اخبار ویژه
قدرت سخت سپاه کره جنوبی را سر عقل آورد
دولت کره جنوبی وقتی کوتاه آمد که قدرت سخت ایران را هم تجربه کرد.
روزنامه آفتاب یزد ضمن انتشار این تحلیل نوشت: پس از آنکه سئول تصمیم گرفت برخلاف قواعد و مقررات بینالمللی، تحریمهای آمریکا و ترامپ را اعمال کند و پولهای ایران را بلوکه نماید تهران تلاش کرد با گفتوگو و دیپلماسی راه به جایی ببرد. به هر حال استدلال ایرانیها صحیح بود. آنان میگفتند تحریمهای کاخ سفید یکجانبه است و جنبه حقوقی ندارد اما کرهایها از بیم ترامپ و تبعات تحریمهای او، تصمیم گرفتند هر بار به مقامات ایرانی وعده سر خرمن دهند و در نهایت نیز رضایت ندادند پولهایی که تهران به شدت به آن نیاز داشت آزاد شود. این موضوع بدین معنی بود که دیپلماسی به بنبست رسیده و باید استراتژی جدیدی را اتخاذ نمود.
در کنار قدرت نرم، قدرت سخت لازم است. قدرت سخت ایران آنجا اعمال شد که نفتکش کرهای در خلیج فارس توقیف شد. تهران اعلام کرد براساس قانون و به جهت تخلفات مکرر محیطزیستی کرهایها نفتکش توقیف شده است و باید به این تخلف از مجاری قانونی رسیدگی شود.
سئول به نیکی میداند در صورتی میتواند نفتکش خود را آزاد کند که دیپلماسی را از بنبست خارج کند. اولین گام کرهایها در این باب حضور یک مقام عالیرتبه وزارت خارجه این کشور در ایران بوده است. همتی، رئیس بانک مرکزی پس از گفتوگو با این مقام کرهای اظهار کرد که «به نظر میرسد سئول برای آزادسازی پولها جدی شده و بناست مقام کرهای به کشور خود بازگشته و با دست پر مجدداً به ایران برگردد برای حصول خواستههای تهران.» طبعاً اگر ایران از قدرت سخت خود بهره نمیبرد تا قیامت نیز کرهایها حاضر نبودند پول کشورمان را آزاد کنند. آنان حالا هم باید پولها را آزاد کنند، هم جریمه شوند (باید سود پولها پرداخت شود) و هم در دنیا اعلام نمایند که حداقل در این زمینه قدرت تهران بر سئول چربش داشته است. چه بسا این موضوع برای دیگران نیز درس عبرتی باشد تا بدانند تهران به دیپلماسی اعتقاد راسخ دارد اما به شرطی که طرفها آن را به بنبست نکشانند. یادآور میشود نیروی دریایی سپاه پاسداران هفته گذشته یک نفتکش کرهجنوبی را به خاطر رعایت نکردن پروتکلهای زیستمحیطی و آلوده کردن آبهای ایران در تنگه هرمز
توقیف کرد.
آقای تختروانچی این واقعیت را به آقای نوبخت بگو
یک روزنامه اقتصادی، از عضو تیم مذاکرهکننده برجام خواست واقعیتها را به رئیس سازمان برنامه و بودجه اطلاع دهد تا از بودجهنویسیهای غیرواقعی پرهیز کند.
در حالی که سازمان متبوع آقای نوبخت، پیشبینی فروش دوبرابر نفت در سال آینده را در لایحه بودجه کرده، روزنامه جهان صنعت نوشت: آقای تختروانچی نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد شاید بیشتر از همه دیپلماتهای ایرانی و حتی وزیران و اعضای کابینه با تحولات و رویکردها در آمریکا نسبت به ایران آشنا باشد زیرا او در جایی فعالیت میکند که مرکز گفت و شنودهای تغییرات سیاسی در آمریکاست. این دیپلمات بلندپایه به تازگی گفته «دولتهای مختلف در آمریکا، چه دموکرات چه جمهوریخواه، سیاستهای بینالمللیشان تفاوت چندانی با هم ندارد. بهطور مثال استفاده از ابزار تحریم علیه ایران در دولتهای مختلف آمریکا، هم دموکرات و هم جمهوریخواه تداوم داشته است. آمریکا در طول سالهای اخیر از ابزار تحریم استفاده کرده و این را ابزاری میداند که فکر میکند میتواند از آن برای امتیازگیری استفاده کند و به این روند نیز ادامه خواهد داد. به نظر میرسد دولت بایدن هم همین رویکرد را ادامه خواهد داد. بنابراین اینکه بگوییم دولت جدید از ابزار تحریم دست میکشد، شاید قرین واقعیت نباشد.»
