اخبار ویژه
گروگان گرفتن معیشت یعنی تحمیل تورم 800 درصدی به مردم
رئیسجمهور در حالی که رژیم صهیونیستی به کارگردانی و دستور آمریکا در تاسیسات هستهای ایران خرابکاری میکند، به منتقدان داخلی میگوید: «از مذاکرات وین نترسید. ما منطق قوی داریم. میتوانیم دشمن را مجاب کنیم».
روزنامه رسالت با طرح این موضوع نوشت: معلوم نیست مخاطب آقای روحانی کیست؟ چه کسی گفته است مذاکرات وین ترسناک است؟ رئیسجمهور محترم در حالی که دیپلماتهای ما در وین مذاکره میکنند، اتحادیه اروپا سه نهاد ایرانی و چند فرد ایرانی را به تحریمهای ظالمانه خود به بهانه نقض حقوق بشر اضافه کردهاند، میگوید: «هیچ جناحی حق ندارد معیشت مردم را برای انتخابات به گروگان بگیرد». مردم انتظار دارند رئيسجمهور به خاطر خرابکاری صهیونیستها و ادامه خصومت آمریکا و سه شرور اروپایی آن هم وسط مذاکرات وین، فریادش علیه دشمن بلند باشد اما ناباورانه میبینند او علیه جناحی در کشور فریاد میزند و نسبتهای ناروا میدهد که وجود خارجی ندارد.
چه کسی 8 سال است مملکت را به خاطر یک توافق خیالی معطل کرده است؟ چه کسی معیشت مردم را در این 8 سال به گروگان گرفته است؟ و مدام وعده میدهد تحریمها برداشته میشود. اما نه تنها آب از آب در این مدت در مورد تحریمها تکان نخورده، بلکه بر حجم و اندازه آن مدام افزوده میشود، حتی در حین مذاکرات وین؟!
آقای رئيسجمهور میفرمایند: «بگذارید مردم راحت باشند، مردم زندگی کنند و تحریمها برداشته شود». چه کسی است که نمیگذارد مردم در این 8 سال راحت زندگی کنند؟ چه کسی است که با کاهش قدرت ارزش خرید مردم به اندازه 6 برابر و تورم 700 و 800 درصدی در مسکن، خودرو، طلا و... نمیگذارد مردم زندگی کنند؟! آیا یادتان است قیمت ارز را از دولت قبلی چند تحویل گرفتهاید و الان چند تحویل میدهید؟! قرار است در وین چه اتفاقی بیفتد که قبلا در لوزان و واشنگتن که رفتید گفتوگو کردید و به برجام بیفرجام رسیدید، نیفتاده است؟!
آمریکا و اروپا دارند با شما بازی میکنند چرا متوجه نیستید؟ چرا امنیت ملی و منافع ملی را به حراج گذاشتید؟ برای کسب چند رای؟! آقای رئیسجمهور یک نظری به نظرسنجیهای نهادهای دولتی بیندازید و ببینید کجا ایستادهاید؟!
با چه رویی «این» و «آن» را متهم میکنید در حالی که در جایگاه متهم اصلی ناکارآمدی دولت در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی ایستادهاید! بگذارید کسانی که بیادعا کارهای بزرگی برای کشور کردهاند بیایند خرابیها را اصلاح کنند و یک آواربرداری از خساراتی که به کشور زدید، بکنند.
مردم حق دارند از شما بپرسند کجا دارید میروید و مملکت را با این قدرت عظیم ملی میخواهید به کجا ببرید!
شما باید به این پرسش پاسخ دهید کاری را که ظرف 8 سال نتوانستید بکنید، چطور در مذاکرات چند روز وین میخواهید بکنید، آن هم بدون راستیآزمایی؟!
معاون سابق دفتر روحانی تحقیر شد اما عبرت نگرفت
مشاور روحانی و معاون سیاسی سابق دفتر رئیس جمهور، در توجیه مواضع دولت آمریکا، مذاکره مستقیم را راه حل، حل مسئله برجام توصیف کرد.
حمید ابوطالبی در توییتر نوشت: آیا بازگشت بدون مذاکره و یا بیبرنامه طرفین به برجام خطایی استراتژیک نیست؟
ابتدا باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محمل حقوقی- برجامی خواهد بود؟ چرا که بازگشت یکباره و غیر حقوقی، هم تایید کننده ضمنی خروج یک جانبه آمریکا است و هم هر گونه ادعا و انتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بیاعتبار خواهد کرد.
