تأمین 30 هزار مگاوات برق هستهای اولویت فراموش شده
سرویس سیاسی-
این عبارات بخشی از توصیهها و هشدارهای دلسوزانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در مرداد ماه سال گذشته درباره اهمیت صنعت هستهای و استفاده از این ظرفیت و توانمندی برای تولید و توسعه یکی از نیازهای مبرم و ضروری امروز کشور یعنی برق است که اگر دولتمردان به آن توجه کافی داشتند، امروز شاهد مشکلات بهوجود آمده برای مردم ناشی از قطعیهای مکرر برق نبودیم.
طی روزهای گذشته قطع شدن برق همزمان با گرمای بیسابقه هوا، برای مردم کلافهکننده و برای اهالی کسب و کار، آزاردهنده است. طبیعتاً همه حساس میشویم که چرا این مضیقه پیش آمده و دنبال مقصر میگردیم. بعضی دنبال راهحل میگردند و برخی دیگر، کلافگی و ناراحتی را بروز میدهند.
میزان مصرف، میزان تولید و شبکه توزیع، سه متغیری است که میتواند در پدید آمدن این چالش موثر باشد. شدت بیسابقه گرما، بالغ بر 10 هزار مگاوات، بر مصرف برق افزوده و همین موجب فشار بر شبکه توزیع (از مدار خارج شدن برخی نیروگاهها) میشود.
اعتماد به دشمن
به جای عمل به راهبردهای
رهبر حکیم انقلاب
این در حالی است که راهنماییهای مهم رهبر معظم انقلاب، بارها در فرصتهای مختلف خطاب به دولتمردان و دیگر مسئولان انجام گرفته است. هر جا اهتمام به این هدایت راهبردی بوده، توانستهایم از چالش فرصت بسازیم؛ چنانکه در موضوع سوخت بیست درصد (تولید رادیودارو) و بنزین انجام شد، و درباره واکسن کرونا در حال عملیاتی شدن است.
اما در موضوع تامین انرژی پایدار از طریق نیروگاههای هستهای و سوخت فسیلی، متأسفانه اعتماد به دشمن (برجام و توافق پاریس)، برای کشور دردسرساز شد و حالا که این اتفاق افتاده، رسانههای خط تحریف، عقدهگشایی میکنند تا توجه افکار عمومی را از «وطنفروشی و خیانت» خود منحرف کنند.
دولت روحانی پایینترین سهم در توسعه نیروگاهها
متأسفانه در زمینه توسعه نیروگاهها، دولت آقای روحانی پایینترین سهم را در مقایسه با دولتهای قبلی داشته و به تعهدات خود طبق برنامه ششم توسعه عمل نکرده است. این در حالی است که اگر به سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» (ابلاغشده در سال 92) اهتمام میشد، اکنون باید به شکل پایدار، مازاد تولید برق داشتیم و از صادرات آن درآمد ارزی کسب میکردیم.
نکته دیگر، تعهد دولت در «توافق پاریس»، بدون اطلاع یا تصویب این تعهد خارجی در مجلس است. طبق توافق، دولت متعهد به کاهش مصرف سوخت فسیلی و گازهای گلخانهای شد، بیآنکه جایگزینی برای تامین انرژی پایدار (از جمله برق هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر) بیندیشد.
تعهدات متقابل غرب هم، طبق معمول روی کاغذ ماند. دولت در یک دوره هشتساله، پسرفت در هر دو حوزه قدیمی و جدید تامین برق را پذیرفت، و حال آنکه هم پیشبینیها دلالت بر افزایش دمای سالیانه میکرد و هم برق، پیش نیاز خروج از رکود و آغاز رونق اقتصادی است.
اکنون در حالی با مضیقه برق مواجه هستیم که هنوز بخشی از ظرفیتهای تولید، تعطیل یا نیمهتعطیل است و دولت در این زمینه، تمهیدی برای دوره رونق نداشته است. غرب در این حوزه، نقشه راهبردی داشت؛ اما برخی دولتمردان ما منفعل بودند.
بیتوجهی وزارت نیرو
به تأکید رهبری برای تولید
30 هزار مگاواتی برق هستهای
از سوی دیگر هادی بیگینژاد نماینده مردم ملایر در مجلس و مسئول کمیته هستهای کمیسیون انرژی بیتوجهی وزارت نیرو به تأکید رهبر معظم انقلاب برای تولید 30 هزار مگاوات برق هستهای دانسته و تأکید میکند: 9 ماه پیش از وزیر نیرو سؤال کردم که خطاب مقام معظم رهبری برای تولید برق هستهای کدامیک از مسئولان بوده است، چرا وزارت نیرو احساس مسئولیت نکرده و صحبتهای رهبر معظم انقلاب را نادیده گرفته است.
این نماینده مردم در مجلس یازدهم با اشاره به کارهایی که در این مدت میتوانستیم در حوزه تولید برق هستهای انجام دهیم، تصریح کرد: سازمان انرژی اتمی3.5 میلیارد دلار برق با قیمت کمتر از صادرات تولید کرده است که اگر تنها 10 درصد آن مبلغ هم به این مجموعه برمیگشت امروز مشکلی برای تأمین سوخت نداشت.
