kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۳۵۸۲
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۲

برتری در جنگ چگونه به دست می‌آید؟(یادداشت روز)

 


1-آقای روحانی، اردیبهشت 1392 گفت «آمریکا کدخداست و بستن با او، راحت‌تر از اروپایی‌هاست که آقااجازه هستند». او در گرایش ویژه به آمریکا در مذاکرات آن قدر افراط کرد که حتی صدای اعتراض اروپایی‌ها درآمد. در همین دوره، مرحوم هاشمی با هیجان می‌گفت «تابو شکست»! و حتی پس از عهدشکنی آنها سر توافق موقت ژنو،
28 آذر 1392 در مصلای کرمان اعلام کرد: «وزیر خارجه آمریکا با اعتراف به خلف وعده آمریکا، قول داده است که واشنگتن جبران کند. وقتی او به وزیر خارجه ایران می‌گوید ما خلف وعده خود را جبران می‌کنیم و مذاکرات باید ادامه یابد؛ یعنی عزم قدرت‌های غربی برای گفت وگوهای دوستانه با ایران جدی است. تغییر رویکرد غرب و آمریکا، به‌خاطر هوشیاری مردم است. شما مردم به گونه‌ای در انتخابات حاضر شدید و دولتی را آوردید که دنیا را مجبور و متقاعد کرد باید با ایران در فضای برابر مذاکره کند».
2- رویکرد دوم روحانی، هنگامی که آثار اعتماد به آمریکا، در قالب عهدشکنی و بازگشت دو برابری تحریم‌ها بروز کرد، رونمایی شد. او همه تقصیر‌ها را گردن ترامپ انداخت و به مردم گفت «هرچه لعنت دارید، به کاخ سفید بفرستید». روحانی همچنین بارها از «جنگ اقتصادی بی‌سابقه» آمریکا خبر داد. و سرانجام در چند ماهه پایانی دولتش، در حالی که همه رکورد‌های منفی اقتصادی چند دهه اخیر را شکسته بود، مدعی شد توافق با دولت بایدن در دسترس است. او آخرین جفای خود را با تبرئه دولت بایدن و انداختن توپ به زمین ایران انجام داد. اما هفته گذشته گفت‌و‌گویی میان تد کروز سناتور جمهوریخواه و وندی شرمن قائم‌مقام وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفت که خلاف ادعای روحانی را نشان می‌دهد. شرمن در پاسخ سؤالات کروز گفت: «دموکرات‌‌ها و جمهوریخواهان، اهداف یکسانی را در قبال ایران دنبال می‌‌کنند و اختلاف بر سر روش‌‌هاست. تحریم‌‌های حداکثری علیه ایران در دوره بایدن ادامه داشته و همچنین ما مستمرا، نهادهای بیشتری را به فهرست تحریم‌‌ها اضافه کرده‌ایم.».
3- جالب و تلخ اینکه پایگاه اینترنتی سی‌ان‌ان، چند روز قبل به نقل از مقام‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا نوشت: «امیدها و وعده‌های دولت بایدن برای طولانی‌‌تر کردن و قوی‌‌تر کردن برجام کمرنگ شده و کمکی هم به پیشبرد مذاکرات وین نکرده است. با روی کار آمدن دولت جدید در ایران، به نظر می‌رسد رویکرد جدیدی در مذاکرات وین حاکم خواهد شد. نگرانی این است که رئیس‌‌جمهور جدید ایران از عملکرد دولت قبلی در مذاکرات چندان رضایت نداشته باشد. ما درباره اینکه چه چیزی می‌‌توانیم به ایرانی‌ها بدهیم و چه چیزی نه، صحبت کرده‌‌ایم. تیم روحانی، این را درک می‌کرد(!) باید ببینیم آیا تیم رئیسی هم آن را درک می‌کند یا نه. عدم احیای توافق، ضربه قابل توجهی به برنامه سیاست خارجی بایدن وارد خواهد کرد».
4- جمع میان سخنان شرمن و تحلیل سی‌ان‌ان، این است که آمریکا با تداوم فشار حداکثری و افزایش تحریم‌ها (برخلاف برجام)، قصد باج‌گیری دوباره داشته و روحانی نیز با این فزون‌خواهی همراهی می‌کرده است. در عین حال، یک واقعیت را از میان سخنان آقای روحانی بیرون کشید و آن واقعیت داشتن رفتار جنگی و خصمانه دولت آمریکاست. تحریم، ابزار جنگ اقتصادی است. باراک اوباما -کسی که روحانی او را مودب خواند- پارسال تصریح کرد «تحریم‌های دوره بوش، سمبلیک بود و سخت‌ترین تحریم‌ها علیه ایران را من به اجرا گذاشتم». در جریان همین رویکرد جنگی و خصمانه بود که قبل و بعد برجام، دانشمندان هسته‌ای ما (از شهید شهریاری تا شهید فخری‌زاده) ترور شدند و تاسیسات هسته‌ای بارها در معرض خرابکاری قرار گرفت تا اینکه کار به ترور شهید سلیمانی رسید و دموکرات‌ها نیز آن را تایید کردند. اما دولت روحانی در همه این موارد، به لوازم «اعتراف به وقوع جنگ» کمترین پایبندی نشان نداد. بالاتر از این، می‌توان گفت غرب، به حضور روحانی، به عنوان بدل جنگ (و در واقع، سلاحی موثر‌تر از حمله ) نگاه می‌کرد؛ چنانکه خود او بارها اذعان کرد «آقای اولاند رئیس‌جمهور وقت فرانسه به من گفت در سال ۲۰۱۳، تصمیم قطعی برای جنگ با ایران را گرفته بودیم. وقتی شما آمدید، ما منصرف شدیم و گزینه جنگ کنار رفت»!