وی میافزاید: آیا بازگشت طرفین به برجام، با توجه به اسنپ بک و ساختار انتقال تحریمهای دوجانبه و بینالمللی کردن آن، و ناتوانی آمریکا در لغو تمامی تحریمها و صرفاً تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است، یا به نفع آمریکا؟ آیا فشاری است بر ایران، یا بر آمریکا؟ آیا ابهام در وضعیت ایران است یا آمریکا.
بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد؛ و اعلام کرده که خواهان مذاکرهای همه جانبه با ایران برای بازگشت و رفع تحریمهاست. ایران چه استراتژی روشنی در این برهه برای بازگشت طرفین دارد؟ و چه اهدافی را برای تأمین منافع ملی دنبال خواهد کرد.
ابوطالبی مینویسد: مبنای هر مذاکره در سیاست خارجی، نه قابل اطمینان بودن طرفین است و نه قابل اعتماد بودن و نه دست برداشتن از خلق و خو؛ هدف مذاکره در روابط خارجی، صرفاً تأمین منافع ملی است؛ نه ایجاد تغییر در مسئولین کشورها.
هر گونه رد یا تعلیق مذاکرات، حل ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات، و بازگشت آمریکا و ایران بدون مذاکره واقعی به برجام، خطاهایی اساسی و استراتژیکاند؛ که نتیجهای را جز خدشهدار نمودن منافع ملی ایران رقم نمیزنند.
آقای ابوطالبی در حالی نسخه مذاکره دوباره میپیچد که قبلاً مذاکره به مدت 2 سال انجام گرفته و محصول پرطمطراق آن، برجام بوده است؛ توافقی که به خاطر ترکیب «غرور، بیسوادی و نفوذ زدگی» نوشته شد و آن قدر بیچفت و بست بود که آمریکا توانست آن را زیر پا بگذارد. کسی به یاد نمیآورد که در آن زمان، معاون سیاسی وقت دفتر رئیسجمهور، جز به تمجید و تحسین، کلمهای گفته و نوشته باشد.
نتیجه قبول آن توافق نامتوازن این شد که آمریکا به شخص آقای ابوطالبی توهین روا دارد و او را که به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل از سوی روحانی نامزد شده بود، با برچسب «تروریست» دیپورت کند! با وجود این توهین و تحقیر، عجیب است که ابوطالبی نسخه، مذاکره (بخوانید قماری) دیگر را میپیچد!
از سوی دیگر آقای ابوطالبی در این رشته توییت با زبان بیزبانی، اذعان میکند که دولت روحانی کفایت یک توافق ضابطهمند در قالب برجام را نداشته و حالا بازگشت به همان توافق، خسارتبار است! با این وصف، چگونه میتوان به همین دولت و تیم مذاکره کنندهاش اجازه داد که برای واگذاری امتیازات چند برابر بیشتر مذاکره کند؟ و اصلاً با آمریکایی که توافق موجود را زیرپا گذاشته و نمیخواهد به تعهدات موجود برگردد، برای چه و چگونه باید مذاکره جدید کرد؟
در این میان جای سؤال است که چرا ابوطالبی به دولت بایدن حق میدهد که به برجام- بدون مذاکره دوباره- برنگردد؟!
کنایه نامزد انتخابات 96 به نامزدهای فاقد سابقه اجرایی
اعلام نامزدی برخی فعالان سیاسی و رسانهای که فاقد سابقه اجرایی موثر هستند، موجب اعتراض مصطفی هاشمیطبا نامزد دوره قبلی انتخابات ریاستجمهوری شد.
هاشمیطبا به نامهنیوز گفت: میبینیم که نام برخی افراد بهعنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود که در زندگیشان یک آجر روی آجر نگذاشتهاند و برخی که اصلا سابقه روشنی در تصمیمگیری نداشتهاند میآیند که قدرت را به دست بگیرند و برایشان مهم نیست چه بلایی سر مردم میآید. برخی آنقدر ضعیف هستند که اصلا نباید نامشان مطرح شود و من واقعا نمیدانم چنین افرادی مگر تخم دو زرده کردهاند که انتظار دارند از مردم رای بگیرند؟»
وی خاطرنشان کرد: من نمیگویم مشکلات کشور حلنشدنی است اما واقعیت این است که حل مسائل خیلی پیچیده است و کشور درگیر مشکلاتی پیچیده است. نامزدهایی که نامشان مطرح است هیچ برنامهای ندارند. مردم وقتی فضای انتخاباتی را نگاه میکنند، میبینند که یک عده از راه رسیدهاند و مدام میگویند ما میخواهیم رئیسجمهور شویم و نمیگویند که فردای ریاستجمهوری چه کار میخواهند انجام دهند.
