نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
ظریف: برجام آنقدر محکم بود که آمریکا اصلا نتوانست از آن سوءاستفاده کند!
سرویس سیاسی-
«محمدجواد ظریف» در مصاحبه با روزنامه همشهری ارگان شهرداری تهران (که بیش از سه سال است به طور کامل در اختیار اصلاحطلبان است) گفت که «سیاست جمهوری اسلامی در رابطه با برجام خیلی ارتباطی با دولتها ندارد و این سیاستی است که در سطح نظام اتخاذ شده است و من تقاضایم از همه دوستان هردو جناح این است که موضوع برجام را موضوع انتخاباتی نکنند.»
به قول شاعر جانا سخن از زبان ما میگویی؟! آن کسانی که در سال 96 و حتی سال 92 با امید واهی دادن به مردم برجام را زمینهساز رای آوری انتخاباتی کردند کدام گروه بودند؟! از قضا جریان منتقد دولت تدبیر و امید موضوع برجام و لطمات آن را به قدری با اهمیت میدانند که با منافع حال و آینده یک ملت گره خورده و کاستن آن به موضوعی برای انتخابات ظلم به نظام است.
چه کسانی از برجام استفاده انتخاباتی کردند؟
ظریف در ادامه افزوده است: «موضوع برجام موضوع معیشت مردم و شناسایی حقوق ایران است...باید همه بدانند برجام موضوعی است که در سطح رهبری پیگیری میشود و سیاستهای ما در این زمینه در هر دولتی که باشد، تغییر نخواهد کرد. اما اینکه چرا آمریکا تعلل میکند، بهدلیل شرایط ویژه داخلی آمریکاست... من احساس میکنم[!!] که برجام تصمیم کل نظام بوده و تصمیم یک دولت نبوده که دولت بعدی بخواهد با آن مخالفت کند؛ تصمیمی بوده که کل نظام گرفته است. گروهی از دوستان گفتند برجام یک جسد متعفن است، اما دیدند که نظام چنین حرفی نمیزند. البته هیچکس نسبت به روش غرب خوشبین نبوده و خوشخیالی نداشته[!!] و کسانی که مذاکره کردند شاید بیش از همه، با بیاعتمادی مذاکره کردند. یک واژه را قرض بگیرم؛ با دلواپسی مذاکره کردند، ولی دلواپسی باید از طرف مقابل باشد نه از طرف خودی. ما در مقابل دیگران دلواپس منافع ملی هستیم[!!] و نه از بابت اینکه خودیها درباره منافع ملی کوتاهی کنند.»
این نکته به قدر کافی توضیح داده شده است اما متاسفانه این طیف عادت به تکرار حرفهای خود دارد. موافقت رهبرانقلاب و شورای عالی امنیت ملی و مجلس با شروطی اعلام شد. آقای ظریف بیاید و بگوید به کدام یک از آن شروط یا به چندتای آن شروط عمل شده که حالا مدعی موافقت همه ارکان نظام با برجام شدهاند؟!
چه کسانی بهشت پس از برجام را ترسیم میکردند؟!
نکته قابل تامل آنجاست که ظریف در بخشی از مصاحبه با همشهری گفته است: «شما به برجام فقط از بعد معیشتی نگاه کردید و اقتصادی. برجام خاصیتهای زیادی داشت... برجام در ۲هدف عمده یعنی پایان دادن به اجماع امنیتی علیه ایران از طریق پایان دادن به تحریمهای شورای امنیت علیه ایران و شناسایی حقوق هستهای ایران موفق بود... برجام توافقی بود که خواصش ادامه یافت؛ هم حقوق هستهای و هم پایان دادن به امنیتیسازی ایران. اما در حوزه اقتصادی آمریکا قلدری کرد... برجام آنقدر محکم نوشته شده که امکان سوءاستفاده از آن بسیار کم است[!!] آمریکا چهکار توانست بکند؟ اگر برجام ایرادی داشت آمریکا از برجام استفاده میکرد... لذا برجام توافقی است که با دقت مذاکره شده است. آمریکا هم سوءاستفادهای که کرده، سوءاستفاده از برجام نبوده، بلکه سوءاستفادهاش از توان مالیاش در دنیا بوده که اتفاقا یک زنگ خطر برای همه دنیا بود.»
