kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۲۰۷۸
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۰
به بهانه فیلم «آسمان نیمه شب»

روزی که زمین از حرکت ایسـتاد




سعید مستغاثی

«آسمان نیمه شب» یک درام به اصطلاح فضایی در قالب فیلمی آخرالزمانی از جرج کلونی که بیشتر به بازیگری شهره است. اگرچه در این فیلم «آسمان نیمه شب» اساسا معلوم نیست که بازیگر نقش اصلی فیلم یعنی دکتر آگوستین لافت هاوس، جرج کلونی است، چنانچه به جای کاراکتر او با آن سر و ریش بلند و سفید، هرفرد دیگری هم می‌توانست بازی کند، خصوصا که آن نقش، فرار و فرود و پیچش‌های خاصی هم ندارد.
اما دکتر آگوستین لافت هاوس، علی‌رغم اینکه فاقد حس و حال خاصی به نظر می‌رسد اما در داستان نقش مهمی دارد. او پیش از رخداد فاجعه‌ای که زمین را در آستانه آخرالزمان قرار می‌دهد، قمری از مشتری به نام کی-23 را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که انسان می‌تواند به آن قمر مهاجرت کرده و برروی آن زیست نماید.
اما وقتی فیلم از سه ماه پس از واقعه یاد شده، آغاز می‌شود، دکتر لافت هاوس را می‌بینیم که در یک رصدخانه واقع در قطب شمال برای کمک به بازماندگان زمینی و انتقالشان به زیرزمین‌ها باقی مانده است، در حالی که گازهای سمی به سرعت در حال فراگرفتن کل کره زمین هستند. این ویرانی و انتشار مواد سمی به گونه‌ای است که گروه اکتشاف و بررسی سیاره کی‌– 23 در سفینه فضایی «ایتر»، در حال بازگشت متوجه می‌شوند که اصلا نمی‌توانند به روی کره زمین فرود آمده و بایستی به هر شکل به همان
کی‌– 23 بازگردند.
نه رمان «صبح بخیر، نیمه شب» نوشته لیلی بروکس دالتون (که فیلمنامه «آسمان نیمه شب» براساس آن نوشته شده)، نه این فیلمنامه که به قلم مارک ال اسمیت است(پیش از این هم فیلمنامه‌های معروفی مانند «از گور برخاسته» را نوشته بود) و نه فیلم جرج کلونی، هیچیک روشن نمی‌کنند دلیل فاجعه آخرالزمانی کره زمین چیست.
تنها در یک جمله دکتر لافت هاوس برای «سالی» یا «آیریس» (فلیسیتی جونز) که از سرنشینان سفینه فضایی «ایتر» است، توضیح می‌دهد که ما نتوانستیم از کره زمین محافظت کنیم. اینکه آیا جنگ هسته‌ای اتفاق افتاده یا خیر، مشخص نمی‌شود. اگرچه با توجه به تصویر دریافت شده توسط سفینه «ایتر» از کره زمین و آن ستون‌های بلند دود و غبار که از آن به آسمان متصاعد است و اخطار آگوستین مبنی بر اینکه در هیچ کجای زمین نمی‌توانند فرود بیایند و تنها در زیرزمین‌ها قادر به زندگی هستند، محتمل‌ترین علت همین جنگ هسته‌ای به نظر می‌رسد.
