kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۸۶۱۹
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۸

فــاطمــه(س) جامع فضایل



  بخشعلی قنبری
  در مطلب پیش‌رو نویسنده با مراجعه به برخی روایات نقل شده در منابع شیعه و سنی، به پاره‌ای از فضایل حضرت فاطمه‌زهرا(س) اشاره کرده تا گویای این امر باشد که آن حضرت در نزد پروردگار جهان و پیامبر گرامی‌اش از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است و همین موضوع، می‌طلبد تا کمال خواهان عالم او را الگوی خود در زندگی قرار دهند.
***
فاطمه(س) سرشار از ایمان
فاطمه‌‌(س) دست‌آموز پیامبر‌(ص) و شاگرد نکته سنج و مرید پاکباخته آن حضرت و مومن به خدا و روز قیامت بود. فاطمه(س) کسی است که دل او از ایمان، سرشار و دیدگان دلش به دنیای آخرت گشوده بود. او از این جهت اولین و آخرین بود. حضرت رسول اکرم‌(ص) درباره فاطمه زهرا(س) می‌فرماید: «براستی خدای بزرگ قلب و جوارح دخترم فاطمه‌(س) را از ایمان پر کرده است.(1) و نیز «فاطمه سرور زنان جهان از اولین و آخرین است.»(2)
ایمان و اعتقاد فاطمه(س) به خدا و رسول او و عالم غیب چنان بود که دنیا را در نظر او خوار و پست کرده بود. همین ویژگی فاطمه‌(س) باعث شد که پدر بزرگوارش او را از پیشگامان در ایمان به خدا خوانده است: «هنگامی که آیه «دوزخ میعادگاه همگی ایشان است که هفت در دارد و برای هر دری سهم معینی از ایشان خواهد بود» (حجر/43) نازل شد رسول خدا‌(ص) با صدای بلند گریست. اصحاب از گریه آن بزرگوار گریستند اما نمی‌دانستند که جبرئیل چه فرود آورده است و از هیبت پیامبر‌(ص) هیچیک از اصحاب توان سخن گفتن با او را نداشتند.
پیامبر‌(ص) چنان بود که چون فاطمه‌‌(س) را می‌دید شادمان می‌شد. به همین جهت سلمان به خانه فاطمه‌‌(س) رفت تا او را از قضیه آگاه سازد و آن گرامی را دید که مقداری جو آسیا می‌کند و می‌گوید آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است و عبایی پشمین بر تن دارد که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده است. سلمان فاطمه را از ماجرای نزول آیه آگاه کرد. آن گرامی برخاست و با همان عبای وصله‌دار به سوی پیامبر‌(ص) حرکت کرد.
 سلمان از مشاهده وضع ظاهری نامناسب فاطمه بسیار متاثر شد و گفت: دریغا دختران کسری و قیصر ابریشم و حریر می‌پوشند و دختر محمد‌(ص) عبایی پشمین بر تن دارد که دوازده جای آن با لیف خرما وصله خورده است! فاطمه‌‌(س) بر رسول خدا وارد شد و عرض کرد: پدر‌جان! سلمان از لباس من تعجب کرده است در حالیکه سوگند به خدایی که تو را به حق مبعوث فرمود پنج سال است که من و علی از اثاث زندگی چیزی نداریم. جز پوست گوسفندی که روزها روی آن به شترمان علوفه می‌دهیم و شب‌ها بستر خواب ماست و بالش سر ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پر شده است.
پیامبر(ص) فرمود: (ای سلمان) دختر من از گروه پیشگامان و سبقت‌گرفتگان (به سوی حق تعالی است).(3)
درباره ایمان و دینداری فاطمه‌زهرا(س) یک نکته را باید تذکر داد. آن اینکه حضرت زهرا دیندار حقیقی بود نه اعتباری. یعنی آن حضرت چنان نبود که اعتقادات خود را با واکنش‌های دیگران بسنجد بلکه دینداری‌اش و پایبندی‌اش نسبت به احکام و دستورات دینی مطلق بود و به مکان و زمان خاص و شرایط ویژه منحصر نمی‌شد. ملاحظه نمی‌کرد که دیگران در چه نسبتی با او قرار دارند. بلکه نسبت خود را با خدا و دین او می‌سنجید و به اوامر آن گردن
می‌نهاد.
