kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۹۰۱۸
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۷
کیهان بررسی می‌کند

ادعای فروش 2/3 میلیون بشکه نفت شعار است یا بررسی واقع‌بینانه بودجه

رئیس‌جمهور دیروز اظهار کرد: «لایحه بودجه جای ادبیات غیرکارشناسی و شعار نیست. جای حساب و کتاب است. مردم از ما شعار نمی‌خواهند؛ بودجه خوب و زندگی بهتر می‌‌خواهند. (پیش‌بینی فروش) دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز، یعنی فشار حداکثری شکست خورد. هر کسی چهار عمل اصلی را بلد باشد و کلاس دوم دبستان باشد، می‌تواند محاسبه کند که چه کردید. ما نفت را بر مبنای ۱۱ هزار و ۵۰۰ حساب کردیم، شما قیمت دلار را 17 هزار و 500 تومان حساب کردید. اینکه خیلی ساده است آدم ارزش پول ملی را کم کند».



گروه اقتصادی-

روحانی در حالی مدعی شده که بودجه جای شعار نیست که مروری کوتاه بر مواضع قبلی وی نشان می‌دهد اگر کسی باشد که دچار شعارزدگی شده باشد، خود ایشان و مجموعه دولت است. نمونه بارز و اخیر این موضوع، لایحه بودجه 1400 است که از سوی کارشناسان با تعابیری همچون «بودجه خیالی» یاد شده و حتی حامیان دولت هم آن را قابل دفاع نمی‌دانند.
شکست فشار حداکثری
یا چراغ سبز به آمریکا؟
رئیس‌جمهور در شرایطی برای سال آینده فروش دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز را پیش‌بینی کرده و آن را نشانه شکست فشار حداکثری دانسته است (!) که اظهارات مسئولان همین دولت از جمله معاون سازمان برنامه نشان می‌دهد در یکی دوسال اخیر فروش نفت تا 300 هزار بشکه در روز هم کاهش یافته است.
هر چند دولت رقم دو میلیون و سیصد هزار را با پیش فرض کاهش تحریم‌ها و احیانا باج‌دادن به آمریکایی‌ها برآورد کرده، اما منابع خارجی تأکید کرده‌اند که در صورت چراغ سبز آمریکا به دولت تدبیر و امید هم تا یک سال آینده در عمل اتفاق خاصی نخواهد افتاد و علاوه‌برآن مقامات حاضر در دولت بایدن هم گفته‌اند که بازگشت او به توافق برجام جزو اولویت‌های نخست رئیس‌جمهور جدید آمریکا نیست.
حتی روزنامه حامی دولت دنیای اقتصاد هم در گزارشی از لایحه بودجه با عنوان «خوش‌بینی نفتی در بودجه ۱۴۰۰» نوشت: «به نظر نمی‌رسد که حتی با بازگشت آمریکا به برجام و لغو بخشی از تحریم‌های نفتی کشور که همانند گذشته اجازه فروش نفت با محدودیت و میعانات و فرآورده‌ها به ایران اعطا کند، فروش رسمی نفت ایران در بازارهای جهانی بتواند در سال آتی دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه باشد چرا که هم ظرفیت بازار بسیار محدود و شکننده است و هم از سوی دیگر لغو تحریم‌ها بی‌تردید رویدادی خلق‌الساعه نخواهد بود.»
البته این روزنامه با ‌اشاره به نکته‌ای ادامه می‌دهد که «اگر فروش ایران با روش‌های دور زدن تحریمی را در لایحه بودجه در نظر گرفته باشند، این رقم می‌تواند بسیار واقعی‌تر باشد.» چنانچه پیداست این روزنامه هم به دور زدن تحریم‌ها دل بسته که در این باره می‌توان به اظهارات اخیر ابراهیم شیبانی، رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی ‌اشاره کرد که گفته است: «آمدن بایدن ابداً نمی‌تواند سیاست آمریکا را عوض کند... من نگران هستم که با دلخوشی (به بایدن) آن راه‌هایی که برای دورزدن تحریم‌ها باز کرده‌ایم هم بسته شود.»
