جریان اصلاحات دچار سرگردانی و بیبرنامگی است
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «انتخابات هرچه بود گذشت، سخن اصلی این است که گویا همان روال در میان اصلاحطلبان همچنان جاری است و زخم ناشی از آن واقعه تلخ و یاس آور هنوز التیام پیدا نکرده سرگردانی و پراکندگی و بیبرنامگی و حتی فقدان انگیزه بر آن افزوده شده است.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «در حال حاضر بااینکه گفته شده که هنوز نهاد اجماع ساز بعضاً جلساتی برگزار میکند نتایج آن هم اعلام نمیشود و سخنگوی محترم آن فقط به اظهارنظرهای شخصی میپردازد و بهعنوان سخنگو مدتهاست که مواضع اصلاحطلبان را اعلام نکرده است. بهعبارتدیگر گویی همهچیز رها شده است!... ادامه بیبرنامگی و پراکندگی و باریبههرجهت اصلاحطلبان خسارت ساز خواهد بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «با وجود فراغتی که در حال حاضر نصیب اکثر اصلاحطلبان شده است محترمان و بزرگان وقت و حوصله خواندن انتقادها و پیشنهادها را ندارند و گویی در نظرشان همهچیز مکشوف است و نیازی نمیبینند که از احقار و گوشهنشینان استماع سخنی داشته باشند.»
چندی پیش یکی از فعالین اصلاحطلب با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر ۱۴۰۰ گفته بود: «پس از براندازان دومین و بزرگترین بازنده انتخابات ۲۸ خرداد اصلاحطلبان بودند...دوونیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاحطلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسیشان بود.»
روزنامه ابتکار نیز چندی پیش اذعان کرده بود: «مردم، شعارهای اصلاحطلبی را از زبان حریف بیشتر باور کردند تا از زبان ما...اگر این جریان میخواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگیاش را به تبعیضهای شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودیها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کردهاند که اصلاحطلبی را بر دوش دیگران بگذارند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشته بود: «همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رأی او مشخص شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریانترین شکل برای همتی شدیم اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فرو افتاده است. ادباری که به لیست جمهور شد (با همه اعتباری که به پایش خرج شد)، نشان داد که ما صاحبِ مجلسِ عزایِ جمهوریت نیستیم؛ تعارف را کنار بگذاریم.»
لازم به ذکر است که ناسا (نهاد اجماع ساز اصلاحات) در سال گذشته و با هدف انجام فعالیت ویژه انتخاباتی تشکیل شد. اما بههیچعنوان نتوانست موفقی در این مسیر کسب کند.
گرانیها به خاطر عدم تعامل با جهان است!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: صحبتهای اخیر رئیساتاق مشترک ایران و چین بازتاب زیادی در فضای مجازی ایجاد کرده است. مجید رضا حریری روز گذشته در واکنش به افزایش عجیب قیمت کالاهای اساسی در ماههای اخیر به ایلنا گفت: «ایران در خطرناکترین نقطه تاریخی تورم در چهار دهه اخیر قرار دارد». به گفته وی «اگر از این مراحل تورم 50 یا 60 درصدی عبور کنیم، دیگر کنترل آن بهصورت تصاعدی سخت میشود و میتواند منجر به یک ابرتورم شود». صحبت از ابرتورم حالا از زبان این فعال اقتصادی در حالی است که همزمان توئیتهای مرتبطی در فضای مجازی در زمینه افزایش قیمت کالاهای اساسی منتشر میشود و کاربران زیادی را میتوان دید که با دغدغه معیشت سروکار دارند. یکی مینویسد: «به نظر شما قیمت کالاهای اساسی زیادی گران نشده؟»، همین یک جمله سؤال کافی است تا بغض کاربران بترکد و رشته توئیتها درباره فشار بار معیشت یکی پس از دیگری از راه برسد و هرکسی از درد گرانی بنالد؛ «مرغ دولتی از 24 هزار تومان رد شد و به 31 هزار تومان رسید، مرغ آزاد هم به 50 تومان رسید»، «دیروز یک کیلو گوشت چرخکرده را 170 هزار تومان خریدم، بسیاری از مردم حتی توان خرید یک کیلو گوشت را هم ندارند»، «12 قلم جنس خریدم، خیار، موز، کاهو، قارچ و...، همه در وزن یک کیلو یا نیم کیلو، 380 هزار تومان پرداخت کردم»، «قیمت اجناس ضروری هرماه بیش از 40 درصد افزایش را تجربه میکند» و...، توئیتهای مشابه تمامی ندارد.
در ادامه این مطلب آمده است: به نظر میرسد تا زمانی که در کنار حل مشکلات داخلی، مسئله تعامل با جهان مورد بیتوجهی قرار گیرد، هر بار شاهد آب رفتن سفرههای معیشت خواهیم بود.