5- جنگ آمریکا علیه ملت ایران، منحصر به جنگ اقتصادی نیست. حوزه‌های نظامی، امنیتی، فرهنگی و رسانه‌ای و سیاسی، حوزه‌هایی هستند که آمریکا طی چند دهه گذشته سعی کرده در این عرصه‌ها ضربه بزند. متقابلا، پاسخ منطقی ما در این طرف باید معطوف به افزایش توانمندی‌ها و بسط فرصت‌های پیشروی و ضربات متقابل باشد. قهرمان ملت ایران، شهید سلیمانی معتقد بود و باور خود را در پیروزی‌های معجزه‌آسایش نشان داد که؛ «من با تجربه می‌‌گویم: میزان فرصتی که در بحران‌‌ها وجود دارد، در خود فرصت‌‌ها نیست. اما شرط آن، این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.». ترساندن مردم به واسطه فشار‌ها و تهدید‌های دشمن، کار شرافتمندانه‌ای نیست. اگر برخی مدیران با همین روش «تجارت ترس» نمی‌کردند، بسیاری از ضربات دشمن اتفاق نمی‌افتاد، بلکه کشور می‌توانست گام‌های بلندی برای پیشرفت بردارد.
یک نمونه چشمگیر تبدیل تهدید به فرصت، ماجرای پهپادهاست. نیروهای سپاه پاسداران 13 آذر ماه 1390، یک فروند پهپاد جاسوسی آر کیو۱۷۰ (مشهور به «جانور قندهار») را در شمال شرق کشور شکار کردند. مقامات آمریکایی، ابتدا اصل موضوع را تکذیب و اعلام کردند چنین پهپادی را گم نکرده‌اند اما مدتی بعد، اوباما از ایران خواست پهپاد را عودت دهد! یک سال بعد، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران، از رمزگشایی تمام اطلاعات آرکیو 170 خبر داد و دو سال بعد (21 اردیبهشت‌ 93) از نمونه ایرانی این پهپاد فوق مدرن رونمایی کرد. ایران، ظرف سه سال توانسته بود جانور قندهار را رام کند و با مهندسی معکوس، پهپاد «سیمرغ» را بسازد. در همین دوره، قدرت پدافندی ایران چنان ارتقا پیدا کرد که ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ توانست پهپاد گلوبال هاوک را در نزدیکی تنگه هرمز، شناسایی و سرنگون کند. این پیشرفت‌ها چنان خیره‌کننده بود که نشریه هیل دو سال قبل نوشت «ایران، پیشرفت چشمگیری داشته‌ و در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت پهپادی در دنیاست». همچنین روزنامه صهیونیستی جروزالم پست چندی قبل خاطر نشان کرد «تولید پهپاد ایرانی با برد ۷ هزار کیلومتری، هشداری برای تل‌آویو است. ایران در واقع یک پیغام هشدار می‌‌فرستد مبنی بر اینکه امکان حمله به اسرائیل را دارد. ایران در سال‌های اخیر به ابر قدرت پهپادی مبدل شده است».
6- کار به جایی رسید که ژنرال مک کنزی (فرمانده سنتکام)، دو ماه قبل در مجلس نمایندگان اعتراف کرد «استفاده گسترده ایران از پهپاد‌ها برای عملیات شناسایی و حمله، به این معنی است که آمریکا برای اولین بار پس از جنگ کُره ]‌1950 تا 1953 میلادی[ برتری هوایی خود را برای عملیات در منطقه از دست داده است. تا زمانی که ما نتوانیم شبکه‌‌ای از توانایی‌‌ها برای شناسایی و شکست این پهپاد‌ها به‌دست آوریم، دست برتر را حمله‌کنندگان خواهند داشت». وی همچنین در پاسخ به سؤالی درباره حمله به تاسیسات نفتی آرامکو از سوی انصارالله گفت «اطلاعات ما کامل نیست. اما تصاویری که دیدم، حیرت‌‌انگیز است. تسلیحات پیشرفته‌‌ای در این حمله به‌کار گرفته شده. ما توانایی‌های آنها را دست‌‌کم گرفته بودیم».
