اخبار ویژه
طعمهگذاری آمریکا برای دور زدن برجام با ادعای «معامله کم در برابر کم»
طراحی جدید آمریکا مبنی بر «معامله کم در برابر کم» در مذاکرات وین، طعمهگذاری و اقدامی کلاهبردارانه است.
اخیرا خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده که دولت آمریکا با شکست مسیر فعلی مذاکرات و روی کار آمدن دولت جدید در ایران که انتظارات بیشتری دارد، طرح محدود در برابر محدود را بررسی میکند که به مفهوم معامله در مقیاس کمتر است. این بازی سیاسی در حالی است که برجام، توافق منعقد شده میباشد و تعهدات طرفین در آن روشن است؛ و این آمریکا بوده که یکطرفه به مدت سه سال (بلکه از همان شروع اجرای برجام) تعهداتش را زیر پا گذاشته و سپس از برجام خارج شده است. در این میان دولت بایدن قبل از هرچه مایل است ضمن بازگشت به برجام رسمیت پیدا کند و بتواند رسما به مکانیسم ماشه برای احیای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل دسترسی پیدا کند. بنابراین به هر قیمت که شده ولو ادعای معامله محدود در برابر محدود، این دسترسی را پیدا کند؛ و طبعا سپس، بیآنکه تضمینی داده یا تحریمهای اصلی را لغو کرده باشد، بتواند شیطنت خود را در قالب جدید تکرار کند.
در همین زمینه روزنامه فرهیختگان از قول کارشناسان نوشت: پیشنهاد کمتر در برابر کمتر فقط یک طعمه برای جلبنظر دولت جدید ایران است.
قطعا آمریکاییها با حقایق غیرقابل کتمانی روبهرو هستند. نخست اینکه، پیک تحریمهای 14، 15 ماه پیش، یعنی اردیبهشت 1399 بود و از آن موقع به بعد، صادرات نفت ایران بیشتر شده و در حقیقت با طی روند فعلی و با همت همهجانبهای که از دولت رئيسی در بیاثرسازی و کماثرسازی تحریمها انتظار میرود،مشخصا تاثیرات تحریمی رو به کاهش بیشتر خواهد گذاشت؛ دوم اینکه دولت رئیسی، به مذاکره تنها به عنوان تک ابزار نگاه نخواهد کرد و قطعا با توجه به اینکه گفتند برجام در دوران ریاست جمهوری او، نقش محوری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ندارد، قطعا بهدنبال استفاده از ابزارهای مکمل است که باید نحوه اجرای آن را در بیاثرسازی تحریمها و همچنین در فاز آفندی در فشار آوردن به طرف غربی دید؛ آمریکاییها نمیخواهند که این ابزار را از دست بدهند؛ چراکه به این ابزار اصلی و اسلحه اصلی، برای توافقنامههای بعدی نیاز دارند تا ایران را مجبور به مذاکره و امتیاز دادن بر سر میز مذاکره کنند.
با توجه به اینکه سیاست اولیه آنها در دوره روحانی جواب نداد و کار به دولت رئیسی کشیده شد و با توجه به انتظارات و توقعاتی که از دولت رئیسی در برخورد با پرونده هستهای میرود، آمریکاییها سعی میکنند طعمهگذاری کنند تا ایران را به بازگشت به توافق و پذیرش شروط آمریکاییها ترغیب کنند؛ در این راه؛ طرف آمریکایی وقتی با مواضع محکم رئيسی روبهرو شود، سعی میکند با دادن امتیازات کوچک، نظر او و دولتش را جلب کند و هر میزان که اکراه، از طرف دولت رئیسی ببیند، سعی میکند حتیالمقدور و تا آنجایی که امکان دارد، این امتیازات کوچک که من به آن «طعمه» میگویم را بیشتر کند. سیاست خارجی و گزینههای اقتصادی باشد.
وضعیت رقتبار اصلاحطلبان به روایت سخنگوی حزب اتحاد ملت
سخنگوی حزب اتحاد ملت بخشی از وضعیت رقتبار سقوط اعتبار مدعیان اصلاحطلبی نزد مردم را بازگو کرد.
