اخبار ویژه
دهنکجی به کارشناسان این بار درباره راستیآزمایی لغو تحریمها
سادهسازی موضوع راستیآزمایی تعهدات آمریکا برای بازگشت به برجام توسط آقای روحانی، اقدامی زیانبار برای منافع ملی است.
آقای روحانی اخیراً برای چندین بار گفت که اگر آمریکا به تعهداتش برگردد، ما هم بلافاصله به تعهدات خود برمیگردیم. روزنامه فرهیختگان ضمن نقد این سخنان نوشت: دنیایی که روحانی در آن زندگی میکند، دنیای زیبایی است. در آنجا، صبح جمعه که از خواب بیدار میشوی، دیرتر از همه میفهمی دولتت، بنزین لیتری هزار تومان را به 3 هزار تومان رسانده است.
در دنیای روحانی، به راحتی در 100 روز اول میتوانی با یک توافق همه تحریمها را «بالمره لغو» کنی و وقتی اصلیترین طرف توافق هستهای از آن خارج میشود، ابراز خوشحالی کنی که «یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است.» این دنیا به قدری زیباست که با افزایش 900 درصدی قیمت ارز و افزایش 600 درصدی قیمت مسکن و افزایش چند صد درصدی مایحتاج مردم، مدعی باشی که هم چرخ اقتصاد را چرخاندی و هم چرخ سانتریفیوژ را.
در همین دنیاست که میتوانی بدون نگاه کردن به سوابق مدیریت نزدیک به هشت سالهات، بگویی «همان طور که تحریم را در 100 روز اول شکستیم، بگذارید در 100 روز آخر یک بار دیگر هم میشکنیم.»
آقای روحانی در سخنانش زمان لازم برای راستیآزمایی به سبک خودش و با معیار وزیر نفت و رئیس کل بانک مرکزی را مشخص نکرده، ولی کسانی که بازهای را اعلام کردهاند را متهم کرده که «بلد نیستند.» تعیین زمان برای راستیآزمایی پس از آن مورد توجه قرار گرفت که ایران، راستیآزمایی را پیش شرط بازگشت به برجام اعلام کرد. نخستین اظهار نظر در این باره را یک منبع نزدیک به تیم مذاکره کننده هستهای در وین اعلام کرد و کمترین زمان مورد نیاز برای راستیآزمایی لغو تحریمها، سه تا 6 ماه است و رفع تحریم به صورت موقت یا نیازمند به تمدید برداشته شدن موسوم به waiver مورد قبول ایران نیست.» علاوه بر این عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه نیز گفته: «برای ما مهم است که وقتی این تحریمها برداشته میشود، آثار آن را در عمل ببینیم. اگر تحریم نفتی برداشته میشود، اینکه یک دستوری امضا شود کفایت نمیکند و باید نفت در عمل هم فروش برود و خریداران نفت ایران بدون هیچ مشکلی بتوانند نفت را بخرند. راستی آزمایی یعنی دیدن رفع تحریم در عمل و برای ما باید مسجل شود که این تحریم برداشته میشود.
اخیراً مرکز پژوهشهای مجلس نیز «شاخصهای راستیآزمایی رفع تحریمها در حوزه انرژی، صنعت و فناوری هوایی» را منتشر کرده که بررسی جزئیات این پژوهش نشان میدهد در حداقلیترین حالت، راستیآزمایی چند ماه زمان خواهد برد.
فرهیختگان در ادامه نمونههایی از «ما بلدیم»های آقای روحانی را ردیف کرده که گشایش اقتصادی ظرف 100 روز، «آمریکا قول داده به تعهداتش عمل کند» (سال 95، تمام تحریمها در روز اجرای توافق بالمره لغو خواهد شد و در صورت انتخاب مجدد آمادگی داریم بقیه تحریمها را برداریم (سال 96) از آن جمله
است.
دور زدن نظر کارشناسان اقتصاد درباره زمانبر بودن راستیآزمایی لغو تحریمها، در حالی است که همین چند هفته قبل، دور زدن نظر کارشناسان بهداشتی درباره تشدید کردن و اعلام «از پیک کرونا عبور کردهایم»، موجب 5 برابر شدن تعداد قربانیان کرونا به نسبت قبل از عید نوروز شد.
مشکل اصلاحطلبان بیاعتمادی مردم است، نه نامزد
صادق زیباکلام میگوید مشکل اصلاحطلبان در انتخابات، بیاعتمادی مردمی است که به روحانی رأی دادند و نه آوردن این یا آن نامزد.