7- حربه‌های دشمن در عرصه‌های گوناگون جنگ را باید کُند کرد، یا به خلع سلاح او پرداخت. تولید و صادرات بنزین در شرایط تحریم، تولید سوخت 20 درصد، تولید انواع موشک‌های قدرتمند نقطه زن -که در جریان حمله به پایگاه عین الاسد از برخی از آنها رونمایی شد- و پیشرفت در حوز‌های علمی مختلف مثل نانو، سلول‌های بنیادی و هوا فضا، قوی‌ترین دلیل بر این ادعاست که هرگاه اراده‌های پولادین، مجال عرض اندام پیدا کردند، توانستند حصار تحریم را بشکنند و جنگ را مغلوبه کنند. اما مهم‌ترین جنگ، در حوزه سیاست و رسانه و تبلیغات در جریان است؛ جایی که بر ناکامی‌های بزرگ دشمن سرپوش گذاشته می‌شود، اراده و امید ملت ایران تحقیر می‌گردد و توپخانه‌ها رسانه‌ای، برای نا امید کردن ملت ایران از خارج و داخل شلیک می‌کنند. باید بدون مجامله، مجال عملیات را از دشمن و پادوهای آنها گرفت. این، همان هنگ سیاسی و رسانه‌ای فاسدی است که امید موهوم نسبت به غرب ایجاد کرد و با معطل نگه داشتن مسئولیت‌ها، کشور را در معرض انواع گرفتاری‌ها قرار داد. حالا هم که می‌بینند اراده‌ای قوی و مصمم برای خروج از معطلی پدید آمده، آرایش خود را تغییر داده و اصرار دارند مردم را از بسیج ملی برای رفع مشکلات ناامید سازند. در حالی که هنوز دولت جدید تشکیل نشده، آیه یاس می‌خوانند و به‌جای ابراز شرمندگی از کارنامه خسارت‌بارخود، طلبکاری می‌کنند! آنها ابزار دست ویرانی‌طلبانی هستند که اکبر گنجی اصلاح‌طلب فراری، درباره‌شان اقرار کرد: «ما کارمندان دولت‌‌‌‌‌های راست افراطی و ‌‌بخش پروپاگاندای دولت ‌‌ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت‌‌‌افکنی است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم ایران را به خشونت جمعی بکشانیم... ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ترین تحریم‌‌‌‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم». سر چنین مار مسمومی را هر جا که باشد، بی‌ملاحظه باید کوبید.
8- رهبر معظم انقلاب، 12 مهرماه 97 در جمع یکصد هزار نفری بسیجیان تذکر دادند: «دشمن از ابزار رسانه استفاده می‌کند برای اثرگذاری بر افکار عمومی. ابزار رسانه، اگر دستِ دشمن باشد، ابزار خطرناکی است. ابزار رسانه را تشبیه می‌کنند به سلاح‌های شیمیایی در جنگ نظامی؛ سلاح شیمیایی را وقتی می‌زنند،‌ تانک و تجهیزات را از بین نمی‌برد؛ تجهیزات می‌ماند و انسان‌ها از بین می‌روند و از قدرتِ استفاده‌ از ابزار می‌افتند؛ ابزارِ رسانه هم این‌ جور است. امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکه‌‌های اجتماعی، از انواع و اقسام وسایل فضای مجازی، علیه افکار عمومی ما استفاده می‌شود؛ این را کسانی که مسئولیّت این بخش از کشور را -بخش ارتباطات را- دارند، درست توجّه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها تذکّر داده‌ایم، تأکید کرده‌ایم، حالا هم می‌گوییم؛ توجّه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خودش را علیه این مردم به‌کار ببرد. وظیفه‌ خودشان را بدانند و با جدّیّت عمل کنند»...
9- مهم‌ترین ضربه به هنگ رسانه‌ای دشمن و نفوذی‌های آنها، خدمت خالصانه برای احیا و اعتماد مردم است؛ مردم نجیبی که در این سال‌ها سراب غرب به ایشان نشان داده و سرمایه اعتمادشان غارت شد. مردم می‌دانند حل برخی مشکلات زمان‌بر است. در عین حال بی‌صداقتی، پشت هم‌اندازی و پیشی گرفتن وعده از عمل را نمی‌پسندند. متاسفانه برخی مدیران دولتی در این زمینه نسبت به مردم کم لطفی کردند. با مردم باید صادقانه سخن گفت و مسائل را تببین‌ کرد تا بتوان از همت و اراده عمومی برای رفع موانع بزرگ بهره گرفت. همچنین هر قدر الفت و همدلی میان مسئولان امیدبخش است، اختلاف میان آنها، موجب دلسردی مردم می‌شود. به همین دلیل هم هست که شبکه رسانه‌ای مزدور، محور تحرکاتش را اختلاف‌افکنی میان نیروهای انقلاب قرار داده. باطل‌السحر این شیطنت، وفاق و همدلی است.

محمد ایمانی