با خواندن این داوری دیپلمات ایرانی این پرسش پیش میآید که آیا در زمان بودجهبندی سال ۱۴۰۰ از سوی آقای نوبخت و همکارانش در سازمان برنامه و بودجه تحلیل وی را میدانستند یا نه؟ اگر مدیران ارشد سازمان بودجهریزی کشور از این تحلیل اطلاع داشتند و همچنان بر صادرات 2/3 میلیون بشکه نفت در روز که به معنای حذف تحریمهاست درآمدهای ناشی از این صادرات را در دستور کار قرار دادند که بسیار رفتار تقلیلگرایانهای است. چگونه است که وزیر امور خارجه، تحلیل و داوری آقای تختروانچی را به دولت و به رییس سازمان برنامه و بودجه اطلاع نداده است؟ میشود حدس زد که مدیران سازمان برنامه و بودجه تحلیل دیگری از جای دیگری داشتهاند. در این صورت باید دید منبع تحلیل سازمان برنامه کیست یا کدام دستگاه است که آنها را به این نتیجه رسانده که میتوانند روزی 2/3 میلیون بشکه در روز نفت صادر کنند. به نظر میرسد حالا که مجلس میزان صادرات نفت را ۸۰۰ هزار بشکه کاهش داده و آن را به 1/5 بشکه رسانده، باز هم با تحلیل تختروانچی سازگاری ندارد.
ساختن بنای درآمدهای ریالی بودجه بر اساس تحلیلهای غیرواقعی از تحولات سیاست خارجی و نیز دل بستن به اینکه بایدن میآید و تحریمها برداشته میشود، برای کشور دردسرساز خواهد بود. مجلس و کمیسیون تلفیق و نیز سازمان برنامه و بودجه باید تحلیلهای مشابه تحلیل تختروانچی و نیز شرایط سیاست داخلی و تعارض طیفهای درونگروهی سیاسی ایران نسبت به دولت تازه آمریکا را بگنجانند. اگر به تحلیل جامعی درباره مناسبات ایران و آمریکا نرسیم و بودجه را خوشخیالانه ببندیم روزگارمان روشن نخواهد بود.
فضاسازی حمله به ایران نشانه هرج و مرج در واشنگتن بود نه قدرت
یک رسانه سعودی میگوید: هیچ نشانهای از نقشه آمریکا برای درگیری نظامی با ایران دیده نمیشود و آنچه از تحرکات ناوهای آمریکایی دیده شد، نشانه هرج و مرج در واشنگتن است، نه نشانه قدرت.
العرب با اشاره به فضاسازی رسانهای هفته گذشته مبنی بر آماده شدن آمریکا در منطقه برای حمله به ایران نوشت: قبل از شروع سال میلادی جدید، پنتاگون بمبافکنهای بی52 خود را به منطقه خلیج فارس اعزام کرد و در مقابل، ایران نه تنها اعلام کرد که غنیسازی اورانیوم را از سر گرفته، بلکه نفتکش کره جنوبی را نیز توقیف کرد.
در طول چند هفته، نگرانیهایی همزمان با اولین سالگرد ترور ژنرال سلیمانی، وجود داشت و واشنگتن برای مقابله با این تهدید، در حالت آمادهباش قرار گرفته بود. با اینکه بهنظر نمیرسد افزایش غنیسازی اورانیوم از سوی ایران یا توقیف نفتکش کره جنوبی ارتباطی با ترور سردار سلیمانی داشته باشد، اما این دو اقدام باعث بالا گرفتن تنشها در منطقه شد.