اگر نام و شرح ابتدای این مطلب را برداریم مخاطب گمان میکند در حال خواندن یک متن طنز است که بر مبنای کنایه نوشته شده خاصه آنجا که وزیرخارجه مدعی شده: «برجام آنقدر محکم نوشته شده که امکان سوءاستفاده از آن بسیار کم است[!!] آمریکا چهکار توانست بکند؟ اگر برجام ایرادی داشت آمریکا از برجام استفاده میکرد... لذا برجام توافقی است که با دقت مذاکره شده است. آمریکا هم سوءاستفادهای که کرده، سوءاستفاده از برجام نبوده، بلکه سوءاستفادهاش از توان مالیاش در دنیا بوده....»
در حقیقت باید از ظریف پرسید آمریکا پس از برجام و بنا بر آن قرارداد چه کاری نتوانست بکند؟! هر آنچه تحریم بود که به کار گرفته شد، تمام تلاشها برای محروم کردن ایران از حقوق قانونی اش و حتی حقوق حداقلی که در برجام آمده بود صورت گرفت و حالا وزیرخارجه میگوید آمریکا نتوانست از برجام سوءاستفاده کند! چه سوءاستفادهای بهتر از اینکه چند سال پیشرفت برنامه هستهای کشور متوقف شد، دولت تدبیر و امید تمام تخم مرغهایش را در سبد برجام گذاشت و هفت سال واندی است که در پی کیمیایی به نام برجام از کار جهادی برای مردم و نظارت بر بازارگریزان است.
وزیرخارجه گویا در موقع مذاکره با بخشی از آمریکا منهای قدرت اقتصادی آن مذاکره میکرده لذا آن موقع حواسش به این نکته نبوده که آمریکا وقتی میخواهد عهدشکنی کند حتما با اتکا به قدرت نظامی، اقتصادی، سیاسی-دیپلماتیک و یا قدرتی که از پس اتحاد با برخی کشورهای دیگر به دست میآید چنین کاری را انجام میدهد. از کسی که ناخدای کشتی دیپلماسی ایران در دولت تدبیر و امید بوده چنین تصوری از آمریکا و تفکیک میان اجزای هویتی یک رژیم سلطهجو واقعا بعید بود.
اذعان به خیانت عباس آخوندی به اشتغال و صنعت
روزنامه دولتی ایران دیروز طی یادداشتی آورده است: «در دنیا و حتی در کشورهایی که رشد جمعیتی منفی دارند، برای تحریک اشتغال، صنعت مسکن را توسعه میدهند و در این کشورها، ساخت مسکن هیچگاه متوقف نمیشود. نمونه آن هم کشورهای اروپایی، آمریکا و کشورهای جنوب شرقی آسیاست. در ایران هم مانند کشورهای دیگر بسیاری از صنایع به رونق ساخت و تولید مسکن وابسته است. ۸۰ درصد اشتغال کشور به حوزه کارآفرینی در بخش مسکن وابسته و هزار و ۲۰۰ گروه شغلی زیرمجموعه این صنعت است. از طرف دیگر ما نیاز به ساخت مسکن داریم و بینیاز از تولید خانه نیستیم. در کشور حدود یک میلیون ازدواج در سال داریم، حدود ۷۰۰ هزار مسکن هم به خاطر حوادث طبیعی و حوادث غیرمترقبه یا فرسودگی از دور مصرف خارج میشوند. پس در سال یک میلیون و ۷۰۰ هزار مسکن باید بسازیم. اگر حتی هر سال یک میلیون مسکن ساخته شود، بسیاری صنایع از صنایع فولاد و سیمان گرفته تا مصالح ساختمانی و لوازم خانگی رونق میگیرد. بسیاری از صنایع وابسته به پویایی بخش مسکن است.»