حسین نورانینژاد در گفتوگو با ایلنا در آسیبشناسی وضعیت طیف متبوعش، به حضور این طیف در دولت پس از انتخابات 92 و 96اشاره کرد و افزود: در انتخابات 96 هم آقای روحانی در انتخابات آن سال بر سطح توقعات به شدت افزود و هم عملکرد دولت دوم روحانی بسیار ضعیفتر و با فاصله زیاد از بدنه حامی خود بود. اتفاقاتی چون اعتراضات ۹۶ و به خصوص آبان ۹۸ که مشخصاً وزارت کشور هم در آن مقصر بود، وضعیت اقتصادی بسیار سخت مردم، هیئت دولتی بیپشتوانه حمایت مردمی و ضعف ارتباطگیری با مردم و... نارضایتیها از دولت را با سرعت بسیار بالایی به اوج رساند.
نورانینژاد افزود: از طرفی اصلاحطلبان هم که به نوعی میراثدار خواهی نخواهی عملکرد دولت و وابسته به میزان رضایت مردم از آن بودند، به دلیل اینکه با نیروهای درجه چندم خود که اغلب آنها تعهد کافی و ثابت قدمی لازم را در قبال آرمانهای اصلاحات نداشتند، وارد میدان شدند؛ بر خوشنامی اصلاحات در جامعه لطمه وارد کردند.
سخنگوی حزب اتحاد ملت اضافه کرد: در فضای عمومی آنچه مردم عادی از بسیاری از اصلاحطلبان میشنیدند، بگومگوهای تند درباره نگرفتن پستهای مورد انتظار بود و آنهایی هم که پست میگرفتند یا باید به نوعی عمل میکردند که بتوانند در موقعیت خود بمانند یا اگر دنبال برآورده کردن توقعات بدنه حامی میرفتند، دچار مشکل میشدند. در این شرایط و در حالی که شکاف مردم با مسئولان روز به روز افزایش مییافت، جریانی که میخواست و باید پایی در حاکمیت و پایی در جامعه داشته باشد دچار مشکل شد؛ به خصوص که در پسا ۹۲، بیشترین اصلاحطلبان نیز از نیروهای نزدیکتر به جامعه و طیف پیش رو آن به طیف بروکرات یا نیروهای نیابتی تغییر یافته بود و آنها حتی زبان ارتباط با جامعه و طبقه حامی را نه بلد بودند و نه چندان دلشان با آن گفتمان بود.
وی ادامه داد: در بحث نوسازی گفتمانی، یکی دیگر از ضرورتها توجه بیشتر به مطالبات اقتصادی و اجتماعی مردم است. پیش از این عمده توجه اصلاحطلبان به حقوق سیاسی و مدنی بود که این دایره باید مطالبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نیز به نحو صریحتر و پررنگتری در بر گیرد. به زبان ساده، دوز چپ گفتمان اصلاحات کم بوده و باید افزایش یابد. باید به مواردی چون فقر، بیکاری، آزادیهای اجتماعی و از این قبیل موارد به نحو روشنتری ورود کرد و از حقوق شهروندان در این باره گفت. به بیان دیگر، باید از جامعه قدرتمند دفاع کرد تا سپس در کنار گزینه دولت توانمند، ترکیب مطلوبی برای پیشبرد اهداف اصلاحی و منافع ملی ساخت.
نورانینژاد مدعی شده اصلاحطلبان در انتخابات پس از سال 92 با کاندیداهای غیر اصلی و نیابتی در انتخابات حضور داشتند و حال آنکه کسانی چون محمدرضا عارف (معاون اول دولت اصلاحات/ رئیسشورای سیاستگذاری اصلاحطلبان) و اسحاق جهانگیری در گود رقابتها حضور داشتند اما اصلاحطلبان به دلیل رأی پایین آنها، ترجیح دادند از روحانی حمایت کنند.
اعتماد: در دولت تدبیر و امید مردم فقیرتر شدند
یک روزنامه حامی دولت دوازدهم به استناد آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار تصریح کرد مردم به نسبت دوره قبل از روحانی فقیرتر شدهاند.