ردپای خوش خیالی دولت در ماجرای تعیین سهم صندوق توسعه ملی از فروش نفت در سال آینده هم پیداست؛ آنجا که روحانی در نامه‌ای از رهبر انقلاب درخواست کرد سهم صندوق در سال آینده کاهش یابد اما ایشان در پاسخ، شروطی تعیین کردند. محسن زنگنه، رئیس‌ کارگروه اصلاح ساختار بودجه مجلس درباره شروط رهبری اظهار کرد: تمام این شروط منوط به فروش بیش از یک‌میلیون بشکه در سال بعد است، این یعنی فروش دو میلیون و 300 هزار بشکه در سال از نگاه رهبر انقلاب منتفی است.
چربترش می‌کردید!
سخنان روحانی در مذمت شعارزدگی آنچنان به او نمی‌آید که حتی فردی همچون احمد زیدآبادی که در جریان اصلاحاتچی‌های حامی دولت تعریف می‌شود زبان به طعن گشوده و درباره ادعای نفتی رئیس‌جمهور گفته است: «حالا که آقای روحانی مسئله‌اش امکان عملیِ میزان صادرات نفت نبوده و به قول خودش می‌خواسته به دنیا در بارۀ شکست تحریم و فشار حداکثری پیام دهد، خب پیام قاطع‌تری می‌داد و به جای دو میلیون و سیصد هزار بشکه، صدور پنج میلیون و هشتصد هزار بشکه نفت را در بودجۀ سال آینده می‌گنجاند تا هم پیامش مثل پتک بر سر دنیا بخورد و هم ما مطمئن شویم که تحریم و فشار حداکثری به طور قطع و یقین شکست خورده و اثرش را از دست داده است! اگر قرار به بار گذاشتن آبگوشت خیالی است چرا چربترش نکردید؟»
به این ترتیب مشخص می‌شود اگر هم شعاری در میان باشد، همین ادعای فروش چند برابری نفت طی یک بازه یکساله است، نه اقداماتی که مجلس برای واقعی‌تر نمودن ارقام بودجه انجام داده است.
دلار روحانی!
البته این دست شعارزدگی‌ها و یا به تعبیری چراغ سبز به دولت جدید آمریکا منحصر به موضوع نفت نیست، اظهارات شعارگونه روحانی مبنی بر اینکه در صورت آزاد شدن هفت میلیارد دلار ایران نزد کره جنوبی، قیمت دلار به سرعت به 15 هزار تومان خواهد رسید، حتی با واکنش رئیس ‌کل بانک مرکزی هم مواجه شد.
همتی در گفت‌وگویی درباره این وعده رئیس‌جمهور، سعی کرد تأیید یا تکذیبی نکند و اینطور توضیح داد که آقای روحانی هم گفتند اگر پول‌های بلوکه شده آزاد شود قیمت دلار به این رقم می‌رسد؛ انشاءلله که برسد!
وی نرخ واقعی دلار را کمی پایین‌تر از نرخ این روزها دانسته است و از آنجا که این روزها نرخ دلار حدود 21 تا 23 هزار تومان بوده است، باز هم نرخ واقعی مورد نظر رئیس‌کل بانک مرکزی با وعده رئیس‌جمهور فاصله بسیار دارد.
لاف حساب و کتاب
رئیس‌جمهور همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، بحث حساب و کتاب را مطرح کرده و خود را در جایگاه حامی ارزش پول ملی قرار داده و خطاب به مجلس گفته است «ما نفت را بر مبنای ۱۱ هزار و ۵۰۰ حساب کردیم، شما قیمت دلار را 17 هزار و 500 تومان حساب کردید». این اظهارات حسن روحانی در حالی است که پیش از این پاسخ‌های متعددی نه تنها از سوی منتقدین که از سوی حامیان دولت ارائه شده است.
رئیس ‌کمیسیون تلفیق بودجه پیشتر درباره این ادعا گفته بود: کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۰ هیچ نرخ ارزی را مصوب نکرده است و صرفاً حجم فروش و ارزش کل میزان فروش را برآورد کرده است.
الیاس نادران تصریح کرد: امروز کسانی دم از گرانی ارز می‌زنند که عملکردشان ارز ۲۵ هزار تومانی است ولی ادعای ارز ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومانی دارند همچنین آنها که از حذف امتیاز خاص و ارز رانتی متضرر می‌شوند به تصمیم مجلس حمله می‌کنند.
