جریان اصلاحات از مطالبات مردم فاصله گرفته است
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «هر جریان سیاسی اگر تلاش نکند خود را با انتظارات جامعه هماهنگ کند و آنها را نمایندگی نکند جایگاهی در جامعه پیدا نمیکند و بلکه ممکن است جایگاه خود را نیز از دست بدهد. بهصورت طبیعی مردم از جریانی حمایت میکنند که بخشهای مهمی از مطالبات آنها را نمایندگی کند. این در حالی است که جریان اصلاحات در برخی مسائل از جامعه فاصله گرفته است.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «اصلاحطلبان باید در این زمینه تلاش کنند تا شرایطی را به وجود بیاورند که بتوانند بخش مهمی از مطالبات مردم را نمایندگی کنند. تنها در چنین شرایطی است که میتوان فاصله ایجادشده را کاهش داد و از بین برد.»
بااینکه مدعیان اصلاحات در 8 سال اخیر دولت را دربست در اختیار گرفته بودند، اما متأسفانه با بیاعتنایی نسبت به مطالبات اصلی جامعه، مشکلات زیادی را به مردم تحمیل کردند.
در شرایطی که مردم با مشکلات ریزودرشت اقتصادی و معیشتی دستوپنجه نرم میکردند، مدعیان اصلاحات مواردی ازجمله رفع حصر و حضور زنان بهعنوان تماشاچی در مسابقات مردان را بهعنوان دغدغه اصلی مردم جا میزدند.
این طیف از سوی دیگر همه مسائل جامعه و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زد و اقتصاد را شرطی کرد. این رویکرد خسارتبار ضمن کاهش ارزش پول ملی، سفره مردم را کوچک کرد.
کشف جدید جریان غربگرا؛ کشورهای عضو شانگهای با هم اختلاف دارند!
روزنامه اعتماد که پیش از برگزاری اجلاس سازمان همکاری شانگهای مدعی شده بود تحریمها مانع عضویت ایران در این سازمان خواهد شد، پس از رسوا شدن در این دروغ بزرگ 8 ساله و پذیرش رسمی ایران در این سازمان از سوی کشورهای عضو، در اقدامی وقیحانه و البته سفیهانه با هدف کماهمیت جلوه دادن عضویت ایران مدعی وجود اختلاف میان کشورهای عضو شانگهای شده است.
این روزنامه نوشت: «علیرغم تلاش برای کاهش تنش میان هند و چین و پاکستان و هندوستان، و علاقه وافر ایران برای آنکه بتواند زودتر از امسال به عضویت دائم این مجموعه درآید، اما فرآیند این توافق چندان بیسنگلاخ نبوده و نیست. هند و چین با هم در رقابت شدیدی برای تسلط بر منطقه جنوب غربی آسیا و البته آسیای میانه هستند. تعارضات تاریخی و ملی میان پاکستان و هندوستان حل نشده است. این تنها کشمیر نیست که محل تعارض است، بلکه رقابت اتمی در کنار نگرانی هند از مداخلات نیروهای تندرو پاکستانی در تحریک مسلمانان افراطی میتواند موجب برخی تنشها گردد. هند هنوز پاکستان را مسئول درگیریهای تروریستی در بمبئی و تشدید اختلافات در کشمیر میداند. از سوی دیگر هند زیرپوستی موردحمایت آمریکا قرار دارد تا بتواند مانع رشد سریع چین شود. درحالیکه در ده سال گذشته دو دولت رقم رشد 8 تا 10 درصد را تجربه کردهاند، اوضاع برای اقتصاد هندوستان به طرز چشمگیری بهبود یافته است. امسال این هند است که در حدود نزدیک به 2 درصد از رشد اقتصادی چین رشد بیشتری داشته است...ایران در جبهه مقابله با غرب همچنان درگیر است. برجام سرنوشت نامعلومی دارد.»
نکته قابلتأمل اینکه برخی از همین رسانههای جریان غربگرا در کشور، نگران از ایجاد فرصتهای کمنظیری که پیوستن ایران به این سازمان برای حل مشکلات کشورمان پیش روی دولت جدید قرار خواهد داد و احتمالاً رسوایی دیگری برای آنها و دولت برآمده از این جریان خواهد شد، در موضعی مضحک مدعی شدند که پیوستن ایران به سازمان ماحصل تلاشهای دولت روحانی بوده است! دولتی که 8 سال تمام ظرفیتهای یک کشور و ملت را بهپای اعتماد محض به آمریکا و غرب هدر داد و اقتصاد کشور و معیشت مردم را نابود کرد.