این سخن روزنامه دولت در حالی بیان شده است که عباس آخوندی وزیر پیشین مسکن در قریب به 6سال نخست دولت تدبیر و امید با غیرفعال کردن بخش مسکن بزرگترین ضربه را به اشتغال و صنعت کشور زد. این نتیجهای منطقی است که از پس نوشتار روزنامه ایران به دست میآید. این وزیر اصلاحطلب در دولت تدبیر و امید پس از استعفا بادی به غبغبانداخت و گفت: به این موضوع که در این 6سال واندی حتی یک باب مسکن هم نساخته افتخار میکند!!
شما با چه رویی از شفافیت سخن میگویید؟
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی سخنرانی دو تن از فعالان اصلاحطلب را پوشش داد که در ابتدای آن آمده بود: «نشست انجمن اسلامی معلمان ایران با حضور و سخنرانی محمدرضا عارف و ابراهیم اصغرزاده، فعالان سیاسی اصلاحطلب، برگزار شد.»
اما نکته حیرت انگیز این است که «محمدرضا عارف» رئیسفراکسیون امید (فراکسیون اصلاحطلبان) در مجلس پیشین در بخشی از سخنان خود گفته: «شعار شفافسازی داده میشود اما چقدر در اقدامات دولت، قوه قضائیه و سایر نهادها شفافسازی میکنیم؟ شعارهایی داده میشود که هیچکدام مبنای عملیاتیشدن ندارد و از ابتدا روشن است این شعار عملی نیست و تنها برای رأی است.»
باید به آقای عارف یادآور شد که هنوز مدت زیادی از دوره اصلاحطلبان در مجلس دهم و عزم جزم شان برای زدن زیر طرح شفافیت نمیگذرد. در آن دوره اصلاحطلبان که در قالب لیست امید در مجلس دهم شناخته میشدند یکی یکی با رسانههای مختلف مصاحبه میکردند و بهانههای مضحک در مذمت طرح شفافیت میآوردند. حالا رئیسفراکسیون امید در آن مجلس یعنی عارف میگوید «شعار شفافسازی داده میشود اما چقدر در اقدامات دولت، قوه قضائیه و سایر نهادها شفافسازی میکنیم؟»
سؤال این است که آقای عارف اگر شفافیت خوب است چرا فراکسیونی که شما رئیسآن بودید در مجلس قبل به عنوان مخالف سرسخت آن مانع تصویبش شد؟!
پایگاه اصلاحطلبان در بین مردم نهایتا 10درصد
در ادامه گزارش شرق در شماره دیروز آمده: «میهمان بعدی این برنامه، ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب بود که از طریق لایو اینستاگرام به این نشست پیوست... نماینده اسبق مجلس گفت: «اصلاحات میخواست با پشتوانه مردم اوضاع را تغییر دهد و قرار نبود نقش زینتی داشته باشد و صرفا همه اتفاقات را توجیه کنیم.»