مدعیان اصلاحات در حالی زلف مشکلات کشور را به تعامل با جهان (البته بخوانید آمریکا) گره میزنند که وضعیت کنونی دستپخت همین رویکرد در 8 سال گذشته است. روحانی 8 سال از تعامل با جهان گفت و اساساً با طرح ضرورت بستن با کدخدا روی کار آمد اما حاصلش جز گرانی و فقر چیز دیگری نبود.
امروز ما، مصداق شعب ابیطالب نیست
روزنامه همدلی در مطلب دیگری نوشت: برای بعضی امر مشتبه شده و تصور میکنند همواره انقلابی بودن به معنی یک نوع خاص از مبارزه است و آن نوع از مبارزه مستلزم پذیرش سختی، بحران و فقر احتمالی و نظایر اینهاست! لذا بدون توجه بهضرورت روششناسی درست در مقایسه، اقدام به مقایسه معالفارق شرایط کنونی با صدر اسلام میکنند و از تحلیل به عمل میرسند و سازوکار جامعه را به مخاطره میاندازند. مثلاً میگویند پیامبر اکرم (ص) و آنها که دعوت او را به اسلام پذیرفته بودند چند سال در شعب ابیطالب (درّهای میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه مکرمه) تبعید شدند، سختیهای شدیدی کشیدند، در فقر زیستند، ولی دست از ارزشها و آرمان خود برنداشتند؛ امروز ما نیز باید بیکاری، تورم، فقر و حتی تبعات اجتماعی آن، مانند، اعتیاد، طلاق، فحشا، سرقت و... را تحمل کنیم و دست از آرمانهای انقلابی، مانند مبارزه با آمریکا و حمایت از فرضاً سوریه و...، برنداریم.
این در حالی است که اتفاقاً انقلابیها چنین چیزی نمیگویند و ازقضا تأکید میکنند که در شرایط بدر و خیبر هستیم. مقدمات روزنامه مدعی اصلاحطلبی از اساس غلط است چه آنکه خود اصلاحطلبان این حرفها را مطرح میکردند تا از طرح اقتصاد مقاومتی خروجی سیاسی و جناحی بگیرند. مثلاً محسنهاشمی مهرماه سال گذشته در جلسه شورای شهر شرایط کشور را به شعب ابیطالب تشبیه کرد! و یا آنکه مسعود پزشکیان، نایبرئیسوقت مجلس شورای اسلامی (بهمن 97) گفته بود: «امروز در شعب ابیطالب هستیم و باید سفره مردم و مسئولان یکی باشد»!
بسیار روشن است که در شرایط شعب ابیطالب نیستیم بلکه در شرایط بدر و خیبر هستیم. یکی از ویژگیهای دو نبرد بدر و خیبر این بود که معادله میان مسلمین و مشرکین را معکوس کرد. تا قبل از عملیات بدر و خیبر، معادله به نفع مشرکین و دشمنان بود و آنها از حربههای «ضربه زدن»، «مصادره اموال» و «تنگنای اقتصادی» استفاده میکردند اما بدر و خیبر معادله را برعکس کرد و این حربهها را از دست آنها بیرون آورد.
عصبانیت اصلاحطلبان از حضور مسئولین در بین مردم
طیف موسوم به اصلاحطلب از اینکه دولتمردان سیزدهم به سفرهای استانی رفته و به میان مردم میروند و پای درد دلها مینشینند بهشدت ناراحت هستند. این ناراحتی و عصبانیت تاکنون چندین بار در روزنامههای این طیف بازتاب داشته و در تازهترین مورد روزنامه شرق در یادداشتی آورده است: «بازدیدها هم عمدتاً در قالب جمعی حداقل صدنفره صورت میگرفت و میگیرد؛ جمعی که در میانه آن، شخص رئیسجز با تکان دادن دست و گفتن خسته نباشید، مجال و تمرکزی نداشته و ندارد.»
در ادامه این متن آمده: «این راقم نیز در بخش کشاورزی بارها شاهد بازدید وزیر یا معاونان او از مناطق و در کلیشههایی مشابه بودهام؛ بازدیدهایی که عمدتاً از سوی مدیریتهای میزبان برنامهریزی میشد. میزبانی که در چنین بزنگاههایی درصدد جلب حمایتهای مادی و عاطفی از میهمان صاحبمنصب بود و میهمانی که بازهم در خیل پرشمار همراهان جز ابراز «خسته نباشید» به توضیحدهندگان، یارای بازتابی نداشت.»