دوباره شکست؛ دوباره ادعای آشتی ملی!
روزنامه همدلی در مطلبی با عنوان «آشتی ملی، در دو خط افقی و عمودی!» نوشت: نزدیک به دو دهه پیش، برخی از کنشگران سیاسی، با دلنگرانی از شکاف میان مردم و حکومت، ضرورت آشتی ملی را طرح کردند، ولی با پیشنهاد آنان موافقت نشد و از سوی برخی رسانههای خاص نیز موردحمله قرار گرفتند که مگر میان مردم و حکومت دعوایی وجود دارد که خواهان آشتی ملی هستید؟
در ادامه این مطلب آمده است: اگر دو انتخابات اخیر را مورد تحلیل قرار بدهیم بهرغم تحلیلهای عجیبوغریب و یکطرفه برخی مقامات کشور، میزان مشارکت در هر دو، نشانگر فاصلهگیری معنادار میان خواستههای مردم و منویات حکومت است. بر این اساس، جامعه امروز ایران نیازمند دو نوع آشتی است: یکی آشتی میان مردم و دیگری آشتی میان مردم و حکومت!!
همدلی نوشت: با این توصیف، مأموریت هر سه قوه و نهادهای تأثیرگذار در کشور این است که با فاصلهگیری از رقابتهای سیاسی و جناحی و تنها و تنها با هدف تأمین منافع مردم و کاهش دردها و رنج و مشکلات آنان، زیر نظر رهبری انقلاب و تنظیمی که از سوی ایشان برقرار میشود، بدون از دست دادن فرصت، با تصویب و اتخاذ تصمیمات مهم، بسترهای این دو آشتی ملی را فراهم کنند.
لازم به ذکر است که اولاً) مدعیان اصلاحات هر وقت که در انتخابات شکست میخورند از آشتی ملی حرف میزنند تا از رهگذر آن، بهرهبرداریهای سیاسی خود را از سر بگیرند. آشتی ملی آنها یعنی اصلاحطلبان دنبال جایگیری در ارکان قدرت هستند؛ تحمل انزوا و طرد از سوی افکار عمومی را نداشته و در تکاپوی آن هستند از سوی حکومت موردتوجه قرار گیرند.
ثانیاً) ادعای کاهش مشارکت در انتخابات، ادعایی مخدوش است چراکه نگاهی به موارد زیر نشان میدهد که مشارکت مردم در پای صندوقهای رأی اتفاقاً نشاندهنده پیوند عمیق مردم و حاکمیت است. 1. اپیدمی کرونا، 2. نارضایتی و ناامیدی عمومی و عمیق برآمده از 8 سال ناکارآمدی و بیتدبیری دولت، 3. مصوبات شورای نگهبان، 4. شکل نگرفتن دوگانهها و دوقطبیهای انتخاباتی (طبق روال دورههای قبل)، 5. تلاش تمامعیار شبکههای ماهوارهای و رسانههای اپوزیسیون و معاند، 6. گرانیهای دستوری چند ماه مانده به انتخابات، 7. تلاش محکوم به شکست کمپین تحریمیها از اصلاحطلبان رادیکال تا برخی جریانات انحرافی، 8. ضعف و یا شیطنتهای مجریان برگزاری انتخابات و...
از سوی دیگر، بررسیهای تطبیقی مؤسسه بینالمللی دموکراسی و همکاریهای انتخاباتی (IDEA) بر روی انتخابات ۱۵ کشور دنیا، پیش و پس از شیوع کرونا، بیانگر این است که کرونا، بهطور متوسط تأثیر 14/42 درصدی در کاهش مشارکت داشته است.
مخالفت اصلاحطلبان با قوانین عزتمندانه
در ادامه حمله روزهای گذشته اصلاحطلبان به توافق کشورمان با سازمان انرژی اتمی، روزنامه شرق نیز در شماره دیروز به ادامه آن روند پرداخت و در گزارشی نوشت: «رفتار دوگانه مجلس با مسئله توافق میان تهران و آژانس و بلاتکلیفی بهارستاننشینان در اجرای قانون اقدام راهبردی که مانع مهمی در به نتیجه رسیدن مذاکرات وین بود، [!!] در هفته گذشته به بحثی پرچالش تبدیل شد.»
از زمان تصویب قانون اقدام راهبردی مجلس در موضوع بدعهدی غربیها اصلاحطلبان بهصورت هماهنگ و همداستان ساز مخالفت با آن برداشتهاند و چنانکه خواندید روزنامه شرق در نوشتار خود مدعی شده این قانون مانع مهمی در به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین بود!