اما تحلیلگرانی نظیر متیو لی، رابرت بیرنز و لولیتا سی بالدور، در گزارشی برای آسوشیتدپرس تأکید کردند که هیچ نشانی از نقشه ایالات متحده برای حمله به ایران وجود ندارد. بهنظر میرسد سناریویی که باعث نگرانی مسئولان نظامی آمریکا شده، شروع حمله از سوی ایران باشد، چه در داخل عراق و چه در هر مکان دیگری در منطقه خلیج فارس.
به گزارش «انتخاب» در ادامه این تحلیل آمده است: در این میان، موضوع خروج ناو آمریکایی نیمیتز از خلیج فارس، هفتهها روی میز بود و قرار بود که با پایان سال گذشته این ناو به ایالات متحده بازگردد، اما این خروج برای پوشش دادن و حمایت از عملیات عقبنشینی نیروهای آمریکایی از افغانستان، عراق و سومالی، تمدید شد.
همزمان با افزایش تنشها با ایران، در نیمه دسامبر گذشته، فرماندهی مرکزی تصمیم به باقی ماندن نیمیتز در مکانی نزدیک گرفت و به جای آن، میلر در روزهای آخر سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که ناو به ایالات متحده باز گردانده میشود، اما سه روز بعد، تصمیم بر آن شد که نیمیتز در خلیج فارس بماند.
فیبین نارانگ، استاد علوم سیاسی در اندیشکده تکنولوژی ماساچوست تردید مقامات در اینباره را نشاندهنده شکل جدیدی از اشکال بازدارندگی یعنی بازدارندگی افسارگسیخته دانست.
این پژوهشگر آمریکایی معتقد است ماندن نیمیتز در خلیج فارس به جای آنکه نشاندهنده قدرت باشد، نشاندهنده اشاره اشتباهی است مبنی بر هرج و مرجی که در حال حاضر در واشنگتن حاکم است، تا حدی که زمان فعلی بهترین زمان برای اقدام دشمنان علیه ایالات متحده است. به عقیده نارانگ احتمال اینکه ایالات متحده عملیات نظامی انجام دهد، ضعیف است.
منافق مدعی روشنفکری دینی نقاب از چهره انداخت
روزنامه زنجیرهای اعتماد با اشاره به مواضع اخیر عبدالکریم سروش گفت که وی با وجود ادعای «روشنفکری دینی، با دین» وداع کرده است.
روزنامه اعتماد با بیان این که «روشنفکری دینی» ادعایی سروش و همطیفانش پلهپله تا سقوط رفته و به بنبست رسیده، تصریح کرد این طیف دیگر دغدغه دین ندارند.
سروش و همطیفانش در حلقه کیان، با نقاب روشنفکری دینی سعی داشتند تحریف و تجدیدنظرطلبی در محتوای دین را پای دین و قرائتهای جدید از آن بگذارند و متن تخطئه محتوای دین در حوزه احکام و تقابلش با مستکبران و مفسدان، دین مجعول را به عنوان اسلام رحمانی جا بزنند؛ اما حالا سروش میگوید اسلام ادعایی آنها واقعیت نداشته است. در واقع او اعتراف میکند که جعلیاتی را میخواسته به نام دین جا بزند.
اعتماد درباره این اتفاق مینویسد: عمري در اين خيالِ خام و هوسِ بيثمر طي شد تا كموبيش روشن شد كه «شير و شكر»ي در كار نيست بلكه در بهترين حالت در تمام اين سالها با همان «آبغوره فلزي» سروكار داشتهايم كه در تمثيل مخالفانِ سكولارِ روشنفكري ديني به آن اشاره ميشد. دكتر سروش البته هميشه با دست پر با منتقدان سنتي و مدرن خود درميافتاد. اما با اين وجود او نتوانست از پس انسداد نهايي اين پروژه برآيد و سخنان اخيرش، اذعان صريحي بود بر شكست كامل پروژه روشنفكريشان تحت عنوان «روشنفكري ديني».
اما به نظر ميرسد در طول يكي، دو دهه اخير آنقدر اين پروژه مورد استحاله قرار گرفته و آنقدر از بخش ديني آن به نفع بخش روشنفكرياش زده شد كه حقيقتا مشخص نيست بر چه اساس بتوان همچنان ادعا كرد اين نوع از روشنفكري همچنان ديني است.