باید پرسید در دورهای که اکثریت مجلس با اصلاحطلبان و متحدانشان در فراکسیون حامیان دولت (مستقلان) بود چقدر در مسیر تغییر اوضاع حرکت شد؟ وقتی مطالبه اصلی مردم موضوع معیشت آنهاست و در شرایط نه چندان خوبی نیز قرار دارند اصلاحطلبان مجلس دهم چرا در مسیر تغییر اوضاع اقتصادی حتی یک طرح ارائه ندارند؟
این گزارش افزوده است: «ما باید مردمی را به پای صندوق رأی بیاوریم که فقط قشر متوسط نیستند، کارگر، پرستار، دانشجویان، زنان و همه اقشار در آن حضور دارند. آیا اصلاحطلبان میتوانند چتر خود را روی این اقشار بگسترانند؟ اصلاحطلبان نهایتا ۱۰ درصد بین مردم پایگاه دارند. حتی اگر خاتمی را هم بیاورید، مردم میپرسند چه چیزی را میخواهید اصلاح کنید؟»
به راستی سؤال مردم همین است که اصلاحطلبان چه چیزی را میخواهند اصلاح کنند؟! مثلا آنها در 4سال گذشته تمامی کرسیهای شورای شهر تهران و شهرداری تهران را در اختیار داشتند. وظایف شورای شهر و شهرداری هم مشخص است. حالا اصلاحطلبان بگویند در این 4سال چه چیزی را تغییر دادند به نفع مردم؟ برای آلودگی هوای تهران برنامهای داشتند یا برای ترافیک پایتخت راهکاری اجرایی و موثر ارائه دادند یا در مسیر توسعه زیرساختهای شهری و نیز رشد و توسعه توامان ناوگان حملونقل عمومی در شهر تهران را دنبال کردند؟! چرا اصلاحطلبان نمیتوانند وظایف مشخص شده و قانونی خود را در نهادهایی که هستند انجام دهند ولی در سخنرانیهایی از این دست چنین پرمدعا از نگرانی برای مردم سخن میگویند!
کاهش قدرت خرید مردم در سایه شلختگی اقتصادی دولت
روزنامه حامی دولت اعتماد روز گذشته در گزارشی با اشاره به افسارگسیختگی قیمتها در ماهها پایانی عمر دولت روحانی نوشت: «افزايش نرخ ارز، قيمت در همه بازارها را تحت تاثير قرارداد؛ تلفن همراه، لوازم خانگي و حتي خودرو و مسكن. هر چند همچنان در اين بازارها خريد و فروش و معامله صورت ميگيرد، اما بسيار كم رونقتر. شايد پربيراه نباشد اگر ادعا كرد كه نرخ ارز نه تنها خريداران واقعي را از بازار خارج بلكه كالاهايي كه زماني مصرفي به حساب ميآمدند نيز به كالاي سرمايهاي تبديل كرد. نمونه آن نيز تلفن همراه است. با گشتي در سايتها و فروشگاههاي فروش تلفن همراه، ميتوان به شكاف قيمتي ميان برندهاي مختلف همچنين شكاف ميان قيمت تلفن همراه و حداقل دستمزدها دست يافت... هر چند در اين بين عده كمي هستند كه قدرت خريد گوشيهاي چند ده ميليوني را دارند، اما عمده افراد جامعه تنها ميتوانند گوشيهاي هوشمند ساده و ارزانتري را كه بتواند پاسخگو برخي نيازهايشان باشد، بخرند. با وجود آنكه در چند هفته اخير نوسانات عجيب و غريبي در قيمت دلار رخ نداده و ثبات نسبي به بازار ارز بازگشته، اما همچنان قيمتهاي تلفن همراه كاهش پيدا نكرده و ارزانترين گوشي هوشمند در بازار نيز در محدوده 1.5 تا 2 و نيم ميليون تومان قيمتگذاري شده است. هر چند در اين بين گوشيهاي ساخت داخل قيمتهاي كمتري دارند اما ترجيح مشتريها به خريد گوشيهايي است كه عمر بيشتري داشته باشند.»
گفتنی است یکی از ویژگیهای بارز دولت تدبیر و امید را میتوان در تغییر مسیر بازارها دانست؛ دولتی که به دلیل عدم هماهنگی میان کارگزاران خود، سرمایه مردم را فدای شلختگی اقتصادی کرده و شرایط را به گونهای رقم زده است که نمیتوان حتی درباره ۲۴ ساعت آینده نیز پیشبینی صحیحی داشت.
در این میان، نقش رئیسجمهور و تأثیر وی بر بازارها بیشتر از سایر اعضای کابینه اوست؛ روحانی هر گاه از رونق اقتصادی میگوید یا از تشدید شرایط سخت میگوید، اوضاع اغلب به هم میریزد. واکنش مردم و فعالان به اظهارات او و سایر اعضای دولت، به قدری غیرقابل پیشبینی شده که گویا همه چیز شکل بازی به خود گرفته است.