دنیای اقتصاد: تورمهای بالا نتیجه تأمین مالی ناسالم در دولت روحانی است
سرویس سیاسی ـ
روزنامه اصلاحطلب مینویسد: «رشد قابل توجه و شدید پایه پولی در 12 ماه منتهی به میانه تابستان سال جاری ریشه در تامین مالی ناسالم و تورمزای دولت دارد. این اقدام هزینههایش را به شکل تورمهای بالا بر کل جامعه تحمیل میکند.»
دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی نوشت: «بانک مرکزی جزئیات آمارهای پولی تیر و مرداد ماه سال جاری را منتشر کرد. شاید مهمترین خبر درباره آمارهای پولی تابستان رکوردشکنی رشد پایه پولی بود. در اولین ماه تابستان سال جاری نرخ نقطه به نقطه پایه پولی با جهشی بیش از 10درصد به 6/ 42درصد رسید و رکوردشکنی کرد. این متغیر در مردادماه علیرغماندکی کاهش به 1/ 42درصد رسید و بالاتر از 42درصد باقی ماند. از سوی دیگر بررسیها نشان میدهد رشد پایه پولی از ابتدای سال جاری تا پایان تیر ماه به 9/ 9درصد و تا پایان مرداد ماه به
12/8 درصد رسیده است. این موضوع باعث شده است تا در پایان مرداد ماه پایه پولی به رقم 515هزار میلیارد تومان برسد. بررسی دقیقتر آمارهای مربوط به رشد پایه پولی حاکی از آن است که در 12 ماه منتهی به تیر ماه سال 1400 رشد پایه پولی دو موتور مهم داشته است. در سال 99 رشد داراییهای خارجی بانک مرکزی سهم اصلی رشد پایه پولی را به خود اختصاص داده است؛ بهطوریکه در مرداد ماه 1/ 30درصد از رشد نقطه به نقطه 1/ 42درصدی این متغیر مربوط به افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی بوده است. این اتفاق به این دلیل رخ داده است که در سال 99 دولت از طریق منابع ارزی صندوق توسعه ملی اقدام به تامین مالی و پوشش کسری بودجه خود کرد. این موضوع خود را در افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی منعکس کرده است.»
این روزنامه افزود: «از طرفی دیگر در سال 1400 رشد اصلی پایه پولی از ناحیه افزایش مطالبات بانک مرکزی از بخش دولتی اتفاق افتاده است؛ بهطوریکه از ابتدای سال جاری از رشد 4/ 12درصدی پایه پولی بیش از 12درصد آن از ناحیه افزایش مطالبات بانک مرکزی از بخش دولتی اتفاق افتاده است. این موضوع از تغییر کانال تامین مالی دولت برای پوشش کسری بودجه ناشی شده است؛ بهطوریکه از ابتدای سال جاری استفاده دولت از تنخواه بانک مرکزی باعث رشد پایه پولی از این کانال شده است.»
در ادامه این گزارش آمده است: «رشد قابل توجه و شدید پایه پولی در 12 ماه منتهی به میانه تابستان سال جاری ریشه در تامین مالی ناسالم و تورمزای دولت دارد. این اقدام هزینههایش را به شکل تورمهای بالا بر کل جامعه تحمیل میکند؛ موضوعی که خود را در تورم بالای 40درصد ماههای اخیر منعکس کرده است.»
