره دستاورد کشورمان از آن تقریبا هیچ باشد؟!
اما مهمترین بخش از سطرهای بالا آنجاست که نویسنده می‌گوید اگر بنای کشور بر حفظ دستاوردهای هسته‌ای پس از خروج ترامپ از برجام باشد... این یعنی این جماعت تنها راه را در تعطیلی کامل صنعت هسته‌ای می‌دانند. باید به این جماعت گفت لیبی همین ایده اصلاح‌طلبان را رفت و سرانجامش بعد از تعطیلی صنعت هسته‌ای و حتی واگذاری موشک‌هایش حمله ناتو بود. دیگر اینکه امروزه یک و نیم میلیون نفر در کشورمان از خدمات پزشکی هسته‌ای استفاده می‌کنند. به موضوعات دیگر مانند تولید برق، شیرین کردن آب دریا و... نمی‌توان در این ستون پرداخت. آخرین نکته هم این است که رژِیم صهیونیستی آرزوی تعطیلی صنعت هسته‌ای ایران را در سر می‌پروراند و با نقطه‌نظر اصلاح‌طلبان معلوم شد که چرا صهیونیست‌ها این طیف را سرمایه‌های خود در ایران می‌دانند.
اصلاح‌طلبان فقط رابطه با غرب را می‌خواهند‌
روزنامه اعتماد روز گذشته گفت‌و‌گویی از علی ماجدی سفیر سابق ایران در آلمان منتشر کرده که وی از یک سو از ضعف دیپلماسی اقتصادی کشور انتقاد کرده‌، از سوی دیگر اما موفقیت دولت رئیسی در انعقاد قرار داد مهم سوآپ گازی با ترکمنستان را زیر سؤال برده و مدعی شده چنین قرار دادهایی بدون داشتن رابطه با اروپا و آمریکا ارزشی ندارد!
این روزنامه نوشت: «قرارداد سوآپ گاز تركمنستان از خاك ايران به آذربايجان هفتم آذرماه با حضور روساي جمهوري ايران و آذربايجان به امضا رسيد. قراردادي كه برخي آن را يك گام مثبت براي ورود ايران به بازار انرژي و خروج از انزوا توصيف كردند و برخي ديگر از امضاي اين قرارداد به دليل‌هاب انرژي شدن آذربايجان يا تركيه احساس خطر كردند.آيا بايد احساس امنيت كرد يا خطر؟! علي ماجدي، سفير سابق ايران در آلمان و معاون امور بين‌الملل و بازرگاني وزير نفت در سال‌هاي ۹۳ و ۹۴ به اين پرسش پاسخ مي‌دهد: اگر نگاه توسعه‌اي داريم، به قول مرحوم كاظم‌پور «از سياست نبايد خرج اقتصاد كنيم.» اگر اين‌گونه است بايد حتما اين سياست عوض شود. او مي‌گويد: اگر نگاه توسعه اقتصادي داريم، هيچ راهي وجود ندارد جز اينكه نحوه تعامل‌مان با جهان متفاوت شود. بايد رابطه‌مان را به‌گونه‌اي تنظيم كنيم كه با اروپا همكاري داشته باشيم. ماجدي.. معتقد است: ما در صورتي مي‌توانيم نقش‌مان را در بازار جهاني انرژي ايفا كنيم كه در شرايط عادي بين‌المللي و عدم چالش دايمي با آمریکا باشيم.»
گفتنی است علی ماجدی همان کسی است که در ماجرای اسارت اسد الله اسدی دیپلمات کشورمان در اروپا با وجود خباثت طرف آلمانی در بازداشت او‌، به جای اعتراض به آلمان و سایر دولت‌های اروپایی حامی ‌تروریسم، علیه دیپلمات مظلوم کشورمان مصاحبه کرد! وی در این گفت وگو توضیح نداده است که در دوره مسئولیت خود به عنوان سفیر در کشور آلمان در راستای تقویت دیپلماسی اقتصادی کشورمان با این کشور اروپایی چه اقدام یا اقداماتی انجام داده است.
روحانی 8 سال پیش با شعار مذاکره و ادعای تعامل با غرب و رونق اقتصادی رأی مردم را گرفت‌، با آمریکا و اروپا وارد مذاکره شد‌، در توافق خسارت‌بار برجام تعطیلی صنعت هسته‌ای کشور‌، نابودی زیر‌ساخت‌های هسته‌ای و سنگین‌ترین رژیم بازرسی‌ها را پذیرفت اما در نهایت کشور را با انبوهی از مشکلات و بحرانهای اقتصادی و اجتماعی‌، بازگشت تحریم‌های قبلی به علاوه هشتصد تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت. دولت رئیسی اما از ابتدا سیاست خارجی متوازن با اولویت‌دهی به همسایگان را در دستور کار خود قرار داده و در این مدت زمان کوتاه موفقیت‌های قابل توجه و ارزنده‌ای به‌دست آورده که در آینده‌ای نزدیک ثمر خواهد داد.
با آمریکا مذاکره کنیم!
طیف مدعی اصلاحات تقلا دارد آمریکای اخراجی از منطقه را سر و سامان دهد.
روزنامه آرمان طی یادداشتی آورده است: «به مردم وعده و اطمینان دهیم در هیچ مذاکره‌ای ذره‌ای از توان موشکی ایران کاهش نخواهیم داد؛ اسم «مذاکرات موشکی» را هم بکار نبریم؛ سپس شجاعانه- مانند آنچه در شأن یک قدرت منطقه‌‌ای است- با آمریکا و متحدانش در خلیج‌فارس با هدف مشخص کاهش فشار یا تشنج وارد مذاکرات بلندمدت راهبردی شویم.»
در شرایطی که مدت‌هاست ماشین جنگی آمریکا در سوریه و عراق به گل نشسته و این رژیم خونخوار در حال اخراج از منطقه است، مدعیان اصلاحات زیر بغل آمریکا عصا می‌گذارند. مقامات آمریکا و اسرائیل بارها از لزوم حمایت از اصلاح‌طلبان در ایران گفته‌اند. این طیف نیز با خیال راحت مشغول وطن فروشی خدمت به آمریکا است.