اعتماد در گزارشی خاطرنشان کرد: براساس آنچه دو نهاد بانک مرکزی و مرکز آمار از تصویر هزینه درآمد خانوارهای کشور منتشر کردهاند، متوسط درآمد سالانه یک خانواده شهری در سال ۹۰ حدود ۱۶ میلیون تومان بود که در سال ۹۹ به ۷۴ میلیون و ۶۷۶ هزار تومان رسید؛ ۳۶۶درصد افزایش. در این مدت نیز هزینه ها افزایش ۲۹۶درصدی داشته و از حدود ۱۶ میلیون تومان در سال ۹۰ به ۶۳ میلیون و ۴۹۸ هزار تومان در سال گذشته رسیده است. با وجود اینکه خانوادهها نسبت به سال ۹۰ درآمد بیشتری کسب کرده و به همین دلیل هزینههای بیشتری نیز میپردازند اما در واقع آنچه از قبل این هزینهها نصیب شان می شود (کالا و خدمات) کمتر از سال ۹۰ است. بدین معنا که افراد و خانوادهها با قدرت خرید فعلیشان سبد کمتری از کالا و خدمات سال ۹۰ را میتوانند تهیه کنند. براساس آمارهای بانک مرکزی در اولین فصل از سال ۹۰ هزینههای مصرف نهایی بخش خصوصی حدود ۱۷۷ هزار و ۶۳۹ میلیارد تومان بود که در انتهای همان سال به ۱۷۸ هزار و ۶۷۶ میلیارد تومان رسید. با امضای برجام در سال ۹۴ تغییر محسوسی در هزینههای مصرف نهایی بخش خصوصی در پاییز و زمستان همان سال ایجاد نشد و ارقام این دو فصل به ترتیب 175/8 هزار میلیارد تومان و 176/1هزار میلیارد تومان اعلام شد. اگرچه برای از بین بردن آثار چند سال تحریم اقتصادی و نفتی نیاز به زمان بود. از این رو از پاییز سال ۹۵ تا تابستان سال ۹۷ عدد هزینههای مصرف نهایی بخش خصوصی در بازه ۱۸۳ هزار میلیارد تومان تا ۱۸۸ هزار میلیارد تومان در نوسان بود. بیشترین هزینه مصرف بخش خصوصی در پاییز سال ۹۶ با 188/72 هزار میلیارد تومان رقم خورد. اگرچه در پاییز سال ۹۸ نیز رقم ۱۸۲.۵ هزار میلیارد تومان به عنوان هزینه مصرف بخش خصوصی اعلام شد اما در زمستان همان سال و به دلیل شیوع کرونا مصرف این بخش به ۱۶۵ هزار میلیارد تومان رسید. در سال گذشته نیز بازه نوسانی مصرف این بخش از ۱۷۰ هزار تا ۱۸۱ هزار میلیارد تومان بوده است. با استناد به گزارش بانک مرکزی هزینههای مصرف نهایی بخش خصوصی در زمستان سال گذشته 170/6 هزار میلیارد تومان بود که حدود هشت هزار میلیارد تومان کمتر از فصل مشابه سال ۹۰ است.
اعتماد همچنین در گزارشی دیگر تصریح کرد رکوردهای تورمی مسکن در دولت روحانی شکسته شده و افزایش 1113 درصدی را نسبت به سال 90 نشان میدهد.
حمله به مدیریت شهری آینده به جای عذرخواهی درباره مدیریت فعلی
صادق زیباکلام میگوید: مدیریت غیرتخصصی، مشکلات تهران را پیچیده میکند و باید به حال تهران با مدیریت اصولگرایان گریست(!)