در روایات وارد شده که «کوری از فاطمه(س)  اذن خواست و فاطمه(س) خود را از او پوشانید پیامبر(ص) خطاب به فاطمه فرمود: چرا خود را از او پوشاندی در حالی که او تو را نمی‌بیند؟ فاطمه زهرا عرض کرد: ای پیامبر خدا اگر او مرا نمی‌بیند من او را می‌بینم و او بوی مرا می‌شنود. پیامبر(ص) فرمود: گواهی می‌دهم که تو پاره تنی من هستی. (4)
بدین ترتیب فاطمه(س) مطلق بودن اجرای احکام و دستورات الهی را به تمام مسلمانان گوشزد کرد و روش‌ دینداری را آموخت.
در سایه چنین تلاش و ایمانی که فاطمه، فاطمه شد و  از هر نجاست و خباثتی مصون ماند، او این‌گونه به مرحله عصمت رسید و مصداق بارز آیه طهارت شد. از پیامبراکرم(ص) نقل شده که فرمود: «اللهم  ان هولاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً؛ بار خدا اینان اهل بیت من هستند، پس آنان را از رجس و پلیدی پاک گردان.» (5) در کتاب مودت قربی از انس‌بن مالک به نقل از امام علی(ع) روایت شده که فرمود: «رسول خدا(ص) نه ماه همه روزه به هنگام نماز صبح به در خانه فاطمه می‌رفت و می‌فرمود: وقت نماز است ای اهل‌بیت نبوت، «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل‌بیت...» (6)  ابن‌عباس می‌گوید: رسول خدا(ص) فرمود: (من و علی(ع) از یک شجره و ریشه آفریده شده‌ایم پس شما چه می‌گویید درباره شجره‌ای که من تنه آن، فاطمه(س) شاخه‌اش، علی شکوفه آن، حسن و حسین(ع) میوه آن و شیعیان ما برگ‌هایش هستند؟ پس هر آن‌کس که به شاخه‌ای از آن دست آویزد، وی را به بهشت می‌برد. هر که آن را از دست نهد، به آتش جهنم سرنگون می‌شود.»(7)
فاطمه(س) هدایتگر مردم
فاطمه‌زهرا(س) همانند سایر معصومان(ع) از دو نوع کمال فردی و جمعی برخوردار بوده است؛ کمال فردی این بزرگواران را باید در ایمان ایشان به خدا و رسول و روز قیامت و عمل بر اساس تقوی جست‌وجو کرد. ولی کمال اجتماعی آنها وقتی تحقق می‌یابد که آنان به دستگیری از مردم اقدام کنند و در صدد حل مشکلات آنان برآیند. البته خودسازی فردی مقدم بر دستیابی به کمال اجتماعی است. چرا که اگر کسی رابطه فردی خود را با خدا در حد اعلا برقرار نسازد، به یقین در عرصه اجتماع با آفت‌ها و موانع زیادی مواجه خواهد شد که به نحوی از انحا مانع از انجام خدمات اجتماعی او خواهند شد.
پیامبراکرم(ص) زهرای مرضیه را مومنی واقعی توصیف کرد. درباره کمال اجتماعی آن حضرت، رسول خدا فرموده است: «به حقیقت خداوند، به برکت علی و فاطمه مردم بسیاری را هدایت فرمود.» (8) البته خدمات اجتماعی حضرت زهرا(س) به هدایتگری خلاصه نمی‌شود بلکه به سایر مشکلات مردم هم رسیدگی می‌کرد.