یادآور میشود هاشمیطبا در دولت اصلاحات، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بود. او در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 توانست 214 هزار و 441 رای کسب کند.
شما که قصه چوب خشک را میدانید آقای لیلاز!
عضو شورای مرکزی کارگزاران با انتقاد از دعواهای علنی دولتمردان، از آنها خواست این اختلافات را به عرصه عمومی نیاورند.
سعید لیلاز در گفتوگو با خبرآنلاین با اشاره به بروز برخی اختلافات میان اعضای دولت، اظهار کرد: این روزها از یک طرف بین آقای همتی با آقای دژپسند و از سوی دیگر میان آقای دکتر نمکی با سایر اعضای دولت بحثهایی هست که نه بازتاب بینالمللی و نه بازتاب داخلی مطلوبی دارد. و از جهت سوءاستفاده معاندان، برای دوستان دولت و کسانی که به آقای روحانی و به موفقیت ایشان علاقهمند هستند، از هیچ جنبهای قابل دفاع نیست.
وی افزود: اولا به لحاظ اخلاقی اگر شبهه این باشد که چون اواخر عمر دولت دوم آقای روحانی است، کسی دارد زنبیل خودش را در سایر جاهای حکومت جاسازی میکند که در چیدمان منافع و قدرت در دولتهای آینده جایی برای خودش دست و پا کند، این نهایت بیاخلاقی است و اگر فقط و فقط بحثهای کارشناسی است، جای آن به هیچ عنوان در محل مناظرهها و در مناظر عمومی نیست.
لیلاز تاکید کرد: ما در ایران از آنجایی که در 32 سال گذشته تحت نظام حاکمیت دوگانه قرار داشتیم، همواره در ماهها پایانی عمر دولتهای دوم دچار چنین حالتهایی میشدیم ولی به نظر میرسد که این با مقدار این وضعیت شدیدتر شده است؛ بعضی بحثهای فوقالعاده کارشناسی از جمله اینکه آیا بانک مرکزی به دولت بدهکار است یا دولت به بانک مرکزی بدهکار و حتی بعضی بحثهای کارشناسیتر از آن و تخصصیتر از آن مثل اینکه آیا باید واکسن را تولید کرد یا باید وارد کرد، اگر باید وارد کنیم چه کسی باید وارد کند و از کجا وارد کند، اینها به جای اینکه در تخصصیترین و محرمانهترین سطوح دولتی و حکومتی کشور بحث شود الان به منظر عمومی آمده است.
وی افزود: در سنتهای ریاست جمهوری در همه دنیا 100 روز اول را داشتیم اما این ابتکار جالبی بود که آقای روحانی گزارش 100 روز آخر را هم مطرح کردند و اتفاقا شواهد و شرایط نشان میدهد که ما در 100 روز آخر چه در حوزه سیاست خارجی و چه در حوزه سیاست داخلی و همینطور در جنبههای اقتصادی و مبارزه با پاندمی کرونا کارهای بسیار بزرگی میتوانیم انجام دهیم. اولین شرط این است که بر دولت آرامش درونی حکمفرما باشد و در این زمینه توجه آقای جهانگیری، آقای واعظی جلب شود که انسجام دولت را به عنوان یک اصل خدشهناپذیر بدانند و با شکنندگان این اصل برخورد شود.
لیلاز گفت: به هر حال لازم است هشدارهایی داده شود که فورا در این 100 روز آخر جلوی این شکافها گرفته شود.
اصل حرف لیلاز که اختلافات دولتمردان نباید به عرصه عمومی کشیده شود درست. اما نسبت دادن آن به حاکمیت دوگانه خلاف واقع است. وارونهگویی عضو کارگزاران درباره حاکمیت دوگانه در حالی است که اختلافات موجود میان اعضای دولت است و نه مثلا دولت با حاکمیت!
به عنوان مثال بحث جدی میان رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بودجه درگرفته که کدام یک از این دستگاهها، مقصر ایجاد کسری بودجه و نقدینگی و تشدید تورم است. یا مثلا وزیر بهداشت نسبت به سوءتدبیر آقای روحانی در شب عید و برداشتن محدودیتهای سفر که موجب 6 برابر شدن قربانیان روزانه کرونا تا به دیروز شده، حرف دارد و این حرف مورد تایید و اتفاق همه کارشناسان است.
