سکسکه اخلاقی(نگاه)
محمدهادی صحرایی
اى مؤمنین، نگوييد: «راعنا»، بگوييد: «أنظُرنا»، و اين توصيه را گوش کنید.
آیه 104سوره بقره
برخى از آنها كه يهودىاند، كلمات را جابهجا میکنند و با آمیختن عربی با عبری، به جای آنکه بگویند« شنيديم و فرمان برديم، و بشنو و به ما بنگر» که بهتر و درستتر است، به طعنه گويند: «شنيديم و نافرمانى كرديم و بشنو [كه كاش] ناشنوا گردى.» و نیز میگویند «راعنا» كه در عربى به معنی التفات كن است و در عبرى ناسزاست. برگرفته از آیه 46 سوره نساء
دو نمونه ارائه شده به سنت زشت یهودیان در تحریف واقعیات و نوعی از جنگ روانیاشاره میکند که در آن با ادا اطوار و تحریف کلمات و معانی، دین و دینداران مؤمن را مسخره میکردند. سنتی که امروزه نیز با ترفندهای مختلف هنری و رسانهای، در میان برخی تولیدات رسانهای یهودیان و آنانی که از سفره فرهنگ و رسانه آنها برخاستهاند ملاحظه میشود. متأسفانه این رفتار زشت به جامعه ما مسلمانان نیز وارد شده و هستند کسانی که به جای سخن صحیح، با تمسخر و توهین و تحریف، زمینه اذیت و آزار روحی مسلمین و مؤمنین را فراهم میکنند. سنت زشت « متلک» که در مناظرات ریاستجمهوری اخیر نیز مورد اعتراض دکتر رئیسی واقع شد از همین سنخ است که در عالم سیاست کثیف لیبرالی برای غلبه بر رقیبان و جنگ روانی استفاده میشود.
« راعِنا » در عربی به معنی «دریاب ما را» و در عبری نوعی توهین است. مشترکی لفظی در دو زبان و دو فرهنگ، که یهودیان کمین گرفته برای آرامش مسلمین از آن نهایت سوءاستفاده را کردند تا جایی که آیه نازل شد و به مؤمنین فرمود، دیگر اینگونه نگویید تا دشمنانتان مسخره نکنند. این غیرت خدای متعال بر مؤمنین ستودنی و محافظت کردنی است. انصاف میگوید که باید از این مهر مراقب نمود و آن را به دیده نهاد. در آیه دوم خدا به همین نیز اکتفا نکرده و عین کلمات آنها را بدون فاصله آورده که چگونه با اعصاب مؤمنین بازی میکنند. غیر از این دو آیه که تصریح « راعنا » دارد مثالهای دیگری نیز از جنگ روانی هست که مؤمنان را نسبت به آنها هوشیار کرده است. مثلاً وقتی خیر و نیکی به مؤمنین میرسد کسانی هستند که ناراحت میشوند و گاهی تشکیک هم میکنند. این گروه چه کسانی هستند و بیماری آنها چیست بماند تا بعد.
جان کلام این است، نباید سخنی به زبان راند و به قلم نوشت که باعث سوءاستفاده دشمنان و طعن و تحقیر و تمسخر مؤمنان شود. به عنوان نمونه میبینیم مسئولان دولت جدید در همین سه ماه به گونهای به خدمت رسانی مشغولند که با پیشینیان قابل مقایسه نیست. رئیسجمهور رئیسی، با باغبانهای مشغول به کار در بلوار هم رودررو سخن میگوید و میزان حقوق آنها را جویا میشود. در سیاه چادر عشایر مینشیند و همراهان حتی دیگ سیاه صاحب چادر را هم جابه جا نمیکنند. جمعهها به جای استراحت یا تفریح و توچال، سفر استانی میرود و... و این در حالی است که تا سه ماه پیش، کسانی در رأس دولت بودند که اقداماتشان نصاب احتمالات عالم سیاست را هم جابه جا کرده بود. مدعی بودند میتوانند با خودرو در حال حرکت از مردم نظرسنجی کنند. اگر گاهی سرکشی میرفتند با کفش روی فرش مردم میرفتند و.... اگرچه اینها مهم است ولی مهمتر از این آداب اجتماعی و تربیت اسلامی، انجام مسئولیت و خدمت به مردم است که متأسفانه در برخی قسمتها به پایینترین حد رسیده بود. برگزار نشدن جلسات بسیار مهم با حضور رئیسجمهور به مدت
10 سال، فاجعهای در آموزش و پرورش است که قابل گذشت نیست. امضاء معاهدات ناخوانده، جنایتی به تاریخ است که هرگز در هیچ محکمه این دنیا قابل جبران نیست. هیچ مجازاتی توان جبران نابود کردن اقتصاد کشور و کوچک کردن سفره مردم را ندارد و تحقیر مردم و در اصل، توجیه لاابالیگری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنان ستم به بشریت است. نباید فریب بیانصافها و رسانههای تحریف گر که خود متهم و مجرمند را خورد و فرصت خدمت را از دست داد که این مردم از تفکر دولت قبل به تفکر انقلابی و جهادی پناه آوردهاند و باید از این امید مقدس پاسداری نمود.