فاطمه‌(س) سرور بانوان دو عالم
وقتی بنده خدا تمام مساعی خود را در اطاعت از پروردگارش به کار گیرد خداوند به کارهای او برکت می‌دهد و مقامات عالی نصیب او می‌کند. این قاعده در مورد حضرت فاطمه زهرا(س) نیز صادق است. آن حضرت تا جایی که می‌توانست به دستورات خدا گردن می‌نهاد و در این راه استقامت می‌ورزید. خداوند هم به پاس زحماتی که فاطمه‌زهرا(س) کشید، او را سرور زنان دنیا و آخرت کرد. پس از طی این مراحل است که پیامبر(ص) درباره فاطمه(س) فرمود: «فرشته‌ای به فرمان الهی نازل شد و به من مژده داد که حسن و حسین(ع) سرور جوانان بهشتند و فاطمه بانوی بانوان بهشتی است.»(9) صد البته که زنی که سرور بانوان بهشت است، سرور زنان دنیا نیز هست. درباره سروری فاطمه(س) بر زنان دنیا در امالی صدوق می‌خوانیم: «از پیامبر(ص) پرسیدند: آیا فاطمه(س) سرور بانوان دوران خویش است؟ فرمود نه: این مقام را مریم بنت عمران داشت. اما دخترم سرور بانوان همه جهان - از آغاز تا پایان- است.»(10) از پیامبر اسلام روایت شده که فرمود: «بهشت مشتاق دیدار چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه زن فرعون، خدیجه دختر خویلد و فاطمه(س) دختر محمد(ص).»(11) همین روایت را قندوزی از علمای اهل سنت نیز نقل کرده است(12) در صحیح بخاری روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: «فاطمه سرور زنان اهل بهشت است.»(13) و نیز «ترمذی از بریده روایت کرده که گوید: محبوب‌ترین زنان در نظر رسول خدا(ص) فاطمه(س) و از مردان علی(ع)
است.»(14)
فاطمه(س) و حفظ حجاب
از دیدگاه پیامبر(ص) فاطمه(س) کسی است که به طور کامل حجاب اسلامی را رعایت می‌کرد. در این زمینه هم مانند سایر جوانب الگوی کاملی برای زنان در هر عصر و مکانی است. انس‌بن مالک می‌گوید: «رسول خدا(ص) از ما سؤال کرد که بهترین چیز برای زنان چیست؟ ما در جواب ماندیم و پاسخی نداشتیم تا اینکه علی(ع) به نزد فاطمه(س) رفت و او را از سؤال رسول خدا(ص) آگاه ساخت. فاطمه فرمود: بهترین چیز برای زنان این است که به مردان نظر نکنند و مردان نیز به آنها نظر نیندازند. امیر‌المؤمنین(ع) برگشته و رسول خدا(ص) را از پاسخ فاطمه(س) خبر داد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: چه کسی این پاسخ را به تو تعلیم داد؟ علی(ع) فرمود: فاطمه(س). رسول خدا(ص) درباره عظمت آن بانوی بزرگ فرمود: فاطمه پاره تن من است.»(15) و نیز «روزی حضرت رسول(ص) از اصحاب خود پرسید: در چه حالی زن به خدا نزدیک‌تر است؟ اصحاب نتوانستند جواب بدهند. چون فاطمه از مسئله آگاه شد عرض کرد؛ نزدیک‌ترین حالات زن به خدا آن است که ملازم خانه خود باشد و از خانه بیرون نرود. حضرت رسول فرمود: فاطمه پاره تن من است.»(16)
البته این سخن به معنای عدم شرکت زن در مسائل سیاسی و اجتماعی نیست بلکه به معنای حفظ ارزش‌های اسلامی در هر صحنه‌ای در اجتماع است. هیچ زنی در اندیشه اسلامی از هیچ  فعالیتی ممنوع نیست. بلکه شرط لازم حفظ و رعایت حجاب و سایر ارزش‌های اسلامی است. همچنان که حضرت زهرا(س) برای طلب حق خود در مسجد مدینه حضور پیدا کرد و با سخنرانی غرای خود به دفاع از حق خویش پرداخت.