از طرف دیگر همین آقای لیلاز یادش رفته که در گفتوگوی علنی با شبکه تلویزیونی یورونیوز به سوءمدیریت روحانی حمله کرد و گفت اگر با اختیارات داده شده، چوب خشک به جای روحانی بود، وضعیت اقتصاد بهتر از وضعیت فعلی بود(!) همینطور بیانیه شدید و غلیظی که حزب کارگزاران منتشر کرد و دولت روحانی را متهم به ناتوانی، بیکفایتی و سوء مدیریت نمود.
دیگر فعالان اصلاحطلب مانند عبدالله رمضانزاده و علی صوفی و دیگران هم بارها گفتهاند روحانی فاقد توان مدیریت دولت است و همین موجب حل نشدن اختلافات اعضای کابینه و عدم انسجام آن شده است.
اعتماد: جهش قیمتها باورکردنی نیست
روزنامههای حامی دولت میگویند: دولت در مهار تورم ناموفق عمل کرده است.
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «جهش باورنکردنی قیمت کالاهای اساسی در پایان سال گذشته» نوشت: بر اساس آمارهای وزارت صمت قیمت برخی کالاهای اساسی خوراکی در اسفند 99 نسبت به اسفند 98 افزایشی بین 40 تا 113 درصدی داشته است. نکته در این است که بیشترین افزایشها مربوط به کالاهایی مانند برنج، شکر و گوشت مرغ است که مهمترین اقلام سبد مصرفی خانوادهها را تشکیل میدهند.
مرکز آمار نیز در گزارش هفته گذشته اعلام کرده بود که قیمت 39 قلم از 53 قلم کالای خوراکی منتخب در اسفند سال گذشته، بالاتر از نرخ تورم نقطهای 48/7 درصدی افزایش قیمت داشتهاند. در حالی قیمت کالاهای خوراکی طی اسفند 98 تا 99 افزایشهای چند ده درصدی داشته که نرخ پایه برای حقوق و دستمزد یکسان بوده و دولت نیز بارها از تلاش برای جلوگیری از تداوم روند قیمتها بهخصوص برای برخی کالاها مانند گوشت، کره، تخممرغ، مرغ و... گفته بود. اما آنچه تا امروز در بازارها دیده میشود، نبود مرغ و خالی بودن ویترین مغازهها همچنین موافقت با افزایش قیمت 4500 تومانی است.
روزنامه همشهری نیز در گزارشی با عنوان «شوک دوم قیمتها به بازار» نوشت: مقایسه قیمتها در بازار نشان میدهد ظرف یک ماه گذشته در 2 مقطع، یعنی هم در شب عید و هم در آغاز ماه رمضان، نرخ اقلام خوراکی با افزایش مواجه شده است.
در حالی که هنوز رشد قیمت اقلامی چون گوشت و مرغ و تخممرغ و میوه در ایام عید فراموش نشده، همان تجربه در ماه رمضان هم تکرار شد. در هفته گذشته ستاد تنظیم بازار و مسئولان دو وزارتخانه صمت و جهاد کشاورزی از افزایش توزیع کالاهای اساسی در ماه رمضان سخن گفتند و اعلام کردند مردم نگران تغییر قیمت کالاها نباشند، اما حالا کمتر کالایی را میتوان پیدا کرد که قیمت درجشده روی آن، برای تولیدات اسفند و فروردین یکسان باشد.
بسیاری از کالاها در طول یک سال گذشته رشد قیمت بیش از 100 درصدی را تجربه کردند، حتی کمبود و گرانی برخی اقلام از جمله مرغ، تخممرغ و روغن در مقاطعی از سال، بازار این کالاها را وارد فاز بحرانی کرد؛ بحرانهایی که اغلب به مشکلات توزیع و واسطهگری نسبت داده شد. با این حال با نزدیک شدن به پایان سال، مسئولان از توزیع وسیع کالا، کنترل بازار و ثبات قیمتها گفتند، اما قیمتها در اسفندماه هم سیر صعودی خود را ادامه داد.
گزارش فروردینماه مرکز آمار از متوسط قیمت کالاهای خوراکی در اسفند 99 نشان میدهد از 53 قلم خوراکی منتخب که تغییرات قیمتی آنها در مرکز آمار دنبال شده، درصد تغییر سالانه 39 کالا، از نرخ تورم نقطهای کل، یعنی 48/7 درصد بالاتر بوده است.