وی ادامه داد: وزارت نیرو میتوانست طی قراردادی صادرات را از 5 درصد شروع کرده و به صد درصد برساند تا مشکلات مالی حل شود اما این وزارتخانه معتقد است امکان اینکه بخشی از درآمد حاصل از برق صادراتی را به سازمان انرژی هستهای بدهد را ندارد. از طرفی وزارت نیرو میتوانست طی رایزنی با وزارتخانههای دیگر از جمله وزارت نفت، درآمد حاصل از فروش گازوئیل را طی یک سال به نیروگاههای برق هستهای اختصاص دهد و این مهم با صرفهجویی امکانپذیر است.
وقاحت طیف غربگرا
در گلهمندی از کمبود برق!
اما اتفاقی که در این میان غیرعادی و شکبرانگیز مینماید، یقهدرانی و التهابآفرینی طیف غربگرایان (از ضدانقلاب تا برخی افراطیون مدعی اصلاحات)، به بهانه کمبود برق است و حال آنکه همانها دنبالهروی از توقعات بیپایان غرب از جمله در زمینه سیاستهای تامین انرژی اصرار داشتهاند. به قول معروف، «هم میکشند و هم تعزیه میدارند»!
صنعت هستهای، یکی از نقاط قوت ملی و نماد قدرت علمی و فناوری ایران است. تنها در یک نمونه، دانش هستهای در حوزه انرژی و تأمین برق کاربردهای فراوانی دارد. اما متأسفانه طیف اصلاحطلب در رویکردی که مصداق «خودتحقیری حاد» است، این نقطه قوت ملی را همواره اقدامی هزینهزا جا زده است.
چندی پیش «سعید حجاریان» فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به دوگانه مطرحشده از سوی وی تحت عنوان «برجامیان- نابرجامیان» گفته بود: «من گفتم اتم و مشتقاتش به کار ما نمیآید و حتی استفاده صلحآمیزش برای ما پرمخاطره و پرهزینه است؛ چه یک گرم، چه صد کیلو؛ چه غنای یک درصد، چه ۲۰ درصد. البته من منکر تحقیقات و کارهای دانشگاهی نیستم اما در چارچوب پادمانهای بینالمللی. این تقسیمبندی بهگمان من همچنان معتبر است».
«احمد شیرزاد» نماینده مجلس ششم، نیز پیش از این گفته بود: «از این چاه (صنعت هستهای) آبی درنمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید، از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور»!
همچنین «صادق زیباکلام» از فعالین اصلاحطلب پیش از این با بیان اینکه انرژی هستهای اساساً چیز به درد بخوری نیست و هزینههایی که برای آن میپردازیم، هزینههای بیجایی است گفته بود: «من معتقدم آنقدر که هستهای به ما ضرر زده است جنگ نزده است»!
گلهمندی و دلخوری بهویژه از قطع بیبرنامه و اعلام نشده برق، حق مردم و فعالان اقتصادی است. اما طایفه توجیهگر زورگوییهای غرب، خود متهم ماجرا هستند. و اتفاقا فعال شدن آنها برای تبدیل نارضایتی مردم به اغتشاش و ناامنی، ناظران را درباره ارتکاب خیانتی جدید از سوی این طیف حساس میکند.
مسئولیت سنگین دولت جدید
برای جبران خسارات دولت تدبیر
در توقف تولید انرژی
به هر ترتیب دولت هشتساله روحانی، یک ماه دیگر به پایان میرسد. آیندهپژوهی، پیشبینی، برنامهریزی و به استقبال چالشها و فرصتهای پیش رو رفتن، حرف اول را در مدیریت میزند. با روزمرّگی و آرزواندیشی نمیشود مدیریت کارآمد داشت.
فهم اینکه هوا هر سال گرمتر و مصرف برق بیشتر میشود، به نبوغ ویژهای نیاز نداشت؛ البته اگر دولت، در تراز دولت ملی رفتار میکرد. اکنون تنها راهحل فوری و مقدور در یکی دو ماه آینده، مدیریت (کاهش) مصرف به شرط اطلاعرسانی درست است. ️اما دولت جدید که از اوایل شهریور آغاز به کار میکند، باید خود را متعهد به برنامهریزی برای افزایش تولید در دو سال آینده بداند و برای رساندن کشور حتی به موقعیت صادرکننده انواع منابع انرژی همت کند.
فراموش نکنیم رکود تورمی، یکی از دلایل کاهش تولید برق است و چاره آن هم در رونق و جهش تولید است؛ چیزی که مدیریت «برجام و دیگر هیچ»، از ملت بزرگ ایران دریغ کرد. تولید برق و انرژی هم که حالا تبدیل به معضل شده، مثل مسکن و کشاورزی میتواند به فرصت پیشران اقتصاد تبدیل شود.