فاطمه(س) کوثر امامت
خداوند بندگان نیک خود را در دنیا و آخرت گرامی می‌دارد و در هر دو سرا آنان را به سروری می‌رساند. البته این عنایت نتیجه طبیعی و منطقی زحمات بندگان نیکو است. همچنین متذکر شدیم فاطمه(س) سرور زنان دنیا و آخرت است و این به برکت تلاش‌های آن بزرگوار و عنایت الهی به دست آمده است. وقتی شخصی با چنین وضعیتی بزرگ شود بی‌شک فرزندانی هم که به دنیا می‌آورد همان مسیر را دامه خواهند داد. در این میان دخت گرامی پیامبر اسلام(ص) ویژگی خاص دارد. آن حضرت دارای نفس پاک و روح مطمئن و جسم سالم بود. با این شرایط فرزندانی به دنیا آورد که همانند خودش سرور جوانان دو سرا شدند. این روند همچنان ادامه یافت تا اینکه امام دوازدهم شیعیان از همین سلاله پاک پا به عرصه وجود گذاشت و نعمت کثیر در خاندان نبوت به دست آمد.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «روزی جبرئیل به من فرود آمد و خبر داد که خدا وقتی فاطمه(س) را به ازدواج علی(ع) درآورد، یازده امام معصوم از آن دو به وجود خواهند آمد که برای امت زمان خودشان رهبر و پیشوا خواهند بود و امت، معارف را از امام می‌آموزد چنانکه قوم موسی مشرب و راه خود را به دریا از حضرت موسی(ع) آموختند.»(17)
به همین دلیل است فاطمه‌زهرا(س) از یک ارزش حقیقی برخوردار می‌شود و در دنیا مزار آن حضرت زیارتگاه حق‌خواهان می‌شود و زیارتش همان ثوابی را پیدا می‌کند که زیارت قبر مبارک حضرت رسول(ص) دارد. چه، پیامبر(ص) فرمود: «به راستی خداوند گروهی از فرشتگان را معین فرموده تا از تمام جوانب و اطراف حافظ و نگهبان فاطمه(س) باشند. این گروه در طول حیات و حتی در قبر همراه اویند و بسیار بر او و پدر و شوهر و فرزندانش درود می‌فرستند. پس کسی که بعد از وفاتم مرا زیارت کند مانند کسی است که مرا در هنگام حیاتم زیارت کرده است و کسی که فاطمه(س) را زیارت کند گویی که مرا زیارت کرده است و کسی که علی‌ابن ابی‌طالب را زیارت کند گویا فاطمه را زیارت کرده و کسی که به زیارت حسن و حسین(ع) برود مانند کسی است که علی(ع) را زیارت کرده و کسی که فرزندان آن دو را زیارت کند چنان است که آنان را زیارت کرده است.» (18)
همان‌طور که وجود فاطمه(س) در دنیا کوثر را به دنبال آورد در آخرت نیز سپر بلا و آتش جهنم برای انسان‌های مومن خواهد بود. همچنان‌که پیغمبر اسلام(ص) فرمود: «او فاطمه(س) نامیده شد... چون فاطمه از علم سیراب گشته و شیعیان وی از آتش جهنم به دور هستند.» (19)
فاطمه(س) ملاک دوستی و دشمنی
با پیامبر(ص)
دوستی و دشمنی با اهل بیت(ع) به طور کلی معیار و ملاک دوستی و دشمنی با پیامبر(ص) است. به این معنا که هرکس اهل بیت را دوست داشته باشد، پیامبر(ص) را دوست دارد و دشمنی با آنها به معنای دشمنی با پیامبر(ص) است. اما در این میان فاطمه زهرا(س) ویژگی خاصی دارد.