فیلم «آسمان نیمه شب» با ریتمی کند و دادن اطلاعات قطره‌ای شروع و ادامه می‌یابد ولی تقریبا از یک سوم فیلم به بعد که دکتر لافت هاوس و دختربچه‌ای به نام «آیریس» (گویا از مسافران به زیرزمین جا مانده)، تصمیم می‌گیرند برای ارتباط بهتر با سفینه «ایتر» به ایستگاه دیگری در فاصله‌ای دورتر بروند، ریتم فیلم افزایش یافته و تقریبا به‌گونه‌ای مسلسل‌وار، شاهد صحنه‌های تعلیق‌آمیز و هیجان‌انگیز هستیم؛ قطب‌پیمایی پرخطر در میان بوران و سرما و گرگ‌های قطبی و دست و پنجه نرم کردن با رودخانه‌های یخی که می‌شکنند و آنها را در خود فرو می‌برند، برخورد باران شهاب‌ها با سفینه «ایتر» و دست و پنجه نرم کردن با مرگ هنگامی که تیم تعمیراتی سفینه برای درست کردن آنتن‌های ارتباطی در فضا راهپیمایی می‌کنند، برخورد با هواپیمایی ساقط شده در میان یخ‌ها و برف‌ها و...
تقریبا در همه این سال‌ها، هالیوود دست از فیلم‌های فضایی و به اصطلاح علمی/تخیلی برنداشته است. سال گذشته فیلم «به سوی ستارگان»‌، سال قبل‌تر «اولین انسان» و سال‌های قبل‌تر «مریخی» و «بین ستاره‌ای» و «جاذبه» و مجموعه «سفرهای ستاره‌ای» و... و به خصوص در فیلم‌هایی مثل «مسافران» (مورتون تیلدام-2016) و «بین ستاره‌ای» (کریستوفر نولان- 2014) هم زندگی برروی زمین به پایان خود نزدیک شده و یا به تدریج زمین جای نامناسبی برای زندگی می‌گردید و دانشمندان به دنبال محل تازه‌ای در میان سیارات برای زندگی تازه بشر بودند.
اما در میان فیلم‌های یاد شده فیلم «آسمان نیمه شب»، کم هیاهو‌تر و جمع و جورتر به نظر می‌رسد و نسبت به آثار یاد شده از پروداکشن محدودتری برخوردار است اگرچه حدود 10-12 دقیقه پایان فیلم، به تیتراژ انتهایی و لیست عوامل اختصاص دارد.
گویا هرچه آمریکایی‌ها در تسخیر فضا ناموفق بودند، سعی کرده‌اند، در فیلم‌هایشان به آرزوهای دور و دراز خود دست یابند مانند آنچه در مورد قهرمان‌ها و سوپر قهرمان‌ها، انجام دادند که هر چقدر در تاریخ‌شان، قهرمان و اسطوره کم یافت می‌شود، سعی کردند در داستان‌ها و فیلم‌ها، با خلق قهرمان‌ها و سوپر قهرمان‌های جعلی مثل سوپرمن و بتمن و اسپایدرمن و آیرون‌من و... آن را جبران کنند!
وقتی آمریکایی‌ها در اواخر دهه 60 میلادی ادعا کردند که انسان در روی کره ماه پیاده شده (اگرچه هیچگاه نتوانستند به ابهامات و تردیدهای آن پاسخ دهند که آیا اساسا چنین ادعایی واقعیت داشت یا خیر؟!) این توّهم و تصوّر در اذهان پیش آمد که حتما تا یکی دو دهه دیگر، بشر کل کهکشان را زیرپا خواهد گذارد. از آن پس بود که انواع و اقسام فیلم‌ها و سریال‌های فضایی ساخته شد، از همین مجموعه «سفرهای ستاره‌ای» (که در ایران به نام «پیشتازان فضا» به نمایش درآمد) بگیرید تا سریالی به نام «فضای 1999» که در آن مارتین لاندو و باربرا بین بازی می‌کردند و نشان می‌داد که بشر در آستانه هزاره سوم میلادی و قرن بیست و یکم، همه فضا را درنوردیده است.
ولی نشان به آن نشان که سفر انسان به فضا پس از گذشت نیم قرن از آن ادعای اولیه، هنوز از کره ماه فراتر نرفته و اصلا همان پروژه‌های سفر به ماه (تحت عنوان «آپولو») هم پس شکست‌هایی همچون سقوط آپولو سیزده و... در همان سال‌ها تعطیل شد و دیگر ادامه نیافت تا اینکه سال گذشته اعلام شد گویا برای چند سال آینده، مجددا انسان را به ماه اعزام می‌کنند. یعنی بعد از نیم قرن مجددا بازگشت
به جای اول!