او ضمن تحلیل در روزنامه آرمان با اشاره به منتفی شدن موضوع نامزدی سیدحسن خمینی نوشت: مسئله فوری و فوتیتر، نقش اصلاحطلبان و تأثیر کنار رفتن سید حسن خمینی در اردوگاه اصلاحطلبان است. میدانیم که اصلاحطلبان ظرف هفتههای اخیر پس از عید، تلاش و تقلای بسیاری کردند که سید حسن آقا خمینی را به عنوان یک نامزد جدی برای اصلاحطلبان مطرح کنند. بگذریم که این کار از ابتدا اشتباه بود و اصلاحطلبانی که به دنبال مطرح کردن سیدحسن خمینی بودند، تصور میکردند که با آمدن ایشان موج، شور و گرمایی در تنور سرد انتخابات به وجود میآمد که این خیلی شاید دقیق نیست، چرا که مطرح کردن نامزد جدی و اصلی اصلاحطلبان، همانطور که شاهد بودیم، هیچ نشاط به وجود نیاورد و تردیدی نیست که اگر ایشان به فرض نامزد شده بودند، به عنوان نامزد اصلی اصلاحطلبان و حتی اگر فرض دوم را نیز اختیار کنیم که شورای نگهبان ایشان را تأیید میکرد، در حقیقت هیچ چیز برای اصلاحطلبان در انتخابات خرداد چندان عوض نمیشد.
به بیان سادهتر اینگونه نبود که با آمدن سید حسن خمینی به عنوان نامزد اصلاحطلبان شوری در انتخابات به وجود بیاید و اقشار و لایههای زیادی که نمیخواستند در انتخابات شرکت کنند، حالا با آمدن سیدحسن خمینی برای شرکت در انتخابات ترغیب میشدند. این تحلیل نارسا اصلاحطلبانی بود که تصور میکردند، با آوردن او انتخابات گرم میشد. بنابراین آن دسته از اصلاحطلبانی که فکر میکردند، با آمدن سید حسن خمینی تنور انتخابات گرم میشد، حالا مجبور هستند، سراغ نامزد دیگری بروند اما اصل بحث همچنان باقی میماند. بسیاری از اصلاحطلبان اینگونه فکر میکنند که با آمدن یک چهره (از نظر آنها ملی و محبوب) تنور انتخابات گرم شده و کسر قابل توجهی از آن 24 میلیون که در سال 96 به حسن روحانی رأی دادند، مجدداً پای صندوقهای رأی خواهند آمد اما همانطور که گفتیم، این توأم با خطای محاسباتی این دسته از اصلاحطلبان است. واقعیت تلخی که بسیاری از اصلاحطلبان نمیخواهند آن را ببینند و بپذیرند، آن است که حتی اگر شخص رئیس دولت اسبق نیز بیاید و وارد انتخابات شود و به فرض شورای نگهبان او را تأیید صلاحیت کند، چندان چیزی عوض
نخواهد شد.
فعال گروهکی: شکست خوردیم اصلاحطلبان ما را فروختند
عضو متواری گروهک ملی - مذهبی میگوید: ما در حمایت از روحانی با اصلاحطلبان برای براندازی نرم، همراهی کردیم اما شکست خوردیم.
تقی رحمانی از عناصر فعال در فتنه سبز که در پاریس اقامت دارد، در سایت گروهک ملی - مذهبی نوشت: داستان کنش انتخاباتی، داستان تلخی است. بهخصوص بعد از سرکوب جنبش سبز از سال 1388، در سال 1392 و 94 و 96 برای اینکه راست را عقب بزنیم، در انتخابات شرکت کردیم. اما نتیجه را واگذار کردیم. نباید فراموش کرد که دولت روحانی و اصلاحطلبان دوم خردادی، نقش بس منفی بازی کردند و بر سر پیمان خود نماندند.
غفلت امثال ما این بود که در موضعگیری و حمایت از اصلاحطلبان دوم خردادی، منافع اقتصادی اصلاحطلبان را ندیدیم. اصلاحطلبان به قدرت بازگشتند و به ثروت رسیدند اما زمانی که قرار شد میان ثروت و پیمان خود یکی را انتخاب کنند با این نگاه که نباید از قدرت بیرون رویم و مانند نهضت آزادی شویم، ثروت را انتخاب کردند.
امروز دیگر اصلاحطلبان را سودای سر پیمان بودن نیست. اولویتشان چیز دیگری شده است. ماندن در قدرت حتی در سطح پایین برای آنان مهم است، چرا که حفظ منافعشان مهم است ما این ویژگی را درک نمیکردیم. فرق است میان آن فعال ستادی که برای پست مقام در انتخابات شرکت میکند، با امثال من و مایی که بعد از انتخابات دستگیر میشویم.