رسول خدا(ص) فرمود: «کسی که دخترم فاطمه را دوست بدارد، در بهشت با من خواهد بود و کسی که فاطمه را دشمن بدارد جایگاه او جهنم خواهد بود... پس کسی که فاطمه(س) از او خشنود باشد من از او خشنود خواهم بود و کسی که فاطمه بر او غضب کند مورد خشم من خواهد بود و کسی که من بر او خشم کنم خدا بر آن خشم خواهد کرد. وای بر آن کسی که به او و به ذریه و شیعیان او ستم کند.» (20) و نیز فرمود: «کسی که مرا و این دو را (حسنین(ع)) و پدر و مادر این دو را دوست بدارد، در روز قیامت با من و در درجه من خواهد بود.» (21) و در کتاب کنوزالدقایق مناوی آمده است که «خدا غضب می‌‌کند بر کسی که بر فاطمه(س) خشم گیرد و خشنود می‌شود از کسی که فاطمه(س) را خشنود سازد.» (22)
احترام به فاطمه(س) و درود فرستادن بر او به اندازه‌ای اهمیت دارد که باعث آمرزش گناهان آدمی می‌شود. پیامبر(ص) در این باره فرمود: «هر که بر تو (فاطمه) صلوات و درود فرستد خدای متعال گناهان او را می‌آمرزد و او را در هر جایگاهی در بهشت باشم به من ملحق می‌سازد.» (23)
پیامبر(ص) در حدیث بلندی به اهمیت خشنودی و غضب فاطمه(س) پرداخته و به خشم‌آورندگان او را ظالم شمرده و آنان را به جهنم الهی وعده داده است: «ای علی این (فاطمه) ودیعه خدا و رسول اوست. امر خدا و مرا درباره او اجرا کن و البته چنین
خواهی کرد.
به خدا سوگند که این مریم کبری است. آگاه باش که به خدا سوگند جان من به لب نرسید مگر آنکه سفارش فاطمه و شما را به خداوند کردم و او خواسته‌ام را برآورد. ای علی آنچه فاطمه می‌گوید انجام بده که من او را به چیزهایی فراخوانده‌ام که جبرئیل به آن فرمان داده است.
بدای ای برادرم! من راضیم از آن کس که دخترم فاطمه از او راضی باشد و نه من بلکه پروردگارم و فرشتگان از خشنودی فاطمه خشنودند. (24)
* دفتر بررسی‌های اسلامی
سازمان تبلیغات اسلامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-بحارالانوار، ج 43، ص 29، روایت 34
2- همان، ص 26، روایت 25
3- قمی، شیخ‌عباس، بیت‌الاحزان، ترجمه محمدی اشتهاردی، ص 50-49
4- ابن‌مغاذلی، مناقب الامام‌علی بن‌ابی‌طالب، ترجمه سید جواد مرعشی، ص 288
5- صدیقه شهیده، ص 94، به نقل از کشف‌الغمه، ص 148
6- ینابیع المودهًْ، ج1، ص 407
7- صدیقه شهیده، ص 74-5 به نقل از مستدرک،‌ج 3، ص 160
8- صدیقه شهیده، ص 160
9- شیخ مفید،‌ سلسلهًْ مولفات الشیخ‌المفید، ج 13 (الامالی)، ص 23، تحقیق حسین‌الاستاد ولی و علی‌اکبر الغفاری، دارالمفید، بیروت1414
10- فیض کاشانی، ملا محسن، الزهرا، (مجموعه مقالات)، ج 1، ص 114
11- همان، ص 94
12- ینابیع المودهًْ، ج 1، ص 397
13- همان، ص 402
14- ینابیع المودهًْ، ص 403
15- شوشتری، قاضی نور‌الله، احقاق الحق، ج 10، ص 257
16- الزهرا، (مجموعه مقالات)، بخش شیخ عباس قمی، ج 1، ص 20
17- صدیقه شهیده، صص 47-46، به نقل از دلایل الامامهًْ ابن جریر، ص 18
18- همان، ص 69-70، به مثل از بشارهًْ‌‌المصطفی، ص 167 طبع نحف
19- همان، ص 32، به نقل از علل‌الشرایع، شیخ صدوق، ص 70، باب 142
20- بحارالانوار، ج 77 ص 382
21- همان، ص 38
22- ینابیع، ج 1، ص 405
23- صدیقه شهیده، ص 38
24- الزهراء(مجموعه مقالات)، مقاله سیدعبدالرزاق مقرم، ج 1، ص 322-323