هر چند معمار اين بنا، مهندسي زبردست بود اما تناقضات دروني اين پروژه، نهايتا كار را يكسره كرد و با امواج تخريبي خود نه تنها بنا را به ويراني انداخت بلكه حتي معمار محتشم و مجرب آن را نيز در اين شكست با خود همراه كرد.
دكتر سروش ابتدا با تكيه بر «خاتميت» و درك اقبالي از اين مفهوم، مرجعيت ديني ائمه شيعه را زير سوال برد و در اين اواخر هم از وحي چيزي نماند جز روياهاي محمد(ص)!
نویسنده میافزاید: با انتشار پارت دوم سخنرانيشان در كمال شگفتي ديديم كه فرمودهاند بله پيامبر اسلام «اقتدارگرا» بودند و در اين راه از خشونت هم پرهيز نداشتند و اساسا اقتدارگرايي و خشونت در ذات اسلام است نه حتي بالعرض! و از همه اينها مهمتر اينكه «ما نبايد پيامبري كنيم»! و اين پيامبري نكردن به نظر نميرسد معنايي جز اين داشته باشد كه بايد سنت رسول خدا را يكسره كنار گذاشت. تكليف امامت و قرآن هم كه پيش از اين روشن شده بود.
اما آنچه از همه بيشتر در اين سخنراني اخير مهم به نظر ميرسيد، پارادايم شيفتي است كه اين بار به صورت واضح در اظهارات ايشان خودنمايي كرد. در پارت دوم جلسه مذكور دو نفر با دو ادبيات متفاوت و هر كدام از دو موضع كاملا مختلف، هوشمندانه سوالي را از دكتر سروش پرسيدند كه در جواب هر دو سوال ايشان يك نكته را گفتند هر چند با دو ادبيات متفاوت؛ اول در کمال صراحت گفت: شايد يك وقت ديگري هم به اين نتيجه برسيم که کل اسلام را باید کنار بگذاریم! كه كل آن (اسلام) را بايد كنار بگذاريم! آنچه از اين جوابها به نظر ميرسد، بيتفاوتي محض سروش نسبت به اصل دين است.
چطور ميتوان جرياني را همچنان ديني دانست كه ديروز خود را مشروط و ملزم به باورهاي ديني ميدانست و ميگفت:«البته روشنفكر ديني بودن التزام به عقايد ديني را هم لازم دارد.» و امروز كمترين دغدغهاي براي حفظ اصل و اساس آن هم ندارد؟! اما نكته ديگري كه نبايد از آن گذشت سرانجام ناميمون، نامبارك و ناموفق روشنفكري ديني است. اظهارات اخير دكتر سروش نه به نفي دين از جامعه خواهد انجاميد و نه در به حاشيه راندن گفتمان ديني نقش چنداني خواهد داشت. بلكه تنها ثمره آن، اين خواهد بود كه گفتمان روشنفكري ديني به نفع گفتمان رسمي، صحنه را ترك خواهد كرد.
یادآور میشود سروش در کنار مهاجرانی، کدیور، عبدالعلی بازرگان و اکبر گنجی، جزو تیم 6 نفرهای بودند که در بحبوحه فتنه آمریکایی- انگلیسی و صهیونیستی «سبز» در سال 88، گروهکی موسوم به «اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور» را تأسیس کردند اما پس از ناکامی فتنه، این گروهک از هم پاشید. شورای روابط خارجه آمریکا در دهه قبل بودجه هنگفتی را برای ترویج افکار انحرافی و التقاطی سروش اختصاص داده بود اما به مرور زمان، وی مجبور شد نقاب دینداری و روشنفکری دینی را کنار زده و هویت ضد دینی خود را آشکار سازد. در واقع کارکرد امثال سروش بدین ترتیب پایان یافته و مانند خیلی دیگر از عناصر ضد انقلاب فراری به مجموعه اسقاطیهای ناتوی فرهنگی منتقل خواهد شد.