ما این نقد به خود را باید جدی بگیریم و در حمایت، نگاه عمیقتری داشته باشیم. اگر چه شکست از نتیجه 3 انتخابات برای امثال ما حاصل شده، اما دستاوردهایی بوده است اما بر سر اصول ماندن است که آدمی را در نقد خود معیاردار میکند.
منتقدان اصلاحطلبی دور اخیر، به درستی از شکست در نتیجه اصلاحطلبی میگویند اما آنچه پیشنهاد میکنند هزینه بیشتر و هم امکان عملی آن کمتر بوده است. سال 1360 تغییر نظام با هزینه زیادی شکست خورد که دستاوردهای دوره اصلاحات را هم نداشت. یعنی براندازی سخت شکست خورد.
شما که از محبوبیت بالای رئیسی در نظرسنجیها خبر دارید آقای عطریانفر!
عضو مرکزیت حزب کارگزاران میگوید رئیسی از کروبی درس بگیرد و نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشود(!)
محمد عطریانفر در مصاحبه با خبر آنلاین و درباره این که آقای رئیسی رقیب جدی برای اصلاحطلبان است،گفت: اگر آقای رئیسی بیایند باید معادلات را به گونهای دیگر مطالعه کنیم. بالاخره تجربه 16 میلیون رأی برای ایشان تجربه مهمی است ولی من میخواهم توصیه کنم اگر چنانچه جریان اصولگرا به این داستان دل بسته است، حادثه آقای کروبی را از نظر دور ندارد.
در واقع حتماً کاندیدا شدن برای دومین بار به معنای بیشتر شدن آرا نیست؛ رأی 4 میلیونی آقای کروبی در سال 84 در سال 88 تبدیل به یک رأی 600 الی 700 هزاری شد. ایشان مدعی بودند مگر میشود 4 میلیون رأی به 700 هزار رأی تقلیل پیدا کند؟ بله ممکن است.
عطریانفر افزود: دلبستگی جریان راست به 16 میلیون رأی نباید آنها را اغوا کند؛ آنها باید فکر کنند که میخواهند از صفر وارد عرصه شوند یعنی به این امید که پیروزی آنها قطعی است، نباید بیکار بنشینند، چون ممکن است معادلات به گونهای پیش برود که آقای رئیسی هم به پیروزی نرسد.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: میانهروی عین اصلاحطلبی است. میانهروها و اصلاحطلبان یک گروه هستند. اگر حمل بر خودستایی نباشد حقیقت و جوهره مرکزی نظریه اصلاحطلبی نوع نگاه کارگزاران است.
عطریانفر در عین حال گفت: اصلاحطلبی از یک مسئله بزرگ رنج میبرد و آن اینکه یک مانیفست مشخص ندارد. کارگزاران به صفت حزبی این کار را انجام داده است؛ یعنی اگر روزی جبهه اصلاحات به یک فهم مشترکی دست پیدا کند شاید مکتوبات و مانیفستی که مدون شده است را ارایه کنیم و از آن برای رسیدن به یک تعریف مشترک کمک بگیریم و آن را به رسمیت بشناسیم.
اظهارات عطریانفر درباره نامزدی آقای رئیسی و یادآوری رأی کروبی در دومین نامزدی در سال 88، در حالی است که اولاً دبیر کل حزب کارگزاران و محمدعلی نجفی جزو اداره کنندگان ستاد کروبی در این سال بودند و ثانیاً با وجود رأی چندصد هزار نفری، به کروبی چنین القا میکردند که او رأی آورده اما تقلب شده است. اکنون پس از 12 سال و صرفاً برای فضاسازی علیه نامزدی آیتالله رئیسی یک عضو کارگزاران اذعان میکند که کروبی واقعاً چندصد هزار بیشتر رأی نداشته و بیخودی در انتخابات 88 مدعی تقلب شده و گرد و خاک
کرده است.
اما از این واقعیت تلخ درباره دودوزهبازی کارگزاران که بگذریم، مقایسه کروبی با رئیسی مقایسه بلا وجهی است. کروبی در سال 88، نامزد دوم طیف اصلاحطلبان بود و از نگاه این طیف قرار بود رادیکالیسم نامزد اول (موسوی) را تشدید کند. ضمن این که او در این سالها کارنامه درخور توجهی نزد مردم نداشت.