ایران باید طوری رفتار کند که در دولتهای غربی سوءتفاهم ایجاد نشود!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «بیش از دو ماه از روی کارآمدن دولت سیزدهم در ایران میگذرد و برخلاف انتظارات، ایران هنوز به مذاکرات احیای برجام در وین بازنگشته و همین امر سؤالات زیادی را در اذهان عمومی ایجاد کرده است...اگر روند بازگشت به مذاکرات طولانی شود میتواند منجر به افزایش فشار علیه ایران شود.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «امروز نیز شاهد هستیم که میان غربیها اتفاقنظر و اتحاد علیه ایران و برنامه هستهایاش به وجود آمده است. این روند اگر تداوم یابد، مواضع 1+4 را به مواضع آمریکا نزدیک میکند و بر ایران فشار بیشتری وارد خواهند کرد. در آینده ممکن است این اتفاق رخ دهد و برای اجتناب از این مسئله، مسئولان ایرانی باید مکررا علت تاخیر در ورود به مذاکرات را به طرفهای غربی بگویند تا سوءتفاهم ایجاد نشود.»
مدعیان اصلاحات با عوض کردن جای طلبکار و بدهکار در پرونده برجام، طرف غربی را به گستاخی و تشدید اقدامات خصمانه علیه ایران تشویق میکنند.
ایران در برجام طلبکار است و آمریکا در کنار انگلیس، فرانسه و آلمان به ما بدهکار هستند. اتفاقا این طرف غربی است که باید با اجرای دقیق تعهدات خود، سوءتفاهمهای ایجاد شده در دیدگاه طرف ایرانی را برطرف کند.
مدعیان اصلاحات اصرار دارند تا با شرطی سازی اقتصاد و گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی، روند خسارت بار دولت سابق در دیپلماسی و اقتصاد را استمرار دهند.
سفرهای استانی رئیسی بیمعنی است و مشکلی را حل نخواهد کرد!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «آيا سفرهاي استاني مفيد است» نوشت: «اگر اين سفرها ميتوانست مشكلي را حل كند، بايد در دوره احمدينژاد كمترين مشكل را ميداشتيم. اگر اين سفرها موجب محبوبيت و اعتبار ميشد، هيچگاه سال 1392 كسي راي نميآورد كه در نقطه مقابل او تعريف شده بود... بهطور مشخص سفرهاي استاني و پرداختن به مسائل مردم و حل آنها خلاف منطق اداري است. اين بيمعني و غيرممكن است كه رييسجمهور براي حل مسائل مردم به مناطق برود.»
این روزنامه نوشت: «غرق شدن در مشكلات موردي هر استان و هر شهرستان و روستا، جز اينكه از حل آنها عاجز و كلا خسته و فرسوده و نااميد ميشويد، نتيجه ملموس ديگري نخواهد داشت. مهمتر اينكه از پرداختن به مسائل كلان اقتصاد كشور غافل خواهيد شد. خيلي روشن و بدون ابهام بايد گفت كه وقت و توان و ذهن هر يك از ما محدود است. بايد آنها را در موضوعاتي صرف كنيم كه بهرهوري بيشتري دارد.»
گفتنی است، صاحبان چنین تفکری، حامیان دولت و رئیسجمهوری بودند که با مدیریت برجامی و قرنطینهای به ندرت از دفتر کار خود خارج میشد و به برخی وزرا یکبار هم وقت ملاقات نداد که نتیجه چنین مدیریتی شکستن رکوردهای تورم و رکود، افزایش ضریب جینی، تعطیلی کارخانهها و بر باد رفتن هشت سال فرصت برنامهریزی، کارآفرینی و رشد و رونق اقتصادی باکیفیت، پایدار و درونزا بود.
جریان اصلاحطلب با هجمه به سفرهای استانی و روحیه انقلابی دولت سیزدهم، نسخه مدیران خسته و تکنوکرات را میپیچد که از سال 92 تا 1400 روی کار بودند و قیمت دلار را 10 برابر و قیمت مسکن را نیز 700 درصد گران کردند.
نیاز به توضیح ندارد که بازدیدهای میدانی رئیسجمهور ثمرات متعددی از جمله آشنایی مستقیم و بیواسطه وی با مشکلات کشور و جلب اعتماد مردم را به همراه دارد، اما اصلاحطلبان برای توجیه کمکاریهای روحانی در این خصوص و حمایتشان از وی، چنین سخنانی را مطرح میکنند.