وی در گفتوگو با روزنامه آرمان با نوعی عوامیگری و عوامفریبی بیسابقه اظهار داشت: درباره عملکرد آقای زاکانی در شهرداری تهران پیشداوری نمیکنم اما با توجه به شناختی که ما از آقای زاکانی و عقبه اجتماعی و گرایشات ایدئولوژیکاش داریم، آیا به فضای سبز اولویت بیشتری خواهد داد یا امور دیگری بهویژه موضوعات ایدئولوژیک؟ واقعا ما با شناختی که از آقای زاکانی داریم به خوبی میدانیم که او افرادی را منصوب میکند که از لحاظ ایدئولوژی نزدیک به خودش باشند. تصور کنید شما به آقای زاکانی بگویید که فردی در زمینه فضای سبز ایدهها و طرحهای جالبی دارد و میتوانیم از وی برای حضور در شهرداری استفاده کنیم. فکر میکنیم پاسخ آقای زاکانی چه باشد؟ من فکر میکنم به رئیسدفترش یا آن کسی که این پیشنهاد را بیان کرده خواهد گفت که شماره این فرد را نگه دارید و بعدا با وی تماس خواهم گرفت. اما فردای همان روز فردی میآید و به آقای زاکانی پیشنهاد طرحی را میدهد مثلا در پارکها محلی برای خطابه و ارشاد مردم ایجاد کنیم یا مکانی را مانند تریبون درست کنیم تا افراد ژست تریبون بروند و مردم را هدایت کنند! آقای زاکانی این پیشنهاد را سریعا به عنوان یک طرح خیلی جالب مورد استقبال قرار میدهد و آن را به بعد موکول نمیکند. مقصود من این است با توجه به شناختی که از آقای زاکانی داریم، خدمات و اقدامات ایدئولوژیک در خطی خاص مهم است. آقای زاکانی در هر جای دیگری که حضور داشته مقدم بر هر امر دیگری برایش ایدئولوژی مهم و به دنبال اشاعه آن خواهد بود.
وی همچنین گفته است: آقای زاکانی که جای خود دارند، آقای قالیباف هم که اصولگراست و به اندازه زاکانی تند نیست، در طی 12 سال ریاست در شهرداری تهران مسائل زیادی برای پایتخت رقم خورد. به نظرم زاکانی وضع شهر را از شرایط فعلی هم تنزل خواهد داد. پیشداوری زیباکلام درباره زاکانی در حالی است که همطیفان وی، شورای شهر اول تهران را به اسباب سرشکستگی اصلاحطلبان تبدیل کردند و سرانجام در اثر درگیریها و بنبست به وجود آمده وزارت کشور دولت اصلاحات مجبور به انحلال شورا شد. در دوره اخیر هم این طیف، در مدت 4 سال، که شهردار را جابهجا کردند و جز کارهای فانتزی مثل تغییر نام خیابانها و دوچرخهسواری شهردار (سهشنبههای بدون خودرو) در کنار انسداد خیابانهای شهر در برف چند سال پیش، خاطرهای برجای نگذاشتند. یادمان نرفته که محسن هاشمی رئیس شورا چند بار گفت «در این دوره حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشد» و «طرح دوچرخهسواری (بیدود)، طرحی شکست خورده و نمایشی بود».
هاشمی همچنین گفته بود «قالیباف در بحث BRT جسارت داشت و اتوبوسها را وارد کرد. حناچی بیش از اندازه میترسد... با وجود اینکه 6-7 سال از دولت روحانی گذشته، در این مدت یک اتوبوس هم تزریق نشده است.
جالب این که وزارت اطلاعات با شهردار شدن حناچی مخالفت کرده بود. به گفته محسن هاشمی «وقتی وزیر کشور نتوانست حکم حناچی را امضا کند و با وزیر اطلاعات به اختلاف برخوردند، روحانی مستقیماً ورود پیدا کرد و مسئله خاتمه یافت.» اما روحانی مدتی بعد با شهردار چپ افتاد و دستور داد او را به جلسات دولت راه ندهند؛ چون با طبقات اضافی ساختمانی که نهاد ریاست جمهوری در جماران در حال احداث بود، مخالفت کرده بود. برخلاف این سوءمدیریت آشکار، گسترش اتوبانهای بزرگ در شهر (مثل اتوبان امام علی(ع) و خطوط مترو و بیآرتی، از جمله یادگارهای شهرداری قالیباف است. و امید میرود با بازگشت شهردار تهران به جلسات دولت، مسیر پیگیری و حل مشکلات پایتخت از طریق حمایت دولت، مجدداً هموار شود.
