کتاب مدیریت استراتژیک را سروته نگیرید!(نگاه)
مسیحا رضوان
بعضی وقتها، در عالم اداره کشور، چیزهایی به چشم میبینیم و به گوش میشنویم که حالت سرگشتگی و حیرانی، همه سلولهایمان را به فریاد و فغان وامیدارد. فکر میکنیم اضغاث احلام است. میرویم و آبی به سر و رو میزنیم و برمیگردیم تا شاید... اما نه! خوابی نبوده و همه این گفتارها و کردارهای بعد آن، روی سرمان آوار میشود. شاید بد نباشد برای تجربه و عبرت آیندگان هم که شده، بعضی حرفهای تکراری، باز هم تکرار شود که «فان الذکری تنفع المومنین».
1) سنت خدا برای همه امتهاست.لذا هرکس سنت خدا را فراموش کرد معمولا خدا فراموشش میکند. آنوقت یا در بیراههها گم و گور میشود، یا در کژراههها خسته. اولین سنت خدا این است: عالم یک خدا دارد... همین.
2) دشمن، همیشه دشمن است حتی اگر مقابلتان که نه، کنارتان بنشیند، با شما دست بدهد، گپ بزند، در آغوشتان بگیرد، به شما لبخند بزند، با شما زیر باران پیادهروی کند، شعر بخواند، خاطره بگوید حتی قاهقاه به شما و با شما بخندد.
3) اگر برای مذاکره وقت کافی ندارید، برای مطالعه آنچه امضاء میکنید وقت بگذارید.اگر بازهم نمیرسید، بعد از امضاء آن را خوب بخوانید، چرا که اولا هر کلمهای که معنایش را نمیدانستید، میتوانید بپرسید، مثلا بدانید ساسپند و ترمینیت معنایش کمی! متفاوت است... و ثانیا اگر بعدا تعهدی متوجهتان شد، انگشت حیرتتان را در چشم دیگران فرو نبرید.
4) زیادی خود را واله و شیدای طرف مقابل نشان ندهید، تا طرف مقابل برایش مشتبه نشود... که اگر بشود آنگاه شاید خریدن نازش برایتان بسیار سنگین تمام شود.
5) قاعده یکی من، یکی تو را رعایت کنید. اگر بهجای آن، شد: اول من، بعدش تو، شاید طرف مقابل یادش برود یا برایش کار مهمی پیش بیاید و برود سر کار بعدی و شما را سرکار بگذارد... آنوقت تو میمانی و سیمان سفت شده که هیچ متهای به کارش نمیآید.
6) اگر بعد از یک توافق بد، همان هم بههم خورد و بعد دو سال و نیم داد و هوار، کسی تحویل نگرفت، دیگر در آن محله پیدایت نشود، خوبیت ندارد.
7) بعضی ضربالمثلها، ابدی هستند، آنها را بالای سرتان نگذارید، همیشه جلوی چشمتان باشد؛ مثل: آدم عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود مگر اینکه خیلی بیعقل باشد.
8) محاسبات مادی و عقلی حتما شرط لازم مناسباتمان است. اما توکل و توسل، نقصهای بشریمان را با نصر و امداد الهی جبران میکند و کفایتمان میدهد. لذا خیلی به ماشین حسابهایتان اعتماد نکنید.
9) برنده کسی نیست که امضایش قشنگ و خوشفرم است، پیروز واقعی کسی است که امضای طرف مقابلش خوانا باشد و پاک نشود.
10) برد- برد در کتابهاست،روی زمین «کی برد؟» مهمه.
11) اگر خودتان را دستکم بگیرید، همیشه جایتان دم در است... لذا تواضع و خوشبینی در روابط بینالملل سم مهلک است، امید بستن مهلکتر.
12) اگر دیدید وضع و موضعمان از ۷ سال پیش بدتر و عقبتر است، بفهمیم کتاب مدیریت استراتژیک را سروته گرفتهایم و فقط ورق زدهایم.
13) بد نیست خبری از سودان و لیبی و پاناما بگیریم، بندگان خدا زیادی با کدخدا بستند.
14) گاهی شوخی، خوب و لازم است اما مواظب باشیم شوخی شوخی ۸ سال عمرمان تمام نشود.
15) مذاکره هم فن است و هم آداب دارد.آنها که فقط در گیرودار آداب مذاکرهاند هرچه دلشان بخواهد از حرفهایهای مذاکره کارت هزارآفرین میگیرند و ذوق میکنند... از این کلاه گشادتر نداریم.
16) قدیمها میگفتند با تصدیق پایه دو، خلبانی سخت است.
17) اگر بیهوا خوردی و نزدی، دیگر به خودت هم اطمینان نکن.
18) تاریخ یک علم است، اما اگر کتاب قصه میخواهید به مراکز مربوطه مراجعه کنید.
19) ۲۰۲۴ هم در آمریکا احتمالا انتخاباتی برگزار میشود.
20) خدا توفیق دهد همه خاصه زعمای قوم، این جمله حضرت امام(ره) را هر روز صبح ببینیم و بخوانیم: این «من» را اگر انسان زیر پا گذاشت، «او» شد، اصلاح میکند همه چیز را. گاهی علم توحید انسان را به جهنم میفرستد، گاهی علم عرفان انسان را به جهنم میفرستد. گاهی علم فقه، انسان را به جهنم میفرستد. گاهی علم اخلاق، انسان را به جهنم میفرستد. با علم درست نمیشود. تزکیه میخواهد. علم توحید هم اگر برای غیرخدا باشد از حجب ظلمانی است. خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را میبازد، خود را گم میکند.