مردم دنیا دیدند که سپاه مقتدرشان، هم مال دزدیده شده را پس گرفت و هم دزد را بیآبرو کرد ولی مردم ایران از ناراحتی برخی اصلاحطلبان اعتدالی و پریشان گویی آنها گلایه دارند. این سؤال اساسی هنوز هم از جانب این عده بیپاسخ مانده که چرا وقتی آمریکا و اسرائیل و سایر دشمنان از ایران ضربه میخورند اینها ناراحت میشوند؟ چرا از پیروزی فرزندان ایران خوشحال نمیشوند و از تشکیک کردن در اقتدار ملت لذت میبرند؟ اگر بشود ارتباط جایزه نوبل با سوئد را پذیرفت ولی انصافاً نمیشود بین وظایف نیروی دریایی سپاه با تأمین گوشت و مرغ مردم ارتباط عاقلانهای دید. آن هم وقتی که مسببین دزدی و گرانی و بدهکاران، خودشان طلبکار شوند. بیوطنی در هیچ فرهنگی پسندیده نیست و درباره هر اموری دخالت کردن از بیخردی است. این وجیزه صدای خسته مردم است که به آنها میگوید بس است و دیگر خجالت بکشید.
وضعیت امروز اقتصاد ما، نتیجه « تَکرار» بیمسئولیتها و شمایی است که به لیبرال بودن خود افتخار کرده و از ایرانی بودن خود شرمندهاید. خسارت شما و دوستانتان به مردم همزبان خود، اگر بیش از جنایات مغول و تاتار نباشد کمتر نیست. شما بازی برده مارا شکستید و ایرانیان را با حمایت از نااهلان و نالایقان فریب دادید و تحقیر کردید. اگرچه مطالبه سختی است ولی کمی از سفره خالی شده مردم حیا کنید و یک بار ادای باغیرتان را درآورید و با صدای بلند عذرخواهی کنید و این اخلاق زشت را کنار بگذارید و امید جوانه زده مردم را لگد نزنید. به مردم بپیوندید و ایرانی باشید. چرا باید مواضع شما مخالف مردم و موافق دشمنان باشد؟ به چه قیمتی با هرچه منافع ملت را تأمین کند مخالفید و افتخارات جمهوری اسلامی را نمیبینید؟ چرا در آنچه نمیدانید و نمیفهمید، اصرار به دخالت و حرف زدن دارید؟ این مخالفخوانی و سکسکه اخلاقی، در اعتدال روحی شما شبهه کرده و مردم را به زحمت انداخته است.
زمانی کسانی درمقابل حاکم یکی از کشورهای زیرپونزی، زانو زدند تا واسطه شود سعودی اجازه ورود وزیر را برای پیگیری جنایت منا بدهد. معتقد بودند آمریکا با فشار دادن یک دکمه نسخه ایران را میپیچد و... و همه این گزافه گوییها با سکوت مرگزدههای مدعی ایران دوستی مواجه شد. طبیعی است اکنون که سربازان ایرانی، دماغ کدخدا را پیچانده و با قایق رفته و نفتکش آوردند، کسانی که به ذلت خو کردهاند عزا بگیرند؟ جالب اینجاست کسانی مردم را از جنگ میترسانند که خودشان بدتر از دشمن کردند و هشت سال با توهم سایه جنگ، روی هرچه دشمن ویرانگر را سفید کردند. گویی در مواقع رنج مردم، خود و خانوادهشان در ایران و در کنار ملت بودهاند و میمانند که اینگونه سخن میگویند. دانشمندان جوان به انرژی هستهای، واکسن، نانو و... دست مییابند، اینها غر میزنند؛ رزمندگان جوان، از سرقت اموال مردم جلوگیری میکنند و اینها متلک میگویند. این بیماری نگرانکننده است و جدای از آبرو، ایکاش به فکر درمان خود باشند.
دشمن به تنهایی هرگز توان مقابله با ایران و ایرانی را ندارد مگر اینکه تیتر و توئیت و تحریف این ایادی به آنها روحیه بدهد و از مردم امید بگیرد. حقیقت رسانه این است که اگر در دست نااهل باشد شمشیر دشمن است و اگر در دست اهل باشد مشعل هدایت جامعه و روشنگری است. مگر نه اینکه رسانه تحریفگر همان میکند که دشمن میخواهد؟ و مگر نه اینکه دشمن میخواهد خودش را بیش از آنچه هست قوی جلوه دهد و حریفش را ضعیف؟ کدام انسان شریف و عاقلی سربازان و دانشمندان وطن خود را تحقیر میکند و دشمن مردمش را توجیه؟ چرا بردگان کدخدا نمیخواهند افول و ازاله آمریکا را ببینند؟ چرا نمیتوانند واقعیات را بفهمند و به حقایق تمکین کنند؟ دوران تحقیر ایران و ایرانی گذشت. امروز باید حال آمریکا را دید با رئیسجمهوری که نمیتواند خودش را کنترل کند چه رسد به اداره کشورش. نظامیانش را از افغانستان بیرون انداختهاند و کارش به نفت دزدی رسیده و عرضه این را هم ندارد. در چنین شرایطی مسئولیتها بیشتر شده و ضمن تداوم موفقیتها، مسئولین محترم باید بدانند که مردم به طهارت و تفکر دولتی رأی دادهاند که معرِّفش دکتر رئیسی و سابقه درخشان اوست و هرگونه اقدام نسنجیده در انتصابها و تأخیر در اقدامها در کانون توجه و هجوم رسانهای کسانی است که امید، نشاط، روحیه مردم و رأی آنها را نشانه رفتهاند. انتصاب منسوبین و نزدیکان حتی اگر از نظر قانون و شرع مشکل نداشته باشد بیشک هزینه و حوصله دولت و مردم را صرف پاسخگویی به بهانهگیرانی میکند که چیزی برای باختن ندارند. انتخاب سریع مدیران ارشد استانها از بین افراد پاک، امین، سفید و خدمتگزار و تمرکز بر ترمیم خرابیها و تعمیر خرابکاریهای لیبرالهای بیخیال، خواست قطعی مردمی است برای رضای خدا و رهایی از چنگال فریبکاران، به دولت و مجلس فعلی رأی دادهاند و از دولتمردان انقلابی، اقدام انقلابی میخواهند و میدانند، اللهولی التوفیق.