کولایی: نمره خوبی به دیپلماسی روحانی نمیدهم
یک فعال اصلاحطلب اذعان کرد کارنامه دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی قابل دفاع نیست. الهه کولایی نماینده مجلس ششم به «دیپلماسی ایرانی» گفت: این نگاه سادهانگارانهای است که بهبود روابط با غرب در نتیجه برجام یعنی قطع رابطه ایران با روسیه، در حالی که منافع ملی ایجاب میکرد ما شاهد تعریف روابط متوازنی، هم با روسیه، هم با اروپا، آمریکا، ژاپن، چین و... در یک زمان واحد باشیم. یعنی جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن امتیازاتی که از آن به عنوان اهرم های قدرت ملی یاد میشود و بهویژه با توجه به موقعیت خاص ژئوپلتیکی، این توان را دارد که با همه قدرتهای جهانی روابط متوازنی را تعریف کند.
کولایی در ادامه تصریح کرد: روابط ایران و روسیه در طی ۸ سال گذشته متاسفانه آنطور که انتظار میرفت تحول پیدا نکرد و بازتابهای آن را در این مدت شاهد هستیم.
روابط ایران با کشورهای حوزه دریای خزر خواهناخواه متاثر از روابط ایران با روسیه است. در شرایط تحریم و سیاست فشار حداکثری آمریکا شاهد آن بودیم که دولت دوازدهم پیوند و پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا را هدف قرار میدهد. یعنی در فضایی که برجام میتوانست به منافع ملی ایران کمک کند با خروج ترامپ از توافق هستهای، تهران به سمت حضور در اتحادیه اقتصادی اوراسیا گرایش پیدا کرد. البته که حضور ایران در این اتحادیه اقتصادی با هدف روسیه از تشکیل این اتحادیه کاملا متفاوت است. اما در این بین به دلیل شرایط سخت ناشی از تحریمهای آمریکا، ایران ناچار است که پیوستن به اتحادیه اقتصادی را مذکور را بهعنوان یک راهکار مدنظر قرار دهد. بنابراین باید گفت که آن انتظاری که از دولت یازدهم و دوازدهم در عرصه ایجاد تحول مثبت در سیاست خارجی با محوریت کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز میرفت محقق نشد. وی یادآور شد: ما در طول هشت سال گذشته دولت یازدهم و دوازدهم انتظار داشتیم با دگرگونی شدن در موازنه و تنظیم مجدد روابط ایران با جهان از طریق برجام، شاهد حاکم شدن گرایشهای واقعگرایانه در سیاست خارجی ایران توسط دیپلماتی باشیم که شرایط بینالمللی را به خوبی میشناسد، به قواعد حاکم بر بازی بازیگران آگاه است و بر اساس این شناخت که طی سالهای متمادی حضور در عرصه سیاست خارجی شکل گرفته، روابط ایران با جهان را متحول کند. کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نیز این برآورد را دارند که بهبود روابط ایران با جامعه جهانی میتواند به گسترش مناسبات با تهران با این کشورها و افزایش فرصتها برای تعمیق روابط کمک کند. اما متاسفانه دولتهای روحانی در سیاست خارجی خود طی این سالها به لحاظ عملیاتی شرایط مناسبی برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز شکل نداد. کولایی گفت: این فرصتها از دست رفت، چرا که تمام پارامترها متاسفانه از سوی دستگاه سیاست خارجی ما یا بهدرستی رصد نشد و یا شنیده نشد. این رویه و نگاه همچنان در دولتهای یازدهم و دوازدهم طی هشت سال گذشته پی گرفته شد و مرتبا به این فضای متحول منطقهای و بینالمللی کمتوجهی شد که نتیجه آن تداوم فرصتسوزیها بود. لذا من به عملکرد سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم نمره خوب و قابل قبولی نمیدهم.