اما آقای رئیسی در سال 96 با وجود فضاسازی سنگین علیه وی توانست 16 میلیون رأی کسب کند که بالاترین رأی نفر دوم انتخابات در طول ادوار انتخابات میشود. پس از آن نیز به اعتبار کارنامه درخشان در دو سال مدیریت دستگاه قضایی، به شهادت همه نظرسنجیهای دولتی، محبوبیت آقای رئیسی روند رشد صعودی و افزایشی داشته که به نحوی که نام وی در همین نظرسنجیها، در میان چند شخصیت اول محبوب ملی دیده میشود.
مبارزه با فساد دانهدرشتها، رسیدگی به کارخانههای غیرقانونی واگذار شده (غارت شده) و پیگیری برای احیای آنها، در کنار بهبود وضعیت دادرسی و احقاق حقوق مردم، در این افزایش محبوبیت مؤثر بوده است. و به نظر میرسد اطلاع آقای عطریانفر از دخالت این ملاکها در میزان محبوبیت آقای رئیسی، موجب فضاسازی اخیر وی شده است.
هیچ بحثی در جبهه اصلاحات درباره نامزدی سیدحسن خمینی نشده بود
برخلاف فضاسازیهای رسانهای اخیر برای القای این نکته که نامزدی سیدحسن خمینی برای اصلاحطلبان جدی بود، یک فعال اصلاحطلب تصریح کرد جبهه اصلاحات در یک سال اخیر هیچ بررسی موردی درباره امکان نامزدی وی نداشته است.
احمد شریف دبیر کل حزب همبستگی دانشآموختگان در گفتوگو با ایلنا و درباره این ادعا که گفته میشود اصلاحطلبان، اجماعی روی کاندیداتوری سید حسن خمینی داشتهاند»، اظهار داشت: نزدیک یک سال است که اصلاحطلبان در قالب شورای هماهنگی و جبهه اصلاحات فعالیت میکنند؛ البته کمیته سیاسی شورای هماهنگی 6 ماه به طور مداوم در مورد راهبردها کار کرد تا این راهبردها تصویب و نهایی شده تا منجر به یک ساز و کار شود.
وی ادامه داد: در این مدت هیچ بحثی در مورد آقای سید حسن خمینی در جبهه اصلاحات صورت نگرفته است و ما وارد مصادیق نشدیم زیرا ساز و کار نهایی نشده است و به هیچ عنوان حرفی نیامد که ایشان میخواهد کاندیدا شود یا خیر اما اینکه کاندیدای ما (پزشکیان) چقدر ممکن است مورد اقبال قرار گیرد، بسته به نظر اعضا است؛ ما هم نظرمان این است که اگر کاندیدایی قویتر از آقای پزشکیان وجود دارد حتماً کاندیدای نهایی او باید باشد.
دبیر کل حزب همبستگی دانشآموختگان بیان کرد: هر حزب و جریانی میتواند کاندیدای حزب خودش را مطرح کند اما با نشانهها و علائمی که وجود دارد و کاندیداهایی که تا امروز حضور پیدا کردهاند، آقای پزشکیان میتواند یکی از کاندیداهای اصلی جریان اصلاحطلب باشد.
وی ادامه داد: از آنجایی که آقای پزشکیان اولین بار در دفتر حزب ما اعلام کاندیداتوری کردند، تا امروز 4 جلسه چند ساعته با ایشان برگزار کردیم و صحبتهایی را با ایشان داشتیم و گفتند که به صورت جدی میخواهم به انتخابات ورود کنم؛ مطمئناً اقشار مختلف مردم هم از ایشان حمایت میکنند.
شریف که حزب متبوعش عنصر جبهه اصلاحات است، میگوید: از اول هم اعتقاد ما این بود که یک کاندیدا با شناسنامه اصلاحطلبی داشته باشیم چرا که متأسفانه ائتلاف ناموفقی را از سال 92 پشت سر گذاشتیم؛ مخصوصاً در روز دوم دولت در سال 96 به این نتیجه رسیدیم که دولت ائتلافی آنچنان سرانجام خوبی ندارد.
وی ادامه داد: معتقدم دولت ائتلافی صدمات بسیار زیادی را به وجهه اصلاحطلبان وارد کرده و ریزش سرمایه اجتماعی ما را در پی داشته است؛ به همین خاطر تأکید بر این بود اگر میخواهیم بر روی گزینهای تأکید و اجماع کنیم حتماً باید از جریان اصلاحطلب باشد.
دبیرکل حزب همبستگی دانشآموختگان افزود: گزینههای مختلفی را بررسی کردیم؛ پس از مدتها بررسی در حزب، ما به آقای پزشکیان رسیدیم.