واکنش سازمان برنامه و بودجه به یک خبر
سازمان برنامه و بودجه با ارسال توضیحی، نسبت به خبر ویژه منتشره در تاریخ 12 آبان ماه (50 روز قبل) واکنش نشان داد.
در این توضیح که واکنشی است به خبر منتشره به نقل از روزنامه رسالت، آمده است:
«۱- طرح احداث دانشکده فناوری های نوین پس از طی مراحل قانونی و تهیه گزارشات توجیهی فنی و اقتصادی برای اولین بار درسال ۱۳۹۱ طی شماره طبقهبندی 10521124 پس از تصویب لایحه بودجه در مجلس شورای اسلامی برای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تصویب و سپس ابلاغ گردید و تاکنون همه ساله در قوانین بودجه سنواتی دارای اعتبار مصوب بوده و آخرین بار طی شماره طبقهبندی 1803025510 در پیوست شماره یک قانون بودجه سال ۹۹ کل کشور(صفحه 209) به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده
است.
۲- با توجه به اعتبار اندک طرح مذکور طی سالیان گذشته و عدم امکان احداث فضای جدید، دانشکده فناوریهای نوین در فضای بیمارستانی دانشگاه شهید بهشتی فعال بوده که به دلیل نامناسب بودن فضای مذکور از یک طرف و ضرورت تجمیع دانشکده مذکور (با کاربری فناوریهای نوین در حوزه پزشکی، داروسازی و آزمایشگاهی) با دانشکده آموزش پزشکی و مدیریت، خرید ساختمانی جدید طی نامه شماره 100/1554 مورخ 20/2/1399 توسط رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درخواست گردید که به موجب نامه شماره 100/779 مورخ 29/04/1399 وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مورد تاکید قرار گرفت و نهایتا با توجه به تشدید بیماریهای نوپدید از جمله کرونا وضرورت ایجاد مراکز نوین در حوزه پزشکی و گسترش آزمایشگاهها با فناوریهای جدید و داروسازی، به موجب موافقت ریاست محترم جمهور ابلاغی طی نامه شماره 45699 مورخ 30/4/1399 توسط آن نهاد تخصیص اعتبار در دستور کار این سازمان
قرار گرفت.
۳- تخصیص طرح مذکور ابتدا طی ابلاغیه شماره 211194 مورخ 30/04/1399 از محل یک میلیارد یورو منابع صندوق توسعه ملی که طبق برنامه مصوب ستاد کرونا (ابلاغی طی نامه شماره 64011 مورخ 17/2/1399 به وزارت بهداشت (پیوست شماره 6) میبایست ۶۸۰ میلیارد تومان آن به طرح های عمرانی اختصاص یابد، ابلاغ گردید. متعاقبا با توجه به وجود ردیف ۵۵۰۰۰۰-۸۷ در جدول شماره ۹ قانون بودجه سال جاری که ویژه کمک به طرح های قابل اتمام در سال 1399 است محل پرداخت آن طی ابلاغیه شماره 225842 مورخ 6/5/1399 اصلاح گردید و تخصیص نقدی آن نیز از حساب موجود خزانه برای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای تامین گردید. لازم به توضیح است که این اصلاح صرفا یک بحث تخصصی بودجه است که با تشخیص این سازمان و بدون هرگونه دخالت و درخواست یا تذکری از طرف نهادهای نظارتی صورت گرفته است. بدین ترتیب با تکمیل و اتمام طرح احداث دانشکده فناوریهای نوین، طرح مذکور پس از نه سال از فهرست طرحهای نیمه تمام لایحه بودجه سال 1400 کل کشور حذف گردید.
بنابراین تأمین اعتبار طرح مذکور کاملاً در چارچوب قانون بودجه سال 1399 کل کشور بوده و از این حیث هیچ انحرافی در اجرای قانون صورت نگرفته است».
یادآور میشود در خبر مذکور، به ارتباط و همزمانی اختصاص مبلغ 120 میلیارد تومان به پروژه مذکور با تأیید رئیسجمهور و عضویت دختر رئیسجمهور در هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی که مورد اعتراض محافل دانشگاهی و دانشجویی قرار گرفت، پرداخته شد.