سخنگوی کمیسیون تلفیق هم اظهار کرد: مجلس تاکنون نرخی برای ارز مصوب نکرده بلکه فقط از پیشنهادات دولت استفاده کرده است. به گفته رحیم زارع، براساس محاسبات لایحه بودجه، نرخ ارز را 17 هزار و 500 -که خود دولت پیشنهاد داده است- در نظر گرفتیم که تفاوت 17 و 500 با نرخ ETS (درگاه اینترنتی معاملات ارزی) بیش از هفت هزار و 500 تومان است که این فقط به دست عده‌ای خاص می‌رسد لذا کمیسیون تلفیق ارز رانتی و عملکرد ناشفاف مدیران در حوزه ارزی را شفاف کرد.
رکورددار کاهش ارزش پول ملی
اما حسن روحانی در شرایطی خود را ناجی ارزی پول ملی نشان می‌دهد که در گذشته ضمن انتقاد از دولت قبل، نرخ‌های بسیار پایین‌تری برای ارز مطرح می‌کرد ولی کار به جایی رسید که دولت او رکورددار کاهش ارزش پول ملی شد.
رئیس‌جمهور که تضمین می‌داد دلار از قیمت ۴۷۰۰ تومان بالاتر نمی‌رود، اما تا ۳۳ هزار تومان هم گران شد و ارزش پول ملی به شدت سقوط کرد.
پایگاه خبری انتخاب فروردین 97 گزارش داد: «روحانی که در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری، با زبان طعن و شوخی، از افزایش ساعتی قیمت دلار در دوران احمدی‌نژاد سخن به میان آورده بود، چندی پیش در مصاحبه با تلویزیون به مردم قول داد که قیمت دلار، بیش از این بالا نرود! آن ایام قیمت دلار، 4700 تومان بود! وقتی مجری (رشیدپور) از او پرسید که قیمت دلار 4750 شده، اندکی برافروخته شد و با کنایه به مجری گفت: حالا اینگونه هم که شما می‌گویید نیست...!»
پیشتر یعنی ۲ بهمن ۹۶ نیز زمانی که نرخ ارز بین چهار تا پنج هزار تومان در نوسان بود، حسن روحانی در گفت‌وگوی تلویزیونی خود تاکید کرد که مشکلی از بابت دلار وجود ندارد و مردم خیالشان راحت باشد. ۱۰ مرداد ۱۳۹۸ هم روحانی دوباره ادعای توان دولت برای کاهش فوری قیمت ارز را مطرح کرد و گفت: ما بر مبنای اینکه در این توافقات به نتیجه نمی‌رسیم عمل می‌کنیم. ما همین الان می‌توانیم قیمت دلار را پایین‌تر بیاوریم اما بر مبنای احتیاط آینده بلندمدت قدم به قدم گام برمی‌داریم.
اما این روزها کار به جایی رسیده که به گفته عباس علوی‌راد، عضو انجمن اقتصاددانان ایران «بدون شک دولت روحانی در کاهش ارزش پول ملی در تکانه‌های ارزی سال ۹۷، ۹۹ و مجموعه دوره حکمرانی در سه دهه گذشته رکورددار است.»
مجتبی توانگر، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم معتقد است «هفت سال و نیم گره‌زدن اقتصاد کشور به مذاکرات باعث رکورد شکستن تورم و بی‌ارزش شدن پول ملی شده است.»
به نظر می‌رسد همانطور که رئیس‌جمهور سال‌ها قبل می‌گفت معیار تورم جیب مردم است، باید این روزها هم به جیب مردم مراجعه کرد تا عملکرد هفت ساله دولت در کنترل نرخ ارز و تورم کالاهای اساسی را بهتر متوجه شویم. قیمت‌های سرسام آور مواد غذایی از گوشت کیلویی بالای صد هزار تومان، تا مرغ بالای 20 هزار تومان، تخم مرغ هر عدد هزار و 700 تومان و همچنین مسکن متری 27 میلیون تومان در تهران و پراید بالای صد میلیون تومان و... همگی نشان می‌دهد ادعای روحانی در دفاع از ارز 11 هزار و 500 تومانی به حقیقت نزدیک است.