در پایان این متن آمده: «تردیدی نیست که چنین امری مبتلابه تمامی دستگاههای اجرائی و مدیریتهای کلان است که در پایتخت قرار دارند. آیا زمان آن فرا نرسیده است که درباره ضرورت و ارزیابی دستاورد سفرهای استانی مسئولان بلندپایه کشور بازنگری کرده و تنها به مناسبت برنامههای ملی و جمعیت همراه صرفاً با قابلیتهای کارشناسی محدود شود؟»
دراینباره لازم به ذکر است که پیشازاین هم روزنامههای اصلاحطلب به هجمه و حمله علیه روش و منش دولت سیزدهم پرداخته بودند. برای نمونه روزنامه اصلاحطلب همدلی نیز پیشازاین در یادداشتی آورده بود: «امروز زمانه قجری یا پهلوی نیست که شاه مملکت با بازدید میدانی از وضعیت شفاخانهها و نانواییها، امور مملکت را رتق و فتق کند.»
دراینباره لازم به ذکر است که اصلاحطلبان در 8 سال گذشته در مناصب مختلفی که بودهاند با شیوه مدیریت از پشت میز میخواستند کشور را در روند توسعه قرار دهند که نتیجه آن وضعیت اکنون جامعه است. حالا که رئیسجمهور سیزدهم بهگونهای دیگر عمل میکند و به میان مردم میرود و بازدیدهای سرزده انجام میدهد اصلاحطلبان برآشفتهاند که چرا این کار را میکند؟!
ابتکار: اصلاحطلبان، رفتار مردمی و حضور میدانی رئیسی را تحسین میکنند
روزنامه ابتکار در مطلبی به قلم مدیرمسئول نوشت: چهارشنبهشب گذشته با دعوت دفتر رئیسجمهوری در جلسهای با حضور و جهت گفتوشنود با آقای رئیسی به همراه جمعی از مدیران رسانههای اصلاحطلب شرکت کردیم. این جلسه که چند ساعت به طول انجامید در فضایی صمیمی و بدون تشریفات مرسوم برگزار شد. حدود دو ساعت از وقت جلسه در اختیار دوستان رسانهای قرار گرفت که هرکدام به اقتضای کارکرد رسانهای خود، تحلیلی از وضع کنونی ارائه دادند. وجه مشترک صحبت همکاران، تحسین رفتار مردمی و حضور میدانی آقای رئیسی بود. اما تمرکز انتقادات بر نامفهوم بودن منطق انتصابات دولت و نامعلوم بودن برنامه عمل در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی بود. بر این مبنا، همکاران نیز هرکدام برای بهبود شرایط، پیشنهاداتی مطرح کردند. حقیر نیز در زمان مقرر نکاتی عرض کردم. برای من نیز مانند سایرین، جدوجهد رئیسجمهوری در شکستنِ حصار مقامات عالی و نمایشِ مردمیِ خدمت و حضور میدانی رئیسجمهوری، قابلتحسین و تقدیر بود. بدون تعارف جناب رئیسی، گوشی شنوا و روحیهای مشورت پذیر دارد. بیواسطه و باحوصله نقدها و پیشنهادات را میشنود. این رفتار را در قوه قضائیه نشان داد و تا اکنون نیز در دولت چنین کرده است. تا اکنون رئیسجمهور را شخصیتی مصمم و باانگیزه دیدهایم و این بسیار امیدبخش است.
واکسیناسیون را باید شاهکار دولت رئیسی به شمار آورد
روزنامه آفتاب یزد هم در گزارشی، دیدار آیتالله رئیسی با مدیران رسانههای اصلاحطلب را روایت کرد و نوشت: سرجمع دیدار خوبی بود خاصه وقتی دیدیم روزنامهها و نقدها و تیترهای حتی تند نیز در دستور کار قرار دارد در این میانه یکی دو بحث هم از سوی رسانه مطرح شد. رسانهها از اینکه فاصلهها بین مردم و مسئولان کم و کمتر از همیشه شده است سپاسگزاری کردند و قدرشناسانه با آن برخورد کردند یکی هم بحث امنیت بود که همین سفرهای استانی نشان داد امنیت خاطر ذهنی مردم در کنار امنیت عمومی کشور هر دو در درجهی بالایی قرار دارد.
در ادامه این مطلب آمده است: بحث دیگر واکسنها بود که روانِ جامعه را آرامش بخشیده است. اصلاً بحث واکسن را باید شاهکار دولت آیتالله رئیسی به شمار آورد. کاری به این نداریم که پروسه چگونه انجام شد اما بیپروایی در ورود به بحث واکسن و دستدست نکردن را که نمیشود نادیده گرفت!
آفتاب یزد نوشت: وقتی فهمیدیم تولید و واردات و رابطه با کشورهای دیگر از اروپا و آسیای دور گرفته تا همسایگان نیز دنبال شده است، نفس راحتی کشیدیم. حالا باید به روزهای بهتر فکر کرد!