بهصورت خلاصه میتوان گفت: این قانون پسازآن به تصویب مجلس رسید که قریب 5 سال از برجام میگذشت و غرب هیچ قدمی در اجرای تعهداتش برنمیداشت. در چنین وضعیتی مجلس با قانونی عزتمندانه جلوی مسیری خفتبار را (که اصلاحطلبان بر ادامه آن اصرار داشتند) گرفت. مسیری که مطابق برجامی که توسط دیپلماتهای دولت قبل که بهشدت موردحمایت اصلاحطلبان بودند؛ منعقد شده بود. مسیری که در آن ایران پیش از موعد مقرر به اجرای تعهداتش پرداخت و زمانی که موعد اجرای تعهدات غرب شد آنها هیچ قدم رو به جلویی برنداشتند.
قریب 5 سال به این شکل گذشت و اروپا و آمریکا هیچ کاری نکردند. در این شرایط اصرار اصلاحطلبان بر ادامه آن روند بود که در آن ایران به تعهداتش بهطور کامل عمل کرده ولی غرب در پاسخ هر از چندگاهی با گفتن یک متأسفیم در ظاهر (و در پشتصحنه قهقهههای مستانه از پیروزی خود) کار خویش را پیش میبردند.
باید از اصلاحطلبان پرسید که اگر قانون مجلس مسبب عدم توافق در وین شد پس چه چیزی باعث کشیده شدن کار برجامی که در سال 1394 سامان یافته بود به مذاکرات وین شد؟! اگر غرب میخواست در وین به توافق برسد (توافقی مفید برای کشورمان و نه مانند برجام) اصلاً چرا به همان برجام 1394 پایبند نبود؟!
عبدی: نمیتوان با دلایل علمی از «حجاب» دفاع کرد
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «حجاب اجباری و واکسن اجباری» نوشت: «اجباری کردن یک رفتار باید موردقبول مردم و قابلاجرا نیز باشد. باید اکثریت قاطع مردم با آن همراهی کنند...اگر روزی کسی پیدا شد که مطابق چارچوب «واکسن را اجباری کنید» در دفاع از حجاب...مقالهای علمی نوشت، اطمینان میدهم که بنده نیز از آن دفاع خواهم کرد، ولی اطمینان داشته باشید که چنین ادعایی را نمیتوان ثابت کرد.»
عبدی در ادامه نوشت: «این ادعا حتی با ماهیت قوانین ایران نیز تطبیق ندارد و مهمتر از آن اینکه قانون مذکور از سوی اکثریت قاطع افراد رعایت نمیشود همچنانکه تاکنون نشده است. امیدوارم در پاسخ به این یادداشت، مقالههای علمی در دفاع از اجباری بودن حجاب را لیست کنند».
فرصت حذف دلار از مبادلات تجاری با عضویت دائم ایران در شانگهای
روزنامه ایران تأکید میکند؛ عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و همکاری ایران با کشورهای عضو بر مبنای مبادلات غیردلاری و ارز ملی این کشورها اتفاقی است که امکان عملی شدن دارد.
این روزنامه دیروز طی یادداشتی درباره عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای نوشت: «ایران دارای دو مزیت بسیار مهم است؛ یکی وجود انرژی و دیگری داشتن ثبات. این دو عنصر با توجه به عضویت سه قدرت بزرگ جهانی یعنی چین، روسیه و هند در پیمان شانگهای میتواند زمینه همافزایی سیاسی و اقتصادی را برای ما فراهم کند... در شرایطی که از سوی آمریکا و غرب برای ایران در حوزههای سیاسی و اقتصادی بحران ایجادشده، عضویت دائم در پیمان شانگهای میتواند بر تعدیل و مهار بخش زیادی از این فشارها و بحرانها تأثیرگذار باشد. بهطور مثال همکاری اقتصادی بین این کشورها با ایران بر مبنای مبادلات غیردلاری و ارز ملی این کشورها اتفاقی است که هم امکان عملی شدن دارد و هم در صورت عملی شدن بخشی از مشکلات تجاری و مبادلات اقتصادی ما را تعدیل میکند... بهطورقطع مواجهه با ایران در شرایطی که بهجز کانالهای تحت نفوذ غرب، کانالهای ارتباطی اقتصادی و سیاسی دیگری نیز دارد کار بهمراتب مشکلتری خواهد بود.»